مهارتها و عناصر دلگرمی
دلگرم کننده بودن در دنیایی که بر اشتباهات و سرزنشها تأکید داردکار سادهای نیست، نخستین قدم برای ایجاد یک شیوه دلگرم کننده برای خود و دیگران پذیرفتن ویژگیهای شخصیتی و اجتناب ناپذیر بودن اشتباهات و خطاهاست . مهارتهای دلگرمی شامل نشان دادن علاقه به فرد مقابل از طریق گوش دادن فعال و همدلی، انتقال احترام و اعتماد به مراجعان، تمرکز بر تواناییها، تمرکز بر تلاشها و پیشرفت است.
راههای دلگرمی دادن والدین به خود و نوجوانان
اطمینان داشتن به توانمندیها؛ افراد دلگرم کننده به دیگران اعتماد دارند و این گروه از افراد بی آنکه از دیگران بخواهند توانمندی خود را ثابت کنند به آنها اعتماد میکنند.
ایجاد حرمت نفس؛ والدین دلگرم کننده به هدفهای خود و فرزندان بها میدهند، برای تلاشهای آنها ارج مینهند و به شایستگیهای خود آنها توجه دارند و خود و فرزندان را با دیگران مقایسه نمیکنند، تفاوتهای فردی را میپذیرند و به علایق خود و فرزندانشان بها میدهند …
ارج گذاشتن بتلاشها و پیشرفتها؛ موفقیت همیشه حاصل نمیشود؛ فرددلگرم کننده،دلگرمی وتشویق خودرا بکار انجام شده یا موفقیت به پایان رسیده محدود نمیکنند،این افراد بجای تشویق نتایج کار به فرایند تلاش توجه دارند.
توجه به نقاط قوت؛ فرد دلگرم کننده ضمن پذیرش اشتباهات خود و دیگران از تاکید بر این اشتباهات خود داری میکند و جنبههای مثبت و قوت را در نظر میگیرند. این چهار اصل دلگرمی اساس رابطهی والد- فرزندی را بر اصل برابری و احترام متقابل بنا مینهد. این اصول روشهای آزمایش شدهای هستند که بر عزت نفس خود والدین و به ویژه فرزندان اضافه میکند و باعث میشود که طرفین ارزشهای شخصی خود را درک کنند .
تاکنون تحقیقات بسیاری در زمینهی اثر بخشی آموزش دلگرم سازی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره نمود؛ باهلمن و دینتر ، تکنیک دلگرمی را که از طرح شوناکر در سال 1999 بر گرفته بودند، را اجرا کردند و دریافتند که این آموزش باعث افزایش بهزیستی و اعتماد به نفس و کاهش نشانگان جسمی و روانی در تنش هایی در موقعیت های اجتماعی و بهبود مهارت های اجتماعی میشود در کل، آنها نتیجه گرفتند که مفهوم آموزشی دلگرمی شوناکر مؤثر است و تحلیل داده ها نشان داد که اکثر فرضیات تأیید شد، و پس از پیگیری آموزش، مشارکت کنندگان حس نیرومندی از عزت نفس(خود ارزشمندی)، احساس نیرومند بهزیستی روانشناختی، شیوه فعال تر غلبه بر مشکلاتشان، دید خوشبینانه تر، کاهش شکایتهای روانی و فیزیکی، کاهش در احساس پریشانی در موقعیت های اجتماعی و افزایش کاربرد مهارت های اجتماعی را گزارش کردند و داده ها نشان داد مشارکت کنندگان وقتی با مشکلات سر و کار داشتند، فعالترشده بودند،خوشبینانه تر رفتار می کردند.
اسمالز، در پژوهشی اثر آموزش دلگرم سازی به والدین بر میزان پذیرش فرزند نوجوان 15-13 از سوی 52 والدین سیاه پوست با درآمد کم بر سطح اضطراب ناشی از تعامل با فرزند نوجوانشان و همچنین بر انگیزه پیشرفت این نوجوانان سنجید. نتیجه این تحقیق افزایش چشمگیری را در تغییر دیدگاه والدین در جهت پذیرش فرزندانشان نشان داد. همچنین این والدین در ارتباطشان سطح استرس کمتر و فرزندانشان نیز انگیزه پیشرفت بالاتری نشان دادند. تاکنون تحقیقات بسیاری در زمینهی اثر بخشی آموزش دلگرم سازی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره نمود. مبینی، طی پژوهشی به آموزش خود دلگرم سازی بر تنیدگی والدینی پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش خود دلگرم سازی می تواند بر کاهش تنیدگی والدینی مؤثر واقع شود
برجعلی، علیزاده، احدی، فرخی، سهرابی و محمدی؛ طی پژوهشی به بررسی و مقایسه تأثیر روشهای آموزش خود دلگرم سازی، روش رفتاری والدین و دارو درمانی بر مهارتهای خود کنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی پرداختند. نتایج نشان داد که آموزش دلگرم سازی میتواند بر افزایش مهارتهای خود کنترلی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثر واقع شود.
اسماعیلی نسب، علیزاده، احدی، دلاور و اسکندری ، اثر بخشی دو روش آموزش والدین با رویکرد آدلری و رفتاری را بر کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک در کودکان مورد بررسی قرار دادند. نتیجه این برنامه آموزشی نشان داد که هر دو گروه آدلری و رفتاری نسبت به گروه گواه، شدت نشانه های اختلال سلوک کاهش یافته بود و از این نظر بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار نبود. این نتایج در مورد دو اختلال همراه اختلال سلوک یعنی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و بی اعتنایی مقابله ای نیز صادق بود. آموزش دلگرمی از اصول نظریه آدلر به همسران خانواده جانبازان، میتواند در کاهش نشانگان اختلال استرس پس از ضربه جانبازان مؤثر باشد .
علیزاده، نصیری فرد و کرمی ، نیز نشان دادند که آموزش دلگرم سازی میتواند موجب افزایش احساس خودکارآمدی و عزت نفس دختران نوجوان شود.
نتایج مداخلهای درمانی دیگر در ارتباط با خانوادههای دارای فرزندان کمتوان ذهنی نشان داد که آموزش خود دلگرم سازی شوناکر میتواند باعث بهبود سلامت روانی و افزایش رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی شود. همچنین این روش آموزشی مقیاس های علائم جسمانی، اضطراب و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشیده و لی بر میزان افسردگی والدین تأثیری نداشته پیگیری نیز نشان است. اجرای پیگیری نیز نشان داد که اثرات این آموزش هم چنان بعد از یک ماه باقی مانده است و نکته مهم که در تحلیل پیگیری به دست آمد نشانگر آن بود که میزان افسردگی بعدازگذشت زمان کاهش یافت.از نتیجه پژوهشهای ذکر شده مشخص شدکه آموزش دلگرم سازی میتواند در حل بسیاری از مسائل و مشکلات خانواده موثر و کارساز باشد.
مبنای اساسی دلگرمی احترام است؛ نتایج بررسیها نیز نشان میدهد که یکی از ارکان اساسی در بهداشت روان احترام به خود و دیگران است. از سوی دیگر میدانیم که کلید تربیت موثر، برابری و احترام متقابل بین والدین و نوجوانان است که این مهم در سبک فرزندپروری اقتداری حاصل میشود. در سبک فرزندپروری دموکراتیک و اقتداری احترام جایگزین سرکشی میشود و همکاری جای فشار و جبر را میگیرد. کسانی که در دوران کودکی مورد تحقیر و بی احترامی قرار میگیرند معمولاً روحی سرکش و روانی ناآرام دارند و همواره در زندگی احساس ناامنی و رنج و ناراحتی میکنند. نه میتوانند بزرگسالان را به تغییر وادارند و اوضاع داخلی خانه را به نفع خود تغییر دهند و نه قادرند از محیط خانه و خانواده کنار بگیرند و زندگی مستقلی برای خود ایجاد کنند مجموع این عوامل باعث میشود این افراد با اطرافیان خود بویژه والدین تعارض و ناسازگاری داشته باشند. بی توجهی و بیعلاقگی نسبت به کودک، بیاعتنایی به احتیاجات خاص او، بدقولی، سرزنش و ملامت، ظلم و تبعیض، حمایت و محبت بیش از حد، هر یک به تنهایی میتوانند حالت خشم و اضطراب در نوجوان به وجود آورد که پایه و اساس بسیاری از حالات، رفتارها، تمایلات عصبی و تعارضات را تشکیل میدهد .
منبع
وازپور، شبنم(1392)، اثربخشی آموزش خوددلگرم سازی مادران برتعارض والد-فرزند، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی مشاوره تحصیلی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید