مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار-آن

اصطلاح هوش هیجانی هنوز در فرهنگ لغت نیامده است و تعریف و حدود آن هنوز کاملا مشخص نشده است افرادی که قصد تعریف این مفهوم را دارند باید تا جایی که ممکن است این مفهوم را روشن دقیق وعملیاتی تعریف کنند این رویکرد باعث می شود که مفهوم هوش هیجانی قابل لمس تر شود ودر نتیجه اندازه گیری و کاربرد آن راحت تر شود هوش هیجانی بوسیله بار-آن به این صورت تعریف شده است : یک دسته از مهارت ها استعدادها وتوانایی های غیر شناختی  که توانایی موفقیت فرد رادر مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد وهوش هیجانی مدیران یکی از عوامل مهم در تعیین موقعیت دانشجو در دانشگاه است ومستقیما پیشرفت دانشجو را تحت تاثیر قرار می دهد.

هوش هیجانی با سایر تعیین کننده­های مهم ، توانایی فرد در مقابله با اقتضاهای محیط از قبیل آمادگی های زیست پزشکی –استعداد هوش شناختی و واقعیتها و محدودیتهای محیطی در تعامل است.این رویکرد مطابق با دیدگاه تعاملی است  که به وسیله آلن بیرو، پذیرفته شد که تاکید می کند سنجش باید بطور جدی به عوامل شخصی وشرایط محیطی در پیش بینی رفتار توجه داشته باشد.برای این دیدگاه تاکید می کند و بیان می کند که این سوال از بین موقعیت کدامیک مهمتر است؟ یک سوال بی معنایی است چرا که یک رفتار همیشه یک تابع مشخص از شخص و موقعیت است .

از آن جای که رفتار هرگز در خلائ رخ نمی دهد و همیشه در متن یک موقعیت رخ می دهد این بی معنی است که درباره مشخصات رفتار فرد صحبت کنیم بدون این که موقعیتی را که رفتار در ان اتفاق افتاده را مشخص کنیم.مدل بار-آن،از هوش هیجانی چند عاملی و مربوط به استعداد برای عملکرد است تا خود عملکرد این مدل همچنین فرایند مدار است تا نتیجه مدار. ماهیت جامع این مدل مفهومی براساس گروهی از مولفه های عاملی،مهارت های هوش هیجانی و روشی که آنها تعریف می شوند قرار دارد.

بار-آن،اصطلاح هوش هیجانی را به این دلیل برای این سازه بکار برده است که هوش هیجانی مجموعه­ای از توانای­ها، مهارت ها و ظرفیتهایی است که برای سازگاری موثر با زندگی استفاده می شود. صفت هیجان به معنای تاکید بر این نکته که این نوع خاص از هوش شناختی متفاوت است به کاربرده شده است.استفاده بار-آن،از اصطلاح هوش شبیه تعریف کسلر،از هوش است در نهایت اصطلاح موفقیت که در این تعریف بار-آن از هوش هیجانی بکار رفته است به این صورت تعریف می شود نتیجه نهایی تلاشهای یک فرد برای موفق شدن وبه اتمام رساندن این اصطلاح خیلی ذهنی است وتحت تاثیر شرایط اجتماعی است به عنوان مثال موفقیت در یک مطالعه می تواند در نظر برخی از افراد بصورت گرفتن نمرات بالا، رفتن به یک مدرسه خوب، دریافت بورس تحصیلی، دریافت تقدیر نامه تحصیلی و دریافت مدرک خاص تفسیر شود.

گلمن، در هوش هیجانی پنج مولفه رامدنظر قرارمیدهد:

خودآگاهی:به معنی درک عمیق و روشن از احساسات، هیجان ها، نقاط ضعف وقوت، نیازها و سائق های خود.

خود مدیریتی:خودتنظیمی ازنظر گلمن ، به معنی توانایی تنظیم احساسات خودو به کارگیری درست هیجانات و هدایت آن ها درجهت رسیدن به اهداف است، که این توانایی متکی بر توانایی خودآگاهی است.او معتقد است که خودکنترلی قابل یادگیری است.

خودانگیزی:بسیاری از روانشناسان آن را شرط بقا می دانند. به عقیده ی آن هاانسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی دهد و برای رسیدن بهآن، خود انگیزی لازم می باشد.انگیزه همچون موتور حرکتی، انسان را به حرکت وا می دارد.

آگاهی اجتماعی:شعور اجتماعی به معنی درک جنبه های مختلف احساسات دیگران وانجام یک عمل مناسب و واکنش مطلوب برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند. این مولفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد. همدلی ریشه درخودآگاهی دارد. زیرا ما هرچه نسبت به احساس خود پذیرش بیشتری داشته باشیم، به هماناندازه در شناخت آن ها ماهرتر خواهیم بود و به راحتی می توانیم نوع احساس خود را ازدیگران تمیز دهیم.

مدیریت روابط یا مهارت اجتماعی:منظور توانایی برقراری رابطه با دیگران است. کفایت اجتماعی،تعیین کننده محبوبیت، رهبری و اثرمندی بین فردی است. گلمن،معتقد است افرادیکه تمایل دارند در ایجاد رابطه با دیگران موثر واقع شوند، باید توانایی شناسایی،تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند و بعد از طریق همدلی یک رابطه مناسببرقرار کنند؛ حتی در این میان خودانگیزی هم در میزان اداره روابط اثرگذار است.بار-آن ،مولفه های هوشی را معرفی کرده است. هوش هیجانی و مهارت های هیجانی طی زمان رشد می کنند طی زندگی تغییر می کنندومیتوان با آموزش و برنامه های اصلاحی مانند تکنیکهای آموزشی آنهارابهبود بخشیداین مولفه هاعبارت انداز:

1- قاطعیت: قاطعیت توانایی احساسات،عقاید، افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه غیر مخرب است.

قاطعیت دارای سه بعد است:

  • توانایی بیان احساسات ؛ مثل صمیمیت و احساسات.
  • توانایی بیان آشکار، عقاید،افکار خود؛مثل توانایی بیان باورهای مخالف و اتخاذ موضعی مشخص حتی اگر به لحاظ عاطفی انجام آن دشوار و باعث از دست رفتن امتیاز می شود .
  • توانایی ایستادگی برای احقاق (مثل اجازه دادن به دیگران که شما را اذیت کنند یا از شما امتیازی بگیرند).این افراد کمرو و خجالتی نیستند انها احساساتشان را اغلب بطور مستقیم و بدون پرخاشگری ابراز می کنند.

2- حرمت: حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخص اساسا خوب است، احترام به خود اصولا قبول و دوست داشتن خود آنگونه که هستیم می باشد. پذیرش خود توانایی جنبه های پذیرش مثبت، منفی،محدودیتها و قابلیت های خود است. مولفه مفهومی هوش هیجانی یا احساسات امنیت- نیروی درونی- اعتماد بنفس- خودباوری و احساس کفایت نیست بلکه با خود همراه است اعتماد به خود،عزت نفس، خودباوری و مفهوم نسبتا خوب رشد یافته هویت مرتبط است.

3- خودشکوفایی: خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندی های بالقوه خود اشاره دارد. این بعد هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است. تلاش برای شکوفا کردن بالقوه­های خود در بردارنده­انجام فعالیت های مفرح و معنی دار است و میتواند به معنی تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف دراز مدت تعبیر شود. خود شکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها، قابلیت ها و استعدادهاست و برای داشتن بهترین عملکرد و تلاش برای بهتر ساختن خود مربوط است. بنابراین خود شکوفایی به احساس و غایت از خود وابسته است.

4-استقلال: استقلال عبارت است توانایی خود هدایت گری، خود کنترلی در تفکر، عمل و عدم وابستگی عاطفی است. افراد مستقلا خود اتکا در برنامه ریزی و تصمیم­گیری­های مهم می باشد. به هر حال اینان قبل از تصمیم گیری در جستجوی نقطه نظر دیگران بر می آیند و به آنها توجه می کنند. مشورت با دیگران لزوما نشانه وابستگی نیست. بنابراین استقلال اساسا توانایی رفتار خود مختار در مقابل نیاز حفاظت و حمایت است اشخاص مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی شان پرهیز می کنند. مستقل بودن به میزان اعتماد به خود، نیروی درونی، به تمایل برآوردن انتظارات و تعهدات بدون اینکه امیر آنها شوند وابسته است.

5-همدلی:همدلی عبارت است از توانایی آگاهی، درک، قدردانی از احساسات دیگران و حساس بودن به اینکه  آنها چرا و چگونه و چه چیزی را اینگونه به این طریق احساس می کنند. همدلی شدن توانایی یا شناخت هیجانات و عواطف دیگران است. افراد همدل به دیگران توجه دارند و به نگرانی علایق آنها توجه نشان می دهند.

6- روابط بین فردی:مهارت ارتباط بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل و عنایت بخشی است که صمیمیت و تعادل محبت از ویژگیهای آن است .رضایت متقابل شامل تمایلات اجتماعی و معنادار است که بطور بالقوه رضایت بخش و لذت بخش است . از ویژگی­های ارتباط مثبت بین فردی – توانایی صمیمیت و محبت و اشتغال دوستی به شخص دیگر است. این بعد هم با ضرورت کسب روابط دوستانه با دیگران با توانایی احساس و آرامش در چنین روابطی و داشتن انتظارات مثبت از چنین روابط مثبت مرتبط است. این مهارت اجتماعی عموما نیاز به داشتن حساسیت نسبت به دیگران- تمایل – برقراری ارتباطات واحساس رضایت ازاین روابط است.

7-مسولیت پذیری:مسولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عضو سازنده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول  بودن است. حتی اگر شخصا از این رابطه سود برده نشود چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آنها به صورت پذیرش مسئولیت­های اجتماعی جلوه­گری می شود.                                                                                                                        

8-خودشکوفایی: خودشکوفایی به شناخت توانایی های بالقوه خود اشاره دارد این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است. تلاش برای شکوفا کردن بالقوه های خود در بردارنده انجام فعالیت های مفرح و معنی دار است و می تواند به معنی تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف درازمدت تعبیر شود. خودشکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها- قابلیت ها و استعدادهاست. برای داشتن بهترین عملکرد و تلاش برای بهتر ساختن خود مربوط است. بنابراین خودشکوفایی به احساس و غایت از خود وابسته است.

9-حل مسئله:حل مسئله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات و ماهیتا چند مرحله است که شامل این توانایی ها می باشد.

  • احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله موثر با آن .
  • تعریف وتدوین مشکل تاحدامکان مثلا:روش مشکل گشایی گروهی.
  • تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها ؛بررسی دلایل موافقت و مخالفت همه راه حل و انتخاب بهترین مسیر بار عمل حل مسئله باوظیفه شناسی – منظم بودن-روشمند بودن ونظامداری دردنبال کردن ورسیدن به مشکل مربوط است.

10-واقعیت سنجی: واقعیت سنجی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آنچه عینا وجود دارد می باشد. سنجش میزان انطباق بین آنچه که فرد تجربه کرده و آنچه واقعا وجود دارد شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تائید- توجیه و اثبات احساسات- ادراکات و اندیشه هاست. یکی از جنبه های این عامل میزانی از شواهد واضح ادراکی در تلاش برای ارزیابی و سازگاری با موقعیت هاست.آن شامل توانایی تمرکزودقت در بررسی راههای سازگاری باموقعیت پیشامد است.

11- انعطاف پذیری:انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف و افکارورفتاربا موقعیت هاوشرایط دائماً درحال تغییراست،

این بعد از هوش هیجانی به توانایی کلی فرد در سازگاری با شرایط  نا آشنا – غیر قابل پیش بینی و پویا بر می گردد.

12-تحمل فشار:  تحمل فشار عبارت است از توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیت های فشارزا بدون توقف از طریق سازگاری فعال مثبت در برابر فشار. این توانایی به معنی پشت سر گذاشتن موقعیت های مشکل ساز بدون از پا در آمدن است .این توانایی مبتنی است بر:

  • قابلیت انتخاب روشهایی برای سازگاری با فشاریعنی؛ چاره جووموثر بودن وتوانایی یافتن روش­های مناسب وآگاه از نحوه انجام آنهاست.
  • بطور کلی تمایل خوش بینانه به تجارب جدید و تمایل به داشتن توانایی غلبه بر مشکل موجود،یعنی باور داشتن توانایی در برخورد و مقابله با این موقعیت ها.
  • این احساس که می تواند موقعیت فشار را کنترل کند یا بر آن تاثیر بگذارد،یعنی حفظ آرامش داشتن کنترل.

13- کنترل تکانه:کنترل تکانه یعنی توانایی مقاومت یا به تاخیر انداختن تکانه سائق با وسوسه انجام عملی است. این توانایی شامل پذیرش تکانه­های پرخاشگرانه و خود دار بودن و کنترل خشم – پائین بودن تحمل ناکامی، ناتوانایی در کنترل مشکلات و رفتارهای تند و غیر قابل پیش بینی تجلی می کند.

14-شادکامی:شادکامی توانایی راضی بودن از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است. این توانایی شامل ارضای توانایی های خود، خوشنودی کلی و توانایی لذت بردن از زندگی است. افراد شادمان اغلب احساس خوب و راحتی چه در محیط کار و چه در اوقات فراغت دارند. شادکامی با احساس کلی شادی و نشاط مرتبط است. شادکامی پیامد جانبی یا شاخص مهم درجه کلی هوش هیجانی و عملکرد هیجانی فرد است.

15- خوشبختی:خوشبختی توانایی نگاه کردن به طرف روشن زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی در رویاروی با بداقبالی است. خوشبختی نشان دهنده­ی امید به زندگی و رویکرد مثبت به زندگی روزمره است. خوشبختی برعکس بدبینی است که یکی از نشانه های رایج افسردگی می باشد.

منبع

مطهری،هدایت(1392)، رابطه هوش هیجانی مدیران با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0