پایههای نظری فنآوری آموزشی
سقراط
از نخستین کسانی که به روش فعال یاددهی- یادگیری توجه نمود سقراط بود. او خود را مامای دانایی میخواند زیرا سقراط در گفت وگو با دیگران آنان را یاری میداد تا اندیشههایی که روان آن آبستن آنها بود پدید آید. در روش سقراطی فراگیر خود فعالیت کرده و در جست و جوست. او بارها تاکید کرده است که نباید اطلاعات و دانش را به افراد منتقل کرد.
ونت
ویلهلم ونت را بنیان گذار روانشناسی تجربی میدانند. او نقش فراگیر را پردازشگر فعال اطلاعات میدانست. او معتقد بود توجه به بخش فعال یادگیری تحت تاثیر عواملی هم چون ساختار ذهنی فراگیر، انگیزش و حافظه قرار دارد ودرک بخش فعال یادگیری ساختارهای دانش فراگیران را مورد استفاده قرار میدهد. یادگیری از نظر او زمانی اتفاق میافتد که وقایع ادارک شده در حافظه ذخیره شوند.
ابینگهاوس
ایشان را نجات دهنده روانشناسی از یوغ فلسفه میدانند. بدین منظور نشان داد که فرآیندهای عالیتر ذهنی مربوط به یادگیری و حافظه را میتوان به طور آزمایشی مطالعه کرد. ابینگهاوس به جای روش قدیمی که در آن فرض میشد که تداعی از پیش تشکیل یافته است و باید آن را از راه تفکر و تعمق مطالعه کرد، فرآیند تداعی رادر ضمن شکلگیری آن مورد مطالعه قرار داد. پژوهشهای ابینگهاوس در مطالعات فرآیند انقلابی ایجاد کرد. او به جای فرضیه پردازی نشان داد که قانون بسامد چگونه عمل میکند. ابینگهاوس فرآیندهای عالیتر ذهن را به آزمایشگاه کشاند، جایی که از آن زمان تاکنون قرار داشته است.
لوین
کرت لوین روانشناس، به خاطر ارائه الگوی “یادگیری تجربی” و فعالیتش در باره “پویایی گروهی” در حوزه آموزش و پرورش شناخته شده است و اغلب لوین را به عنوان بنیان گذار پویایی گروهی میشناسند. از موارد استفاده از پویایی گروهی میتوان شرکت در گروههای درسی کلاسی، تدریس گروهی، ترکیب کلاس و بازده آموزشی نام برد.
ویگوتسکی
او متخصص روانشناسی تربیتی بود و از مفاهیم مهمی که طرح کرد میتوان “ناحیه تقریبی رشد” را نام برد. او معتقد بود که کودک برای یادگیری تکالیفی که در سطح خاصی از رشد قرار دارد باید به آن مرحله از رشد رسیده باشد. مفهوم دیگری که ویگوتسکی مطرح کرد، مفهوم “یادگیری به کمک دیگران” است. او معتقد بود “کارکردهای عالی ذهن” همانند توانایی تمرکز بر حافظه، یا تفکر در قالب نمادها، مخصوص انسانهاست و با تدریس تقویت میشود.
گانیه
گانیه که در زمینه آموزش دارای شهرت زیادی است کتاب “شرایط یادگیری” را نوشته است. نظریه گانیه عبارت است از یک طبقهبندی از بازدههای یادگیری، شرایط خاص یادگیری مورد نیاز برای دسترسی به هر یک از این بازدهها و رویدادهای آموزشی نه گانه که شامل (جلب توجه، آگاه ساختن یادگیرنده از هدف، تحریک یادآوری پیشنیازهای مربوطه، ارائه محرک، «راهنمایی یادگیری»، فراخوان عملکرد، تدارک بازخورد، ارزیابی عملکرد، افزایش یاد داری و انتقال) می باشد، است.
مریل
دیوید مریل چند نظریه ارائه داده است از جمله میتوان “نظریه نمایش اجزا” و “اصول اولیه آموزش” نام برد. مریل معتقد است که انواع یادگیری نیازمند انواع مختلف شیوههای تدریس و انواع گوناگون ابزار سنجش است. مریل طی بیانیهای اعلام داشت که اطلاعات، آموزش نیست و با این دیدگاه نسبت به ساختن نامناسب برنامه های مبتنی بر وب، عکسالعمل نشان داد مریل معتقد است بسیاری از برنامههای آموزشی مبتنی بر وب فقط اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار میدهد و ارزشی ندارد.
منبع
عبدلی، لیلا(1393)، تاثیر هوشمندسازی مدارس بر سبکهای یادگیری،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید