مفهوم سود چیست؟
ارزش یک شرکت ناشی از انتظارات بازار از عملکرد آتی آن شرکت است. سیستم حسابداری اطلاعات مورد نیاز برای برآورد این انتظارات را در اختیار افراد قرار می دهد. ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بیانگر عملکرد گذشته و سود جاری، نشان دهندهی عملکرد آینده است. این دو معیار ؛سود وارزش دفتری؛ برای ارزشگذاری شرکت توسط افراد مختلف از جمله سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی مورد استفاده قرار میگیرد. مربوط بودن ارقام مندرج در صورت های مالی تحت تاثیرآگاهی و درک بازار از این اطلاعات و همچنین قابلیت اعتماد به این اطلاعات است. رقم سود حسابداری تحت تاثیر روش های حسابداری انتخاب شده مدیریتی است که ممکن است موجب کاهش قابلیت اعتماد به این رقم شده ودر فرآیند ارزشگذاری شرکت مفید واقع نشود. مدیریت سود یکی از عواملی است که سبب شده است تا قابلیت اعتماد به صورت های مالی ومخصوصا سود گزارش شده مندرج در آن صورت ها کاهش یابد .
سودحسابداری به دو جزء نقدی وتعهدی قابل تقسیم است. جزء تعهدی نیز قابل تقسیم به اجزای دیگری خواهد بود. سودحسابداری براساس مبنای تعهدی شناسایی میگردد. معمولااستفاده ازمبنای تعهدی موجب متفاوت شدن میزان سودعملیاتی گزارش شده باخالص جریان های نقدی حاصل ازعملیات وگزارش یک سری اقلام تعهدی درصورتهای مالی می شود. باتوجه به توضیح مرکزتحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی محوراصلی حسابداری تعهدی مفاهیم ،تحقق وتطابق هزینه بادرآمد، است. به عبارت دیگر حسابداری تعهدی سودرا به عنوان مابه التفاوت درآمدهای شناسایی شده دریک دوره مالی وهزینه های تطابق یافته باآن درآمدها، اندازگیری میکند.
تحت استانداردهاي حسابداري تعهدي، درآمدهاو هزينه ها در زمان وقوع شناسايي مي گردند. حسابداري تعهدي اين اختياررا فراهم مي آورد كه صورت هاي مالي تصوير بهتري از عملكرد شركت ارائه نمايند؛ اما اقلام تعهدي نيازمند فرضيه ها و برآوردهاي معيني است. استفاده از اين اختيارات براي مديريت اقلام تعهدي در جهت دستيابي به نتايج از پيش تعيين شده گزارشگري، اصطلاحاً مديريت سود نام دارد. مديريت سود با عوامل خاصي در ارتباط است كه مي تواند كيفيت گزار شهاي مالي حسابرسي شده را كاهش دهد. براي نمونه، استقلال حسابرس، دستمزد خدمات حسابرسي و غيرحسابرسي و اهميت شركت مورد رسيدگي. اين يافته ها، نشان دهنده آن است كه گزارش ها ،صورت های مالي حسابرسي شده، لزوماً خالي از مديريت سود نخواهندبود .
در واقع حسابرس باید حسابرسی را با تردید حرفه ای ،احتمال وجود شرایطی که ممکن است موجب اشتباه و یا تحریف بااهمیت درصورتهای مالی شودبرنامه ریزی واجرا کند. برای مثال، ازحسابرس معمولا انتظار میرود شواهدی برای پشتیبانی ازمطالب مندرج درتاییدیه مدیران بیابد. نه آن که فرض کندآن ها لزوما درست است.
پایه و اساس استفاده ازسیستم حسابداری تعهدی این است که به مدیران این امکان را میدهد تا بتوانند وجوه نقد را به منظور بهتر نشان دادن عملکرد و وضعیت بنگاه اقتصادی تعدیل کنند. از اینرو، هنگامی که مدیران بااستفاده ازاقلام تعهدی دست به مدیریت سود میزنند، رقم سودحسابداری نمی تواندشاخص قابل اتکایی برای ارزیابی عملکردشرکت به حساب آید.
مقایسه سود در حسابداری نقدی وتعهدی
درآمدهای فروش یک دوره الزاما مساوی دریافتهای نقدی درآن دوره نیست. وهمین طور، هزینه های یک دوره نیز ممکن است باپرداختهای نقدی آن دوره مساوی نباشد. یک روش اندازگیری سود، مبتنی بر ؛حسابداری نقدی است. دراین روش، فروش ها تا زمان دریافت نقدی آن ثبت نمی گردد. به همین نحو، اقلام بهای تمام شده وهزینه ها نیز در دوره ای ازفروش کسرمی شود که عملا پرداخت می گردد. بنابراین هیچ کدام ازمفاهیم تحقق ، یا تطابق هزینه با درآمد دراین روش کاربرد ندارد .
بعبارت دیگر تنها ،حسابداری تعهدی که مبتنی برمفاهیم اساسی” تحقق درآمد” و” تطابق هزینه با درآمد” است درچارچوب ،اصول پذیرفته شده حسابداری قراردارد. هیات تدوین استانداردهاي حسابداري مالی می گوید:اطلاعات سود بنگاه اقتصادي براساس حسابداري تعهدي ،نسبت به اطلاعات محدود شده به دریافت ها و پرداخت هاي نقدي عموماً شاخص بهتري از توانایی جاري و مداوم آنها در ایجاد جریان نقد فراهم میکند .
منبع
احمدزاده ،معصومه(1393)، ارتباط بین بدهی های کوتاه مدت ومدیریت سودمبتنی براقلام تعهدی درشرکتها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی ،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید