مفهوم پردازی و اندازه گیری سلامت سازمانی

مفهوم پردازی مایلز، چارچوبی اکتشافی برای تفکر در مورد سلامت سازمانی محسوب می شود ولی ابزارهایی که با استفاده از ابعاد دهگانه ی سلامت سازمانی ساخته شده از لحاظ تعریف عملی مفاهیم، سوال برانگیز بود یا از لحاظ خصایص روان سنجی مشکل داشت. بدین جهت هوی و همکارانش با استفاده از تحلیل های نظری پارسونز و همکاران و اتزیونی و یافته های بروک اور در مورد اثربخشی سازمان چهارچوب جدیدی را برای سلامت سازمانی پدید آوردند. دیویس در توصیف سازمان سالم بیان می دارد: دست یافتن به یک فضای سازمانی سالم کاری بلند مدت است و مدیران باید روش سرمایه گذاری در فضای سازمانی را در پیش گیرند، بدین معنی که آنان فضای سازمانی را کاملا سازمانی به شمار آوردند.

دیویس در ادامه ی توصیف های خود عناصر لازم برای فضای سازمان را به شرح زیر ابراز می دارد: کیفیت رهبری، اندازه ی اعتماد، ارتباطات بالا به پایین و پایین به بالا، احساس داشتن کاری سودمند مسئولیت، پاداش های عادلانه، فشارهای منطقی در کار، فرصت پیشرفت، نظارت ها، ساختار و دیوان سالاری به اندازه ی معقول، درگیری کارکنان، مشارکت.

عوامل روانی- اجتماعی و سلامت سازمانی

امروزه عوامل روانی- اجتماعی از عوامل عمده در ایجاد بیماریها، پیشگیری از بیماریها و تامین سلامت شناخته شده اند. جو سازمانی سالم و مناسب یکی از عوامل موثر در کاهش فشار روانی افراد در سازمان است. از آنجا که بر اساس تحقیقات انجام شده فشار روانی تحت تاثیر عملکرد قرار می گیرد، ایجاد جوی مناسب و سالم می تواند به کاهش فشار روانی کمک کند یکی از راهبردهای سازمانی که برای کاهش فشار روانی مطرح شده است. ایجاد جو سازمانی حمایتگر است. امروزه اکثر سازمانهای بزرگ به داشتن ساختمانهای رسمی بسیار دیوان سالارانه در ایجاد جو انعطاف پذیر و غیرشخصی تمایل دارند.

این امر می تواند به فشار شغلی قابل ملاحظه دار منجر گردد. هدف استراتژی (راهبرد) مقابله می تواند عدم تمرکز با ایجاد پویایی سازمانی، همراه با تصمیم گیری مشورتی و جریان اطلاعات به صورت صعودی باشد. از لحاظ نظری، این تغییرات ساختی و فرآیندی می تواند جو حمایت کننده تری برای کارکنان فراهم سازد و فشارهای شغلی را کاهش داده یا از بروز آن جلوگیری کند. کم توجهی به مسائل روانی- اجتماعی ممکن است ناشی از کم اطلاعی باشد طی چند دهه ی گذشته فعالیت های پژوهشی در بسیاری از کشورها اطلاعات وسیعی درباره ی همبستگی بین عوامل شغلی و سلامت به دست داده است.

برنامه ریزی برای سلامت سازمانی

به منظور اجرای برنامه ی ارتقای سطح سلامت، همچون هر فعالیت اقتصادی دیگر، باید از قبل به طور صحیح برنامه ریزی کرد. برنامه ریزی برای برنامه ی ارتقای سطح سلامت فرآیندی است که شامل سه مرحله ی زیر است:

  • تعیین اهداف
  • توسعه ی طرح برنامه
  • تنظیم طرح برنامه (از جمله تعیین بودجه).

در ایالات متحده ی آمریکا سازمانهایی وجود دارد که در زمینه ی عرضه ی خدمات در مورد ارتقای سطح سلامت، فعالیت می کنند. شرکت مدیریت جانسون- جانسون، یکی از این سازمان ها است. صرف نظر از ارائه ی خدمات در رابطه با ارتقای سطح سلامت، برنامه ی شرکت جانسون و جانسون اقدام به برگزاری دوره های زندگی سالم در زمینه ی ورزش، رژیم غذایی، کنترل کلسترول خون، کنترل استرس و بسیاری دیگر از فعالیت های مربوط به سلامت می نماید .

ارزیابی سلامت سازمانی

هر موجود انسانی، یا سیستم انسانی مانند یک سازمان دارای سه وضعیت مختلف در یک محیط است. در یک انتها پریشانی یا ناخوشی، در میانه وضعیت عادی و در انتهای دیگر سلامت قرار دارد.

وضعیت ناخوشی یا پریشانی: عبارت است از مجموع شرایط فردی و محیطی و تنشی که منجر می شود افراد در یک سازمان عملکردی کمتر از حد انتظارات و پتانسیل خود و نیز متوسط صنعت مزبور داشته باشند.

وضعیت عادی: شرایطی است که در آن عملکرد فردی و سازمانی در سطوح مورد انتظار، در مقایسه با حد متوسط صنعت قرار دارد.

سلامت: آن وضعیتی در افراد و سازمان متبوع آنها است که امکان می دهد عملکردی بالاتر از حد معمول انتظار و یا حتی بالاتر از همه رقبای خود داشته باشند. در اینجا سازمان به بهترین در طبقه خود، و موجودیتی مولد، چابک و انعطاف پذیر تبدیل می گردد. اگر انگیزه بخشی مداوم در یک سیستم سالم صورت نگیرد، این سیستم سالم تدریجا به وضعیت عادی وارد شده و در صورت تداوم این فقدان وارد وضعیت ناخوشی می گردد .

منابع ناخوشی در سازمان ها

بیشتر مطالعاتی که درباره سلامت سازمانی انجام شده اند، بیانگر این مطلب بوده اند که دو منبع وابسته ایجاد سلامت سازمانی و کامیابی در محل کار وجود دارد. مهمترین منبع سلامت سازمانی عبارت از سبک رهبری و رفتار مدیران مستقیم افراد است.منبع دوم عبارت است از سرمشق های سازمانی که باعث ایجاد خلاقیت و همکاری می گردند و نیز ابتکاراتی که باعث انجام کارها به شیوه ای مافوق عادی می گردند. مطالعات انجام شده توسط شرکت Entec و فیدبک های حاصل از اربابان رجوع این شرکت فعال در زمینه ارزیابی سلامت سازمانی نشان می دهد که نوع رفتار رهبری سازمان که ارتقا دهنده سلامت سازمانی است عبارت است از:

  • ارائه بینش و تعیین جهت، همراه با اعطای آزادی به اشخاص در جهت نوآوری و ابتکارات فردی
  • روشن کردن دقیق انتظارات و نیازمندی ها
  • درک و تمجید مکرر از کار خوب و اخذ بازخوردهای مناسب در مورد عملکرد
  • برطرف کردن اختلافات بطور منصفانه و مناسب
  • تشویق توسعه و یادگیری
  • حمایت از همه افراد، اعتماد و احترام همگانی

همین مطالعه نشان می دهد که سرمشق های سازمانی که مکان جذابی برای کار ایجاد می کنند، عبارتند از:

  • داشتن اهداف روشن و تجلیل تمام موفقیت ها
  • تشویق مشارکت در تصمیم گیری
  • داشتن ارزشهای مشترک که در تمام سازمان مورد تمرین قرار گیرند.
  • تدارک مواد، ابزارها و تجهیزات مناسب برای انجام کار
  • تشویق ارتباطات و انتقال دانش
  • پاداشهای روشن و منصفانه

مهمترین عوامل در ایجاد و حفظ سلامت سازمانی

مطالعات نشان می دهند که موثرترین رفتارهای مدیریتی که منجر به ایجاد محل کاری سالم و خلاق می شوند، عبارتند از توانایی و تمایل مدیران به:

  • برطرف کردن اختلافات بطور منصفانه و مناسب
  • فراهم کردن آزادی برای کارکنان در انجام کار خود، همراه با ارائه مسیرها، ابزارها و اطلاعات روشن.
  • فراهم کردن بازخوردهی جامع و مستقیم در مورد عملکرد
  • حمایت و اعتماد
  • احترام به همه افراد

همچنین غیبت از محل کار، زمانی به حداقل خود می رسد که شرایط زیر در سازمان وجود داشته باشد:

  • دانش و ادراک هدف های سازمانی
  • مشارکت در تصمیم گیری
  • فیدبک مستقیم برای کار خوب
  • نشان دادن رفتار کارکنان، با انعکاس ارزشهای سازمان
  • شواهد مبنی بر ارتباط خوب و احترام در میان کارکنان

اهمیت مقوله سلامت سازمانی

تنش در محل کار به مقوله مهمی در سازمانهای امروزی بدل گشته است. در جولای سال 2000، میزگرد کار و اقتصاد در مورد سلامت روانی نتایج مطالعه خود در مورد افسردگی در محل کار را منتشر کرد. این گزارش نشان می داد که هزینه ناخوشی های فکری و روانی در محل کار بطور افزاینده رشد می کند. متاسفانه، هزینه های پنهان زیادی نیز وجود دارند که به علت اینگونه عدم سلامت یا ناخوشی سازمانی صرف می شوند. وجود تنش کاهنده در سازمانها دارای عواقب زیر است:

  • کاهش رضایت کارکنان
  • گسیختگی کاری و اجتماعی که بواسطه عملکرد پایین افراد یا غیبت مکرر آنها رخ داده، تنش بر روی همه را افزایش می دهند.
  • افزایش اختلافات
  • کاهش نوآوری، همکاری و انگیزه بخشی
  • نرسیدن به موعدهای زمانی مقرر برای پروژه ها
  • کاهش کیفیت خدمات

منبع

 روحانی، مریم(1394)، رابطه بین هوش معنوی و سلامت سازمانی در ادارات دولتی، پايان نامه کارشناسي ارشد، مدیریت منابع  انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0