نظریه ذهن در کودکان اتیستیک

هابسون، معتقد است که کودکان اتیستیک نمی­توانند در مورد ادراک و ابراز هیجان و پاسخ بهنجار عاطفی- اجتماعی صاحب بازنمایی باشند و تا بزرگسالی در بازشناسی حالت­ها دچار مشکل هستند. مشکلی که به اعتقاد هابسون تا حد بسیار زیادی مادرزادی است. بارون- کوهن و همکاران اعتقاد دارند که اتیسم اختلالی شناختی است که مزاحم عملکرد اجتماعی می­شود  و ناشی از اختلال اولیه فراشناخت یا اتخاذ چشم انداز بین شخص یا فکر کردن به افکار دیگران است.

با توجه به اینکه اتیسم پیش از 3 سالگی ظاهر می­شود ؛ پیش از سنین اولیه رشد،  بنظر می­رسد کودک در مقطعی به اعمال و عقاید دیگران بسیار حساس بوده اما در زمان 9 تا 12 سالگی یعنی دوره تغییرات سریع کودک در برقراری ارتباط با دیگران، کنجکاوی، هدفمندی و میل به اشتراک در کارها دچار مشکل می­شود. آنها حتی در 6 ماهگی قادر به صدور پاسخ هدایت شده به محرک­های پیرامون،  مانند تظاهرات چهره­ای و گفتار نمی­باشند. آسیب­های ارتباطی اجتماعی، مشکلات بنیادین در فهم دیگران به عنوان موجودات دارای ذهن منعکس می­کند که تحت عنوان فرضیه نظریه ذهن در خودماندگی نامیده می­شود که بیش از یک دهه است که برای فهم نشانه­های کلیدی این اختلال مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است. کودکان اتیستیک ممکن است هرگز به توانایی نظریه ذهن دست نیابند  یا در سنین بالاتر و با توانایی­های ذهنی کلامی بالاتر در مقایسه با کودکان عقب مانده و عادی می­توانند توانایی نظریه ذهن را کسب کنند .

برای کودکان اتیستیک دنیای اجتماعی پیچیده باقی می­ماند و گفتگو دشوار است؛ چرا که آنها در فهم علل اعمال افراد دیگر که ممکن است غیر قابل پیش­بینی و غیر قابل تفسیر به نظر برسند دچار مشکل می­شوند.

تبیین­های عصب شناختی متفاوتی برای توضیح بیشتر این اختلال وجود دارد از جمله اختلال در شبکه عصبی بخش قشر میانی پیشانی، شیار جانبی فوقانی و منطقه گیجگاهی، کاهش فعالیت در شکنج پیشانی پیشین و شکنج جانبی میانی و آمیگدال، کاهش فعالیت آمیگدال و شکنج دوکی شکل و…؛  اما یکی از جدیدترین تبیین­های حال حاضر تبیین عصب شناختی نظام آیینه ای و نقش آن  در نقص نظریه ذهن این کودکان است؛  که معطوف به هدف و کارکرد اجرایی فعال می­باشد که در این کودکان دچار کژکاری است . پژوهش­ها نشان داده­اند که نقص در همدلی کردن در این کودکان به نقص عصب شناختی در شکنج دوکی شکل و شکنج زیرین پیشانی مربوط است .

نقص نظریه ذهن در افراد اتیستیک، فارغ از نقص عصب شناختی مطرح شده، قسمتی نیز برخاسته از ابعاد کاربردی زبان آنهاست که دچار مشکل گردیده و آنها قادر به بیان افکار و هیجانات و احساسات خود و یا درک آن از شخص مقابل نیستند. اما با تمام موارد گفته شده، از آن­جایی که اختلالات طیف اتیسم (ASD) تا حدود 90 درصد به پیشینه  وراثتی و و ژنتیکی نسبت داده می­شود ،  نیمرخ عصب شناختی در اشخاص ASD و خویشان درجه اول آنها ممکن است رویکرد ارزشمندی برای تشخیص آسیب­شناسی اتیسم و نقص نظریه ذهن باشد، زیرا همانطور که مطرح شد،یاخته­های عصبی نظام اعصاب آیینه ای با کارکرد اجرایی که بعنوان پردازش شناختی بالاتردررفتارهای هدف­دار شناخته شده ارتباط دارد ومناطق پیش پیشانی به اندازه  کارکرد اجرایی اولیه درنظریه ذهن درگیرست .

 همگرن و تریلین گارد، دریافتند که کودکان آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا و کودکان غیر قابل کنترل در انجام تکالیف اول و دوم باور غلط متفاوت هستند. اگرچه کودکان با اختلال آسپرگر در عملکرد نظریه ذهن نسبت به کودکان اتیسم با عملکرد بالا تواناتر بودند.بر طبق گزارشهای والدین از رفتارهای سازشی و درجه­ت بندی مهارتهای اجتماعی کودکان آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا داده­اند این کودکان غیر قابل تشخیص بودند .

هنگامیکه باشخص دیگری درتعامل هستیم،از این­که چگونه اشخاص فکرمی­­کنند واحساس می­نمایند، یک الگوی ذهنی فرضی خلق می­­کنیم. ما بطور احتمالی دارای یک سلسله شهودهای مستقیم، سریع واولیه درباره  شخص هستیم که بتدریج وبه آهستگی دنبال می­شوندومستدل­تر مورد قضاوت قرار می­گیرند.الگوی ذهنی، برخاسته از شهودهای سریع و سنجش­های تدریجی ماست و این هر دو، شهودها و سنجش­ها، از قضاوت­های ارزشی عاطفی تأثیر می­پذیرند. شواهد ارائه شده حاکی از این است که کودکان اتیستیک در فرایند شناخت اجتماعی و در مهارت نظریه ذهن و از طریق مراجعه به حالت­های ذهنی نامشهود می­توانند رفتارهای مشهود را تفسیر کنند. بدون نظریه ذهن، کودکان قادر به تمیز وانمود کردن، فریب دادن و لاف زدن از یکدیگر نیستند. تمامی مطالعات پیش گفته وجود نقایص مربوط به نظریه ذهن بعنوان یک توانایی شناختی و بعبارتی فراشناختی فکر کردن درباره  فکر یا دانش درباره  شناخت را در این گروه از بیماران سخت روانی به طور متفاوت از سایر بیماران تأیید می­نماید که شاید بتواند تبیین مفهومی جدیدی از این اختلال در بعد شناخت به دست آمده مبنای پژوهش­های گسترده قرار گیرد.

منبع

نادری،سارا(1393)، اثربخشی روش دوسابرنظریه ذهن درکودکان مبتلا به اتیسم،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0