موفقیت بازاریابی الکترونیکی

امروزه، سرعت تغییرات در حوزه‌هاي تکنولوژي، فن‌آوري، نرم افزاري و سخت افزاري، دانش بازار و حتی اقتصاد سیاسی کشورها از یک طرف و همچنین ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه‌هاي کسب و کار باعث گردیده تا شرکت‌ها با چالش روبرو شوند. در دنیاي جدید شرکت‌ها بر اساس میزان اهمیتی که براي بازاریابی، نوآوري و یادگیري قائل می‌شوند، قادرند تا به مزیت رقابتی دست پیدا کنند. بازاریابی یکی از اساسی‌ترین اجزا براي کسب مزیت رقابتی و سودآوري شرکت‌ها به حساب می‌آید و شرکت‌ها باید از توانایی بالاي بازایابی برخوردار باشند تا محصولاتشان را سریعتر به بازار برسانند و در برابر رقبا بهتر به مشتریانشان خدمات ارائه دهند.

همچنین در دنیاي امروز با کم شدن عمر محصولات و اشباع سریع تقاضا باید برای نوآوري اهمیت ویژه‌اي قائل شد چون به وسیله نوآوري است که می‌توان چرخه عمر و حیات محصول را طولانی کرد و در صحنه رقابت باقی ماند. با رقابت جهانی شدید، نوآوري به یک جزء لازم و ضروري براي استراتژي شرکت‌ها تبدیل شده است تا از طریق آن شرکت‌ها فرآیندهاي تولیدي مولّد و باري را به کار برند، در صحنه بازار بهتر عمل کنند، اعتبار، شهرت و وجهه‌ی مثبتی را در ادراك مشتریان کسب کنند و بدین طریق به مزیت رقابتی قابل اطمینان دست پیدا نمایند.از طرف دیگر، همانطور که ذکر شد تغییر سریع در تکنولوژی‌هاي تولید باعث می‌شود که کارکنان پا به پاي این تغییرات در همه زمینه‌ها خود را هماهنگ نموده و از آموزش‌هاي لازم برخوردار گردند. این امر، لزوم یادگیري را در همه ارکان شرکت‎‌ها به یاد می‌آورد. پس لازم است که شرکت‌ها توانایی یادگیري داشته تا فعالیت‌هاي موفق و ناموفقشان را در توسعه و تولید محصولات تحلیل نمایند و همچنین دانش جدید به دست آورند. درباره‌ی عملکرد نیز می‌توان به این نکته اشاره کرد که عملکرد می تواند معانی متنوعی داشته باشد، اما به طور عمده از دو دیدگاه می توان به آن نگریست. نخست مفهومی ذهنی است که مرتبط با عملکرد شرکت‌ها نسبت به رقباي آنها بوده و دیدگاه دوم مفهوم عینی است که بر پایۀ اندازه‌گیري مطلق عملکرد می‌باشد.

سازمان‌ها پیوسته تغییر می‌کنند اما عمدتأ تغییراتی که در سازمان‌ها به وجود می‌آید، برنامه‌ریزي نشده است و تغییرات برنامه‌ریزي شده، کل سیستم را تحت تاثیر قرار می‌دهند. در حال حاضر و در دنیاي امروز، محیط خیلی سریع‌تر از سازمان‌ها تغییر می‌کند و این موضوع چالشی است که توجه به آن ضروري به نظر می‌رسد. از سوي دیگر، رقابت موجود در شرایط کنونی بازار، سازمان‌ها را ناگزیر به اتخاذ استراتژي‌هایی جهت رویارویی با این رقابت نموده تا بتوانند به عملکرد بالاتر دست یابند.اما دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که برخی محققان آن را در گرو توجه به قابلیت‌ها بر می‌شمارند و این امر در سازمان‌هاي تولیدي از اهمیت و توجه بیشتري بر خوردار گردیده است.

بازاریابی، عملکرد و مجموعه‌ای از فرآیندها است که سازمان را قادر می‌سازد تا ارزش را برای مشتریانش خلق کند، آن‌ را مبادله نماید و به مشتریان خود این ارزش را ارائه کند. با توانمند ساختن سازمان‌ها در ارائه پیشنهادهای ارزشمند بیشتر، بازاریابی به منزله یکی از منابع سازمانی شناخته می‌شود. علاوه بر این، هنگامی‌که بازاریابی بطور کامل توسعه پیدا نماید به یک شایستگی تبدیل می‌شود. سازمان‌هایی که شایستگی بازاریابی خود را توسعه می‌دهند، قادرند تا هماهنگی در تخصیص دارایی‌ها را به نحوی که بتوانند به اهدافشان دست پیدا کنند، حفظ نمایند. در استدلال این موضوع، موفقیت در بازاریابی هنگامی‌که شایستگی شرکت در بازاریابی به منزله یکی از منابع سازمانی در نظر گرفته شود، بوجود می‌آید (بعنوان مثال بازاریابی کمک می‌کند تا سازمان بتواند درخواست هایی برای بخش یا بخش‌هایی از بازار که دارای ارزش هستند را بصورت اثربخش و کارآمد بوجود آورد). بنابراین به منظور افزایش احتمال موفقیت بازاریابی، تبادل دانش ضمنی باید بصورت مثبت بر ارزش ارائه شده به مشتریان و بهره وری و اثربخشی کلی شرکت تاثیر بگذارد

منبع

ملاجعفر، الناز(1397)، شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی موفقیت بازاریابی و فروش در وب سایت های اینترنتی B2C در شهر تهران (در حوزه لوازم خانگی)، پایان‏نامه کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0