نظريه تعادل حالات هيجاني
ممكن است فرض شود كه حالات هيجاني مثبت صرفاً نقطه مقابل حالات هيجاني منفي است. اما بررسي دقيق تر شواهد ، حكايت از نتيجه گيري متفاوتي دارد. بر اساس مدل راسل ، وجه مشخصه حالات هيجاني ،مثبت يا عاطفه مثبت شديد و لذت بخش بودن آنهاست. اما شدت اين حالات ناشي از ميزان بالاي برانگيختگي است ،نيرومندترين عاطفه مثبت در حالتي قرار مي گيرد كه حاوي حالات هيجاني يا برانگيختگي بالا و لذت بخش است. اين حالات عبارتند از : عاشق بودن ،هيجان زدگي ،خوشي ، اشتياق و تهييج جنبي. انتهاي ديگر بعد عاطفي مثبت ، طبيعتاً شامل عباراتي اسـت كه توصيف كننده عدم وجود هر گــونه عــاطفه مثبت است .
اين عبارات شامل خستگي ،ملال ، بي علاقگي و افسردگي مي باشد كه همه آنها در قسمت هيجانات با برانگيختگي پايين و غير لذت بخش قرار دارند. پس نقطه مقابل عاطفه مثبت، عاطفه مثبت ضعيف است نه عاطفه منفي قوي. شديدترين عاطفه منفي نيز از تركيب غير لذت بخش و برانگيختگي بالا حاصل مي شود كه شامل انواع عبارات هيجاني از قبيل وحشت زدگي ،خصومت ،عصبانيت ،ناكامي ، ترس و رنجاندن ديگران مي باشد. نقطه مقابل، بعد عاطفه اي منفي ،در قسمت حالات هيجاني يا برانگيختگي پايين و لذت بخش از قبيل رضايت ، آسايش و راحتي قرار دارد .
شادي در نظريه اليس
بر طبق اليس نقطه شروع به هنگام تلاش براي شاد كردن خود اين است كه بدانيم غمگيني آخرين مرحله يك زنجيره سه مرحله اي مي باشد :
- مرحله (A) يك رويداد فعال كننده است كه مثلاً مي توان طرد شدن از سوي ديگران باشد .
- مرحله (B) تركيبي از واكنش هاي عقلاني و غير عقلاني به آن رويداد است .
- مرحله (C) حالت افسردگي شديد يا غمگيني است. عمده ترين روشي كه درمان عقلاني هيجاني اليس براي خلق مجدد شادي مطرح مي نمايد ،تغيير دادن افكار خود مخرب است كه اكثراً در پي تجربه رويدادهاي ناخوشايند زندگي روي مي دهد .
منبع
طاهر زاده،طیب(1393)، اثر بخشي ورزش بر میزان عزت نفس ، شادکامي و کيفيت زندگي جوانان ، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید