پژوهش، مراکز پژوهشی و آموزش عالی
پژوهش
موفقيت روزافزون در شناخت جهان هدفدار و قانونمند با تكيه بر ابتكارات و خلاقيتهاي به وديعه نهاده شده از سوي حق تعالي در وجود بشر و بهرهبرداري از قدرت شگرف انديشه آدمي صورت گرفته، فضاي زندگي جديد را براي انسانها به ارمغان آورده است اين فضاي جديد و اين تمدن نوظهور كه خود برخاسته از تعاملات عميق ميان تمدني و ميان فرهنگي است موجد خواستها، نيازها، انديشهها، مسائل و مشكلاتي است كه به نوبه خود توسعه علم و انديشه را ميطلبند.
در اين مسير، انديشههاي ژرف عالمان و پژوهشگران در قالب پژوهشهاي بنيادين، دستمايهاي براي انجام پژوهشهاي كاربردي در حوزههاي فرهنگي، علمي، هنري، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و… ميگردد؛ تا خواستهاي بشر و جوامع انساني را در عصر انفجار اطلاعات و حاكميت محض رسانهها پاسخ گويند و راهحلهاي بهتر و مناسبتر براي حل مشكلات و مسائل پيشنهاد كنند و همين جاست كه نقش موثر و سهم به سزاي پژوهش در روند تحولات جوامع آشكار ميشود. تحولات زندگي بشر، در اين عصر نشان از گسترش روزافزون اهميت علم و پژوهش دارد به ويژه در كشورهاي صنعتي و در حال توسعه با آگاهي از نقش پژوهش در ايجاد فنآوري و شتابدهي به توسعه عمده توجه خود را به تقويت و ارتقاي بخش پژوهش نمودند.از اين روست كه ميتوان گفت بين پيشرفت بخش پژوهش و شتاب توسعه در هر كشوري ارتباط مستقيم برقرار است در حال حاضر مردم كشور ما بايد خود را براي چالشهاي فراروي خود آماده كند از جمله تورم، بيكاري، تركيب جهتي وابستگي به درآمد نفت كه تنها مورد شاخص از مشكلات است.
تجربه نشان داده است كه يافتن راهحلهاي پايدار براي مشكلات ملتها و كشورها مستلزم تعريف و ارائه الگو و مدل مناسب و سازگار با فرهنگ، تاريخ و خصوصيات ملي است. اين مهم بدون انجام پژوهشهاي گسترده و مبتني بر اصول علمي و صرفاً با اهداف كاربردي دست نيافتني است.نقش پژوهش در توسعه جوامع در همه حوزهها اعم از فرهنگي، سياست، اجتماع و جامعه چنان برجسته و انكارناپذير است كه ميتوان آن را نيروي محرك توسعه در همه حوزهها دانست متاسفانه در كشور ما اين مقوله با دشواريهاي فراواني مواجه است. پژوهشهاي علمي ضمن توسعه دانش جهاني، به عنوان يك منبع تغذيه پيشرفت جوامع مطرح است. دانش حاصل از پژوهش به عنوان سرمايهاي جهت بهبود رفاه عمومي بكار ميرود. حق برخورداري از پژوهش، دسترسي کامل و آزاد به اطلاعات علمي در سطح بينالمللي و انتشار آزاد نتايج يافتههاي علمي سنگ بناي پژوهش است .
مراکز پژوهشی
موسسات پژوهشي موسساتي هستند كه در پيشبرد علم كشور فعاليت ميكنند. تلاش براي تجاريسازي و بكارگرفته شده يافتههاي پژوهشي، توليد فناوري، جذب فناوريهاي پيشرفته و انتقال يافته از خارج، انتظار يافتههاي پژوهشي يا فناوريهاي نو و اطلاعات علمي در مرز دانش را انجام ميدهند، همچنين اين موسسات كليه رسالتهاي مربوط به پژوهش در زمينه مربوطه همچون تكميل چرخه ايده تا بازار، جمعآوري و انتشار ملي اطلاعات علمي فناوري و … را نيز به عهده دارند .مراكز پژوهشي به علت نقش مهمي كه در توليد اطلاعات و پيشرفت علم و پژوهشهاي علمي دارند از اهميت ويژهاي برخورد هستند. مراكز دانشگاهي بيشتر به تئوري مسائل ميپردازند اما مراكز پژوهشي عملاً درگير توليد و رفع نيازهاي علمي جامعه هستند و هيچ سازماني نيز بدون پژوهش، توسعه نمييابد .
وضعيت مؤسسات پژوهشی و مشكلات و نارساييهاي آنها كه موجب عملكرد ضعيف آنها و در حقيقت ناموفق بودن فرايند پژوهشها در كشور است، ايجاب ميكند كه نسبت به ريشهيابي مشكلات و رفع آنها تلاش جدي مبذول شود، زيرا پژوهشهاي پويا پيشنياز توسعه و نوسازي همهجانبه محسوب ميشود. از مقايسه وضعيت مؤسسات پژوهشي كشور با نظامهاي پژوهشي در كشورهاي پيشرفته جهان بيشتر ميتوان به تنگناهايي كه مسبب عقب ماندگي و توسعه نيافتگي پژوهشها در ايران است پي برد و جالب اينكه همچنانكه غالب كشورهاي در حال توسعه تقريباً با مشكلات مشابهي در مراكز پژوهشي خود مواجههاند، كشورهاي توسعه يافته نيز عليرغم تفاوتهاي بارز در نظامهاي حكومتي، ويژگيهاي مشتركي از نظر وضعيت پژوهشي دارند .پژوهشهاي علمي، يكي از راههاي دستيابي به حقايق و واقعيتهاي موجود در عالم خلقت و هستي و كشف منابع و راهكارهاي نوين به منظور پاسخگويي به نيازها و خواستههاي متحول انسان و جامعه به شمار ميروند .
در قرن حاضر نقش پژوهش در جهان چنان گسترش يافته و مورد پذيرش قرار گرفته است كه هر نوع سياست و برنامهريزي صحيح در هر زمينه، به پشتوانه پژوهش و نظريهپردازي حاصل از پژوهش، اتخاذ ميشود به طوري كه سياستمداران و رهبران كشورهاي پيشرفته با بهرهگيري از يافتههاي پژوهشي دانشمندان و پژوهشگران در موضوعات گوناگون فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و صنعتي برنامهريزي وتصميمگيري مينمايند. تجارب جهاني در توسعه پايدار نشان داده است كه آنچه موجب تحول و پيشرفت در قرن حاضر گشته است توجه به دانش و پژوهشهاي علمي است. جوامعي كه داراي تراكم دانش، فن و توسعه علمي شتابان هستند از اقتدار اقتصادي و سياسي قويتري برخوردار بوده و فناوري پيشرفتهتري در دسترس دارند.
بديهي است كه دانشگاهها و مراكز پژوهشي نقش اساسي در پيشرفت و ترقي علم ايفا مينمايند، لذا با صرفه است كه دولتها از توسعه علمي بعنوان زيربناي ديگر توسعههاي ملي، حمايت و پشتيباني نمايند و تقويت پايگاههاي آن كه دانشگاهها و مراكز پژوهشي ميباشند را در اولويت برنامههاي خود قرار دهند كه مطمئناً سرمايهگذاري پرسود براي دولت و ملت است و كشور را از نابسامانيها نجات و بسوي توانايي و قدرت و امنيت پيش ميبرد. ركن اصلي و بزرگترين سرمايه دانشگاهها و مراكز علمي و پژوهشي بعنوان مخزن فكري و علمي جامعه، حضور دانشمندان، استادان، فرهيختگان و دانشجويان و نخبگان است كه دانش خود را به نوآوري، فناوري و ثروت ملي تبديل مينمايند كه خوشبختانه وجود چنين توانايي بالقوه و استعدادهاي سرشار، فضاي عمومي كشور را مملو از دانش و فن و مهارت نموده است .
آموزش عالی
نقش آموزش عالي شامل تربيت نيروي انساني متخصص مورد نياز جامعه، ترويج و ارتقاي دانش، گسترش تحقيق و فراهم نمودن زمينه مساعد براي توسعه كشور است. هدفهاي عمده نظام آموزش عالي در هر كشور را ميتوان بر چهار محور تصور كرد:
- كمك به تحقق هدفهاي اجتماعي از طريق فراهم آوردن برابري در فرصتهاي آموزش عالي؛
- برآوردن تقاضاي اجتماعي براي آموزش عالي متناسب با ويژگيها، انگيزهها، انتظارات و تحصيلات افراد، پرورش تواناييهاي بالقوه شهروندان و تسهیل فرايند يادگيري مستمر؛
- پرورش نيروي انساني متخصص مورد نياز توسعه كشور و كمك به حل مسائل جامعه؛
- پيشبرد مرزهاي دانش و توليد دانش نو .
هدف نظام آموزش عالي را ميتوان در دو موضوع كلي آموزش نيروهاي متخصص و توليد دانش (پژوهش) خلاصه كرد. اين اهداف از دو منظر به اقتصاد مربوط ميشوند: نخست اينك آموزش عالي، چه به صورت ارتقاي كيفيت نيروهاي آموزش ديده و چه به صورت توليد دانش از طريق پژوهشها، نقش زيادي در موفقيت اقتصادي افراد، بنگاهها و كشورها ايفا كرده است كه در متون و منابع اقتصاد آموزش از آن به عنوان كارآيي بيروني آموزش ياد ميشود .لازم به یادآوریست، بحران مديريت در آموزش عالي كشورهاي در حال توسعه، منعكس كننده بحران وسيعتر در مديريت آموزشي و مديريت دولتي است .
