مفهوم کیفیت افشا

در حوزه اقتصاد موضوع تخصیص بهینه منابع همواره مورد توجه نظریه پردازان بوده است. عموم نظریه پردازان بر این باورند که حداقل به دو دلیل همراه کردن پس انداز‌ها با فرصت‌های سرمایه گذاری با مشکلاتی مواجه می‌باشد، نخست به جهت مشکل اطلاعاتی، پس انداز کنندگان در خصوص ارزش واقعی فرصت‌های سرمایه گذاری تردید دارند. دوم متعاقب مشارکت مالکان سرمایه در یک فعالیت اقتصادی، کار آفرینان انگیزه کافی برای سوء استفاده از منابع را داشته لذا “مشکل نمایندگی” بوجود می‌آید. با عنایت به مشکلات فوق شفافیت اطلاعاتی از طریق گزارشگری و افشا اجباری و داوطلبانه می‌تواند شرایط عملکرد بازار سرمایه و اداره اثر بخش بنگاههای اقتصادی را فراهم آورد. گزارشگری و افشای اطلاعات مالی برای عملکرد مطلوب بازار سرمایه ضروری تلقی می‌شود. افشا ارائه مجموعه ای از اطلاعات شامل صورت‌های مالی و یادداشت‌های توضیحی، بحث و تجزیه و تحلیل مدیریت، گزارش حسابرس و بازرس قانونی و سایر الزامات مقرر توسط مراجع قانونی و نظارتی نظیر سازمان بورس اوراق بهادار تهران را در بر می‌گیرد. مضافا بسیاری از شرکت‌ها علاوه بر افشای اجباری اقدام به افشای داوطلبانه اطلاعاتی نظیر پیش بینی مدیریت، ارائه تفسیر تحلیلگران مالی، استفاده از تارنمای شرکت می‌نمایند. همچنین واسطه‌های اطلاعاتی نظیر موسسات اعتبار سنجی، کارشناسان صنعت و جراید مالی، اطلاعاتی پیرامون شرکت منتشر می‌کنند. تقاضا برای گزارشگری مالی و افشا عمدتا به سبب عدم تقارن اطلاعاتی و رابطه کارگزاری بین مالکان و مدیریت بوجود می‌آید. قانون گذاران، تدوین کنندگان استاندارد، حسابرسان و سایر نهاد‌ها و واسطه‌های مالی بازار سرمایه شرایط افزایش اعتبار افشاهای صورت گرفته توسط مدیریت را فراهم می‌آورند.

 نقش شفافیت در گزارشگری مالی

بر اساس چارچوب مفهومی گزارشگری مالی، اطلاعات مالی باید با دوجنبه مربوط بودن و اتکاپذیری را داشته باشد. اماکیفیت اطلاعات در خصوص شفافیت، بیشتر از دیدگاه افشای اطلاعات مناسب و به موقع است. افشا به مفهوم انتشار اطلاعات است. اما عکس العمل حسابداران نسبت به افشا چندان که باید جالب نیست. امروزه افشای اطلاعات تنها محدود به اطلاعات مالی در چارچوب گزارشگری مالی نیست، بلکه شرکت‌ها معمولا دسته ای از اطلاعات غیر مالی را نیز با هدف اثر گذاری بر تصمیمات استفاده کنندگان افشا می‌کنند.شفافیت یکی از عوامل اثر گذار بر جذابیت شرکت برای سرمایه گذاران و به عنوان یکی از عناصر در چارچوب نظام‌های راهبری شرکت‌ها است. میزان شفافیت بسته به توان و تمایل مدیریت برای تصحیح هرگونه تمایز‌های آگاهی دهنده برای مشارکت کنندگان بازار است. در درازمدت، بازارهای سرمایه تنها از طریق استقرار یک محیط اطلاعاتی شفاف پیشرفت خواهند کرد.

در این محیط شفافیت اطلاعات مالی نقشی اقتصادی دارد، به واقع شرکت هایی که در تحقق استانداردهای شفافیت ناتوانند، ریسک زیادی دارند که اعتبار مدیران آنها را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در این حالت این شرکت‌ها با کاهش اعتماد سرمایه گذاران و سهامداران مواجه خواهند شد که منجر به زیان بازار سرمایه و کاهش جایگاه اعتباری شرکت و کاهش نقد شوندگی در بازار خواهد شد. از طرف دیگر مدهانی معتقد است که مزایای با اهمیتی در افشای داوطلبانه برای ایجاد یک سیستم شفاف وجود دارد. افشای داوطلبانه اطلاعات وگزارشگری مالی شفاف در درازمدت به شرکت‌ها کمک می‌کند تا مزایای رقابتی ایجاد کنند.

بوشمان و همکاران یک طرح ارزیابی برای شفافیت شرکتی ایجاد کردند که در قیاس با شاخص‌های شفافیت مورد استفاده در سایر بررسی‌ها جامعتر بود. آنان شفافیت را در سه طبقه اندازه گیری کردند. 1) اندازه گیری کیفیت گزارشگری شرکت شامل حجم، اصول ارزیابی، به موقع بودن و قابل اعتبار افشای شرکت‌ها (کیفیت حسابرسی). 2) اندازه گیری حجم بدست آوردن اطلاعات خصوصی شامل تحلیل و رواج جدول‌های ترکیبی سرمایه گذاری و فعالیت‌های تجاری داخلی. 3) اندازه گیری کیفیت اطلاعات شامل مالکیت خصوصی و عمومی رسانه‌ها (با هدف اطلاع رسانی و حضور در اذهان عمومی).

مبانی نظری کیفیت افشا

اصطلاح افشا در گسترده ترین مفهوم خود به معنای ارائه اطلاعات است. حسابداران از این عبارت به صورت محدودتری استفاده می‌کنند و منظور آنها انتشار اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارش‌های مالی (معمولا در قالب گزارش‌های سالانه) است. در برخی موارد، این مفهوم باز هم محدود تر و به معنی ارائه اطلاعاتی است که در متن صورت‌های مالی منظور نشده است.اصطلاحات “کیفیت” افشای اطلاعات حسابداری و “شفافیت” یک سیستم افشا، بصورت مشترک و قابل جایگزین استفاده می‌شود و ارائه تعریف دقیق از” شفافیت” و “کیفیت” که بر آن اجماع وجود داشته باشد، مشکل است. در این راستا تاکنون از سازه‌های متعددی، از قبیل: مناسب بودن، جامعیت، آگاهی دهندگی، و به موقع بودن، به عنوان نماینده کیفیت افشا استفاده می‌شود.

افشا در حسابداری واژه فراگیر است و تقریبا تمامی فرایند گزارشگری مالی را در بر می‌گیرد. یکی از اصول اولیه حسابداری، اصل افشای کلیه واقعیت‌های با اهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیت‌های واحد تجاری است. اصل مزبور ایجاب می‌کند که صورت‌های مالی به گونه ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ هدف‌های گزارشگری اولا، به موقع مربوط و قابل اعتماد و ثانیا قابل مقایسه و قابل فهم باشد. یعنی بتواند استفاده کنندگان صورت‌های مالی را در اتخاذ تصمیمات اگاهانه کمک کند.

افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری مطرح است و بر اساس این اصل، باید کلیه اطلاعات مربوط به این فعالیت‌های شرکت به نحو مناسب و به موقع در اختیار گروه‌های استفاده کنندگان قرار گیرد. در واقع هدف اصلی از افشا عبارت است از: کمک به استفاده کنندگان در تصمیم گیری‌های مربوط به سرمایه گذاری، تفسیر وضعیت مالی شرکت‌ها، ارزیابی عملکرد مدیریت، پیش بینی جریانهای نقدآتی. افشا باید از طریق گزارش‌های قانونی شامل صورت‌های مالی اساسی که حاوی تمام اطلاعات با اهمیت، مربوط و به موقع باشد و این اطلاعات به گونه ای قابل فهم و حتی الامکان کامل ارائه گردد، تا امکان اتخاذ تصمیم‌های آگاهانه را برای استفاده کنندگاه فراهم سازد .

