هیجان های تحصیلی
پکران و همکارانش(2002) از هیجان های ویژه ای که توسط دانش آموزان در موقعیت های یادگیری تجربه می شود و مستقیما با یادگیری تحصیلی و موفقیت آموزشی مربوط هستند، با عنوان هیجان های تحصیلی یاد می کنند. هیجان های تحصیلی را می توان مانند سایر هیجان های عمومی تر، به عنوان وقایعی موقتی در موقعیتی ویژه و در زمانی معین تعریف کرد. پکران و همکارانش (2002) هیجان های تحصیلی را هیجان هایی می دانند که به طور مستقیم با فعالیت های پیشرفت یا پیامدهای پیشرفت گره خورده اند. این هیجان ها موقعیت های گوناگون حضور در کلاس درس، امتحان و زمان مطالعه را شامل می شوند. در پژوهش حاضر، هیجان های پیشرفت در موقعیت یادگیری مد نظر است. لذت ناشی از یادگیری، خستگی ناشی از آموزش های کلاسی و ناکامی ها و عصبانیت های ناشی از تکالیف دشوار نمونه هایی از هیجان های پیشرفت هستند. دو نوع متفاوت هیجان پیشرفت را به لحاظ مفهومی برشمرده اند؛ هیجان های فعالیتی که به فعالیت مرتبط با تحصیل جاری وابسته هستند و هیجان های پیامدی که به نتایج این فعالیت ها بستگی دارند. اغلب هیجان ها و به ویژه، هیجان های منفی منابع مورد نیاز برای هدف تکلیف را کاهش می دهند و به عملکرد شناختی که نیازمند چنین منابعی است، آسیب می رسانند. در مقابل، برخی از هیجان های مثبت توجه را به تکلیف در دست انجام متمرکز می کنند (مثل لذت از یادگیری)، در نتیجه، به عملکرد سود می رسانند. پژوهش های متعددی نشان می دهد که هیجان ها بر استفاده از راهبردهای شناختی فراشناختی، انگیزش درونی و خودتنظیمی نیز اثر میگذارند.
هیجانهای تحصیلی به فعالیت های تحصیلی و نتایج آنها (موفقیت یا شکست) مربوط میشوند. برای مثــال میتوان از لذت ناشــی از یادگیری، امید و غرور ناشی از موفقیت، و اضطراب و خجالت مربوط به شکســت نام برد. هیجانهای پیشــرفت تحصیلی در جلســات آموزشی، به ویژه هنگامی که موفقیت و شکست برای دانش آموزان اهمیت زیادی دارد، به وضوح قابل مشاهده است.هیجــان تحصیلی توجه دانش آموزان را کنترل میکند و بر انگیزش آنان بــرای یادگیــری، انتخــاب راهبردهــای یادگیری و خود تنظیمی یادگیری اثر میگذارد. بنابراین، هیجانها تحصیلی بخشی از هویت دانش آموزان هستند و بر رشد شخصیت ســلامت روانشــناختی و ســلامت جســمانی آنــان تأثیر گذارند. از منظر آموزشی و پرورشی، هیجانها مهم هســتند، زیرا یادگیری و پیشرفت دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهند. اما هیجان دانش آموزان زمانی مثبت تلقی میشود که در راستای تحقق هدف های آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار بگیرد.
دانش آموزان بسیاری از هیجان ها را در ضمن درس، در حال مطالعه، و شرکت در آزمون ها یا امتحان ها تجربه میکنند. این هیجان هامی توانند مثبت یا منفی و از درجه شدت متفاوتی برخوردار باشند. لازاروس(1991)، بین هیجان های ناهمخوان با هدف، که جلوی دستیابی به اهداف شخصی را می گیرند و هیجان های همخوان با هدف، که دستیابی به اهداف شخصی را تسهیل می کنند، تمایز قائل شده است. به طور کلی، هیجان های ناهمخوان با هدف، منفی و هیجان های همخوان با هدف مثبت هستند. هیجان های مثبت شامل شادی، خوش بینی و امید، علاقه و عشق و هیجان های منفی شامل ترس، خشم، نفرت، غم، احساس گناه، شرمساری و استرس می باشند. تفکر عمومی این است که هیجان های مثبت، پیامدهای مثبت و هیجان های منفی، پیامدهای منفی دارد. با این حال، هرکدام از این دو دسته هیجان از محاسنی برخوردار هستند. هیجان های مثبت دایره ی تفکر آدمی را وسعت می بخشند، باعث گسترش آفرینندگی، کنجکاوی و پیوند بیشتر با دیگران می شوند، به کشف دیدگاه ها و پیوندهای اجتماعی و کسب مهارت های جسمانی و اجتماعی می انجامند، بر منابعی که فرد در مقابله با مسائل و مشکلات به کار می گیرد، می افزایند و توانایی سازگاری تکاملی مثل تولید مثل را افزایش می دهند. از سویی، هیجان های منفی منابع انگیزشی برای دفاع از خود، ایجاد روحیه ی همکاری (احساس گناه) و جست و جوی عدالت (خشم) هستند، جنبه ی اطلاع دهنده دارند (برای مثال، غمگینی از فقدان خبر می دهد) و به یادگیری کمک می کنند. احساس منفی نشان دهنده ی وجود مشکلی است و ما را برمی انگیزد تا به حل مسئله بپردازیم.
منبع:
امینی، افسانه(1396)، بررسی رابطه بین ابعادخانواده و کیفیت زندگی با هیجانات تحصیلی دانش آموزان متوسطه تحت پوشش کمیته امداد شهر ایوان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام.
دیدگاهی بنویسید