نقش آموزش عالی و پژوهش در توسعه
امروزه مفهوم «تحقيق و توسعه» بسيار مورد توجه قرار ميگيرد؛ يعني كار خلاقي كه بر پايهاي نظاميافته انجام ميشود تا گنجينه دانش علمی و فني حاصل از آن به منظور ابداع كاربردهاي جديد مورد بهرهبرداري قرار گيرد و توسعه مانند گذشته تنها با محور اقتصادي مطرح نيست، بلكه با محوريت فرهنگ و اطلاعات مطرح است. منظور از توسعه، گسترش تواناييها، ظرفيت فكري، كيفيت دانش و مهارتهاي فني، خلاقيت و نوآوري، قابليت انسانها براي حل مسائل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي، بهرهمندي از منابع، دستاوردها و امكانات جامعه و به طور كلي، بهبود شرايط زندگي مادي و معنوي براي همگان است .
در جهان امروز، ممالكي كه به استقلال ملي و اهداف توسعه جامعه خويش ارزش ميدهند، در برنامهريزيهاي راهبردي و ساستگذاريهاي علمي خود، پژوهش را در اولويت نخستين قرار دادهاند. هدف از توجه به پژوهشهاي علمي و ارزش دادن به تحقيقات پايهاي، كاربردي و توسعهاي، پديدآوردن شرايط و امكاناتي است كه به ياري آن، موجبات بهرهمندي از يك فناوري پيشرفته براي پاسخگويي به نيازهاي پيشرفت اقتصادي و برخورداري از رفاه اجتماعي و سود جستن از مواهب استقلال ملي فراهم ميآيد.
توسعه پژوهش و سياستگذاريهاي پژوهشي از اركان مهم سياستهاي توسعه هر كشور پيشرفته و يا خواهان پيشرفت و توسعه است كه با برنامهريزيهاي منسجم و مستمر پژوهشي امكانپذير است. تحقق اهداف توسعه در كشور، منوط به اتخاذ سياستهاي متناسب با نظام پژوهش، اولويتهاي پژوهشي، فرهنگ و آموزش كشور، منابع و زيرساختها، قوانين و مقررات، ارتباط با دنياي علم و فناوري، مديريت و بهرهوري و اثربخشي آن است .
در نگاهي كلان اطلاعات و ارتقاي آن به لحاظ كمي و كيفي جزء جداييناپذير توسعه است و به همين دليل پژوهش مقولهاي راهبردي براي كشور و امري حياتي به شمار ميرود .
نقش پژوهش در جریان اطلاعات
شاخصهايي كه در حال حاضر فاصله بين كشورها را تعيين ميكند برخلاف شاخصهایي است كه در گذشته، كشورها براساس آن طبقهبندي ميشدند؛ نظير قدرت نظامي، ثروت، درآمد و …. در حال حاضر شاخصهاي علمي- پژوهشي، جايگاه كشورها را تعيين و آنها را از هم تفكيك ميكند. با توجه به اينكه پژوهش جزء جداييناپذير و اساسيترين جزء علم است، كشورهايي كه بيشتر از دستاوردهاي ديگر كشورها استفاده ميكنند براي آنكه علم را درونزا كنند و آن را به منزله جزئي از خود آن كشور يا نظام قرار دهند، ناگزير بايد پژوهش را در دستور كار خود قرار دهند. در اين بين دانشگاهها و مراكز آموزشي – پژوهشي هر كشور نقش بسزايي بر عهده دارند .
اختراعات و اكتشافات انجام شده بوسيله پژوهشگران در دانشگاهها به هرصورت راهشان را به سوي انتشار تئوريهاي جديد از طريق برنامه تحصيل پيدا ميكنند، در اين حالت اگرچه تدريس دانشجويان را براي ورود به پژوهشهاي علمي جهاني مهيا ميكند، ولي اين پژوهش است كه هدايت جريان دانش جديد از دانشگاهها به صنعت را متعهد ميشود .روند رشد توليد اطلاعات پژوهشي در هر كشور از جمله شاخصهاي مشاركت آن كشور در فرايند توليد جهاني اطلاعات است، خصوصاً براي كشورهايي نظير كشور ما كه حجم عظيمي از اطلاعات مصرفي خود را از خارج وارد ميكنيم اين نكته حائز اهميت است. طبيعي است كه رشتههاي مختلف تخصصي، نسبتهاي متفاوتي را هم در زمينه مصرف اطلاعات و هم در زمينه توليد آن به خود اختصاص ميدهند، اما انتظار ميرود ميان نسبت مصرف و نسبت توليد در هر رشته تخصصي رابطهاي پذيرفتني برقرار باشد .
منبع
صادقزاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکدهها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید