کارآفرینی بین المللی

واژه کارآفرینی بین المللی برای اولین بار در سال 1811 مطرح شد و نقش آخرین پیشرفت های فناوری و آگاهی های فرهنگی را در مسیر اتصال بازارهای خارجی به کسب و کارهای جدید نشان داد. مدت کوتاهی پس از آن، تقابل کسب و کارهای بومی و بین المللی، مسیر جدیدی را در مطالعات آکادمیک جهانی سازی کارآفرینی آغاز نمود و از آنجا که سازمان ها از بدو تاسیس خود در جست وجوی حصول مزیت های رقابتی خارجی از منابع و فروش محصولات خود در کشورهای گوناگون هستند، کارآفرینی بین المللی در شروع کار خود با استقبال بسیاری از کسب وکارهای جدید رو به رو شد. مطالعات و تحقیقات مربوطه نیز گسترش یافتند و با انتشار مقالات مختلف در این زمینه، علاقه مندی و استقبال از آن افزایش پیدا کرد.

در رابطه با کسب و کار بین االمللی و به خصوص شرکت های کوچک و متوسط مطالعات مختلفی صورت گرفته است. در مطالعه هایی که توسط ساسترن در ارتباط با بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط در کشور اسلونی انجام شده است وی مواردی را مانند: عوامل محیطی، عوامل جغرافیایی، ویژگی های شرکت، ویژگی های صنعتی، فعالیت توزیع فیزیکی و تولید و راهبرد رقابتی را به عنوان عوامل اثرگذار بر بین المللی شدن شرکت های حاضر در جامعه پست کمونیست اسلونی معرفی کرده است .

وست هید نیز در مطالعه خود که بر روی 121 شرکت تولیدی، ساختمانی، و خدماتی انجام شد برخی از عوامل اثرگذار بر بین المللی شدند شرکت های کوچک و متوسط را بیان می کند. به اعتقاد وی شرکت هایی که تاسیس کنندگان آنها مسن تر باشند و دارای منابع و شبکه های ارتباطی بیشتر، اطلاعات منسجم تر و فنون مدیریتی قابل توجه باشند و هم چنین شرکت هایی که تاسیس کنندگان آنها دارای دانش قابل توجه در یک صنعت خاص باشند، امکان بیشتری را برای ورود به بازارهای بین المللی با صادرات دارند.

مطالعات طالبی و همکاران نیز که با هدف بررسی وجود ارتباط معنادار بین عوامل محیطی و بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران انجام شده است، نشان می دهد که میان دو متغیر شدت رقابت داخلی و شدت رقابت بین المللی و متغیر بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط در این صنعت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. افزایش میزان رقابت در بازار داخلی صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب رشد و افزایش آمادگی شرکت های داخلی برای حرکت به سمت بازارهای بین المللی می شود.

کارآفرینی

فرهنگ لغت آکسفورد کارآفرین را فردی که یک کسب وکار جدید را راه اندازی می کند، تعریف می‌کند. کارآفرین فردی است که با آینده نگری خاص، تحلیل محیط فعلی و با خلاقیت و نوآوری به فرصت های محیطی جهت راه اندازی کسب وکار اقدام می کند.در مورد کارآفرینی تعاریف متعددی از اندیشمندان مختل ارایه شده است که در زیر به آنها اشاره می شود:

واکلر: کارآفرین فردی است که از استعدادی بیشتر از حد متوسط سازماندهی و هماهنگ کردن عوامل تولید یعنی زمین، سرمایه کار و موسسه بهره مند است. گالبریت : یک کارآفرین باید چالش را بپذیرد و به شدت خواهان کسب چیزی باشد. پیتر دراکر : کارآفرین فردی است که همواره به دنبال تغییر است که به آن پاسخ داده و از آن به عنوان یک فرصت بهره گیرد. هاگن: یک کارآفرین، اقتصاددانی است که تلاش می کند سودش را با نوآوری و درگیر شدن در حل مسایل حداکثر نماید و نیز بواسطه استفاده از قابلیت هایش در برخورد با مسایل خود را راضی کند.

انواع کارآفرینی

در رابطه با گونه های کارآفرینی صاحب نظران تقسیم بندی های مختلفی را ارایه داده اند که در زیر به دو نوع از مهم ترین آنها اشاره می‌کند. محققانی چون داریانی و مقیمی کارآفرینی را به دو دسته تقسیم بندی کرده اند.

 کارآفرینی فردی) مستقل(: حالتی است که فردی کسب و کار مستقلی را ایجاد می کند یا نمایندگی آن را از طریق شناسایی فرصت و بسیج منابع و امکانات لازم بدست می آورد و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، ایجاد محصولات و خدمات جدید است.

 کارآفرینی سازمانی یا درون سازمانی: شامل پرورش رفتار کارآفرینانه در سازمانی است که قبلا تاسیس شده و فرایندی است که محصولات یا فرایندهای نوآورانه با خلق فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان ایجاد می شود. در این نوع کارآفرینی یک شرکت یا سازمان، محیطی را فراهم می سازد تا اعضا بتوانند در امور کارآفرینی مشارکت کنند و طی آن محصولات، خدمات یا فرایندهای نوآورانه از طریق ایجاد فرهنگ کارآفرینانه به ظهور می رسند.

کارآفرینی بین المللی

همان طور که گفته شد واژه کارآفرینی بین المللی اولین بار در 1988 مطرح شد. کارآفرینی بین المللی یعنی استفاده از فرصت هایی است که فراتر از مرزهای ملی باشد. یعنی افراد کارآفرین در تلاشند تا فعالیت ها و کسب وکارهای خود را در کشورها و مکان های خارج از کشور خود نیز گسترش دهند زیرا می دانند با تکیه بر بازارهای داخلی در مقابل موج رقابت های بین المللی دوامی نخواهند آورد و این خود به خود منجر به کنار رفتن آن ها از صحنه رقابت خواهد بود.

“اوویات” و “مک دوگال” کارآفرینی بین المللی را راهکار کسب مزیت رقابتی ماندگار برای آن دسته از کسب و کارهایی می دانند که در شرایط بی ثبات و به شدت متغیر عصر حاضر و ظهور پیشرفت های فناوری و آگاهی های فرهنگی قصد قدم فراتر نهادن از مرزها و اتصال به بازارهای خارجی و جدید جهت کسب سود را دارند. آنها کارآفرینی بین المللی را به صورت زیر تعریف می کنند.

کارآفرینی بین المللی فرایند شناسایی، ارزشیابی و بهره برداری از فرصت ها با عبور از میان مرزها در جهت خلق کالاها و خدمات جدید است. به نظر بسیاری از محققان کارآفرینی بین المللی به بررسی فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین، مسائل نوظهور یا رخدادهای جهانی می پردازد. در مطالعات اولیه در این زمینه مک دوگال بیان می کند که توسعه ای از فعالیت های اقتصادی جدید است که از بیرون اکتساب می‌شود. بنابراین اولین تاکید تحقیق کارآفرینی بین المللی روی شرکت های کوچک نوظهور و اجتناب ناپذیر بوده است که به نحو موثری فعالیت های اقتصادی بین المللی را در مراحل حیاتی اولیه شان آغاز و اداره کرده اند. در واقع قسمت مهمی از مطالعات در دهه های گذشته به بررسی فعالیت های بین المللی شرکت های کوچک نوظهور بالاخص در بخش های دانش متمرکز می‌پردازد. در زیر به دو موضوع متمایز که به بررسی فعالیت های جدید اقتصادی می پردازند، عبارتند از:

  • دیدگاه منبع محور
  • دیدگاه شبکه ای

دیدگاه منبع محور در تحقیقات کارآفرینی بین المللی

اولین موضوعی که در تحقیقات کارآفرینی بین المللی مطرح شد تاکیداتی بود که به ظرفیت ها، دارایی های خاص و واحد فعالیت های اقتصادی جدید داده شد. مالکیت، ظرفیت ها و دارایی شرکت ها می تواند نشانی از رشد موفقیت آمیز یک شرکت باشد. با این وجود شناسایی چگونگی فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین ممکن است منجر به دست یابی و حفظ مزایای رقابتی و افزایش منافع اقتصادی شود. بنابراین کارآفرینی بین المللی در این بررسی اساس دیدگاه منبع محور را در فعالیت های اقتصادی نتیجه گرفته است. در یکی از عمده ترین نوشته های کارآفرینی بین المللی مک دوگال و همکارانش بیان کرده اند که دیدگاه منبع محور یک چارچوبی است که می تواند با شفاف کردن فعالیت های بین المللی از فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین مورد استفاده قرار گیرد.

دیدگاه شبکه ای در تحقیقات کارآفرینی بین المللی

دومین موضوعی که در تحقیقات کارآفرینی بین المللی بدان پرداخته می شود مربوط به نقش شبکه ها در توسعه فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین می‌باشد. این دیدگاه به این اشاره دارد که با بهره گیری از منابع، دانش و تجربه سایر شرکت ها می توان تعهد ورود به بازار بین الملل را تقویت و تسریع کرد. ارتباطات شخصی و تنظیمات بین سازمانی به وسیله شبکه ها به طور قابل ملاحظه ای به رشد این فعالیت اقتصادی کمک کند. کاربرد گسترده رویکرد شبکه ای مورد اطمینان است زیرا شبکه های رسمی و غیر رسمی می تواند مکانیسم هایی باشند که در فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین به منظور مرتفع ساختن محدودیت های منابعی به کار روند که با آن مواجه می شوند. لذا تئوری شبکه مکرراً در شناخت گستردگی و موفقیت بنگاه های کارآفرینی بین المللی موثر واقع شده است.

گسترش دامنه های کارآفرینی بین المللی

در طی دهه پیشین تقاضاهایی برای گستردگی حوزه کارآفرینی بین المللی به منظور پوشش سایر فعالیت های کارآفرینی بین المللی نیز مطرح شده است. تا حدود زیادی این امر ناشی از دیدگاه موجود در) جریان اصلی (آثار کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه مربوط به تمامی شرکت هاست. به عنوان مثال اخیرا مک دوگال و همکارانش بیان کرده اند که کارآفرینی بین المللی ترکیبی از رفتارهای نوآورانه، بیش فعالانه و ریسک پذیرانه است که از مرزهای ملی عبور کرده و متمایل به ایجاد ارزش در سازمان هاست به طور اساسی اهمیت مطالعه فعالیت های اقتصادی بین المللی نوین بهتر از سایر فعالیت های کارآفرینی بین المللی است. این دلالت بر ضرورت یک جریان در تحقیقات کارآفرینی بین المللی است. که در آن مطالعات تجربی روی شرکت های مختل از لحاظ عمر سازمانی، اندازه سازمانی و سایر بخش ها رخ می‌دهد. بنابراین یکی از ویژگی های این مطالعات این است که آنان صریحا با ایجاد رفتاری نوآورانه، بیش فعالانه و ریسک پذیرانه در فعالیت های کارآفرینی بین المللی برای ارزیابی کارآفرینی بین المللی مورد موافقت قرار می‌گیرند.

کسب و کار بین المللی و کارآفرینی بین المللی

شرکت ها غالباً ابتدا با صادرات وارد بازارهای خارجی می شوند و سپس با افزایش فروش، شرکت های فروش فرامرزی تشکیل می‌دهند و در نهایت امکانات تولید را در آن کشورها بنا می‌کنند‌. با تغییر میزان مشارکت شرکت در بازار خارجی، سازمان این کار نیز تغییر می کند. ممکن است شرکت ابتدا هیچ کس را مسئول کسب و کار بین الملل نداشته باشد و بخش بازاریابی شرکت تأمین سفارش های صادراتی را برعهده بگیرد. بعد بخش صادرات در شرکت احتمالاً در بازاریابی ایجاد می شود و زمانی که شرکت شروع به سرمایه گذاری در مکان های گوناگون در خارج می‌کند، یک بخش تحت عنوان بین الملل مسئول فعالیت های فرامرزی تشکیل می شود. شرکت های بزرگی مثل فورد، آی بی ام و گودییر عموماً بخش بین الملل خود را بر اساس منطقه ای یا جغرافیایی سازمان داده اند.

بخش بین الملل بخشی در سازمان است که در سطح یکسانی از لحاظ سازمانی با بخش داخلی قرار دارد و مسئولیت کلیه فعالیت های خارج از کشور را برعهده دارد. با افزایش اهمیت و تنوع عملیات فرامرزی، اکثر مدیران احساس نیاز به حذف بخش بین الملل و تأسیس سازمان جهانی براساس محصول، منطقه یا کارکرد نمودند. ضمناً به طور روزافزونی طبقه بندی بر اساس مشتریان مطرح می‌شود و برخی شرکت های خدماتی و نهادهای مالی به این شکل سازماندهی می‌شوند. بدین گونه مبحث مهمی در طی دهه پیشین راجع به مرزهای کسب و کار بین المللی با تعریف منظمی از مذاکرات طی متقابل به فرایند اقتصاد داد و ستد چند سطحی رخ داد.

نقش محیط بر کارآفرینی بین المللی

عوامل محیطی به نیروهای محیطی اطلاق می شوند که به صورت منفی یا مثبت بر رشد شرکت در زمینه بین المللی شدن تأثیر می‌گذارند‌. این عوامل که پژوهشگرانی همچون زهرا و جرج عمدتاً بر آن تأکید داشتند عبارتند از شدت رقابت، سیاست های دولت و فرصت های رشد.شدت رقابت به میزان رقابت داخلی و بین المللی اطلاق می شود. بنا به تئوری بین المللی تا زمانی که هزینه های توسعه در بازار داخلی بالاتر از هزینه های توسعه در بازار بین المللی نشده باشد، شرکت ها در بازارهای داخلی فعالیت خواهند کرد. این امر زمانی رخ می دهد که بازار داخلی اشباع شده باشد. بنابراین، اشباع بازار داخلی می تواند عامل مهم و محرکی برای بین المللی شدن شرکت ها باشد.

علاوه براین، شدت رقابت بین المللی نیز عامل مهم دیگری است و به تشریح دلیل بین المللی شدن سریع شرکت های جدید، مخصوصاً شرکت هایی که در صنایع با فناوری بالا فعالیت می‌کنند، کمک می‌کند. هر چه شدت رقابت بین الملل بیشتر باشد نشان از آن دارد که مشتریان داخلی و خارجی ترجیح می‌دهند محصولات برتری با کیفیت و قیمت مناسب تر برگزینند بنابراین برای این که شرکت ها در این بازار رقابت عقب نیافتند لازم است که به بازار بین الملل وارد شوند و زمینه را برای ارتقای دانش و ایجاد شبکه های دانشی مورد نظر را فراهم نماید. در این رابطه بحث بسیاری شده است که شدت رقابت در حوزه داخلی و بین المللی رابطه مثبتی با بین المللی شدن دارد.سیاست های حمایتی دولت عامل مهمی در کشورهای در حال توسعه است، زیرا به کسب و کارها در کشورهای توسعه یافته توجه کمتری از سوی دولت می شود. بنابراین، وجود چنین حمایت هایی در یک صنعت خاص، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه می تواند بسیار حایز اهمیت باشد.

فرصت های رشد صنعت عامل دیگری است که تأثیر مثبتی بر بین المللی شدن دارد و شامل نرخ رشد در بازار جهانی و رشد فروش صنعت می شود. دلایل چندی وجود دارد که بر نقش قابل ملاحظه نرخ رشد بازار جهانی بر بین المللی شدن تأکید می کنند. اولاً، هر چند که بازار داخلی ممکن است به اشباع رسیده باشد اما به علت کندتر بودن فرآیند توزیع محصول و فرآیندهای مربوط به صادرات، بازارهای بین المللی همچنان به رشد خود ادامه خواهند داد. ثانیاً، شرکت هایی که در بازارهای داخلی ایستا یا با رشد کم فعالیت می کنند ممکن است مجبور باشند تلاش بیشتری را برای به دست آوردن سهم بازار داخلی خود که درآمد کمی نیز برایشان دارد، صرف کنند. ثالثاً، شرکت هایی که در صنایعی فعالیت می کنند که از پتانسیل رشد جهانی برخوردار است، به منظور جلوگیری از پدیدار شدن رقبای قدرتمند جدید یا ممانعت از بزرگتر شدن رقبای فعلی شان، به بازارهای در حال رشدی که از تقاضای بالقوه بالاتری برخوردار است روی می آورند.

منبع

سررشته، سحر(1394)، تاثير عدم اطمينان بر استراتژي آميخته بازاريابي صادرات، درجه کارشناسی ارشد، رشته مدیریت بازرگاني، دانشگاه تبریز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0