همکاريهاي علمي
همکاري علمي ويژگي مهم ساختار پژوهش علمي معاصر است، اما کار گروهي علمي از قرن بيستم منشأ نگرفته است و در واقع همکاري علمي مفهومي تازه نيست، بلکه واکنشي در برابر پديده “حرفه اي شدن” علم است. حرفهاي شدن فرايندي است که گروهي از افراد را با مجموعهاي ازگرايشها- گرايشهايي که هم فراگير و هم منحصر به فرد هستند- سازمان ميدهد، به اين معني که حرفهاي شدن قواعد، حقوق و راه و رسم دسترسي به يک گروه را در برميگيرد؛ چه به اين صورت که اعضاي يک گروه را به سوي هم آورد و يا آنکه آنها را از ساير افراد در جامعه بزرگتري جدا سازد. بدين ترتيب، بنا به نظر بيور و روزن، ريشه پژوهشهاي مشارکتي را بايد در زمان تولد علم نوين؛ انقلاب علمي قرن 17 و در سازمانهاي ارتباطي انقلاب علمي، يعني مجلات علمي و محتويات آنها که همان مقالات علمي هستند، جست وجو کرد.
صاحبنظران مختلف تلاش کردهاند تا انواع همکاريهاي علمي را در قالب الگوهايي تعريف کنند. ونگ و همکاران در مقالهاي با عنوان “همکاري علمي در چين” انواع همکاريهاي ممکن در ميان نويسندگان مقالات را به صورت زير ذکر کرده اند:
- مقالات تک نويسنده
- مقالاتي که به صورت مشترک توسط نويسندگان در مؤسسات مختلف در يک استان يا منطقه جغرافيايي يکسان نوشته ميشوند.
- مقالاتي که به طور مشترک توسط نويسندگان در استانها يا مناطق مختلف يک کشور نوشته ميشوند.
- مقالاتي که به طور مشترک توسط نويسندگان در کشورهاي متفاوت نوشته ميشوند.
ايشان بر همين اساس الگوهاي همکاري علمي در چهار گروه به شرح زير طبقهبندي کردهاند:
- همکاري درونمؤسسه اي
- همکاري درونمنطقه اي
- همکاري ميانمنطقه اي
- همکاري بينالمللي
پژوهشها نشان دادهاند که نسبت همکاري درون مؤسسهاي بيشتر از ساير انواع است.طبق نظر زوکر و ديگران از آنجا که مؤسسات تحقيقاتي و دانشگاهي اغلب متخصصان و دانشمندان با علايق يکسان و مشابه را در يکجا جمع ميکنند، همکاري درون مؤسسهاي درصد بالاتري را نسبت به ساير همکاريها خواهد داشت. او علت اين امر را اعتماد افراد در ارائه و تبادل اطلاعات ذکر ميکند. به عبارت ديگر، عواملي مانند هدف مشترک، علايق يکسان، و سازمان واحد موجب افزايش همکاري ميشود. شناخت نسبتاً طولاني افراد يک سازمان نسبت به هم و اطمينان بيشتر ميان آنها نيز عامل تأثيرگذار ديگري در اين زمينه به شمار ميرود.دلايل اصلي مطالعه همکاريهاي علمي به شرح زير ميباشد:
- همکاري علمي، اغلب نمايشي از کيفيت کار پژوهشگران همکار و نيز گروههاي پژوهشي است.
- بسياري از پژوهشگران در مطالعات خود به افزايش همکاريهاي علمي پي برده و همکاري علمي را به عنوان يکي از ويژگيهاي اصلي نظام پژوهشي که به سرعت در حال تغيير است، در نظر گرفتهاند.
- همکاري پژوهشي اغلب به عنوان راهحل مؤثري در دستيابي به دانش و فناوري علمي پيشرفته براي کشورهاي در حال توسعه در نظر گرفته ميشود.
در بند 20 سند چشمانداز بلندمدت جمهوري اسلامي ايران درباره سياستهاي کلي نظام در امور فرهنگي بر “توسعه همکاريهاي همه جانبه با کشورهاي دوست، منطقه و اسلامي و مشارکت بينالمللي براي حفظ صلح” تأکيد شده است.
منبع
طاهري، پروين (1392)، تحليل وضعيت بروندادهاي علمي در اولويت هاي منتخب علم و فناوري، پایان نامه کارشناسي ارشد، علم اطلاعات و دانششناسي،دانشگاه شاهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید