پیش فرض های اساسی شخصیت
میتوان ادعا کرد بدون اشاره به پیش فرضها، شناخت و فهم نظریههای شخصیت و ماهیت آنها ممکن نیست، چرا که تمام تئوریهای شخصیت، براساس یک یا تعدادی ازاین فرضیهها استوار است.این پیش فرضها عبارتند از:نگرشهای مختلف به ذات شخصیت و عوامل تعیین کنندۀ شخصیت.
اکنون به توضیح هر کدام از عوامل فوق میپردازیم :
نگرشهای مختلف به ذات شخصیت
در این موضوع سعی شده است که به ابعاد مختلف و ریشههای تفکیکی شخصیت انسان توجه گردد. چند مورد از این ابعاد عبارتند از:
جبر و اختیار : کارل راجرز معتقد است که انسان، فقط خصوصیات یک ماشین را ندارد بلکه موجودی است که تا حدودی آزادی و اختیار دارد و میتواند خود را بسازد و به زندگی خود معنا ببخشد.
منطقی و غیرمنطقی بودن : جرج کلی انسان را به عنوان عالم یا دانشمندی میداند که فرایند عقلی و شناختی او، در تعیین رفتار و شخصیت او اهمیت ویژهای دارد، این درست برعکس نظریۀ فرویدست.فرویداعتقاد داشت که اکثر رفتارهای ما، براثرانگیزه های ناخودآگاه غریزی انجام میشود وما هیچگونه کنترلی بر آنها نداریم.
کلیگرایی و جزییگرایی: طرفداران نظریه کلیگرایی مکتب گشتالت معتقدند که طبیعت بشر به نحوی ساخته شده است که فقط با مطالعۀ تمامیت وجودی او میتوان به شناخت او پی برد اما پیروان جزییگرایی بر این عقیده اند که برای شناخت انسان باید هر قسمت از اجزاء وجود و رفتار او، مستقل از دیگر اجزاء مورد مطالعه قرار گیرد.
فطرت گرایی و محیط گرایی: همیشه این سوال مطرح میشود که چه مقدار از شخصیت ارثی و به فطرت انسان بر میگردد و چه مقدار آن با محیط و فرهنگ او ارتباط دارد؟ فروید در نظریۀ خود شخصیت انسان را متشکل از خصوصیات فطری میداند در صورتی که واتسون مهمترین مسئله در فرضیۀ تکاملی شخصیت را محیط و فرهنگ میداند.
ثبات و تغییرپذیری: فروید معتقد است که ساختمان شخصیت انسان در همان اوان کودکی به طور اساسی و زیربنایی شکل میگیرد و پس از آن تغییرات جزیی و با ثبات است. در مقابل این عقیده، با نظریههای افرادی چون اریکسون، اریک فروم و کارن هورنای روبرو میشویم، آنها معتقدند که شخصیت پدیده ایست متغییر و به طور دائم در حال تغییر میباشد.
منبع
باقری،آزاده(1392)، موفقیت شغلی بر مبنای عوامل ویژگی شخصیتی سرشت و منش در کارکنان پروازی و زمینی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید