نشانه های مرتبط با خودکشی
- ناامیدی
- بی لذتی
- بی خوابی
- اضطراب شدید
- تمرکز معیوب
- آشفتیگی روانی – حرکتی
انگیزه برای خودکشی
در اولین بررسی جدید خودکشی، جامعهشناس فرانسوی امیل دورکیم ، سه انگیزه را برای خودکشی متمایز کرد که همهی آنها با نحوهای که فرد جایگاه خود را در جامعه میبیند رابطهی نزدیکی دارند. او این انگیزهها را انگیزهی هنجار گسستی، انگیزهی خودخواهانه وانگیزهی نوع دوستانه نامید. خودکشی هنجارگسستی به وسیلهی گسستی ویرانگر در رابطهی فرد با جامعهاش ایجاد میشود، مانند: از دست دادن شغل، رکود اقتصاد، حتی دستیابی ناگهانی به ثروت.
خودکشی خودخواهانه زمانی روی میدهد که فر پیوندهای بسیار اندکی با همنوعانش دارد؛ و بلاخره خودکشی نوع دوستانه که به درخواست جامعه صورت میگیرد. فرد زندگی خود را میگیرد برای این که به جامعهی خود منفعت برساند. متفکران جدید دو نوع انگیزهی دیگر را نیز برای خودکشی در نظر میگیرند: انگیزهی پایان و دستکاری. آنهایی که آرزوی پایان دارند، صرفاً از زندگی دستکشیدهاند. پیشانی هیجانی آنها غیر قابل تحمل است و راهحل دیگری نمیبینند آنها پایان مشکلاتشان را مرگ میبینند.پنجاه و شش درصد از اقدام کنندگان به خودکشی که در یک بررسی منظم مورد مطالعه قرار گرفتهاند تحت عنوان افرادی که سعی داشتند به پایان دست یابند، طبقهبندی شدند. این اقدامات خودکشی، افسردگی و ناامیدی بیشتری در بر داشتند و از اقدامات خودکشی دیگر، مهلکتر بودند. انگیزهی دیگر برای خودکشی، میل به دستکاری کردن دیگران از راه اقدام به خودکشی است. برخی افراد دوست دارند، با مردن، دنیایی را که باقی میماند دستکاری کنند: برای این که حرف آخر را در یک مشاجره زده باشند، برای این که از دلباختهای ترد کننده انتقام بگیرند. برای این که زندگی دیگری را به نابودی بکشند و … آنچه بیشتر در خودکشی از راه دستکاری متداول است. این است که فرد در نظر دارد زنده بماند، اما با نشان دادن جدی بودن مشکل خود، از کسانیکه برای او اهمیت دارند تقاضای کمک میکند. سعی در جلوگیری از ترک کردن یک دلباخته، بستری شدن در بیمارستان و داشتن فراغت موقتی از مشکلات و جدی گرفته شدن، همگی انگیزههای دستکاری برای خودکشی به قصد زندگی کردن به شمار میآیند.
اکثر یادداشتهای خودکشی نشان میدهند، متاسفانه اکثر خودکشیها، مضامین دینی ندارند به این معنی که اکثر خودکشیکنندهها به این که کجا خواهند رفت، فکر نمیکنند. آنها فقط میخواهند از این دنیا فرار کنند. هدف آنها از خودکشی، خاتمه بخشیدن کامل به فکر و خیالهایشان است و دوست ندارند بازهم به زندگی پس از مرگ و آخرت فکر کنند. آنها دوست ندارند از مخمصهای به مخمصهای دیگر بیافتند. هدف از خودکشی، دستیافتن به آرامش و عدم دغدغهی خاطر است. اشنایدمن، اظهار میدارد که: محرک تمام خودکشیها، درد روانی است و هدف مشترک آنها حل یک مشکل یا قطع فکر و خیال میباشد.
منبع
رفیعی نژاد،طاهره(1393)، نقش پیش بینی کننده ی اختلالات شخصیت و اختلالات خلقی در اقدام به خودکشی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید