هویت وجنسیت

نه تنها بلوغ جنسی یک نشانه برجسته  انتقال از کودکی به بزرگسالی است بلکه نقش جنسی ، یک تاثیر نفوذ کننده ای بر همه جنبه های زندگی بزرگسالی دارد . با کار برد روشهای قدیمی ، دریافت شد که زنها کمتر از مردها احتمال دارد که  با نزدیک شدن به بلوغ ونوجوانی به یک حس محکم و منسجمی  از هویت دست یابند . در این مورد آرچر، از تحقیقات خود نتیجه گرفت که در رشد کیفیت و پیشرفت  حالات هویت زنان ومردان تفاوتی  را نشان نمی دهد . آرچر ، د رتحقیق دیگری در یافت که زنها نسبت به مردان دیرتر به اهداف حرفه ای روشن  ومنسجمی دست می یا بند . و این در حالی است که زنان  بیش از مردان همسن خود احتمال دارد که با توجه به موارد و جریانات مربوط  به تعدل نقش جنسی  و  خانوادگی  به یک حس جري و يكپارچه  از هویت متعهد و موفق نایل آیند .

آرچر ، د رتحقیقات بعدی خود به این نتایج دست یافت که زنان و مردان به جز د رحالات هویت  زود شکل گرفته مردان جریان شکل گیری هویت مشابهی دارند در واقع مردانی که به عنوان  زود شکل گرفته مشخص شده بودند ، بیشتر از زنان این دسته بودند ، در ارزیابی  ایدئولوژی سیاسی ، مردان ، بیشتر در حالات زود شکل گرفته  و زنان بیشتر  در حالت آشفته بودند . هویت به تعویق  افتاده و پیشرفت در نقش های خانوادگی و حوزه مربوط به روابط فامیلی ، برای زنان شیوع بیشتری داشته است . در نهایت آرچر هیچ تفاوتی از لحاظ زمانی در رشد ، جریان هویت بین دو جنس حداقل در دو مورد از سه مورد  تحقیق وجود نداشته است .

شکل گیری هویت وجنسیت

در زمینه شکل گیری هویت معلوم شده . که شکل گیری هویت حرفه ای برای زنها ، پیچیده تر از مردان است . در زمینه شکل گیری هویت معلوم شده است که مرد و زن هردو به یک اندازه و به یک روش بر بحران هویت غالب و چیره نمی شود آنچه از مطالعات بر می آید این است که جریان وابسته به هویت حرفه ای ممکن است برای مردان،بارزتر و همرا با استرس بیشتری باشد دوآن و آدسون،همسان با نظریه مارسیا ، میتوان گفت که جریان شکل گیری هویت به نظر نمیرسد در زنان و مردان کاملا مشابه باشد مثلا جریان اجتماعی شدن در طی شکل گیری هویت بزرگسالی برای دو جنس مشابه نیست و ممکن است در کل شکل گیری هویت نیز چنین باشد . از سویی به نظر میرسد که حالات هویت زود شکل گرفته برای زنان کمتر از مردان تاثیر منفی داشته باشد. در مورد انتخاب حرفه نیز هنوز جامعه از زنان انتظار دارد تا شغل هایی را که به طور سنتی برای آنان  مناسب تشخیص داده شد انتخاب کنند .

اریکسون ، که بیش از همه به تفاوت شکل گیری هویت در دو جنس عقیده دارد ، معتقد است برای زنان مسئله هویت درضمن نوجوانی حل نمیشود ، وی معتقد است یک بخش از زنان باید برای تطبیق و سازگار یافتن با شوهرداری و بچه داری باز می مانند . شکل گیری هویت برای زنان طی دو مرحله است :

  • در ضمن مرحله هویت
  • در ضمن مرحله صمیمیت .

به هر حال یک زن قبل از مشخص شدن وضعیت ازدواج و بچه داری اش احساس عدم کنترل ، بر نقشهای  مهم بزگسالی خود را درک می کند و این ادراک سبب می شود که یک حالت تعویق افتادن را در شکل گیری هویت شخصی ایجاد کند . بنابر این یک دوره وقفه جزئی در شکل گیری هویت زنان ، قبل ازازدواج ، تولد بچه ،رفتن بچه به مدرسه وجود دارد .

به هر حال با وجود اختلافات ، واترمن، نتیجه گرفت مقایسه الگو های شگل گیری هویت بین زنها و مرد ها بیشتر حاکی از شباهت این دو است تا تفاوت آنها برا ی مردها حساب هویت و پیشرفت به تعویق افتاد .

برای زنها حالت هویت پیشرفت و زود شکل گرفته ممکن است بیشتر سازگار باشد این نتیجه تحقیق آدامز و همکارش، است. همچنین تفاوتهایی از رفتارهای مربوط به حالات مختلف  هویت زنان و مردان ، وجود دارد. زنان با حالات هویت پیشرفت به نظر مستقل ، انعطاف پذیر و توانا برای تحمل ناکامی به نظر میرسند . اعتماد به نفسشان به دلیل برسیها و اکتشافات و قدرت برقراری ارتباطا تشان زیاد است .مردان در حالات هویت پیشرفت با اعتماد به نفس و استدلال اخلاقی و رشد من بیشتری مشخص می شوند .که به طور کلی با صفات پیچیده شخصیتی آنها ارتباط دارد . زنان هویت تعویق افتاده احساس گناه و کشمکش بیشتری را در رابطه با والدین و انتظارات آنها تجربه می کنند و زنان با هویت زود شکل یافته  بر رفتارهای مربوط بر آرامش و امنیت خانوادگی و ارزشهای مورد نظر والدین دلبستگي دارند.

منبع

مونسان،زهرا(1389)، نقش دانشگاه در شکل گیری هویت دانشجویان سال آخر دانشگاه آزاد،پایان نامه

کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه گرمسار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0