میزان نگهداشت وجه نقد
در ادبیات مالی سه مدل نظری (تئوری) بابت تصمیمگیریها در میزان نگهداشت وجه نقد ارائه شده است: مدل تجاری، مدل نظم رتبهای و مدل جریان نقدی آزاد.بوسیله مدل تجاری حد مطلوب (بهینه) از میزان نگهداشت وجه نقد شرکت بیان میشود و این تصمیمگیری با استفاده از نگه داشت وجه نقد از، مقایسه منافع و مخارج نهایی حاصل میشود. میزان نگهداشت وجه نقد احتمالاً بوسیله آشفتگیهای مالی، محدود شدن سرمایهگذاریها بوسیله فقدان منابع مالی و به حداقل رساندن هزینههای جمعآوری منابع، کاهش مییابد. بهرحال هزینه میزان نگهداشت وجه نقد، هزینه فرصت سرمایهگذاری در داراییهای نقد، میباشد.
مدل نظم رتبهای توسط مایرز و ماجلوف در سال 1984 فرموله شده است، مایرز در 1984 استدل میکند که شرکتها از فرصتهای سرمایهگذاری از منابع ایجاد شده داخلی، و سپس بدهیهای با ریسک (خطر) پائین و نهایتاً از حقوق صاحبان سهام، بهطوری که موجب کاهش هزینههای عدم تقارن اطلاعاتی و
هزینههای مالی شود، تامین مالی را انجام دهند. این مدل پیشنهاد میکند که وجه نقد مورد استفاده به عنوان حایلی بین سود انباشته و شرایط سرمایهگذاری باشد، و شرکت نسبت به سطوح نقدی خود هدفی ندارد.
تئوری مدل جریان نقدی آزاد توسط جنسن در سال 1986 مطرح و آن ادعا دارد که مدیریت انگیزه دارد وجه نقد را تحت کنترل خویش نگهدارد و خود بر سرمایهگذاری تصمیمگیری کند که شاید بنفع سهامداران نباشد. در این مدل، با استفاده از ارزش فعلی جریان نقد آزاد، ارزش حقوق صاحبان سهام محاسبه میگردد. جریان نقد آزاد، مازاد سود خالص پس از کسر هزینه مالی بدهیهای کوتاه مدت و بلندمدت (اصل و فرع)، مالیات، سودهای اعلام شده متعلق به سهامداران عادی است.
هر چند مدیران و سهامداران دیدگاه متفاوتی درباره میزان نگهداشت وجه نقد دارند اما میتوان گفت میزان نگهداشت وجه نقد مانند یه شمشیر دولبه میباشد و انگیزههای متفاوتی در آن دخیل است. انگیزههای نگهداشت وجه نقد؛ انگیزههای معاملاتی، انگیزههای محافظهکارانه (احتیاطی)، انگیزههای تهاجمی (سوداگرانه)، انگیزههای نمایندگی و انگیزههای مالیاتی میباشند.
عوامل تعیین کننده میزان نگهداشت وجه نقد
عواملی نظیر فرصتهای رشد که مطالعات قبل رابطه مثبت بین آن و میزان نگهداشت وجه نقد را نشان میدهد، اندازه شرکت دیگر عامل مهم در میزان نگهداشت وجه نقد میباشد، احتمال آشفتگی مالی که تحقیقات حال حاضر دو دیدگاه مختلف را درباره آشفتگیهای مالی و میزان نگهداشت وجه نقد بیان میکنند. کیم و همکاران در سال 1998 بیان دارند که شرکتهای با میزان وجه نقد پائین آنها احتمالاً دچار آشفتگی مالی خواهند شد. با این حال، فریا و ویلا وزکن یان میکنند شرکتها با آشفتگی مالی تمایل به افزایش در میزان وجه نقد نگهداری شده دارند برای کاهش از خطرات احتمالی.
اهرم مالی نسبت بدهی ممکن است بر دارایی نقدی شرکت اثر داشته باشد. مطالعات تجربی قبلی نشان میدهد که با افزایش اهرم مالی شرکتها میزان سطحهای نقدی کاهش مییابد. سررسید بدهی در تصمیمگیری شرکتها در میزان داراییهای نقدیشان موثر هستند. بدهی به بانکها تِرول و سولانو شاره دارند ”بدهی بانکها، با موسسات مالی بوسیله در نظر گرفتن سطوح بدهی در ارتباط است که شرکتها میبایست بانکهایشان را حفظ نمایند“. گردش وجه نقد، چرخه تبدیل وجه نقد، دارایی نقدی (خالص سرمایه در گردش) ، انحراف معیار (سیگما) صنعت انحراف معیار صنعت شرکتها ریسک گردش وجه نقد شرکتها ارزیابی میکند.
حسابهای دریافتنی، موجودی کالا، حسابهای پرداختنی، روزهای فوق العاده فروش (DOS) که مقدار متوسط زمانی که شرکت حسابهای دریافتنی را نزد خود نگهداری میکند، اندازهگیری مینمائید، روزهای فروش موجودی کالا (DSI) مقدار متوسط زمانی که شرکت موجودی کالا را نزد خود نگهداری میکند، اندازهگیری مینمائید، روزهای فوقالعاده پرداختنی (DPO) مقدار متوسط زمانی که شرکت حسابهای پرداختنی را نزد خود نگهداری میکند، اندازهگیری مینمائید.
چرخه تبديل وجه نقد (CCC)
چرخه تبدیل وجه نقد نشان دهنده ی مدت زمانی است که وجه نقد برای تولید یک قلم محصول به مصرف فرایند عملیاتی شرکت میرسد .از زمان تحصیل موجودی کالا تا زمان پرداخت وجه آن را ” دوره پرداخت حسابهای پرداختنی” مینامند. از زمان پرداخت وجه نقد جهت خرید موجودی کالا تا زمان دریافت ما به ازای فروش موجودی کالا را « چرخه پرداخت وجه نقد» مینامند. قابل توجه است که چرخه تبدیل وجه نقد تفاوت بین چرخه عملیات و دورهی پرداخت حسابهای پرداختنی است: دوره پرداخت حسابهای پرداختنی- چرخه عملیات = چرخه تبدیل وجه نقد بنابراین چرخه تبدیل وجه نقد مساوی است با: دوره پرداخت حسابهای پرداختنی- دوره وصول حسابهای دریافتنی+ دورهگردشموجودیکالا
مدیریت نقدینگی در واقع منعکسکننده مدیریت داراییها و بدهیهای کوتاهمدت است و نقش حیاتی در موفقیت مدیریت بنگاه اقتصادی بازی میکند. اگر شرکت نتواند نقدینگی خود را بهنحو مطلوب مدیریت کند ممکن است داراییهای جاری شرکت نتواند پاسخگوی بدهیهای جاری آن باشد. در نتیجه شرکت مجبور به پیدا کردن منابع خارجی برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود در زمان سررسید میشود. جوز درباره اهمیت «مدیریت وجه نقد» اعتقاد دارد که ” شرکتهای دارای سابقه درازمدت درخشانی که ترازنامههای صحیح و پاکی دارند، اگر مدیریت نقدینگی خوبی نداشته باشند قادر به پرداخت دیون خود نخواهند بود”. روش مناسب برای ارزیابی نقدینگی شرکتها،«چرخه تبدیل وجه نقد» است که مدت زمان بین پرداخت بهمنظور خرید موجودیهای کالا یا مواد اولیه تا جمعآوری مطالبات ناشی از فروش به مشتریان را محاسبه میکند. چرخه تبدیل وجه نقد مقیاسی پویا برای «مدیریت وجه نقد در گردش» است که بهطور همزمان با استفاده از ارقام ترازنامه و صورت سودوزیان، مقیاسی مبتنی بر زمان میسازد .
اگرچه تجزیهوتحلیل چرخه تبدیل وجه نقد به تنهایی میتواند مفید باشد، اما شاخص صنعت بهمنظور ارزیابی عملکرد این چرخه و پیشبینی فرصتها بهمنظور بهبود آن، برای شرکتها بسیار تعیینکننده است. نظر به اینکه مدت زمان این چرخه برای صنایع مختلف متفاوت است، بنابراین مقایسه شرکتهایی که در یک صنعت فعالیت میکنند، روش صحیحی بهشمار میآید. در کتابهای علوم مالی از چرخه تبدیل وجه نقد بهعنوان معیاری برای مفهوم «مدیریت سرمایه در گردش» نام برده میشود،
هميت چرخه تبديل وجه نقد
مدیریت سرمایه در گردش یکی از حوزه های مهم در مدیریت مالی و مدیریت سازمانها به حساب می آید زیرا بطور مستقیم نقدینگی و سودآوری شرکتها را تحت تاثیر قرار می دهد. هرگونه تصمیمی که در این بخش توسط واحد تجاری اتخاذ میشود اثرات شدیدی بر روی بازدهی عملیاتی واحد تجاری میگذارد که بر ارزش شرکت ونهایتا ثروت سهامداران اثرگذار خواهد بود. یک معیار رایج، مفید و جامع برای سنجش مدیریت سرمایه در گردش که به طور گسترده ای در ادبیات استفاده شده، چرخه تبدیل وجه نقد، است. چرخه تبدیل وجه نقد مؤلفه اصلی مدیریت سرمایه در گردش به حساب میآید که در برگیرنده، مدت زمان وصول مطالبات، مدت زمان نگهداری موجودی کالا و مدت زمان پرداخت حسابهای پرداختنی میباشد. هرچه چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر باشد، سرمایه گذاری بیشتری درسرمایه در گردش انجام شده است. چرخه نقدی طولانی ممکن است سودآوری را افزایش دهد، زیرا منجر به افزایش فروش میگردد. با این وجود اگر هزینه های سرمایه گذاری بیشتر در سرمایه در گردش، از منافع حاصل از نگهداری موجودی بیشتر یا اعطای اعتبار تجاری بیشتربه مشتریان فراتر باشد، سودآوری واحد تجاری ممکن است با افزایش چرخه نقدی کاهش یابد. مدیران می توانند با کاهش چرخه نقدی در حد معقول سودآوری شرکت را افزایش دهند.
مفاهيم اصلی چرخه تبديل وجه نقد
- نقدينگی
چرخه تبديل وجه نقد شامل اقلامی است که طی يک دوره مالی یا يک چرخه عمليات به وجه نقد تبديل میشوند، بنابراين ارتباط تنگاتنگی با وجه نقد و نقدينگی دارد. نقدينگی به ميزان سرعت و سهولت تبديل یک دارايی به وجه نقد اشاره دارد. نقدينگی دو بعد دارد: سهولت تبديل به نقد و عدم کاهش قیمت با هدف فروش سریعتر دارایی. اگر قیمت یک دارایی را به مقدار مناسبی کاهش دهیم، میتوانیم به سرعت آن را به نقد تبديل کنیم. به عبارتی نمی توان داراییهایی را که نقدینگی بالایی ندارند، بدون کاهش زیاد در قیمت به وجه نقد تبدیل کرد، بنابراين، میتوان گفت داراییهایی نقدینگی بالایی دارند که سریعا به فروش میرسند بدون اینکه قیمت آنها کاهش زیادی پیدا کند.
- منابع و مصارف وجوه
اقداماتی که منجر به تامین وجه نقد میشود، منابع وجه نقد نامیده میشود و اقداماتی که مستلزم مصرف وجه نقد است، مصارف یا کاربردهای وجه نقد نامیده میشود. هر افزایشی در حسابهای سمت راست ترازنامه (داراییها) یا هر کاهشی در حسابهای سمت چپ آن (بدهیها و حقوق صاحبان سهام) یکی از مصارف وجه نقد است. به همین ترتیب هر کاهشی در اقلام سمت راست ترازنامه یا هر افزایشی در اقلام سمت چپ آن یکی از منابع وجه نقد است.
اجزای چرخه تبديل وجه نقد
- موجودی کالا
موجودی کالا به داراییهای مشهودی اطلاق میشود که:
- برای فروش در روال عادی عملیات نگهداری میگردد (موجودی کالای تکمیل شده)؛
- به منظور ساخت محصول در فرآیند تولید قرار دارد و هنوز این فرایند را کاملا طی نکرده است (موجودی کالای در جریان ساخت)؛ و
- به منظور ساخت محصول، خریداری شده و نگهداری میشود و هنوز وارد فرایند تولید نشده است (موجودی مواد اولیه)
موجودی کالا را میتوان مقدار کالای نگهداری شده برای فروش تعریف کرده بنابراین موجودی کالا یک عامل حیاتی در جهت کسب سطح مطلوب فروش است و کاملا به ماهیت صنعت و فعالیت شرکت بستگی دارد.
- حسابها و اسناد دريافتنی
حسابها و اسناد دریافتنی معرف مطالبات واحد تجاری از مشتریان است که در نتیجه فروش کالا یا ارائه خدمات ایجاد شده است. حسابها و اسناد دریافتنی، در جریان امور تجاری اکثر شرکتها نقش مهمی را ایفا می کند. بسیاری از شرکتهای بزرگ یک دوره اعتباری مشخصی را به مشتریان مناسب و قدیمی خود ارائه میکنند بنابراین، مطالبات دارایی جاری معینی هستند که باید از نظر مالی به طور مداوم نظارت و تامین مالی شوند.
- حسابها و اسناد پرداختنی
حسابها و اسناد پرداختنی معرف تعهدات واحد تجاری ناشی از تحصیل کالا و خدماتی که وارد چرخه عملیات میشوند و انتظار میرود طی سال مالی آتی پرداخت گردد. همچنین شامل کلیه بدهی های کوتاه مدت واحد تجاری ناشی از هزینه های تحقق یافته از قبیل، حقوق و دستمزد پرداختنی، کارمزد پرداختنی، ذخیره مالیات بر درآمد، سود تضمین شده و… می باشد .
- محاسبه چرخه تبديل وجه نقد
جهت محاسبه چرخه تبدیل وجه نقد شرکتها با توجه به اینکه تنها اطلاعاتی که در دست داریم، اطلاعات صورتهای مالی آن شرکتهاست و از جزییات رویدادهای مالی طی دورههای مالی بیخبریم و امکان دستیابی به آنها را نیز نداریم, به ناچار مجبوریم از میانگینها و برآوردها استفاده کنیم. به عبارت دیگر برآورد می کنیم به طور میانگین چقدر طول میکشد که موجودی کالا به فروش برسد؛ به طور میانگین چقدر طول میکشد تا حسابهای دریافتنی وصول شوند؛ و به طور میانگین چقدر طول میکشد تا حسابهای پرداختنی پرداخت گردند.
چرخه عملیات
چرخه عملیات از پرداخت وجه نقد برای خرید مواد یا کالا شروع و به وصول وجه نقد حاصل از فروش ختم میشود. این چرخه به دو قسمت تقسیم میشود: قسمت اول، دوره تحصیل دارایی تا دوره فروش آن که “دوره فروش موجودی کالا” نامیده می شود و قسمت دوم، دوره فروش موجودی کالا تا زمان دریافت مابه ازای فروش که “دوره وصول حساب دریافتنی” نامیده می شود. بنابراین: دوره وصول حسابهای دریافتنی+دوره گردش موجودی کالا= چرخه عملیات
چیزی که چرخه عملیات توصیف میکند این است که چگونه یک محصول در حسابهای مختلف داراییهای جاری حرکت میکند؛ محصول در حساب موجودی کالا بوجود میآید سپس وقتی بفروش میرسد، تبدیل به حسابهای دریافتنی میشود، و در نهایت هنگامی که وجه فروش آن دریافت میشود به نقد تبدیل میشود، شایان توجه است که مرحله به مرحله دارایی به وجه نقد بیشتر نزدیک میشود .
مديريت چرخه تبديل وجه نقد
چرخه تبدیل وجه نقد به عنوان جزیی از چرخه عملیاتی نشاندهندهی دوره یا مدت زمانی است که وجوه نقد به مصرف فرآیند عملیاتی شرکت برای تولید یک قلم محصول می رسند.کوتاه کردن این دوره به مفهوم این است که برای حجم معینی از تولید، مقدار کمتری از وجه نقد به مصرف می رسد(سرمایه در گردش کمتری مورد نیاز است و از این رو نیاز به سرمایه کمترخواهد شد).
میتوان با کوتاه کردن متوسط دورهای که پول به صورت موجودی کالاست یا با کوتاه کردن متوسط دوره وصول مطالبات یا از طریق طولانیتر کردن پرداخت حسابهای پرداختنی، چرخش وجه نقد را کوتاهتر کرد. طول زمان چرخش وجه نقد فقط یکی از عوامل تعیین کننده سرمایه در گردش خالص مورد نیاز است. حتی اگر در طول زمان چرخش وجه و هریک از اجزای تشکیل دهنده آن ثابت بمانند، بازهم عامل اصلی، حجم تولید است که تعیین کننده مقدار سرمایهای است که باید به هریک از مراحل دوره گردش اختصاص یابد و آن هم در گرو پیشبینی حجم فروش برای آینده نزدیک است.
هرچه چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر باشد، سرمایهگذاری بیشتری در سرمایه در گردش مورد نیاز میباشد. چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر ممکن است سودآوری شرکت را از طریق افزایش فروش افزایش دهد. با وجود این اگر هزینه سرمایهگذاری در سرمایه در گردش بیشتر از منافع حاصل از سرمایهگذاری در موجودی یا اعطای بیشتر اعتبار تجاری باشد، سودآوری شرکت ممکن است کاهش یابد. هرچقدر دوره تبدیل وجه نقد کمتر باشد نشان دهنده این است که شرکت وضعیت نقدینگی بهتری دارد.
کوتاه کردن این دوره به مفهوم این است که برای حجم معینی از تولید، مقدار کمتری وجه نقد به مصرف میرسد (سرمایه در گردش کمتری مورد نیاز است). میتوان با کوتاه کردن متوسط دورهای که وجه نقد به صورت موجودی کالاست یا با کوتاه کردن متوسط دوره وصول حسابهای دریافتنی یا از طریق طولانی کردن مهلت پرداخت حسابهای پرداختنی، چرخه تبدیل وجه نقد را کوتاهتر کرد .
تئوريهاي مرتبط با نگهداشت وجه نقد
- نظریه عدم تقارن اطلاعاتی
طبق این نظریه، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی (به عنوان مثال از طریق افزایش کیفیت گزارشگري مالی) می تواند منجر به کاهش سطح نگهداشت وجه نقد توسط شرکتها شود. این نظریه به حالتی اشاره دارد که یکی از طرفهاي معامله نسبت به دیگران داراي مزیتاطلاعاتی است. در چنین حالتی در اقتصاد گفته میشود که اطلاعات، نامتقارن است. در مجموع میتوان گفت عدم تقارن اطلاعات، نقش مهمی در میزان هزینه تأمین مالی خارجی ایفا مینماید
- نظریه نمایندگی
تضادهایی که منجر به شناسایی هزینه هاي نمایندگی میشوند میتوانند در توجیه رفتار نگهداري وجه نقد توسط مدیریت به کار روند. مشکلات نمایندگی یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده نگهداري وجه نقد شرکتهاست. هزینه هاي نمایندگی میتوانند در توجیه رفتار نگهداري وجه نقد توسط مدیریت به کار روند.
در مورد اندازه شرکت میتوان گفت هر چه شرکت بزرگتر باشد، مدیریت اختیار بیشتري خواهد داشت؛ لذا احتمال نگهداري وجه نقد مازاد افزایش مییابد. از سویی در شرکتهایی با بدهی پایین نیز انتظار می رود وجه نقد بیشتري نگهداري شود ، زیرا بدهی پایین سبب میشود که کمتر تحت نظارت بازارهاي سرمایه قرار گیرند و اختیار مدیریت بیشتر شود. انتظار میرود شرکتهایی که فرصتهاي سرمایه گذاري ارزشمند دارند و هزینه تأمین منابع مالی خارجی آنها بالاست، داراییهاي نقدي بیشتري نگهداري کنند زیرا در صورت کمبود وجه نقد، شرکت پروژه هاي با ارزشبیشتري را از دست خواهد داد .
- نظریه موازنه
طبق این نظریه شرکتها میزان وجه نقد بهینه خود را با بر قراري موازنه (تعادل) میان منافع و هزینه هاي نگهداري وجه نقد تعیین میکنند نگهداري وجه نقد از احتمال بحران مالی میکاهد و به عنوان ذخیره اي مطمئن براي مواجهه با زیانهاي غیر منتظره به شمار میرود و همچنین پیگیري سیاستهاي سرمایه گذاري بهینه را در زمانی که شرکتبا محدودیتهاي مالی مواجه است ممکن میسازد و نهایتاً به کم کردن هزینه هاي جمع آوري منابع مالی یا نقد کردن داراییهاي موجود کمک میکند .
- نظریه سلسله مراتب تأمین مالی
طبق این نظریه، مدیریت، منابع داخلی تأمین مالی را بر منابع خارجی ترجیح میدهد بنابراین تمایل به انباشت وجه نقد دارد تا بتواند در مرحله اول از داخل شرکت تأمین مالی را انجام دهد و به خارج از شرکترجوع ننماید.بر اساس این نظریه شرکتها در وضعیت معمول، سرمایه را به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی هزینه بر میدانند؛ لذا هنگام نیاز به منابع بر بدهی اتکا میکنند و زمانی که منابع کافی دارند، بدهیها را در سررسیدشان پرداختیا در پروژه هاي سودآور سرمایه گذاري یا به صورت داراییهاي نقد انباشت میکنند .اپلر و همکاران در واقع این نظریه در خصوصنگهداري وجه نقد از نظریه ساختار سرمایه نشأت میگیرد که توسط میرز و همکاران ارائه شد.
منبع
ذبیحی نوملی، سوده(1394)، رابطه بین تورم و چرخه عملیاتی با انباشت وجه نقد، پایان نامه کارشناسی ارشد، حسابداری مالی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید