منافع معنويت در محيط كار 

يافته هاي تحقيقاتي پيشين تأكيد كرده اند كه ترويج معنويت در محيط كار مي تواند منجر به منافع ذيل گردد:

  • شهود و خلاقيت : معنويت مي تواند به فرد كمك نمايد تا مرزهاي آگاهي خود را توسعه دهد اين قدرت از اتصال خلاقيت فردي با قوه خلاق ناشي از خداوند نشأت مي گيرد .
  • صداقت و اعتماد :بسياري از سازمانها بر مبناي معنويت ، تمركز اوليه خود را بر صداقت بنا نهاده اند در اين سازمانها سياسي مبني بر اينكه همه افراد با مشتريان و تأمين كنندگان با صداقت بر خورد مي كنند .
  • خودكاميابي : معنويت ارتباط خاصي با نيازهاي مراتب بالاي مازلو دارد مانند حس تعلق به ديگران و خودكاميابي ، پرورش معنويت منجر به احساس تكامل فرد در محيط كار و زندگي مي گردد .
  • تعهد : معنويت تعهد را از طريق ايجاد جوي آكنده از اعتماد در محيط كار افزايش مي دهد . تعهد سازماني مفهومي است كه بدنبال اتصال كاركنان به سازمان بكار گيرنده آنها مي باشد .
  • عملكرد سازماني : سازمانهايي كه به تدريج و تشويق معنويت مي پردازند تجربه ارتقاء عملكرد سازماني را نيز دارند تحقيقات نشان داده است كه اين سازمانها سود آوري و موفقيت گسترده تري را نجربه كرده اند.

معنویت یکی از ابعاد وجودی انسان است که ارتباط و یکپارچگی او را با عالم هستی نشان می دهد. یکپارچگی و ارتباطی که به انسان امید و معنا می دهد و او را از محدودی زمان، مکان و علایق مادی فراتر می برد . معنویت و مذهب مجموعه ای از کلمات و چارچوب ها را ارائه می دهد که از راه آنها انسان می تواند معنا و مفهوم زندگی خود را درک کند.ایمان و معنویت امروزه یکی از ابزارهای اصلی متخصصان سلامت برای بهبود وضع مراجعان و بیمارانشان است به گونه ای که اغلب این متخصصان از مسایل معنوی به صورت گسترده در فرایند درمان استفاده می کنند.در واقع معنویت بعدی از زندگی انسان است که در هنگام ورود به اتاق مشاوره فردآن را به همراه خود دارد، بعدی که شامل باورهای معنوی، اعمال، تجارب ، ارزش ها، ارتباطات و چالش های معنوی فرد است .

مهم ترین عوامل تاثیر گذار در نتیجه معنویت درمانی از نظر کوری، عبارتند از :

  • عمومیت :  فرد خود را در گروه تنها فرد مبتلا به بیماری یا مشکل نمی بیند.
  • نوع دوستی : فرد در درون گروه از طریق برقراری شبکه اجتماعی از حمایت دیگران برخوردار می شود و به او احساس معنا و بودن می دهد.
  • امید : فرد با مشاهده افرادی که همان وضعیت را دارند و یا حتی وضعیت بدتری دارند اما احساس معنادار بودن زندگی را دارند به زندگی خود نیز امیدوار می شوند و احساس بهتری نسبت به کیفیت زندگیشان دارند.

کارسو، به نقل از ویلام ، اصول درمان معنوی را به شرح ذیل بیان می کند:

عشق به دیگران: عشق به دیگران در وحله اول مستلزم تمایز خویشتن است، ثانیاً عشق به دیگران مستلزم داشتن توانایی بخشش است. بخشش انسان را از اثرات آزارنده خشم، نفرت، تحقیر و شرمندگی رها می کند و ثالثاً مستلزم پذیرش تمام و کمال دیگری است.

عشق به کار: هر فعالیتی حتی اگر جزیی و ناچیز، اگر با فداکاری و گذشت همراه باشد می تواند نقطه عطفی در زندگی باشد. به این معنا که خداوند نه تنها در جزء جزء عبادات، بلکه در تمام کارهای روزانه نیز وجود دارد و فرد از طریق انجام کارهای روزمره می تواند به سطح متعالی تری برسد.

عشق به متعلقات: تعلق یعنی زندگی با دیگران و مشارکت با آنها. در واقع تغلق عاملی برای نشان دادن حسن نیت و رشد معنوی فرد است و نیازمند فدا کردن خود و فارغ شدن از خود پرستی است.

اعتقاد به روحانیت: یعنی اعتقاد داشتن به حرمت هر چیزی که در اطراف ماست و به سبب آن چیزهای عادی به شیوه غیر عادی تجربه می شوند. داشتن احساس روحانیت مستلزم ترک لذات دنیوی است که در نهایت موجب هماهنگی بین جسم و طبیعت و در نهایت تعلق انسان به یک وجود متعالی تر می شود.

 اعتقاد به وحدانیت: یکی احساس نامتمایز بودن از دنیای بیرونی که برای انسان معنا و آرامش به ارمغان می آورد. وحدانیت، احساس مسئولیت در مقابل همه، احساس تعهد همه جانبه و روشی برای برقراری ارتباط فداکارانه با دنیای پیرامون خود و بازتابی از یکپارچگی ذهن ، جسم و روح می باشد که حاصل آن رحم و شفقت است.

اعتقاد به معاد ؛ دگرگونی : اعتقاد به معاد یعنی اعتقاد به پیوستگی معنوی و تولدی دوباره.

منبع

پشنگ زاده،فرنوش(1393)، آموزش مهارتهای معنوی بر ویژگی های استرس زای مادر- کودک  در پرستاران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0