منابع استرس شغلی

در خصوص عوامل موثر بر استرس شغلی می توان گفت که استرسورهای سازمانی ، فردی، محیط کار و فیزیولوژیکی از مهم‏ترین‏ پیش‏بینی‏کننده‏های استرس و تحلیل قوای روانی کارکنان‏ به شمارمی‏آید.  همانطور که اشاره شد دربعضی از مواقع کار متاثر از استرسورهای سازمانی همانند عدم تشویقهای مالی ،  عدم رشد شغلی، سیاستهای اجرایی ، تغییر سازمانی، رفتار مدیریت است و گاهی متاثر از استرسورهای محیط کار می باشد، همانند: شرایط کاری، خشونت در محیط کار، عدم حمایت اجتماعی، عدم امنیت کاری، همکار، تغییر و تطابق زیاد و یا استرسورهای فردی از قبیل: عدم شفافیت نقش و شرح وظایف، عدم رضایت شغلی، عدم رضایت از نقش، تبعیض، بوروکراسی و بار کار زیاد . این متغیرها از مهم‏ترین‏ پیش‏بینی‏کننده‏های استرس و تحلیل قوای روانی کارکنان‏ به شمارمی‏آید .

بدیهی است که شرایط بدکار، نه تنها بازده بلکه رضایت، نارضایتی و میزان استرس را تحت تاثیر قرار می دهد. امروزه ثابت شده است که شرایط محیط کار از جمله میزان روشنایی، تکنولوژی، سروصدا، موسیقی، ساعات کار، استراحت، تعطیلی هفتگی، شرایط آب و هوایی، رنگ و طراحی و دکوراسیون محل کار، همه بر عملکرد فرد اثر دارند.و در انتها استرسورهای فیزیولوژیکی نیز یکی از مهمترین پیش‏بینی‏کننده‏های استرس شغلی کارکنان‏ به شمارمی‏آید که عبارتند از: تغییر ساعت کار ، سروصدا، نور ، کامپیوتر و خستگی چشم ، سندرم تونل کارپال ، وضعیتهای بدن در حین کار ، درجه حرارت، تهویه هوا، گرد و غبار ، جنسیت.

طراحی محیط کار نیز یکی از مهم ترین پیش‏بینی‏کننده‏های استرس شغلی کارکنان به شمار می رود.بطوریکه می توان گفت، مشکلات بهره وری ،استرس و رضایت مندی شغلی و ایمنی با طراحی محیط کار در صنایع ارتباط مستقیم دارد. محیط کار مطلوب محیطی است که نه تنها از نظر بهداشتی آسیب رسان  نباشد، بلکه موجب ارتقاء سطح بهداشت و سلامتی کارکنان چه از نظر فیزیکی چه از نظر روانی گردد. طراحی محیط کار مطلوب از طریق بهبود بهره وری و کاهش غیبت از کار، سود اقتصادی سرشاری را به دنبال خواهد داشت. برای طراحی محیط کار مطلوب و مناسب، ابتدا طراح باید به ابعاد فیزیکی افراد یا کارکنان توجه و سعی کند که در طراحی خود حداقل 90 در صد از آنان را در محدوده طراحی قرار دهد.

در این رابطه، اصلی وجود دارد:در مورد حد دسترسی و اعمال نیرو، افراد کوچک تر یا ضعیف ترمورد توجه قرار می گیرند و برای درهای ورود و خروج، فضاهای خالی مورد نیاز و… افراد بزرگ تر هستند که در طراحی مد نظر قرار می گیرند. تغییر طراحی و در نظر گرفتن دستورالعملهای ارگونومی در مرحله ای که طرح هنوز روی کاغذ است بسیار ساده تر از زمانی است که محیط کار ساخته شده و به بهره برداری رسیده است. محیط کار باید برای کار واقعی طراحی شود و شرایط ارگونومیک بهینه با توجه به ساختار تجهیزات تعیین گردد به گونه ای که محیط کار به سادگی برای هر فرد مطلوب وقابل تنظیم باشد. یکی از اهداف عمده در طراحی محیط کار جلب پذیرش استفاده کننده است. بیلی سه عامل مهم وابسته به استفاده کننده را که بر روی ساختار و شکل محیط تاثیر دارد به ترتیب زیر تبیین می کند:

  • حوزه دسترسی و فضای خالی اضافی.
  • موقعیت استفاده کننده با توجه به محل نشانگر ،در یک کارخانه، دفتر اداری، ازمایشگاه و ……و یا میدان دید، در یک وسیله نقلیه.
  • وضعیت بدنی کارگر:ایستاده، نشسته  و وسیله حمایت از وزن بدن :صندلی، کرسی.

اگر محیط کار به نحو مطلوبی سازماندهی شده و اسایش و راحتی کارگر را فراهم اورده باشد می تواند موجب برانگیختن وی جهت انجام هر چه بهتر وظیفه گردد. عواملی که محیط کار صنعتی را تحت تاثیر قرار میدهند عبارت اند از: انسان،ماشین الات، شغل و فضای کار و همچنین عواملی وجود دارد که طراحی محیط کار را تحت تاثیر قرار می دهند و شامل عوامل اجتماعی، روانی، فیزیکی، فیزیولوژیکی، سازمانی،تکنولوژیک و ارگونومیک می شوند. این عوامل همواره بایستی در طراحی محیط کار مورد توجه قرار گیرند.

نشانه ها و علایم استرس شغلی

بیر و نیمون در سال 1978،  سه دسته از نشانه های استرس شغلی را نام برده اند که عبارتند از:

  • نشانه های روانی که آن دسته از شکلهای عاطفی وشناختی هستند که بر اثر ناراحتی های ناشی از استرس بروز می کنند. از جمله نارضایتی از شغل، افسردگی، اضطراب، احساس ناکافی و انزوا و بیزاری.
  • نشانه های جسمی، که مشکلتر قابل تشخیص اند زیرا در حالی که شرایط کاری معینی با بیماریها و ناراحتی های جسمانی معینی همراه هستند اما دشوار می توان فهمید که این ناخوشی ها تا چه اندازه معلول مشخص و چه اندازه نتیجه دیگر جنبه های زندگی شخص هستند. مثلا سردرد کارگر ممکن است نتیجه استرس باشد یا مشکل خانوادگی باعث این استرس شده باشد. ولی عمده ترین بیماریهای جسمی مرتبط با استرس بیماریهای قلبی- عروقی هستند که در تحقیقات تایید شده اند.
  • نشانه های رفتاری که خود به دو دسته تقسیم می شوند :
  1. نشانه هایی که می توان گفت به طور مستقیم متوجه خود فرد شاغل هستند از جمله خودداری از کار کردن، مصرف الکل و دارو و پرخوری یا بی اشتهایی
  2.  نشانه هایی که پیشامدش نسبت به تشکیلات و سازمان و غیره هستند مانند غیبت از کار، رها کردن شغل، افزایش حادثه و فقدان بهره وری.

اما علاوه بر این نشانه ها مطالعات موسسه ی ملی ایمنی و بهداشت شغلی  نشان می دهد که علایم و نشانه های زیر آثار هشدار دهنده اولیه استرس در محیط کار هستند:سر درد، اختلال در خواب ، مشکل تمرکز اعصاب، بد خلقی یا خشم کوتاه مدت، تهوع، عدم رضایت شغلی، روحیه پایین، اضطراب، درد ها و ناراحتی های ماهیچه ای، سوئ مصرف الکل و دارو، افسردگی و خشونت خانوادگی.همچنین بر اساس نظر کوپر استرس با عوامل مرتبط با کار مانند رضایت شغلی و گرایش به ترک شغل، عملکرد ضعیف، حوادث، رفتارهای خطرناک در محل کار و غیبت کاری ارتباط دارد.

 شیوه های مقابله با استرس:

مقابله عبارت است از تلاش­های رفتاری و شناختی فرد جهت غلبه، کاهش و یا تحمیل خواست­های درونی یا بیرونی که به دلیل تقابل استرس برانگیز به وجود آمده است.از سوی دیگر می­توان گفت، مقابله به معنای تلاش­هایی است که برای تغییر و اصلاح یک مشکل صورت می­گیرد. لازاروس دو راهبرد اصلی برای مقابله با موقعیت­های استرس­زا را توصیف کرده است. این راهبردها عبارتند از:

  • مقابله متمرکز بر مسئله (مسئله مدار)
  • مقابله متمرکز بر هیجان (هیجان مدار)

به نظر لازاروس، در مقابله مسئله مدار، فرد تلاش­هایی را برای ایجاد تغییر در  منبع فشار به انجام می­رساند. افرادی که مقابله مسئله مدار را انتخاب می­کنند، راهبردهایی را ترجیح می­دهند که به تغییر محیط بیانجامد. در این راهبرد طرح­هایی برای ایجاد تغییر تنظیم شده و فرد آنها را برای حصول نتیجه­ پیگیری می­نماید. این در حالی است که افرادی که مقابله هیجان مدار را انتخاب می­کنند، اهدافی را ترجیح می­دهندکه احساسات ناخوشایند خود را تغییر داده و در اختیار بگیرند. مقابله مسأله مدار برای حوادثی که ما بر آنها کنترل داریم، مناسب است و مقابله هیجان مدار برای شرایطی که در آن امکان هیچ کنترلی به موقعیت و فشار در اختیار نیست مناسب است.

شیوه­های مقابله­ای هیجان مدار می­توانند ؛ مهارتی  باشند که این شیوه­ها برای تغییر هیجان حاصل از استرس به کار می­روند، مانند انجام یک فعالیت، صحبت کردن با دوستان و یا میانجی­گری کردن. این شیوه­ها می­توانند «غیرمهارتی، نیز باشند مانند مصرف مواد مخدر، پرخوری و یا زیاده­روی در مصرف الکل، این شیوه دوم در ابتدا و به ظاهر موجب احساس خوب در فرد می­شود. اما در نهایت تأثیری معکوس بر مقابله با استرس به جای می­گذارد.

از طرف دیگر، فولکمن تأکید می­کند که هدف از این مداخله­ها، همانا افزایش ارزیابی­ها و مداخله­های مؤثر فرد در رابطه با عوامل استرس­زا است.عده­ای معتقدند که استرس نتیجه نابسندگی شیوه­های مقابله­ای برای کنار آمدن با حوادث و چالش­های زندگی است.  از طرف دیگر مقابله به شکل­های مختلفی صورت می­گیرد، مقابله تنها تغییر دادن واکنش به استرس نیست، بلکه همچنین می­تواند شاخص تغییر دادن موقعیت استرس­زا باشد. به طور مثال ممکن است کارمندی نتواند احتیاجات محیط کار خود را تغییر دهد ولی می­تواند شغل و محیط کار خود را تغییر دهد.

شیوه­ها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد استرس­زا به کار می­برد نقش اساسی در سلامت جسمانی و روانی او ایفا می­کند. فرآیندهای ارزیابی و مقابله، تلاش­های شناختی و رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی می­باشد.از طرفی، کارور و همکاران  طی مطالعه­ای نشان دادند که ارتباط معناداری بین نوع شیوه­های مقابله با استرس و خصوصیات روانشناختی، خاص یا اختلال روانی وجود دارد.مواجه با رویداد استرس­زا ممکن است دستیابی به اهداف مهم را با مانع روبرو کند و این خود نیز ممکن است به روی مفهوم شخصی از رویداد استرس­زا و انتخاب شیوه مقابله، تأثیر گذارد.

مطالعات تجربی نشان داده­اند رویدادهایی بیشتر موجب اختلال در دستیابی به اهداف می­شوند که تهدید برانگیزتر برآورد می­شوند.همچنین این مطالعه نشان داد که اختلال در اهداف به دلیل نشخوارهای فکری و فاجعه انگاری در رابطه با رویداد استرس­زا فراخوانده می­شود.

منبع

حمزوی،ملیحه(1391)، ارتباط بین اصول ارگونومی و استرس در شرکت گاز،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0