ویژگی های رفتار شهروندی سازمانی کارکنان

 رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری تفویض ناپذیر است یعنی اینکه رفتار باید داوطلبانه باشد نه یک وظیفه از پیش تعیین شده ونه بخشی از وظایف رسمی فرد باشد.رفتار شهروندی سازمانی، به بالاترین علایق سازمان دخالت دارد یعنی رفتار، جنبه سازمانی دارد. رفتار شهروندی سازمانی، ماهیتی چندوجهی دارد .

انواع رفتار شهروندی در سازمان

گراهام با بکار بردن دیدگاه تئوریکی خود که مبتنی بر فلسفه سیاسی و تئوری مدرن علوم سیاسی بود، مطرح می کند که ما سه نوع رفتار شهروندی داریم.

اطاعت سازمانی: این واژه میل کارکنان به پذیرش و پیروی کردن از قوانین، مقررات و رویه­های سازمانی را توصیف می­کند، به عبارتی این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت­شان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده­اند. شاخص­های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت­ها با توجه به منابع سازمانی است. اطاعت سازمانی دارای سابقه­ای قدیمی در زمینه تحقیقات رفتار شهروندی سازمانی است. اطاعت سازمانی پذیرش ضرورت و مطلوبیت منطقی و مقررات سازمانی است که در شرح شغل­ها و خط مشی­های سازمان انعکاس می­یابد. احترام به قوانین و دستورالعمل­ها، متعهد بودن به اتمام کار در زمان مقرر و توجه کافی به کار بیانگر اطاعت است. مفهوم فرمان برداری سازمانی گراهام، رفتار شهروندی سازمانی در سطح سازمانی ویلیامز و اندرسون و مفهوم پیروی از قوانین و رویه­های سازمانی که بوسیله بورمن و موتوویدلو بیان شد، همگی نشان دهنده این سازه می­باشند و حاصل آن درونی کردن و پذیرش قوانین سازمانی، مقررات و رویه­ها حتی در حالت عدم وجود نظارت است. دلیل اینکه این رفتار به عنوان یک نوع از رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفته می­شود این است که حتی با وجود اینکه از هر کسی انتظار می­رود تا از مقررات، قوانین و رویه­های سازمانی در همه مواقع اطاعت کند، بسیاری از کارکنان به سادگی آن را انجام نمی­دهند. بنابراین کارکنانی که به صورت وجدانی از تمام مقررات و دستورالعمل­ها حتی در شرایط نبود نظارت، اطاعت می­کنند به عنوان شهروندان خوب به حساب می­آیند. لازم به ذکر است، اطاعت سازمانی بوسیله رفتاری مشخص می شود که ساختار منطقی مطلوب و قوانین و مقررات لازم در یک سازمان را تشخیص می دهد و می پذیرد شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام و ظایف محول شده بطور کامل و مسئولیت پذیری همراه با احترام به منابع سازمانی است.

وفاداری سازمانی: میل کارکنان به فداکاری و قربانی کردن منافع شخصی در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان را تشریح می­کند، به عبارت دیگر این وفاداری به سازمان، از وفاداری به خود سایر افراد و بخش­های سازمانی متفاوت است؛ و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است. در واقع وفاداری سازمانی، پیروی از موازین سازمان و عمل کردن به وظایف، ماورای علایق کوته بینانه فردی، گروه­های کاری و یا بخش­هاست. این دسته از رفتارها شامل دفاع از سازمان در مقابل تهدیدات، مشارکت در بدست آوردن حسن شهرت برای سازمان و مشارکت با دیگران برای دستیابی به منافع کل می­باشد. وفاداری سازمانی به خاطر ارتقاء جایگاه سازمان نزد ذینفعان بیرونی ضروری است. حمایت و دفاع در مقابل تهدیدات بیرونی و حفظ تعهد حتی در شرایط نامطلوب می­تواند به عنوان وفاداری نگریسته شود. بلیک لی و مورمن نشان دادند که این نوع رفتار متمایز از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی است. وفاداری سازمانی دربرگیرنده مفهوم طرفداری صادقانه گراهام، مفهوم اشاعه و گسترش حسن نیت و حمایت از سازمان جرج و جونز و مفهوم طرفداری، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی بورمن و موتوویدلو است.

پس می توان این نتیجه را دریافت کرد که، وفاداری به سازمان، از وفاداری به خود، سایر افراد و بخش های سازمانی متفاوت است. این دسته از رفتارها شامل دفاع از سازمان در مقابل تهدیدات، مشارکت در بدست آوردن حسن شهرت برای سازمان و مشارکت با دیگران برای دستیابی به منافع کل می باشد.

مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان پیدا می­کند به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی و مسائل جاری سازمان. مشارکت به طور واقعی سه شکل دارد:

  • مشارکت اجتماعی: درگیر بودن فعال کارکنان را در امور سازمان و مشارکت در فعالیت­های اجتماعی در سازمان را توصیف می­کند مثل : در جلسات غیر اجباری و محترم شمردن مسائل سازمانی و پا به پای آن حرکت کردن .
  •   مشارکت حمایتی: میل کارکنان به بحث و چالش برانگیز بودن برای بهبود سازمان به وسیله پیشنهاد دادن ابداع و تشویق دیگران کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان را توصیف می­کند.
  • مشارکت عملی ؛وظیفه­ای : مشارکت کارکنان را که فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است توصیف می­کند. به عنوان مثال قبول کردن داوطلبانه تکلیف اضافی کار کردن تا دیر وقت برای اتمام پروژه­های مهم تر.

گراهام با انجام این دسته­بندی از رفتار شهروندی، معتقد است که این رفتارها مستقیما تحت تأثیر حقوقی قرارداد که از طرف سازمان به فرد داده می­شود. در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان است. بر این اساس وقتی که کارکنان می­بینند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود، رفتار شهروندی ؛از نوع اطاعت  نشان می­دهند. در بعد دیگر حقوقی یعنی تأثیر حقوق اجتماعی سازمان ، که دربرگیرنده رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیت­های اجتماعی است ، بر رفتار کارکنان نیز قضیه به همین صورت است.

کارکنان وقتی می­بینند که دارای حقوق اجتماعی سازمانی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی ؛از نوع وفاداری  از خود بروز می­دهند و سرانجام وقتی که کارکنان می­بینند به حقوق سیاسی آن ها در سازمان احترام گذاشته می­شود و به آن ها حق مشارکت و تصمیم­گیری در حوزه­های سیاست­گذاری سازمان داده می­شود، باز هم رفتار شهروندی ,از نوع شهروندی  از خود نشان می­دهند. بنابراین مشارکت سازمانی بوسیله هم اندیشی در مدیریت سازمانی توصیف می شود و میل کارکنان به درگیرشدن فعال در همه ابعاد زندگی سازمانی را توصیف می کند .

منبع

فاضلی،محمدرضا(1393)، ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی کارکنان با میزان وفاداری مشتریان در بانکها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت صنعتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0