تاثیر اضطراب بر عملکرد ریاضی چیست ؟

دنياي رياضيات از مشخصه عمده قرن بيستم، يعني اضطراب، بي نصيب نمانده است و به دليل ويژگي هاي خاص و طبيعي اين شاخه از دانش و معرفت بشري، آسيب پذيري فراگيران را بيش از ساير شاخه ها ي علوم محتمل مي سازد.اضطراب رياضي وضعيتي رواني است که به هنگام رويارويي با محتواي رياضي ، چه در موقعيت آموزش و يادگيري، چه در حل مسائل رياضي و يا سنجش رفتار رياضي در افراد پديد مي آيد. اين وضعيت معمولاً توأم با نگراني زياد، اختلال و نابساماني فکري، افکار تحميلي و تنش رواني و در نتيجه ايست تفکر مي باشد. اضطراب رياضي به طور ويژه مي تواند ميزان حواس پرتي و هجوم افکار نامربوط را به ذهن افزايش دهد و با ايجاد اختلال در ساختار هاي ذهني و فرآيندهاي پردازش اطلاعات موجب تحريف ادراکات افراد از پديده ها و مقوله هاي رياضي شود. پژوهش هاي انجام گرفته درباره اضطراب و عملکرد افراد گواه نيرومندي بر اين واقعيت است که اضطراب، افسردگي و به طور کلي فشارهاي رواني موجب کاهش رفتار مفيد و مؤثر اشخاص در مقابله با واقعيت هاي گوناگون مي شود، به ويژه هنگامي که تکاليف خواسته شده داراي گام هاي فکري بيشتري باشند. باکستون[1] وجود اضطراب بالا در کلاس رياضي را به مثابه پديده اي خطرناک و بسيار مهم با تأثيرات دراز مدت مي پذيرد و بحث مي کند که چگونه هيجان هاي قوي(از جمله اضطراب رياضي) مي توانند موجب ايست توانايي و قدرت استدلال و نقصان در عملکرد مفيد فرد بشوند و اورا در دوري باطل گرفتار سازند. در واقع ميزان سطح اضطراب رياضي در افراد مي تواند به عنوان عامل پيش بيني کننده در پيشرفت رياضي آنان به شمار آيد. اصولا فرد مضطرب، افسرده و کم انگيزه است و براي انجام تکليف هاي پيچيده تر رياضي که نيازمند گام هاي فکري بيشتر مي باشد از قابليت هاي کمتري برخوردار است؛ زيرا بر اساس قانون پذيرفته شده يرکز-دادسون ، بهترين ميزان انگيزه براي حل يک تکليف، حد متوسط پيچيدگي در تکليف است؛ يعني پيچيدگي کم يا پيچيدگي زياد با ميزان انگيزه همبستگي منفي دارند، اما پيچيدگي در حد متوسط با ميزان انگيزه همبستگي مثبت نشان مي دهند.

برخي از پژوهشگران نوعي اضطراب معتدل را براي انجام فعاليت هاي مختلف از جمله رفتار رياضي مناسب و ضرور مي دانند و معتقدند که افراد با اضطراب پايين در عرصه کار و يادگيري به طور کلي دچار نوعي خونسردي وبي تفاوتي هستند تا جايي که اين اضطراب ملايم هرگز موجبات پيشرفتشان را فراهم نخواهد آورد. هر چند که اضطراب کنترل شده و معتدل ، لازمه پويايي حيات بشر و مقوله اي طبيعي براي نيل به هدف ها و تکامل بشر است، اما سخن از اضطراب بالا يا اضطراب مرضي است که مخل جريان تفکر سالم و رشد يابنده در فرد مي باشد و به صورت مانعي جدي در برابر فعاليت هاي علمي او قرار مي گيرد. چنانچه اضطراب را به مثابه عاملي اجتناب ناپذير در عرصه آموزش و يادگيري رياضيات بدانيم، بدون ترديد بسياري از فراگيران دچار عجز و ناتواني در عملکرد رياضي خود خواهند شد. از سوي ديگر طبيعت دانش رياضي و امکان تحقق يادگيري غير معنادار براي فراگيران، نگرش هاي غير علمي وتعليم و تربيت در رياضيات و اعمال فشارهاي ناسازگار با ظرفيت هاي عقلاني فراگيران، عدم توجه به تفاوت هاي فردي و سبک هاي يادگيري آنها و مشارکت هاي مؤثر در کار، چگونگي و نوع اقتدار علمي و اخلاقي و شخصيتي معلمان در ايجاد روابط متعادل و عدم اعتماد متقابل در کلاس درس رياضي، هراس هاي ناشي از عدم توفيق در امتحان و انتظارهاي نابجاي والدين از فرزندان، در شمار عواملي هستند که مي توانند موجبات بروز پديده اضطراب رياضي را در افراد فراهم آورند و احساس رضايت از فعاليت هاي رياضي را به ناخرسندي و نفرت مبدل کنند. کورنو با طرح ايده موانع شناختي، به مثابه عوامل شناختي، به مثابه عوامل بازدارنده در فعاليت هاي رياضي، معتقد است که با درک آن موانع مشکلات دانش اندوزان در فرآيند يادگيري بهتر شناسايي و طبعاً راهبردهاي آموزشي لازم فراهم مي آيد. اين موانع عبارتند از

-موانع ژنتيکي و روان شناختي که محصول ساختمان ذهني سني خاص است و با تحول شناختي و تغيير مراحل قابل رفع است.

-موانع آموزشي که در نتيجه طبيعت شيوه آموزشي و شخصيت معلم و برنامه هاي درسي رخ  مي دهند.

-موانع معرفت شناسي که در نتيجه طبيعت خود مفاهيم و مقوله هاي رياضي روي مي دهند. بديهي است که معلمان و برنامه ريزان رياضي با شناخت عوامل سه گانه پيش گفته شده و يافتن راه هاي غلبه بر آنها مي توانند به ميزان قابل ملاحظه اي کشمکش هاي شناختي و فکري موجود در ساختار ذهني يادگيرندگان را، که گاه در بروز اضطراب رياضي مؤثر مي افتند، کاهش داده و بستري مناسب را براي يادگيري معنادار مفاهيم و مهارت هاي رياضي فراهم آورند.

شيوه هاي آموزشي ریاضی

اتخاذ شيوه آموزشي مناسب به مثابه عاملي بروني مي تواند به گونه اي مؤثر در شکل دهي رفتار رياضي دانش آموزان و دانشجويان عمل نمايد. از آنجايي که رفتار رياضي رشد يابنده و پويا محصول تعامل و تقابل مؤثر عوامل بروني و دروني است، بنابراين شيوه ی آموزشي مفاهيم و مهارت هاي رياضي بدون توجه به عوامل دروني، به ويژه تفاوت هاي فردي يادگيرنده ها امري غير علمي است و به طور طبیعی  بهره وري مطلوب را در يادگيري رياضيات به همراه نخواهد داشت . در اين ميان بينش معلمان و مربيان رياضي نسبت به حالات هيجاني و روحي شاگردان در خور اهميت است تا با انتخاب روش مناسب آموزشي و فعاليت های کلاسي شايسته، زمينه مشارکت بيشتر و مطلوبتر فراگيران خود را فراهم آورند. پس بدون ترديد اقتدار علمي معلمان و شيوه آموزشي آنان در تدريس و هدايت فعاليت هاي رياضي مي تواند موجب تشديد اضطراب رياضي درافراد و يا تنش زدايي آن شود. کلوت در پژوهشي پي برد که تعامل و ارتباط معناداري بين اضطراب رياضي و اتخاذ شيوه آموزشي وجود دارد؛ به طوري که دانشجويان با سطح اضطراب بالاي رياضي از شيوه توصيفي در آموزش سود بيشتري مي برند، در حالي که دانشجويان با اضطراب پايين شيوه اکتشافي را مفيد تر يافته اند. درواقع افراد مضطرب نيازمند آرامش بيشتر و تکيه بر مباحث خوب سازمان يافته و با طراحي شفاف تر براي ياد گيري رياضي هستند. از اين رو، نگرش توصيفي به آموزش و تدريس با ساختارهاي روشن در محيطي با نشاط و آرام در کاهش اضطراب آنها سودمند است. برعکس، همان طوري که قبلاً بحث شد غالب فراگيران با اضطراب اندک با برخورداري از اطمينان رياضي بالاتر تمايل زيادتري به مناقشه هاي علمي و بحث و جدل با معلمان خود دارند، در حالي که فراگيران فاقد اطمينان رياضي از درگير شدن با چنين کشمکش هايي که به طور طبیعی اضطراب زا هستند بيزارند.

بنابر اين منطقي به نظر مي رسد که شيوه آموزش اکتشافي، که موجب ايجاد بسط شرايط محيطي دلهره آور خواهد شد، براي فراگيراني مناسب تر است که از اطمينان رياضي بالاتر و در نتيجه اضطراب رياضي کمتري برخورداند. ضمناً تشکيل گروه هاي کوچک کاري براي انجام فعاليت هاي رياضي در ميان فراگيران ، ميدان بحث و اظهار نظر را در بين آنان گشوده و با هدايت آگاهانه معلم، گروه مي تواند فرصت مناسبي را براي يادگيري هاي مشارکتي در ميان هم شاگردان ايجاد نماید و موجب رشد طرحواره مفهومي و آمادگي هاي ذهني افراد شود. در نتيجه دانش رياضي يادگيرنده ها گسترده تر مي شود .بدين ترتيب در محيطي نسبتاً بدون دغدغه شايد خود اتکايي و اطمينان رياضي فراگيران افزايش يابد و درگروهي متجانس از افراد با اضطراب بالاتر اين باور ايجاد شود که توانايي و قابليت نسبي فهم رياضي وکار رياضي را دارند. دانش، تجربه و هنر معلمي اقتضا مي کند که با توجه به قابليت ها و وضعيت رواني کلاس تلفيقي متعادل ومتناسب از شيوه هاي آموزشي شامل روش توصيفي، اکتشافي، کارگروهي و انجام پروژه هاي کوچک علمي در حوصله درس، موجبات لذت بخشي رفتار رياضي فراهم آيد. بديهي است که لذت ناشي از مسرت بخش شدن کار رياضي در کنترل و تخفيف اضطراب رياضي به نحو قابل ملاحظه اي مؤثر است.بررسی مفاهیم مرتبط با عملکرد ریاضی نشان می دهد که عوامل مختلفی می تواند با عملکرد در این درس در ارتباط باشد بنابراین در بخش های بعدی برخی از این متغیرها از قبیل انگیزش تحصیلی، توانایی فراشناختی و خودکارآمدی بررسی می شود.

منبع

توحیدی ،یوسف (1393)،رابطه خود کار آمدی ،توانایی فراشناختی و انگیزش تحصیلی با عماکرد ریاضی دانش آموزان دبیرستانی شیبکوه ،پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی ،دانشگاه آزاد اسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0