مبانی نظری گروه درمانی

لازم است هر آموزشگر گروهی نخست چهارچوب نظری هر یک از رویکردهای مشاوره­ای یا درمانی را که از آن پیروی می­کند، مشخص نماید، تعریف، مفاهیم، اصول و کارکرد آنها را بخوبی بشناسد، بتواند به آنها عمل کند و در مرحله­ی بعد آنها را در مورد کار با گروه اجرا نماید.

دیدگاه­های شناخته شده در زمینه گروه درمانی از دیدگاه نوابی نژاد ، به اختصار عبارتند از:

دیدگاه مک دوکال

مک دوگال ، معتقد است گروه می­تواند دو نوع باشد: سازمان یافته و سازمان نیافته. در گروه سازمان نیافته افراد هیجان زده، ناسازگار و ناهمگونند، در حالیکه همین افراد در گروه سازمان یافته با یک رهبری صحیح می­توانند همگون، سازگار و بسیار مؤثر و مفید باشند.

دیدگاه فروید

فروید ، در گروه بر نقش مؤثر رهبر تأکید دارد. عوامل درون گروهی مانند درمان طولانی مدت یا کوتاه مدت، گروه همگن یا ناهمگن را مطرح و واژه همانند سازی را به منزله­ی یکی از پدیده­های اصلی در گروه وارد می­سازد و از مفاهیم مهم دیگری چون همدلی، تقلید و ارتباط نام برد.

دیدگاه مورنو

مورنو، کار خود را با مفهوم ایفای نقش شروع می­کند که شامل نمایش، تخلیه روانی و خلاقیت است. مورنو مبتکر رویکرد سایکودراما است که در آن اعضا درقالب ایفای نقش به تخلیه روانی خویش می­پردازند.

دیدگاه اسلاوسون

اسلاوسون، بر قدرت و استقلال فردی در گروه تأکید می­ورزد و معتقد است هر فرد در گروه موجود مستقلی است که با حفظ فردیت و هویت خود با استفاده از پویاییهای گروهی به تغییر و اصلاح رفتار نایل می­شود.

دیدگاه لوین

لوین ، معتقد است کشمکش در گروه اجتناب ناپذیر است و فرد می­کوشد در گروه فضایی برای خویش بدست آورد و با توجه به نیازهای خود برای به دست آوردن چنین محدوده­ای با تعارض و کشمکش مواجه می­شود. در صورتی که گروه کمتر فعال باشد و از اتحاد و همبستگی لازم برخوردار نباشد، تنش در افراد افزایش می­یابد. لوین همچنین معتقد است نقش رهبری در گروه مهم است؛ زیرا اوست که ارتباطها را کنترل می­کند و وحدت و یکپارچگی گروه را انسجام می­بخشد.

هر تحلیلی از جریان و فرآیند گروهی با گذشت زمان در معرض تغییرات بنیادی قرار خواهد گرفت، با این حال بحث و تحلیل از این جهت که روشنگر موقعیت کنونی کار گروهی و امید به بهبود و پیشرفت آن است، ضرورت دارد. هر نویسنده یا صاحب نظری، نظریه ویژه خود را نظریه­ای معنی­دار در زمینه یادگیری می­داند. هر چند همگان بر این حقیقت که جریان و فرآیند گروهی تحت­الشعاع علاقه کمتری به مبانی روانی جریان مشاوره ابراز می­دارند تا خود جریان مشاوره گروهی. بنابراین تغییر و تفسیر نهایی و نظریه عملی موضوعی کاملاً فردی خواهد بود. جریان مشاوره گروهی احتمالاً آزادتر یا مستبدانه­تر از آنچه رهبر گروه می­خواهد انجام می­شود. رهبری که از صداقت برخوردار است، بیشتر می­تواند به اعضای گروه کمک کند.

فرد قدرت­طلب، رهبر قدرت طلب و فرد مورد اعتماد و پذیرا، رهبری پذیرا و مورد اعتماد خواهد شد. راجرز این مطلب را این گونه خلاصه می­کند که «هرگاه مشاور به گونه­ای رفتار کند مطابق طبع و ماهیت وی نیست و صرفاً تظاهر به آن کند» گروه آن را کاملاً احساس می­نماید و این بی­صداقتی مشاور به محیط گروهی آسیب می­رساند.

مؤثرترین انواع گروهها بویژه از نظر مربیان و مشاوران عبارتند از: گروههای قدرت مدار آزادمنشانه و گروه- مدار. این گروهها در واقع نمایانگر نظرهای گوناگون و امکانات تربیتی و مشاوره گروهی است. گروههای سه گانه فوق تحت عنوان “نظریه منفرد” که یک نظریه یادگیری است و شیوه­های همخوان با فرضیه­های آن نظریه بررسی می­شود. کلیه گروهها محتوای نظریه­ای داشته و هر یادگیری بیشتر جنبه درمانی درمانی دارند. برخی از گروهها به علت تأکید بر محتوای یادگیری بیشتر جنبه تربیتی و آموزشی و پاره­ای به علت تأکید بر خودشناسی و دیگرشناسی و حل تعارضها در اعضای گروه نیز جنبه درمانی دارند. در طول هر جلسه گروه می­تواند بین دو قطب تربیتی و درمانی حرکت کند و در پایان هر جلسه می­توان نقطه مورد تأکید را به خوبی دریافت .

رهنمودهاي يونسكو براي آموزش و پرورش در هزاره سوم نيز مبنايي براي مهارت‌هاي زندگي به شمار مي‌رود.

يونسكو چهار هدف اصلي براي آموزش در قرن 21 به شرح ذيل ارائه داده است.

  • آموختن براي يادگرفتن
  • آموختن براي به‌ كاربردن
  • آموختن براي زيستن
  • آموختن براي با هم زيستن

منبع

عباسی،سعید(1395)، اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند سندرم داون،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی،دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0