منابع سود دار بدون وثيقه

يك شركت پر سود ومنفعت واستوار  ؛ ثابت  مي تواند از منابع كوتاه مدت به نسبت سود رقابت آميز، وجوهي را قرض بگيرد. اين بخش تعدادي از منابع بي وثيقه، وامهاي بهره داررا در بر مي گيرد.

وامهای بانكي خود پرداز(بي وثيقه)

اكثر وامهاي متعارفي بانك تجاري براي يك شركت، وام كوتاه مدت بي وثيقه مي باشد. خود پردازي بدين معناست كه بانك، سرمايه اي ؛ وجوهي  را براي حداكثرشغل ؛ دادوستد ، چرخشي يا فصلي تا مين كرده است واين وجه را براي سرمايه گذاري كاري استفاده خواهد كرد كه براي پرداخت تمام كمال اين وام نقدينگي ؛پول نقد  را ايجاد خواهد كرد.

مثالي از وام خود پردازي، پولي است كه قرض گرفته اند تا سرمايه لازم را براي صورت موجودي هادرست قبل از حداكثر زمان فروشهاي فصلي تامين كند.اين موجوديها كه وام بانك دارد سرمايه لازمش را تامين مي نمايد. نخست به صورت پول نقد تبديل خواهند كرد كه براي پرداخت تمام كمال اين وام از آن استفاده خواهند كرد. معمولاَ وامهاي كوتاه مدت بانك را با سود پايه ؛ بهره اوليه  ،برابر مي كنندكه آن را به عنوان تراز گزارشي بهره تعريف كرده اند كه در وامهاي مربوط به كسب و كار مطالبه كرده اند. اين سود پايه با عرضه وتقاضا براي سرمايه هاي كوتاه مدت تغييرمي كند اين بهره اوليه به اضافه قسط ميباشد ومرتبه اي را منعكس مي كند كه يك وام گيرنده بهره برداري يا احتمال زيان مالي بيشتري نسبت به ثروتمند ترين مشتريان بانك دارد. معمولاّ اين سود از صفر تا دو يا سه درصد افزايش مي يابد. معمولا دارايي شركتهايي كه در معرض خطر بيشتري مي باشد براي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه بانك صلاحيت دار نمي باشد.

معمولاَ سه نوع از وامهاي كوتاه مدت بي وثيقه بانك وجود دارد. نخست رسيد پرداخت شخصي  مي باشد:  يك بانك تجاري به مشتري پولدار كاسب بازپرداخت يك جايي را همراه سود در پرداخت انفرادي و در وعده معيني معمولاَ 30 تا 90 روز وام خواهد داد. يك قبض، سند رسمي مي باشد كه آن را امضاء كرده اند و دال براين بدهي مي باشد.نوع دوم از وام گيري بي وثيقه بانك، حد اعتباري است كه توافقي بين يك بانك تجاري و يك شركت مي باشد به موجب آن بانك توافق مي كند در صورتي كه سرمايه اش در دسترس و موجود باشد طبق تقاضا به اندازة مبلغ قرار دادي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه از آن استفاده نمايد. معمولاَ يك حد اعتباري را براي مدت يك سال برقرار كرده اند و ميزان بهره را به عنوان سود اوليه به اضافه مقدار درصد ثابت بيان نموده اند. بانكها تمايل دارند حد اعتباري رابسط و گسترش دهند تا به بازرسي مجدد آبرو و اعتبار مشتري كه هر بار وام كوچكي را درخواست مي كند، نيازي نباشد.

نوع سوم، توافق مدور ؛متغير   اعتباري است، كه در معنا حد اعتباري تضميني مي باشد يعني، بانك تضمين مي كند كه شركت مي تواند تا حد معيني بدون توجه به درجه فشردگي ؛ كم حجمي   پول وام بگيرد. اگر قرار داد ؛ توافق،  متغيير اعتباري را براي بيشتر از يكسال چنانكه عمومي و همگاني باشد، مقرركنند، آن يك منبع متوسط از تامين مالي را نسبت به منبع كوتاه مدت ارائه مي كند.

مشخصات تامين مالي كوتاه مدت بانك

اغلب شماري از مشخصات را در توافق ها براي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه بانك مشخص كرده اند. اين بخش برخي از اين مشخصات را در بر دارد.

حد اكثر مقدار وام گيري

 بانكهاي تجاري به دقت بر حد اعتباري نظارت مي كنند و حد اكثر ميزان معوق وام را مجاز كرده اند . در اصطلاح ممكن است بيشتر از اين حداكثر مقدار را در يكسري از وام گيريها قرض بگيرند به شرطي كه بدهي هاي معوق از اين حداكثر مقداري كه بانك آن را منظور ميكند،تجاوز نكند .

تسويه حساب سالانه

وامهاي كوتاه مدت بانك را معمولا  قرار داده اند تا به شركت به هنگام مواجه با نيازهاي گردشي يا فصلي كمك كنند . شركت بايد براي نيازهاي طولاني مدتش ،منابع تامين مالي متوسط يا طولاني مدت را به منظور كاهش احتمال خطر مشكلات واريز حساب ؛ تسويه حساب    بسط وگسترش دهد.

قواعد محدود سازنده

معمولا” حد اعتباري يا وام بانكي كوتاه مدت قيدوشرطها يا محدوديتهاي معيني را به عنوان بخشي از قرارداد در بر مي گيرد مثالي را به كار خواهيم برد در مورد محدود سازي صلاحيت شركتي كه فعاليتها يا ساختارش را بدون تصويب بانك تغيير مي دهد براي مثال قرارداد وامي ممكن است به بانك اين حق را بدهد كه هر گونه تغييرات قابل توجه اي در تركيب سود مندي شركت را رد كند در صورتي كه چنين تغيراتي ممكن است صلاحيت شركت را براي پرداخت بدهي هاي كوتاه مدتش سست وضعيف سازد. محدوديت دوم مي تواند به صورت محدوديتهاي مالي واقع شود.بانكي ممكن است اين حق را داشته باشد كه وام گيري هاي اضافي شركت از ساير منابع را رد كند.

موازنه غرامت

 اين موازنه قيد وشرطي براي حفظ بهرة مقرر معمولاً 5 تا 20 درصد ،از ميزان وام معوق در يك حساب جاري در بانك وام دهنده ،مي باشد. اين عمل وام گيرنده را وادار مي كند تا مشتري بانك باشد وهمچنين بهاء واقعي وام را براي مشتري افزايش مي دهد.

رسيد پرداخت شخصي

رسيدپرداخت شخصي زماني بوجود مي آيد كه وامي را با بهره در زمان وموعد پرداخت معين اغلب ظرف مدت 30 تا 90 روز برگردانند.يك رسيد سندي رسمي مي باشد كه وام گيرنده به عنوان مدرك وجودبدهي امضاء كرده است .در صورتي كه وام را يك بانك ايجاد كرده باشد.حق الزحمه وتوان غرامتي را ممكن است درخواست كند..حق الزحمه ،هزينه اي براي تصويب وام مي باشد معمولاً اين هزينه را زماني مي پردازند كه وام را پذيرفته اند واز نصف  ؛ يك دوم  ، تا كل درصد ميزان وام را در بر گرفته اند.

منبع

حیدری،الهام(1392)، تأثیر ابزارهای تأمین مالی بر ارزش شرکت­های پذیرفته شده در بورس، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0