چگونه کارکنان را درگیری کنیم
یکی از الگوهای مناسب برای درگیر کردن کارکنان، ابتدا توسط تاننباوم و اشمیت (1958) ایجاد شد و سپس توسط سادلر توسعه داده شده است . آنها مقیاسی را برای رهبری و درگیر کردن کارکنان ارایه کرده اند که دربرگیرنده افزایش نقش کارکنان و کاهش نقش سرپرستان در فرایند تصمیم گیری است. این الگو از روند زیر برخوردار است:
دستور: سرپرست تصمیم را اتخاذ می کند و به اطلاع کارکنان می رساند. خط مشی کامل توسط سرپرست ارایه می شود. دستور دادن درباره موضوعات ایمنی، مقررات عمومی وتصمیماتی که مستلزم پرسش و پاسخ آن چنانی بین دو طرف نیست سودمند است.
تفهیم: سرپرست اقدام به تصمیم گیری کرده، سپس با تفهیم جنبه های مثبت تصمیم سعی در ایجاد تعهد در کارکنان می کند. تفهیم زمانی سودمند است که تعهد کارکنان ضرورت دارد ،اما در تصمیم گیری و ایجاد هماهنگی بین عوامل آن دخل و تصرف چندانی ندارد.
مشاوره : سرپرست از افراد نظرخواهی می کند، اما تصمیم نهایی را خود اتخاذ میکند. کلید مشاوره موفق، اطلاع رسانی شفاف به افراد د این خصوص است که دریافت نظرات شان ضروری است. اما چنان چه نقش افراد از ابتدا به درستی مشخص نشود، ممکن است نارضایتی آنان را به همراه داشته باشد.
مشارکت : سرپرست از کارکنان دعوت می کند تا با وی در تصمیم گیری همراهی کنند. نظر سرپرست در فرایند تصمیم گیری هم وزن نظرات سایر کارکنان است . کلید موفقیت چنین شیوه ای آن است که سرپرست صادقانه توافق و اجتماع را در تصمیم گیری مد نظر قرار دهد و نظرش را هم سنگ دیگر نظرات تلقی کند. با این حال میتوان شیوه دیگری را نیز مطرح کرد و آن واگذاری کامل تصمیم توسط سرپرست به کارکنان است.
تفویض: سرپرست تصمیم گیری را به کارکنان محول می کند کلید موفقیت واگذاری اخذ تصمیمات، وجود چرخه بازخوردی و برخورداری فرایند از زمانبندی مشخص است. همچنین سرپرست باید تصویری کلی از نتایج مورد انتظار از فرایند را برای کارکنان ارایه کند.
منبع
بداقی، محمد(1394)، رابطه کار تیمی و توانمند سازی با بهره وری کارکنان اداری آموزش و پرورش استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید