هوش هیجانی چیست ؟
دسبورو و آشکاناسی،، اظهار داشتند که هوش هیجانی نقش اصلی را در نزدیک شدن به رهبری و کمک به اثر بخشی رهبری بازی میکند و یک ماهیت کلیدی رهبری در موقعیتهای اجتماعی است. همچنین اظهار داشتند که جنبههای هوش هیجانی در نظریههای رهبری متعدد آشکار است که شامل رهبری تحول، رهبری کاریزماتیک، رهبری استراتژیک و تبادلات رهبر و عضو است.هوش هیجانی، توانایی بررسی احساس و هیجان فردی و تشخیص تمایز بین آنها و استفاده از نتایج اطلاعات حاصله در تفکر و عملکرد فردی است. بنابراین هوش هیجانی مجموعه ای مهم از یک سری از قابلیتها است مانند: توانایی که فرد قادر به حفظ انگیزه خود و مقاومت در برابر مشکلات است، به تعویق انداختن و کنترل کردن فعالیتهایی که ناشی از یک انگیزه آنی و بدون تفکر است، منظم کردن رفتار و خلق و خوی خود، توانایی در عدم اغتشاش و ضعف فکری و امیدواری به همدلی افراد .
هوش هیجانی ممکن است باعث حفظ مزیت رقابتی در سازمان شود. تأثیر رهبری که دارای هوش هیجانی است بر اعضای سازمان میتواند به طور مستقیم باعث اثر بخشی سازمان و افزایش مزیت رقابتی شود.شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که شامل اعمال، احساسات، شناخت و انگیزه افراد است. با وجود داشتن بسیاری از ویژگیهای شخصیتی مشترک، انسانها دارای شخصیت منحصر به فرد، خود هستند. شخصیت در طولانی مدت پایدار باقی میماند، با این وجود شخصیت افراد از یک موقعیت به موقعیت دیگر قابل تغییر است.لیل اپنسرچهار مورد از شایستگیهای هوش هیجانی را به عنوان نقاط قوت منحصر به فرد رهبران بیان میکند:پشتکار برای نیل به نتایج خوب
- توانایی در پیش قدم شدن
- مهارت در همیاری و کار گروهی
- توانایی رهبری تیمها
- حیطههای هوش هیجانی و مهارتهای مرتبط
مهارت فردی: این قابلیتها مشخص میکنند که ما چگونه خود را مدیریت میکنیم.
خودآگاهی
- خودآگاهی هیجانی: تفسیر هیجانات خود و شناخت تأثیر آنها بر عملکرد، استفاده از “حس درونی”[1] در تصمیم گیری، به عنوان راهنما.
- خودسنجی دقیق: شناخت محدودیتها و نقاط قوت خود.خود سنجی دقیق به رهبر این فرصت را میدهد که بفهمد چه موقع درخواست کمک نماید و در پرورش کدام قدرتهای رهبری متمرکز شود.
- خود باوری و اعتماد به نفس:شناخت کامل ارزش و تواناییهای خود.
مدیریت خود
- خودداری هیجانی: تحت کنترل درآوردن هیجانات و تکانههای مخرب .چنین رهبری تحت استرس زیاد یا طی یک بحران، آرامش و ژرف اندیشی خود را حفظ میکند.
- شفافیت: نشان دادن درستی و صداقت، مورد اطمینان بودن. شفافیت( رک بودن قابل اعتماد با دیگران درمورد احساسات، باورها و اعمال خود) موجب یکپارچگی میشود. چنین رهبرانی با روی باز اشتباه و کوتاهی خود را قبول میکنند.
- تطابق: انعطاف پذیری در تطابق دادن خود با موقعیتهای متغیر یا موانع پیشرو.
- پیشرفت: انگیزه بهبود عملکرد برای حصول به معیارهای درونی برتری و فضیلت. رهبران دارای قدرت در پیشرفت امور، دارای استانداردهای والای فردی هستند که آنان را به جست و جوی مستمر رفع نقصهای اجرایی، هم درمورد خود و هم درمورد افراد تحت رهبریشان وا میدارد.
- پیشگامی: آمادگی حرکت و استفاده از فرصتها. چنین رهبرانی به هنگام ضرورت ایجاد امکانات بهتر برای آینده، درنگ نکرده، دیوان سالاری را درهم میشکنند و قوانین را به زانو در میآورند.
- خوش بینی: رهبری که خوش بین است میتواند از شرایط سخت عبور کرده و با یک عقب نشینی به جای تهدید، فرصتها را ببیند.
منبع
بایی ،فهیمه (1394) ،رابطه هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کار آفرینانه در سازمانهای دولتی اداره کل امور تعاون کار و رفاه اجتماعی مازندران ،پایان نامه کارناسی ارشد مدیریت اجرایی ، دانشگاه آزاد اسلامی ساری
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید