مفهوم رهبری خدمتگزار
رهبری خدمتگزار و تحولگرا ویژگیهای تقریبأ یکسان و مشابهی دارند. در واقع هر دوی این سبکهای رهبری ریشه در مفهوم رهبری کاریزماتیک دارند.مارتینز (2002) معتقد است سبکهای قدیمی رهبری برای عصر حاضر مفید نیست. گونهای از رهبری نیاز است که به کمک آن بین اهداف سازمان و نیازهای کارکنان تعادل ایجاد شود.رهبری خدمتگزار، توان و پتانسیل زیادی در جهت بهبود رهبری سازمان دارد. رهبر خدمتگزار، دارای انگیزه بالایی برای تمرکز بر نیازهای پیروان است و خدمت کردن به آنان را در هسته و مرکز امور خود قرار میدهد. انگیزه اولیه برای رهبری خدمتگزار تمایل خدمت بهطور مؤثر جهت رسیدن به اهداف گروهی است. رهبران بزرگ برای برآورده کردن نیازهای کارکنان همچون فردی خدمتگزار عمل میکنند. رهبران خدمتگزار باور دارند که خدمت کردن به دیگران باشکوهترین و بهترین پاداش رهبری است.
رهبر خدمتگزار تمایل ذاتی به خدمت کردن دارد. ویژگی خدمت به دیگران به این معنا نیست که رهبر خدمتگزار، کارها و وظایف پیروانش را انجام میدهد بلکه تمرکز رهبری بر این است که از این طریق شایستگیهای پیروان را جهت رسیدن به اهدافشان و خدمت به سازمان و جامعه بهبود بخشند و حس استقلال پیروان را تقویت نمایند. رهبری خدمتگزار ریشه در فراهم کردن خدمت به دیگران دارد و این خدمت از احساس طبیعی یا تمایل به خدمت سرچشمه میگیرد. از میان نظریههای جدید رهبری، به نظر میرسد رهبری خدمتگزار از جایگاه خاصی نزد طرفداران مباحث اخلاقی در رهبری و مدیریت برخوردار است. رهبری خدمتگزار که رابرت گرین لیف در سال 1977 مطرح کرد و وارد حوزه سازمانی شد، یکی از رویکردهای گروه محور و در عین حال اخلاقی در سالهای اخیر است. “بشردوستی” اولین نقطه قوت رهبری خدمتگزار است و با ارزشترین دستاورد آن ” اعتماد” است.
رهبر خدمتگزار قادر به مشاهده افقی فراتر از موانع کوتاه مدت و یا مسائل موقتی سازمان است، به باور کارکنان احترام گذاشته، ضمن خلاق و نوآور بودن با ترغیب کارکنان، آنان را نیز خلاق، خودکنترل، خود سازمان ده، و هم آفرین بار میآورد(سلیمانی و همکاران، 1390). پیتر سنگه(1994) که با معرفی سازمان یادگیرنده به شهرت دست یافت، معتقد است سازمان یادگیرنده پویا با کمک رهبران خدمتگزار ایجاد میگردند. او ادعا میکند که این شکل از رهبری، برخلاف رهبری سلسله مراتبی به صورت جمعی و مشارکتی میباشد. زیرا تنها با حمایت، پشتیبانی، بصیرت و دوستی میتوان با خطراتی که موقعیتهای یادگیری به همراه دارند مواجه گردید.
رهبران خدمتگزار به خاطر سبک رهبری خاص خودشان منحصر بفرد نیستند، بلکه به واسطه نوع نگاه به دنیای اطرافشان، از سایر رهبران متمایز میشوند. آنها میتوانند به وسیله نشان دادن صفات و ویژگیهای رهبری خدمتگزار، اثربخشی کارکنان را توسعه دهند. آنها باید در دسترس کارکنان خود باشند و به نظرات آنها گوش دهند. رفتار مدیران باید باعث تقویت جو اعتماد در سازمان گردد و مدیران میتوانند با احترام گذاشتن و نشان دادن اعتماد و توجه به کارکنان خود روحیه اعتماد را زنده نگهدارند.رهبری خدمتگزار، اعضای سازمان را به عنوان افرادی که دارای تواناییهای کمتری نسبت به مدیر خود هستند توصیف نمیکند. بلکه به کارکنان نیز ارزشهایی همانند مدیران سازمان میدهد. اعضای سازمان همگی از شأن و منزلت یکسانی برخوردار هستند و همگی به شکلی فعال در مدیریت و تصمیم گیریهای سازمانی مشارکتی فعال دارند. در راستای اثربخشی سازمانی مهم این است که همواره رهبران، پیروان و کارکنان خود را در دستیابی به ظرفیتهای بالقوه خودشان حمایت و پشتیبانی کنند و این دقیقاً همان چیزی است که رهبران خدمتگزار بهوسیله احترام نهادن به شأن افراد، ایجاد اعتماد متقابل و نفوذ در پیروانشان انجام میدهند.
مدل رهبری خدمتگزار نیز مفروضاتی مشابه با نظریه مک گریگور (نگرش y ) دارد. برای مثال این جمله گرین لیف که سازمانهای بزرگ آنطور که باید و شاید به ما خدمت نمیکنند، در واقع بیانگر این فرضیه مک گریگور است که بیشتر سازمانها نمیتوانند از همه ظرفیتهای بالقوه کارکنان خود بهره ببرند. در مدل رهبری خدمتگزار، سیستم اعتقادی رهبر، او را مجبور میکند که خود را هم طراز و برابر با زیردستان بداند. یعنی تمام اعضای سازمان از حقوق و اطلاعات برابر برخوردار بوده و نقش رهبر، تسهیل شکلگیری گروه در سازمان است. رهبری خدمتگزار یک سبک رهبری مناسب برای نقش چالشبرانگیز و جدید مدیران میباشد. رهبر خدمتگزار موقعیت مرکزی در گروه ندارد بلکه منابع برای گروه فراهم میآورد و از آن حمایت میکند بدون اینکه انتظار پاداش و قدردانی ویژه داشته باشد.
رهبری خدمتگزار، برابری انسانها را ارج نهاده و به دنبال توسعه فردی اعضای سازمان است. وظیفه رهبر خدمتگزار آن است که هوش و منش کارکنان را بپروراند و به آنان این امکان را بدهد تا قابلیتهای خویش را در حد کمال به ظهور رسانند. این شیوه رهبری با روش نظارت بر عملکرد در تضاد و تقابل است. ایجاد موقعیت ” برنده – برنده” در رهبری خدمتگزار باعث میشود افراد بعد از اتمام کار احساس کنند برنده شدهاند. تونگ میگوید:” زمانی که مسئولیت رهبران خدمتگزار به پایان میرسد، زیردستان با خود میاندیشند: ما بودیم که کار را انجام دادیم”. رهبری خدمتگزار مفهوم و تمرینی از رهبری است که رهبر، ارزشها و توسعه و مصلحت افراد را در نظر میگیرد و رهبر قدرت را بین افراد تقسیم میکند و سعی میکند که انتظار و هدف افراد سازمان را برآورده کند. اگر قرار است جامعه بهتری شکل گیرد تا شرایط رشد افراد جامعه فراهم شود، مؤثرترین و حرفهایترین راه که در عین حال نظم اجتماعی نیز حفظ شود این است که عملکرد سازمانها تا حد ممکن به وسیله نیروهای جدید و داوطلب، یعنی افراد متعهد و خدمتگزار بهبود یابد.
عوامل تشکیل دهنده رهبری خدمتگزار فضایلی هستند که از ویژگیهای اخلاقی پسندیده در یک فرد به حساب میآیند و رهبری خدمتگزار سبک فضیلت مآبانهای از رهبری است که به ایده” کار را بهدرستی در یک موقعیت خاص انجام دادن” میپردازد.رهبری باید در ابتدا نیازهای دیگران را مورد نظر قرار دهد، به همین دلیل تمرکز رهبری خدمتگزار بیشتر بر روی دیگران است تا به روی خود. بهطور مفهومی خدمت به دیگران، انگارهی جدیدی که رهبری را انسانیتر مینگرد، ارتقا میدهد.هدف اصلی و غایی رهبر خدمتگزار، خدمترسانی به افراد از راه سرمایهگذاری روی پرورش و کامیابی آنان بوده که در نهایت به انجام وظایف و تحقق اهدافشان منجر میشود.
رهبری خدمتگزار با هدف جلب، حفظ و خدمت به مشتریان، علایق و نیازهای آنان را در صدر توجه قرار داده و خود را در خدمت شبکههای کاری قرار میدهد.رهبران خدمتگزار فروتن هستند. فروتنی به این معنا است که فرد تنها به موفقیتها، مهارتها و استعدادهای خودش توجه نکند و آنها را به رخ دیگران نکشد، یا به اصطلاحی دیگر، فرد غرور کاذب نداشته باشد و در برابر دیگران خودنمایی نکند.رهبران خدمتگزار نوعدوستند، بدون داشتن هیچگونه چشمداشتی به دیگران کمک میکنند. آنان دوراندیشند، ظرفیتهای ناشناخته پیروانشان را حس میکنند و به آنان کمک میکنند تا چیزهای مشابه را در تصویر بزرگتر ببینند. رهبران خدمتگزار به طور آشکاری به تشویق و قدردانی از دیگران میپردازند. آنان امیدواری، شجاعت، عشق و دوستی را به افراد انتقال میدهند. با چنین اقدام مناسبی، عشقی غیرمشروط در محیط کار به وجود آمده و روابطی اثربخش شکل میگیرد.
در سبک رهبری خدمتگزار، به جای آنکه پیروان به رهبرانشان خدمت کنند، رهبران از طریق ایجاد دانش و مهارت در کارکنان، از بین بردن موانع و مشکلات، تشویق به خلاقیت و نوآوری و ایجاد توانمندی در کارکنان به آنها خدمت میکنند. این حقیقت ساده که رهبران بزرگ در درجه اول، خدمتگزار انی بزرگ بوده اند، کلید عظمت و بزرگی آنها به شمار میرود.
منبع
نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید