مفهوم نوآوری
نوآوري داراي اهمیت بسیاري براي شرکت ها و سازمان ها است زیرا می تواند مزیت رقابتی پایدار را براي آنها فراهم کند بسیاري از سازمان ها در محیط خود با مشکلات زیادي از نظر رقابتی مواجه هستند و این مشکلات به علت سرعت بالاي تغییرات در محیط، به خصوص تغییرات تکنولوژیکی می باشد. در همین راستا مدیران و کارکنان باید از قدرت خلاقیت و نوآوري در جهت تطبیق و هماهنگ شدن با تغییرات سریع، خطوط تولید، شیوه هاي مدیریتی و فرآیندهاي تولید و غیره استفاده کنند.
در ادبیات نوآوري تعاریف مختلفی از آن غیره ارائه شده است. بیتز و خاساونه، نوآوري را اینگونه تعریف کرده اند که نوآوري یعنی پذیرش و کاربرد روش ها و دانش جدید، شامل توانایی یک سازمان براي پذیرش یا خلق عقیده هاي جدید و کاربرد این عقاید در توسعه و اصلاح محصولات، خدمات، رویه ها و فرآیندهاي کاري جدید می باشد، همچنین نوآوري به عنوان یک منبع غیر قابل لمس که غیرقابل تقلید نیز می باشد. در تعریفی دیگر نوآوري عبارت است از «هر نوع تفکر، رفتار یا چیزي که به طور کیفی نسبت به اشکال « موجود، جدید است و تازگی دارد».
باورهایی چون طرح انتظارات شگفت انگیز، عدم دل بستگی و شکستن انحصار خلق استراتژی ها و ایده های خالاقانه، فضا و بستر مناسبی برای نوآوری افراد فراهم می سازد. با این حال ایمان صرف به چنین باورهایی نوآور شدن را تضمین نمی کند. ایجاد هوشیارانه سیستم هایی برای یادگیری سازمانی افزایش توان شناخت و تجزیه و تحلیل و نیز افزایش توان ایده پردازی درون چنین فضایی، برای نوآور نمودن سازمان ضروری به نظر می رسد. نوآوری نتیجه درک روشن از نیازها و خواسته های آشکار و پنهان مشتری می باشد. سازمانهای نوآور، به طور دایم در جستجوی فرصت های جدیدی جهت جلب رضایت مشتریان موافق نمودن آن ها می باشند. مشتری مهم ترین منبع الهام بخش نوآوری سازمانی است. خلق ایده های نوآورانه، از طریق یادگیری از مشتری، نقطه آغازین نوآوری سازمانی و خلق استراتژی رقابتی جهت تغییر الگوهای کسب و کار می باشد. نزدیکی بیشتر به مشتری موجب شناسایی ابعاد ارزش آفرین آن می گردد. چنین امری خواسته ها و شکایات مشتریان را به شرکت منتقل می نماید و موجب یادگیری شرکت از مشتری می شود. نتایج حاصل از این یادگیری را میتوان در تکنیک تقویت و گسترش وظیفه کیفی و نیز مهندسی همزمان به کار گرفت، فرآیندهایی که بیشترین ارزش را میآفرینند شناسایی کرد و فعالیتهای نوآورانه را بر آن ها متمرکز نمود.
نوآوري را می توان به شش دسته تقسیم کرد:
- آنچه براي دنیا جدید است
- محصولات جدید براي موسسه
- اضافه نمودن به خطوط فعلی محصول
- بهبود یا اصلاح خطوط فعلی محصول
- کاهش هزینه محصولات فعلی
موضع یابی محصولات فعلی . “آنچه براي دنیا جدید است” در زمره نوآوري هاي بنیادي دسته بندي شده در حالی که سایر دسته ها، نوآوري تدریجی (گام به گام) محسوب می شوند. هدف ما از نوآوري عبارت است از : جستجو و کشف، آزمایش و توسعه فنآوري هاي جدید، محصولات / خدمات جدید، هزینه هاي تولید جدید وساختارهاي سازمانی جدید. به عبارتی نوآوري، پیاده سازي ایده هاي نو و جدید است. فرآیند نوآوري وابستگی شدیدي به دانش دارد، به خصوص دانش نهان. خلق دانش یک نیاز اصلی براي نوآوري و رقابت است. مدیریت دانش کارآمد یکی ازعوامل موفقیت در موقعیتهاي بحرانی است. یکی از منافعی که سازمان از مدیریت دانش می تواند کسب کند، افزایش خلاقیت و نوآوري در محصولات و خدمات است که در واقع منجر به تولید افکار خلاق و نوآوري می گردد .
یکی از روش های فهم نوآوری توجه به دو بعد اساسی است:
بعد نخست، ماهیتی که براساس نوآوری جدید، دچار تغییر و دگرگونی می شود. که می توان به نوآوری در محصول، خدمت، فرآیند، سازمان و بازار تقسیم نمود.
بعد دوم، تقسیم بندی نوآوری براساس میزان نو بودن و تازگی یا جدید بودن نوآوری است. این میزان تازه گی می تواند از تغییر تدریجی و یا تازه گی تدریجی در یک سر طیف، تا نوآوری رادیکال یا بنیادین که تغییرات و تازگی های تخریب کننده ای را در بر دارد در سر دیگر طیف، متغیر باشد.
نوآوری، فرآیند گرفتن ایده های نو از طریق مشتریان رضایتمند است. همچنین تبدیل دانش جدید به محصول و خدمات جدید را نیز نوآوری می نامند. یکی از نتایج نوآوری ارزش آفرینی و افزایش کارایی است و بنابراین رش تجارت را رقم خواهد زد. همین جرقه ای است که سازمان ها و افراد را به حرکت رو به جلو یا بالا سوق می دهد.
شومپیتر، نوآوری را معرفی یک ترکیب جدید از عوامل تولید و حالت های مختلف یک نظام یا به عبارتی یافتن یک تابع تولید جدید می داند. عوامل این نظام، شناخت یک محصول جدید، یافتن یک فرآیند تولیدی جدید و نهایتا طراحی یک سازمان جدید می باشد.نوآوري فرآیندي است که از طریق توسعه روشهاي جدید داد و ستد وایجاد راهکارها، راهحلها، محصولات و خدمات نو، ارزش افزوده و درجه از تازگی را براي سازمان، عرضه کنندگان و مشتریانش فراهم میآورد.
منبع
سخن سنج ،ژیلا (1394)،بررسی رابطه بین سیستم مدیریت دانش مشتری با نوآوری استراتژیک مبتنی بر بازار صادرات صنعت فولاد شاهین بناب ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ،دانشگاه ارومیه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید