نگاهی به آینده

 گراهام، بیان می کند که ما در دنیایی زندگی می کنیم که نوآوری های آموزشی و دیجیتالی  با سرعت سرسام آوری  اتفاق می افتد و بطور فزاینده ای جزیی از زندگی ما می شود.

آینده  نظام آموزشی  نه به دلیل ترکیب  بلکه بر اساس چگونگی ترکیب متفاوت خواهد بود. بنابراین در آینده ای نه چندان دور محیط های کار به کودکانی سپرده می شود که امروزه با تکنولوژی رشد می کنند، بنابراین به آسانی با تکنولوژی کنار خواهند آمد و توقع آنان ازیادگیری بیشتر است.

متخصصان تعلیم و تربیت باید این حقایق را در نظر داشته باشندکه:

  • جوهر و اصل آموزش ، طراحی آموزشی است. هنوز مربیان از مهم ترین افراد در طراحی برنامه و انتقال آن هستند، نه تولید کنندگان و تکنولوژیست ها.
  • افراد بوسیله انجام دادن می‌آموزند. خواندن، فیلم و متحرک سازی نمی‌تواند جایگزین تمرین در یادگیری شود.
  • افراد بطور متفاوت یاد می‌گیرند. یک وسیله‌ای برای همه مناسب نیست. از طریق ترکیب وسایل می توان به یادگیرندگان بی شمار دست یافت. بدین منظور باید از «سکوهای»یادگیری ترکیبی برای انتقال مفاهیم و مطالب استفاده کرد.
  • نقش مدیریت بسیار مهمست.همیشه اولین مدیریت،سازنده یا مخرب آموزش خواهدبود. مدیران لایق همیشه میدانند که چگونه میتوان با استفاده از افراد و ترکیب وسایل به عملکرد مناسب دست یافت.

از آنجا که چگونه ترکیب کردن، مهم تر از ترکیب صرف است، در آینده به طور حتم نیاز به متخصصان یادگیری ترکیبی خواهد بود.

منبع

آقاجانی،زری(1393)، اثر بخشی روش تدریس مبتنی بر یادگیری ترکیبی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0