هندریکسن و ون بردا در تعریف افشا آورده اند: افشا در حالت کلی به معنای انعکاس اطلاعات است. اما حسابداران از این واژه معنای محدودتری را در نظر می‌گیرند و آن را به معنای انعکاس اطلاعات مالی واحد تجاری در قالب گزارش‌های مالی می‌دانند، که معمولا به صورت سالیانه ارائه می‌شود.بلکویی افشا را در برگیرنده اطلاعاتی می‌داند که برای سرمایه گذار معمولی مفید واقع شود و موجب گمراهی خواننده نگردد. به صورتی آشکارتر اصل افشا بدین معنا است که هیچ اطلاعات مهم مورد توجه و علاقه سرمایه گذار معمولی نباید حذف و پنهان شود.

ولک و همکاران افشا را در برگیرنده اطلاعات مالی مربوط، اعم از اطلاعات داخل و خارج از صورت‌های مالی می‌دانند .بال و همکاران شفافیت را به عنوان ترکیبی از ویژگی‌های به موقع بودن و محافظه کاری، تفسیر می‌کنند. به موقع بودن به حدودی که رویدادهای اقتصادی دوره جاری در صورت‌های مالی گنجانده می‌شود و محافظه کاری به سرعت بیشتری که اخبار بد اقتصادی نسبت به اخبار خوب در گزارش‌های مالی منعکس شود، دلالت دارد.

بارت و شیپر ادعا می‌کنند که شفافیت گزارشگری مالی، حدودی است که گزارش‌های مالی، امور اقتصادی اساسی، یک واحد تجاری را به گونه ای که به آسانی برای استفاده کنندکان از آن گزارش‌ها قابل فهم است آشکار می‌کند. از دیدگاه حسابداری، امور اقتصادی اساسی یک واحد تجاری، شامل منابع واحد تجاری (دارایی‌ها)، ادعا‌ها نسبت به آن منابع (بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام) تغییرات در منابع، ادعا‌ها و جریانهای نقدی (که به ترتیب در صورت وضعیت مالی، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد منعکس می‌شود)، ریسک‌های شرکت و چگونگی مدیریت آن است.

پانال و شیپر نیز صورت‌های مالی را با کیفیت تلقی می‌کنند، اگر سه ویژگی شفافیت و افشای کامل و قابلیت مقایسه را دارا باشند. صورت‌های مالی شفاف صورت‌هایی هستند که رویدادها و مبادلات، قضاوت‌ها و برآوردهای اساسی صورت‌های مالی و کاربردهای آنها را نشان دهد. شفافیت استفاده کنندگان را قادر می‌سازد تا نتایج و کاربرد‌های تصمیمات، قضاوت‌ها و برآوردهای تهیه کنندگان صورت‌های مالی را مشاهده ودرک کنند. افشای کامل بر فراهم کردن تمام اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری و در نتیجه حصول اطمینان مبنی بر اینکه سرمایه گذاران گمراه نمی شوند، دلالت دارد. در نهایت قابلیت مقایسه به این معناست که مبادلات و رویدادهای مشابه به گونه ای یکسان، حسابداری و گزارش شوند.

تحقیق‌های تجربی، تمایز دقیق و مشخصی بین کمیت و کیفیت افشا قائل نمی شود. عموما فرض می‌شود که کمیت اطلاعات افشا شده، شاخصی در تعیین کیفیت آن به شمار می‌رود. در نتیجه از سنجه‌های کمیت افشا برای سنجش کیفیت افشا استفاده می‌شود.ژانگ بین کمیت و کیفیت افشا تمایز قائل می‌شود و معتقد است که کمیت بر دقت و صحت افشا دلالت دارد و از طریق افزایش در اجماع و صحت انتظارات سرمایه گذاران در مورد افشا اندازه گیری می‌شود. وی از پیش‌بینی‌های تحلیلگران به عنوان نماینده انتظارات سرمایه گذاران، استفاده می‌کند.

بتی و همکاران نیز پیشنهاد می‌کند که کیفیت افشا نه تنها با کمیت، بلکه به چگونگی گسترش دامنه آن در بین موضوع‌های مختلف نیز بستگی دارد(در این زمینه از موضوع‌های اصلی و فرعی گزارش جنکینز استفاده می‌شود). آن‌ها مدعی هستند که افشا با کیفیت بالا، دارای ویژگی‌های گستردگی و متوازن بودن در بین موضوع‌های اصلی و فرعی چارچوب مورد نظر است. در کنار این دو بعد را از سه ویژگی مهم دیگرارزیابی افشا استفاده می‌شود: بعد زمانی (مربوط به اطلاعات گذشته در مقابل آینده ) بعد مالی (اطلاعات مالی در مقابل غیر مالی) و نوع بعد اندازه گیری (اطلاعات کمی در مقابل کیفی). با وجود این اغلب تحقیقگران فرض می‌کنند که کمیت و کیفیت افشا به طور مستقیم وابسته اند.

اندازه گیری کیفیت افشای شرکتی

کیفیت افشای شرکتی متغیر مستقل تحقیق حاضر محسوب می‌شود. در این تحقیق از امتیاز‌های سالیانه کیفیت افشای شرکتی استفاده می‌شود، برای شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه گردید. امتیاز‌های کیفیت افشای شرکت‌های پذیرفته شده برای دوره‌های 3، 6، 9، 12 ماهه محاسبه و توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر می‌شود. این امتیاز‌ها ارزیابی بورس درباره میزان آگاهی بخشی افشای شرکتی را منعکس می‌نماید. امتیاز‌های مذکور، براساس میانگین وزنی معیار‌های به موقع بودن و قابلیت اتکای اطلاعات افشا شده محاسبه می‌گردد. اطلاعات ارزیابی شده بر اساس مقررات افشای اطلاعات در بورس، ازجمله صورت‌های مالی سالیانه، صورت‌های مالی میان دوره‌ای 3، 6 (حسابرسی شده) و 9 ماهه پیش بینی سود هر سهم در مقاطع زمانی 3 ،6 ، 9، 12 می‌باشد. تاخیر در ارسال اطلاعات بورس در مقایسه با مهلت‌های زمانی مقرر و تفاوت در سود‌های محقق شده نسبت به پیش بینی‌ها برای محاسبه به موقع بودن و قابلیت اتکای افشا استفاده گردیده است. برای محاسبه امتیاز کل افشای شرکتی، معیار‌های به موقع بودن و قابلیت اتکا با وزن‌های دو سوم و یک سوم استفاده می‌شوند .

محدودیت‌های افشای اطلاعات و افزایش شفافیت

با وجود همه استدلال هایی که در ارتباط با پذیرش شفافیت وجود دارد، شرکت‌ها تمایلی به افشای داوطلبانه همه اطلاعات مربوط به خود را ندارند. ویش وانات و کافمن دلایل آن را هزینه‌های مرتبط با جمع آوری، پردازش و افشای اطلاعات، وجود منافع مرتبط با افشا نکردن و وجود پدیده عوامل خارجی بر شمرده اند که در باره آنها توضیحاتی به اختصار داده خواهد شد.جمع آوری و طبقه بندی و افشای اطلاعات نیازمند تلاش، زمان و منابع مالی است طبیعی است که شرکت‌ها بسته به میزان در دست داشتن این سه عامل تا جایی اطلاعات را افشا می‌کنند که هزینه‌ها با منافع افشا برابر شود. از سوی دیگر چون اندازه گیری دقیق و عینی این هزینه‌ها و منافع مشکل است اغلب شرکت‌ها در جهت افشای کمتر از حد کامل حرکت می‌کنند .در صورتی که تاثیر گذاری و تاثیر پذیری متقابل راهبردی بین شرکت‌ها وجود داشته باشد، افشای اطلاعات بیشتر سبب از دست رفتن مزیت‌های رقابتی می‌شود و سود آوری شرکت‌ها کاهش می‌یابد. در چنین شرایطی قوانین سختگیرانه مرتبط با افشا در جهت افزایش شفافیت مطلوب نیست و شرکت‌ها به دنبال راههایی برای افشا نکردن یا افشای کمتر خواهند بود.

پدیده عوامل خارجی زمانی ایجاد می‌شود که از اطلاعات افشا شده یک شرکت برای ارزشگذاری شرکت دیگری استفاده شود، طوری که باعث همبسته شدن ارزش این شرکت‌ها به یکدیگر گردد. اثر این پدیده فاصله گرفتن ارزش اجتماعی و خصوصی اطلاعات می‌شود.در صورت آگاهی شرکت‌ها از این امر انگیزه ای برای افشا و بنابر این شفاف سازی کمتر از حد کامل بوجود می‌آید. با فرض وجود چنین دلایلی، شرکت‌ها انگیزه کافی برای افشا نکردن و افشای کمتر از حد مطلوب متقاضیان دارند و در نتیجه ساز وکار بازار آزاد نمی تواند حد بهینه افشای اطلاعات را تعیین کند و بازار به سمت کاهش شفافیت سوق می‌یابد. بنابراین نقش نهاد‌های قانونگذار در الزامی کردن افشای اطلاعات و افزایش شفافیت اطلاعات ارائه شده برجسته می‌شود. با اینکه قوانین و مقررات لزوما منجر به بهینه شدن میزان شفافیت در بازار نمی شود، ولی با توجه به محدودیت‌های پیش گفته و اینکه اطلاعات حسابداری ماهیت کالای عمومی دارند نیاز به نهادهای قانونگذار برای الزامی کردن تهیه و انتشار اطلاعات، منطقی به نظر می‌رسد، علاوه بر این چون اطلاعات کامل حتی در بهترین شرایط بازار هم به ندرت تولید می‌شود، نیاز به الزامات قانونی وجود دارد.به اعتقاد ویش وانات و کافمن  حداقل از سه راه می‌توان به شفافیت رسید :

  • بهبود ساز وکارهای (مقرراتی و قانونی) مرتبط با افشای بیشتر و بهبود رویه‌های حسابداری به نحوی که کیفیت و قابلیت اتکای اطلاعات را تقویت نماید.
  • طراحی و ساز وکارهای ایمنی برای محدود کردن خطر اخلاقی از طریق افشای بیشتر.
  • ایجاد نهادهای قانونگذار و سیاستگذار برای پرداختن به مشکلات اجتناب ناپذیر اطلاعاتی در بازار‌های مالی.

اطلاعات با اهیت

اهمیت یک کیفیت آستانه ای است. اهمیت به جای اینکه یک خصوصیت کیفی اصلی لازم برای اطلاعات باشد یک نقطه انقطاع است و باید قبل از سایر خصوصیات کیفی اطلاعات مورد توجه قرار بگیرد، اگر اطلاعات با اهمیت نباشد، نیاز بررسی بیشتر آن نیست. اطلاعاتی با اهمیت است که بتواند بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان تاثیر گذارد که بر مبنای صورت‌های مالی اتخاذ می‌شود. حذف یا ارائه نادرست اطلاعات به میزان و ماهیت قلم مورد بحث، براساس قضاوتی است که در شرایط مربوط اعمال می‌شود .

خصوصیات کیفی اطلاعات مالی : خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق می‌شود که موجب می‌گردد اطلاعات ارائه شده در صورت‌های مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی ،عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود.

خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات : این خصوصیات شامل مربوط بودن و قابل اتکا بودن است. هرگاه اطلاعات مالی مربوط و قابل اتکا نباشد، مفید نخواهد بود. اطلاعاتی مربوط است که بر تصمیم گیری استفاده کنندگان از جمله انتخاب خاصه و ارزش تایید کنندگی و پیش بینی کنندگی تاثیر بگذارد. خصوصیات کیفی مرتبط با محتوای اطلاعات از جمله کامل بودن، احتیاط، بی طرفی، بیان صادقانه و رجحان محتوا بر شکل است.

محدودیت‌های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات : به ندرت اطلاعاتی را می‌توان تهیه کرد که کاملا مربوط، قابل اتکا، قابل مقایسه و قابل فهم باشد. یکی از محدودیت‌ها این است که اغلب نوعی موازنه یا مصالحه بین خصوصیت‌های کیفی ضرورت دارد. به طور مثال اطلاعاتی که قابل اتکاتر است اغلب از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است و به عکس عموما هدف، دستیابی به نوعی توازن بین انواع خصوصیات به منظور پاسخگویی به اهداف صورت‌های مالی است. اهمیت خصوصیت‌های کیفی در موارد مختلف امری قضاوتی است.

منفعت و هزینه : توازن بین منفعت و هزینه به جای اینکه خصوصیت کیفی باشد محدودیتی مهم است. منفعت حاصل از اطلاعات باید بیش از هزینه تهیه و ارائه آن باشد. معهذا ارزیابی منفعت و هزینه اساسا فرایندی قضاوتی است و مضافا هزینه‌ها بر عهده استفاده کنندگانی قرار نمی گیرد که از منافع اطلاعات بهره نمی‌برند.

نمونه دیگری از تضاد بالقوه بین خصوصیات کیفی، تضاد بین بی طرفی و احتیاط است که هر دوی آنها از خصوصیات مربوط و قابلیت اتکا محسوب می‌شود. بی طرفی عبارت از عاری بودن از تمایلات جانبدارانه است، بنابراین، اعمال احتیاط بیش از حد معمول، منجر به بیان کمتر از واقع دارایی‌ها و بیان بیشتر از واقع بدهی‌ها و هزینه‌ها می‌شود.

افشای داوطلبانه

افشای داوطلبانه، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که بوسیله نهادهای قانونگذار تدوین شده است. افشای اطلاعاتی فرایند تهیه اطلاعات از شرکت گزارشگر به بازار‌های مالی است، شرکت‌هایی که بطور داوطلبانه اطلاعاتی را افشا می‌کنند که بوسیله مراجع قانونگذار اجباری برای آنها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش می‌کنند و از این رو بواسطه افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت می‌برند .

افشای اطلاعات اختیاری: از دیدگاه تئوری نمایندگی، افشای بیشتر اطلاعات به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و ایجاد تعادل بین منافع مدیران و سرمایه گذاران انجام می‌شود. همچنین شرکت‌ها خواهان این هستند که ارزش خود را از طریق افزایش افشای اطلاعات، بیشتر کنند .کارایی بازار سرمایه به جریان اطلاعات بین واحد اقتصادی و سهامداران بستگی زیادی دارد، شفافیت و افشای اطلاعات در سطح بالا به مفهوم افزایش قابلیت داد و ستد سهام، تصویری روشن تر از واحد اقتصادی و کاهش هزینه‌های سرمایه ای را سبب می‌گردد.

شرکت هایی که صرفا اطلاعات را در حداقل ممکن افشا می‌کنند نمی توانند تاثیر مثبتی در جهت بهبود تصویر خود بجا گذارند.  با این حال افشای اطلاعات توسط شرکت‌ها مقوله ای است که بیشتر تحت تاثیر چارچوب‌های قانونی قرار دارد .به عقیده برون لی و همکاران مراجع قانونگذاری به جای پرداختن به روش‌های خاص حسابداری جهت اندازه گیری مبادلات تجاری، باید توجه اصلی خود را به افشای کامل و منصفانه اطلاعات معطوف نمایند.محققان معتقدند عوامل زیر به دلایلی متکی بر مفاهیم و تئوری‌های بازار سرمایه، بر تصمیمات مربوط به افشای داوطلبانه اطلاعات توسط مدیریت تاثیر می‌گذارند:فرضیه رقابت برای به دست گرفتن شرکت، فرضیه پاداش برای سهام، فرضیه هزینه دعاوی حقوقی که تفسیر موارد 1 و 2 به شرح ذیل می‌باشد.

  • فرضیه رقابت برای به دست گرفتن شرکت:

بر اساس این فرضیه مالکان و اعتبار دهندگان، مدیریت را در قبال سود و قیمت سهام مسئول و پاسخگو می‌دانند. وایزبیچ معتقد است گردش و تغییر هیات مدیره با عملکرد ضعیف قیمت سهام مرتبط است. همچنین عملکرد ضعیف قیمت سهام احتمال تصاحب خصمانه و متعاقبا تغییر هیات مدیره را افزایش خواهد داد. بر اساس تئوری افشای داوطلبانه، احتمال از دست دادن شغل به جهت عملکرد ضعیف در سود آوری و قیمت سهام سبب می‌شود که مدیریت با افشای داوطلبانه اطلاعات ضمن توجیه عملکرد ضعیف مانع از سقوط سهام شرکت شود. یکی از نقایص این استدلال عدم لحاظ ملاحظات چند دوره ای می‌باشد یعنی اگر مدیران انتظار داشته باشند که افشای گسترده آنان موجب پاسخگوتر شدنشان برای دوره‌های آتی شود، در این صورت افشا داوطلبانه صورت نخواهند داد.

  • فرضیه پاداش برای سهام:

مدیران بر اساس طیف متنوعی از طرح‌های پاداش مبتنی بر سهام مورد قدر دانی قرار می‌گیرند. این طرح‌های جبران خدمات، مدیران را به چند دلیل تشویق به افشای داوطلبانه اطلاعات می‌نمایند. اول، مدیران برای معامله سهام شان، انگیزه کافی برای اطلاعات خصوصی دارند تا از این طریق موانع ایجاد شده بوسیله سفته بازان رفع و نقدشوندگی سهام افزایش پیدا کند. دوم به طرح‌های پاداش مبتنی بر سهام برای کارکنان جدید مربوط می‌شود. در این حالت مدیر هنگام با منافع سهامداران از طریق افشای داوطلبانه اطلاعات هزینه‌های عقد قرارداد را کاهش می‌دهد.

هدف افشای اطلاعات مالی: غالبا از سه هدف برای افشا در گزارشگری مالی نام برده می‌شود: ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی، ارزیابی در مورد نحوه بهره برداری از منابع و پیش بینی روند سود آوری برای سال‌های آتی.

حجم اطلاعات: در رابطه با میزان اطلاعاتی که باید افشا شود، حسابرسان از واژه هایی نظیر کافی، مناسب و کامل استفاده می‌کنند. با وجود برخی اختلاف نظر ها، این توافق عمومی وجود دارد که گزارش‌های مالی باید بطور کامل ارائه شود. اما در عین حال نباید حاوی اطلاعاتی بیش از حد کم اهمیت باشد. بطور کلی می‌توان گفت اگر حذف اطلاعات معینی باعث شود که گزارش‌های مالی گمرا کننده باشد، افشای آن اطلاعات ضروری است به هر حال قضاوت در این مورد به شناخت مدل‌های تصمیم گیری سرمایه گذاران بستگی دارد.تجربه و تحقیق ها نشان داده که در کشور‌های مختلف واحد‌های تجاری غالبا بدون فشار‌های قانونی یا الزامات حرفه ای تمایلی به افزایش میزان افشای اطلاعات مالی ندارند. به همین دلیل در بسیاری از کشور ها، نهادهای نظارتی بر معاملات بورس اوراق بهادار با اعمال مقررات خاص شرکت‌ها را ملزم به بهبود کیفیت و افزایش کمیت در افشای اطلاعات مالی نموده اند.

مخاطبان افشای اطلاعات : بحث در مورد مخاطبان افشای اطلاعات مالی، یعنی اینکه اطلاعات مالی برای چه اشخاصی باید افشا شود، به طور سنتی برای آن سوال به این ترتیب پاسخ داده شده است که گزارش‌های مالی اساسا برای سرمایه گذاران واعتباردهندگان تهیه و ارائه می‌شود.نظر هیات تدوین استاندارد‌های حسابداری مالی ایران این است که:«هدف کلی گزارشگری مالی فراهم آوردن اطلاعاتی است که آثار مالی معاملات، عملیات رویدادهای مالی موثر بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد انتفاعی را بیان و از این طریق سرمایه گذاران، اعطا کنندگان تسهیلات مالی و سایر استفاده کنندگان برون سازمانی را در قضاوت و تصمیم گیری نسبت به امور واحد انتفاعی یاری دهد».

افشای داوطلبانه در مقایسه با افشای اجباری اطلاعات مالی

بسیاری از صاحب نظران حسابداری بر این باورند که شرکت‌ها داوطلبانه تمامی اطلاعاتی را افشا می‌کنند که برای عملکرد بهینه بازار سرمایه ضرورت دارد. به نظر این گروه افشا نکردن برخی از این اطلاعات، به این دلیل است که برای سرمایه گذاران نامربوط محسوب یا از منابع دیگر دریافت می‌شود. بنا بر ادعای برخی دیگر از تحقیقگران حسابداری، شواهد نشان می‌دهد که شرکت‌های سهامی در صورت عدم الزام از طرف حرفه یا نهادهای دولتی یا قانونی، تمایلی به افشای اطلاعات اضافی ندارند. برخی از دلایل این عدم تمایل به شرح زیر است :

  1. افشای اطلاعات اضافی به نفع رقبای تجاری و به زیان سهامداران است. اما نظر به اینکه این رقبا می‌توانند اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع دیگر تحصیل کنند، درستی این مطلب مورد تردید است.
  2. با افشای کامل اطلاعات اتحادیه‌های کارگری در مذاکره مربوط به دستمزد، امتیاز بیشتری خواهند داشت. اما افشای کامل می‌تواند در عین حال جو مذاکرات مربوط به دستمزد را بهبود بخشد.
  3. نظر به اینکه اغلب سرمایه گذاران نمی توانند خط مشی‌ها و روش‌های حسابداری را درک کنند، افشای کامل می‌تواند موجب گمراهی آنان شود. اما با توجه به وجود تحلیلگران و مشاوران مالی و احاطه آنان بر روش‌های حسابداری نمی توان این نظر را قبول کرد.
  4. نظر دیگری که تا حدودی قابل قبول به نظر می‌رسد این است که منابع دیگری برای تامین اطلاعات وجود دارد که اطلاعات را با هزینه کمتری از ارائه آن از طریق صورت‌های مالی واحد‌های انتفاعی تامین می‌کند.

 اهمیت و نقش افشای اطلاعات در بورس اوراق بهادار تهران

وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه، یکی از ارکان اساسی پاسخگویی و تصمیم گیری‌های اقتصادی آگاهانه و از ابزارهای توسعه و رشد اقتصادی در بخش خصوصی و عمومی است. صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان، دولت و دیگر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری درد زمینه خرید و فروش، نگهداری سهام، اعطای وام، ارزیابی مدیران و دیگر تصمیم‌های اقتصادی مهم به اطلاعات مالی معتبر، مربوط و قابل فهم نیاز دارند. سرمایه گذاران زمانی در واحد اقتصادی سرمایه گذاری میکنند که اولا درباره آن اطلاعات کافی (شامل اطلاعات مالی) داشته باشند و ثانیا به این اطلاعات اطمینان داشته باشند. اعتبار دهندگان نیز بدون اطلاع از وضعیت مالی و عملکرد واحد نمی توانند منابع مالی خود را در اختیار آن قرار دهند. دولت هم در تصمیم گیری‌های مالی مختلف در سطح اقتصاد خرد و کلان به اطلاعات مالی نیاز دارد. همه این تصمیم‌ها، سرنوشت اداره منابع کمیاب اقتصادی کشور را رقم می‌زند. بنابراین در صورتی که تصمیم‌ها، آگاهانه و مبتنی بر اطلاعات شفاف و قابل مقایسه نباشد، منابع اقتصادی تلف و اقتصاد کشور آسیب می‌بیند .

منبع

 گودرزی، فاطمه(1393)، رابطه کیفیت افشا و عدم تقارن اطلاعاتی، پايان نامه كارشناسي ارشد، حسابداري، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0