نظریه های مرتبط با اضطراب سلامتی

نظریه ی روانپویشی:بر طبق این مکتب امیال پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران (از طریق واپس زنی و جابجایی) به شکایت های جسمی تبدیل می شوند. خشم بیماران خودبیمارپندار در ناکامی های گذشته، طرد شدن ها و فقدان ها ریشه دارد، ولی این بیماران در زمان حال خشم خود را به این صورت بیان می کنند که ابتدا درصدد جلب توجه و کمک دیگران بر می آیند و بعد کمک آنان را به علت بی اثر بودن رد می کنند. خودبیمارپنداری هم چنین به عنوان دفاعی در مقابل احساس گناه، احساس شرارت درونی، عزت نفس پایین و علامتی از توجه مفرط به خود تلقی می شود. به این ترتیب درد و رنج های جسمی وسیله ای برای جبران و کفاره دادن (ابطال) می شود و به صورت مجازات شایسته ای برای کار های نادرست گذشته (خواه واقعی، خواه خیالی) و احساس گناهکاری و شریر بودن تلقی می شود.

نظریه ی یادگیری اجتماعی:در چارچوب این مدل علایم خودبیمارپنداری در واقع در خواستی برای پذیرش نقش بیمار از جانب کسی تلقی می شود که خود را با مسائل ظاهرأ لاینحل و غلبه ناپذیر مواجه می بیند. نقش بیمار راه گریزی برای فرد است که به او امکان می دهد از تعهدات مزاحم اجتناب کند و چالش های نامطلوب را به تعویق بیاندازد و از تکالیف و تعهدات معمول خود معاف شود.

مدل شناختی- رشدی:این مدل که توسط لانیگان ارائه شده است، عوامل خطرسازی که باعث رشد و حفظ اضطراب سلامتی می شوند را بررسی کرده است. اولین عاملی که مطرح شده است روان رنجورخویی می باشد. این ویژگی یک عامل آسیب پذیر برای اضطراب سلامتی و البته سایر اختلالات روانی به ویژه اختلالات اضطرابی، افسردگی و بی خوابی می باشد. در واقع روان رنجورخویی یک تظاهر رفتاری از تمایلات سرشتی است که افراد دارای این ویژگی به صورت انتخابی به تهدید ها و تنبیه ها توجه می کنند. تهدید شکل های مختلفی دارد، که در افراد دچار اضطراب سلامتی این فرض وجود دارد که علایم بدنی و وضعیت سلامتی، هدف های تهدید هستند، یعنی این که افراد روان رنجورخو که در معرض ابتلا به اضطراب سلامتی هستند کوچک ترین علامت یا نشانه ی جسمی را به عنوان یک عامل تهدید برای سلامتی قلمداد می کنند. عامل دیگری که در این مدل به عنوان عامل خطرساز فرض شده است، تجربه های بیماری در دوران کودکی می باشد، که به عنوان یک متغیر میانجی مهم فرض شده است. هم چنین بیماری ها و صدمات، تجربه های یادگیری بین فردی در ارتباط با بیماری و عامل های رشدی – اجتماعی ویژه مانند توجه بیش از حد والدین به بیماری افراد را به سوی اضطراب سلامتی می کشاند. علاوه بر این سبک های دلبستگی ناایمن ممکن است به عنوان سبک بین فردی، نقش مهمی در آغاز و همین طور حفظ اضطراب سلامتی داشته باشند.عامل دیگری که در این مدل آمده است، وجدانی بودن می باشد. ممکن است بعضی از افراد تمایلات اضطراب سلامتی را داشته باشند، اما توانایی کنترل آن و برگرداندن توجه از علایم بدنی خود را داشته باشند، علت این امر بر اساس این مدل بالا بودن ویژگی وجدانی بودن است؛ این ویژگی توانایی افراد را در خودتنظیمی و غلبه بر تمایلات انگیزشی را نشان می دهد. افراد دارای تمایلات اضطراب سلامتی حتی اگر روان رنجورخویی بالایی داشته باشند، توانایی کنترل اضطراب و غلبه بر نگرانی مربوط به سلامتی را دارند.به طور کلی این مدل بیان می کند که عوامل سرشتی، شخصیت، رشدی و اجتماعی نقش مهمی در اضطراب سلامتی دارند. افرادی که دارای روان رنجورخویی بالا، وجدانی بودن پایین، سابقه ابتلا به بیماری در طول دوران رشد، والدینی با توجه افراطی به بیماری و سبک های دلبستگی ناایمن در معرض خطر ابتلا به اضطراب سلامتی قرار دارند.

مدل شناختی- رفتاری : سالکوسکیس و وارویک  یک مدل شناختی– رفتاری برای اضطراب سلامتی ارائه کرده اند که بر اساس آن افکار و اعتقادات ناکارآمد  درباره ی شیوع و رواج بیماری های وخیم، معنای علایم جسمانی و سیر و درمان بیماری ها به عنوان  عوامل خطر سازی برای  اضطراب سلامتی در نظر گرفته می شود. این افکار ممکن است نهفته باقی بمانند و یا به وسیله ی یک سری از حوادث (مانند خواندن یا شنیدن درباره یک بیماری) فعال شوند.بارسکی  یک مدل مشابه مدل سالکوسکیس و واویک برای اضطراب سلامتی ارائه کرد که در آن بیشتر بر روی شروع و اساس اضطراب سلامتی تأکید دارد، بر اساس این مدل افراد دارای اضطراب سلامتی بیش از اندازه نسبت به حس های بدنی حساس هستند و به آن ها توجه می کنند، که این توجه افراطی باعث تقویت و گسترش حس های بدنی می شود و به عنوان یک عامل خطرساز قوی برای ابتلا به اضطراب سلامتی در نظر گرفته می شود.تیلور و آسموندسون با ترکیب دو مدل قبلی، یک مدل یکپارچه برای اضطراب سلامتی ارائه کردند. در این مدل عوامل شناختی شامل اعتقادات و  افکار ناکارآمد و حافظه ی انتخابی به همراه عوامل توجه به عنوان تقویت کننده ی حس های بدنی، از عوامل زمینه ساز مهم در ابتلا و گسترش اضطراب سلامتی می باشند.

منبع

عبدی ، سمیه (1394) ، مقایسه ی اضطراب سلامت، حساسیت پردازش حسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آسیب پرهیزی بین پرستاران بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر ایلام ، پایان نامه کارشناسی ارشد  روانشناسی عمومی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ارومیه.

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0