پرخاشگری، خشم، خصومت

ارائه تعریف دقیق از پرخاشگری  و خشم دشوار است، زیرا زبان معمولی این اصطلاحات  به طرق مختلف در زبان محاوره‌ای بکار رفته است. دل و همکاران ، بیان می‌کنند که اگرچه ساختار پرخاشگری مشترکاتی با خشم و خصومت دارد، این اصطلاحات، مترادف نیستند و در واقع ساختارهای خشم، خصومت و پرخاشگری همپوشانی دارند.تمایز بین این سه مفهوم چنین است: خشم به هیجان، خصومت به نگرش و پرخاشگری به رفتار، اطلاق می شود. خشم به عنوان حالت هیجانی توصیف می‌شود که می‌تواند زیر بنای پرخاشگری و خصومت باشد. خصوت به نگرش پرخاشگرانه فراگیری اطلاق می‌شود که فرد را به سوی رفتارهای پرخاشگرانه سوق می‌دهد در حالیکه پرخاشگری به رفتار قابل  مشاهده و با قصد آسیب رسانی اطلاق می گردد.

خشم يكى از هيجانات نيرومندى است كه دست آفرينش در انسان نهاده است و از سا ل‏هاى اوليه رشد، بروز مى‏كند و اغلب رفتارهاى پرخاشگرانه را به دنبال دارد. نتيجه آن‏كه پرخاشگرى هيجان نيست‏ بلكه از آثار حالت هيجانى خشم است و براى فرونشاندن آن و معمولا همراه آن رخ مى‏دهد.

خشم یک پاسخ هیجانی شدید به محرومیت و تحریک شدگی است که با افزایش برانگیختگی خودکار و تغییر فعالیت سیستم عصبی مرکزی مشخص می شود.

خشم با اشکال دیگر پرخاشگری مانند همسر آزاری ، کودک آزاری، خشونت خیابانی و قتل مرتبط است خشم نه تنها با پیامدهای منفی روانشناختی همراه است، بلکه آسیب پذیری فرد را نسبت به بیماری افزایش می‌دهد، سیستم ایمنی را تضعیف می کند، درد را افزایش می دهد و احتمال بیماری‌های قلبی – عروقی را بالا می‌برد. احتمالا همانطور که سوین، گفته است دلیل چنین پیامدهایی این است که خشم به رفتارهای ناسالمتری می‌انجامد و با ویژگیهای اجتماعی مرتبط با آسیب‌پذیری : برای مثال تعارض‌های شدید و مکرر همراه است. به طور کلی خشم، هیجان انسانی، کاملا بهنجار و مفید است؛ اما زمانیکه از کنترل خارج شود و مخرب گردد به مسائلی در زمینه شغلی و روابط شخصی و کیفیت زندگی، مبدل  می‌گردد.

تاریخچه پرخاشگری

مردم شناسان دریافتند که پرخاشگری و نوع شدت یافته­ی آن یعنی جنگ در تمام طول تاریخ و در بین تمام ادیان وجود داشته است. اسنادی که از حفاری های باستان شناسی به دست آمده جنگ و درگیری های مسلحانه را یکی از بخش های اصلی فرهنگ اقوام سومری، مصری و غیره نشان داده است. قوم و ملتی دیده نشده که پرخاشگری در فرهنگ آن نقشی نداشته باشد حتی با مطالعه زندگی اقوام ابتدایی چه در گذشته و چه در زمان ما، از جمله اقوام یا نومامی در جنگهای آمازون مارینگ در گینه­ی نو، مائوری در نیوزیلند، وارتک ها در آمریکای مرکزی چنین نتیجه می گیرند که پرخاشگری و جنگ همیشه با این اقوام بوده است. این که بعضی چنین باور داشتند که در برخی اقوام دور دست از تمدن زندگی با آرامش و هماهنگی و صلح پیش رفته و خبری از خشونت پرخاشگری نبوده است، افسانه ای بیش نیست. تنها فرقی که وجود داشته این بود که در بعضی قبایل ابتدایی جنگ با مراسم و تشریفات همراه بوده که موجب محدود کردن و کاهش خسارت جانی و مالی شده است.نقطه­ی مقابل پرخاشگری در ادیان وصل مختلف تسامح بوده است. انسان تشنه­ی صلح است. در صلح او می شکفد، می خندد، بارور می گردد و بارور می گرداند. صلح عدم حضور خشونت است. ظرفیت و توان دیگری است. پتانسیل پذیرش وجود درهای    بی­شمار دیگری است که به سمت هستی آغوش گشوده اند.

پيشينه پرخاشگری و خشونت،به تاريخچه پيدايش آدمی بازمی گردد. اگر قتل، بيشتر شامل بيگانگان شده و می‌شود، خشونت و پرخاش، كرداری است كه بيشتر به آشنايان و بستگان سمت و سو پيدا می‌كند. چنانچه ميزان ابتلاء جوامع بشرى به يك موضوع خاص را يكى از معيارهاى اهميت آن موضوع بدانيم به جرأت مى‏توان ادعا كرد كه پرخاشگرى از جمله مسائل عمده و با اهميتى است كه انسان‏ها از گذشته‏هاى دور تاكنون به صورت گسترده‏اى با آن سر و كار داشته و دارند. نگاهى گذرا به آمار خيره كننده و روزافزون جنايات و درگيرى‏هايى كه در جوامع انسانى به وقوع مى‏پيوندد، كه بخش عمده‏اى از آنها ناشى از رفتارهاى پرخاشگرانه است، مؤيد اين ادعا است. به جاست گفتار يكى از نويسندگان مونتاگو، را ذكر نماييم كه مى‏گويد.اغلب معتقدند كه پرخاشگرى انگيزه‏اى است كه بايد درباره آن بيش‏تر بدانيم؛ ما به يكديگر حمله مى‏كنيم، آسيب مى‏رسانيم و گاهى همديگر را مى‏كشيم؛ در واقع ما با دشنام دادن يا كوشش در جهت ‏بى‏آبروكردن ديگران،بصورت كلامى پرخاشگرى مى‏کنیم.

جهان را نمی توان فرو بست، نمی توان با توسل به خشونت آن یکدست نمود.  نمی­توان با ابراز حذف و شکنجه ها همگون ساخت. جهان ناهمگون است و زیست آن مسلتزم ناهمگونی است. خشونت نه تنها فرد را در آماج قرار داده بلکه هلاکت اندیشه را در خود حمل می کند که هر آنچه که غیر از من است خودی نیست، حرف دیگری دارد، اندیشه دیگری را ترویج می کند، از قبیله دیگری است، رنگی دگر بر چهره دارد و یا لباس دیگری به تن او باید حذف گردد تا جهان من یکدست گردد. در جهانی یکدست جائی برای بیگانگان، غریبه ها، دیگر اندیشه ها، دگراندیشان و مهاجرین وجود ندارد. تاریخ بر این حکم گواه      می­دهد.خشونت همیشه در تاریخ انسانی بر قامت خود پوشش های متعدد بر تن داشته. تربیت صحیح دلسوزی، دفاع از ناموس و آبرو، پاسداری از مقدسات و اختلافات، مبارزه با فساد، جاری کردن فرمان الهی، دفاع از مرز و بوم، برقراری نظم دفاع از زحمتکشان و کارگران و پیاده کردن عدل و داد .

به موازات پيشرفت صنايع و علوم و متحول شدن زندگى بشرى، روابط انسانى نيز نسبت ‏به قبل پيچيده‏تر شده است. در اين راستا، مشكلات و معضلات روحى و روانى فراوانى در جوامع انسانى به وقوع پيوسته، كه اين امر ضرورت بررسى گسترده و دقيق موضوعات روان‏شناختى نظير پرخاشگرى را ايجاب نموده است. بطورى كه امروزه پرداختن به موضوع پرخاشگرى، منحصر به كتب روان‏شناسى نيست؛ ‏بلكه در ديگر حوزه‏هاى علمى ‏همچون روانپزشكى، آسيب‏شناسى روانى، روان‏شناسى اجتماعى و حتى جرم‏شناسى كه يكى از شاخه‏هاى حقوق كيفرى است، از جهات متفاوت مورد بررسى قرار گرفته است. در چند دهه اخير، موضوع پرخاشگرى توجه بسيارى از دانشمندان و متخصصان را به خود معطوف كرده است، بگونه‏اى كه ده‏ها كتاب و صدها مقاله در خصوص اين موضوع به چاپ رسيده است .

امروزه وضعيت زندگی شهرنشينی، امكان و احتمال پديدار شدن واكنش پرخاشگرانه را افزايش داده است. آلودگی هوا بر كاركرد مغز آدمی اثر ناخوشايند دارد. به ويژه استشمام گازها و آلاينده های بدبو، به برانگيختگی پيدا و پنهان آدمی و واكنش های نابردبارانه او می انجامد. اين عامل، وقتی كه با سر و صدای گوشخراش و ازدحام و شلوغی، همراه و پيوسته شود، برانگيختگی و واكنش‌های پرخاشگرانه را افزايش می‌دهد. اين سه عامل به گونه ای زنجيروار در ترافيک وجود دارند كه جزيی جداناشدنی از اجتماع شهرنشينان است. الگوهای زندگی مدرن و صنعتی امروزی، به ويژه در زندگی شهرنشينان، عاملی ديگر برای افزايش برانگيختگی فيزيولوژيک آدميان است كه امكان و احتمال انجام كردار پرخاشگرانه از سوی آدمی را فزونی می‌بخشد. از جمله مهم ترين اين الگوها، می‌توان به رقابت‌ها و چالش‌های حرفه‌ای پيگير و تنگاتنگ اشاره كرد. افزايش شمار آدميان، عاملی مهم در پيدايش اين رقابت ها و چالش‌هاست كه در جوامع عقب مانده يا در حال رشد، برجسته تر رخ می‌نماياند. به ويژه آن هنگام كه به ياد آوريم در اين گونه اجتماعات رشد نايافته، توان كارآفرينی، محدود و نامتناسب بوده، بنابراين بسياری از افراد در يافتن كار مناسب و دستيابی به مزايای مادی آن محروم و ناكام می‌مانند. سرگشتگی مادی و اقتصادی با گرفتار ساختن آدميان در پايين‌ترين رده از نيازهای روانشناختی كه از سوی آبراهام اچ مزلو، به خوبی بيان شده است، در عمل آنها را از رشد روانی و معنوی لازم و مناسب بازداشته و به آسيب ها و عوارض ديگری می انجامد.

يكي ديگر از الگوهای زندگی امروزی، تماشای مسابقات ورزشی است كه رويكردی رايج در شمار فراوانی از خانواده های همه جوامع جهان است كه خود در همان حال كه به افزايش سطح لذت، شادی و كاميابی می‌انجامد، در بسياری از موارد نيز با ناكامی و خشم و پرخاش همراه می‌شود. فراگير و سترگ شدن اين رقابت های ورزشی، به چالش‌ها و ستيزهای بين فردی و اجتماعی می انجامد كه احتمال رخ دادن واكنش های پرخاشگرانه را افزايش می دهد. از ديگر الگوهای چيره و فراگير زندگی مدرن آدميان در سده بيستم ميلادی و پس از آن، تماشای فراوان فيلم ها و سريال های دارای صحنه‌های پرخاشگرانه پر زد و خورد است كه افزون بر فراهم آوردن امكان  نقش پذيری خشونت و يادگيری كردار پرخاشگرانه برای كودكان و نوجوانان، در عمل به افزايش برانگيختگی روانی – فيزيولوژيک در همه سنين می‌انجامد. موج رو به گسترش خشونت و پرخاش در سينمای چهار دهه اخير گيتی در واقع همانند پاداش  برای پشتيبانی و تقويت اين گونه كردار اجتماعی آموخته شده، ايفای نقش كرده است. كرداری كه پيش از هر ايستار و جايگاه ديگر، در خانه و خانواده رخ می‌نماياند. از دهه 1970 ميلادی، در امريكا و اروپای غربی جنسيت و اروتيسيسم  همراه و همبسته با خشونت و پرخاشگری، پا به دنيای كارتون‌هايی گذاشت كه براي كودكان و نوجوانان ساخته مي شد. نقش پذيری خشونت  و فراگيری كردار پرخاشگرانه ، درست در سرنوشت سازترين سال‌های بنيان نهاده و استوار شدن منش شخصيت آدميان با اين زيرساخت مهم پنداری، كرداری و گفتاری همبسته و پيوسته می‌شود. جای افسوس است كه اين روند در دهه‌های 1980 و 1990 به جای كاستی گزيدن، در عمل با آفرينش كارتون‌های تخيلی روباتيک و فضایی رو به فزونی گذاشت، تا ذهن كودكان و نوجوانان سراسر گيتی، اين فرآيند را نيک و درست ارزيابی كرده و پندار و كردار پرخاشگرانه تقويت  شود .

منبع

محرم زاده،بهراد(1390)، اثربخشی آموزش تاب­آوری برمیزان پرخاشگری و احساس تنهایی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی تنکابن

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

  

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0