نهاد آموزشي

آموزش و پرورش در جوامع امروزي به عنوان كليدي ترين نهاد آموزشي در جهت توسعه همه جانبه بشمار مي رود . چراكه در پرتو آموزش است كه انسانها متحول مي شوند . بر پايه نظام آموزشي و تربيتي يك جامعه است كه نظم و انضباط اجتماعي حالت نهادي به خود مي گيرد.

انسان بايد ارزش پيدا كند و تربيت او مبناي توسعه قرار گيرد، چون هدف از آموزش و سرمايه گذاري آموزشي كشف و توسعه  منابع انساني در جهت تعالي بخشي ارزشها و استعدادها و بهينه ها كردن آن است چون محور اصلاحات اقتصادي ، فرهنگي ، سياسي ، اجتماعي در كليه ممالك توسعه يافته ، انسان بوده است آموزش مهمترين ركن برنامه ريزي جامعه است و كليدي ترين عنصر در توسعه يك جامعه مردم آن جامعه هستند كه بايد از فرهنگ ، آگاهي ومهارت هاي گوناگون برخوردار باشند.

اولين آموزش رسمي كودكان مدرسه است و مدرسه  مي تواند نقش موثري درايجاد حس استقلال در نوجوانان داشته باشد . اما اين منوط به درك و تشخيص خصوصيات دوران نوجواني واستفاده از نيروي آنان در مدرسه و اداره آن مي باشد.ميوس ، در مورد شكل گيري هويت در مدرسه وي با انجام تحقيقاتي دراين زمينه ، چنين نتيجه گيري كرد. كه انتقال از سطوح پايين به سطوح بالاتر تحصيلي در نوجواني مي تواند به عنوان تغيير پذيري هويت در جهت مطلوب و ايده آل تعريف شود. و برعكس حركت از سطوح ودرجات بالاتر به سطوح پايين تر پيشرفت تحصيلي ، به عنوان تغيير پذيري روبه پايين هويت تعريف مي شود.سطوح پيشرفت تحصيلي و عملكرد و توانايي هاي فرد در مدرسه مي تواند براي رشد افراد جوان حائز اهميت فراواني مي باشد. مطالعات 30ساله نشان مي دهد كه براي طرح ريزي آينده در زندگي ايده آل ، نوجوان بيش از همه با شغل و كار و مدرسه مشغوليت ذهني مي يابد . در واقع شغل و تحصيل مهمترين امور مي شوند . در حاليكه دراين دوره ارزش و اهميت اوقات فراغت كاهش مي يابد معمولاً ضعف در اجراي تكاليف مدرسه، با شكايات روان ، تني ، سردرد ، ضعف تمركز و دقت ، رفتار پرخاشگرانه و بزهكاري نوجوان همراه است.

پيشرفت تحصيلي ، احساس ناامني رادر مورد يافتن شغل مناسب درآينده كاهش مي دهد و برعكس . بااين وصف برحسب نظريه مارسيا،در مورد شكل گيري هويت صحيح است كه بگوييم رسيدن به يك هويت موفق در صورت عملكرد موفق تحصيلي بيشتر امكان پذير است.

كراس آلن،در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدند ؟ دانش آموزان با حالات هويت بالاتر و قويتر انگيزه پيشرفت بيشتري داشتند ، به علاوه نگرش مثبت تري براي مطالعه و همچنين عملكرد و توانايي تحصيلي بهتري داشته اند . ميوس،با توجه به اهميت و ارزش غير قابل انكار مدرسه در رشد شخصيت افراد ، نظريات متفاوتي دربارة وظايف آن بيان شده است.

دراينجا به نظريه اينگرسول، اشاره مي شود معتقدات مدرسه بايد تجربيات تحصيلي و هدايت كننده اي كه جريان شكل گيري هويت را تسهيل دهد، فراهم كند. بايد فرصت هاي براي نوجوانان فراهم سازد.  تا طرز تلقي و نگرش مثبتي و مهارتهاي اساسي را براي رشد  جريان تصميم گيري كسب كند.

مدرسه از عوامل مهم تربيتي و سازنده معيارها و ارزش هاي ذهني و تفكر و راه و روش كودكان و نوجوانان در جامعه به شمار مي رود. زيرا دانش آموز بيشتر اوقات زنده و فعال خود را در مدرسه مي گذراند و حال اگر مدرسه نتواند به وظايف تربيتي و پرورشي خود عمل كند. يكي از عوامل انحراف و بزهكاري محسوب مي شود تجارب كودك و نوجوانان در مدرسه همراه با تجارب اودر محيط خانوادگي تشكيل دهنده هويت و شخصيت نوجوان است .

چنان كه در نظريه رواني –اجتماعي اريكسون، بر تعامل واكنش متقابل بين فرد و اجتماعي بسيار تأكيد شده است برزنسكي و آدافر ، براي گروهي از نوجوانان دانشگاه به عنوان يك بافت آموزشي كنش هايي رادر نوجوان ايجاد نموده و پلي است ميان نوجواني ورود بدنياي بزرگسالي .

منبع

مونسان،زهرا(1389)، نقش دانشگاه در شکل گیری هویت دانشجویان سال آخر دانشگاه آزاد،پایان نامه

کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه گرمسار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0