پتانسیل ها و چالشهای بازاریابی سبز در ایران
حال که در ایران بازار برای کالاهای دوستدار محیط زیست در حال رشد است و دولت در حال فشار آوردن بر شرکت ها و مصرف کنندگان برای تولید و مصرف این کالا هاست، توجه به عامل هایی که فرایند انتخاب مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند و نوع واکنش مصرف کنندگان در قبال این کالاها بسیار حائز اهمیت است.
در اینجا به موارد مهمی که نشان دهنده ضعف و قوت های بازاریابی سبز و به عبارتی پتانسیل ها و چالشهای پیش روی این حوزه است اشاره می کنیم.یکی از پتانسیل های بسیار بالای کشور در زمینه محیط زیست این است که مردمانی علاقه مند به این امر داشته و می توان روی همکاری و هر گونه مساعدت آنها در این امر حساب نمود.بسیاری از آن ها در موقع خرید به مناسب و سبز بودن محصولات توجه دارند که این امر می تواند شرکت ها و کارخانجات را در تولید چنین محصولاتی امیدوار نماید.
از مهمترین گزینه ها که بسیار بر برنامه ریزی و تصمیم گیری شرکت ها می تواند تأثیر گذار باشد آن است که مردم کشور و مخصوصاً مصرف کنندگان چه میزان توجهی به رعایت مسائل اجتماعی از سوی تولیدی ها داشته و چه میزان در تشویق یا تنبیه آنها (خرید یا عدم خرید) آمادگی دارند. آمارها نشانگر حساسیت آن ها بر رعایت مسائل زیست محیطی توسط شرکت ها می باشد و زنگ خطری است برای هر شرکت و کارخانه ای که امروزه دیگر مردم آمادگی دارند هر محصول مناسبی را خریداری و محصولات مضر به طبیعت را از رده خارج نمایند.
همانطور که می دانید تا به موضوعی عقیده نباشد کمتر تلاشی در جهت انجام آن صورت می گیرد و یقیناً اگر مردم فکر کنند که این امور تأثیری در حفظ و نگهداری محیط زیست نداشته و یا مثبت نمی باشد، یاری و کمکی در جهت آن نکرده و حتی در شرایطی با آن به مقابله نیز می پردازند.
کشور ایران از پتانسیل بسیار عظیمی برای اجرای طرح ها و پروژه های سبز برخوردار است که یقیناً همراهی و یاری مردمی را از هر جهت در پی خواهد داشت و هشداری است بر تمامی افراد و شرکت هایی که هنوز متوجه وضعیت نشده و طبق روال قبلی تنها به فکر مسائل مالی شرکت بوده و سعی در رفع مشکلات عنوان شده ندارند و محیط زیست را تنها منبعی برای رشد و توسعه خویش حساب می کنند.
در میزان آشنایی افراد با بازاریابی سبز و محصولات سبز متأسفانه شاهد وضعیت نامساعدی هستیم علت این امر ریشه در کم کاری و ضعف بسیار مفرط در زمینه آگاه سازی مردم از این امر در سالهای اخیر می باشد. هر کار و فعالیتی هر چند بسیار مفید و مناسب نیز باشد در صورت عدم اطلاع رسانی مناسب بدون نتیجه خواهد بود و در همان مراحل اولیه محکوم به شکست خواهد شد.
نتیجه گیری
با توجه به مطالعات انجام شده به نظر می رسد دیگر راه برگشتی به سمت تولید محصولات مخرب برای محیط زیست وجود ندارد و رفته رفته فشارهای دولتی، رقابتی و تغییر نگرش مشتریان، شرکت ها را ملزم به پیروی و بکارگیری رویکرد بازاریابی سبز می کند. مشتریان به دنبال محصولاتی هستند که آثار مخرب زیست محیطی کمتری داشته باشند . لازمه دستیابی به نتایج مهم در بازاریابی سبز صرف زمان، تعهد و منابع است. بازاریابی سبز هنوز دوران طفولیت خود را می گذراند و به مطالعات بیشتری جهت نشان دادن توانمندی های بالقوه آن نیاز است. یافته ها نشان می دهد که بسیاری از مصرف کنندگان دانش سبز بودن را ندارند؛ به همین دلیل شرکت ها نه تلاشی برای توسعه محصولات سبز می کنند و نه اهمیتی برای بسته بندی سبز قائل می شوند. افزایش آگاهی باعث می شود مصرف کنندگان محصولاتی که با فناوری پاک تولید می شوند، هزینه بیشتری بپردازند. در این میان هر یک از آمیخته های بازاریابی تأثیر خاص خود را بر رفتار خرید مصرف کننده دارند.
منبع
ریحانه رجاء بهشتی(1393)، تأثير آميخته بازاريابي سبز بر تصميم خريد مصرف كنندگان، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید