مفهوم بهداشت روانی
بهداشت روانی علمياست برای بهزیستی ، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار و … را در بر ميگیرد ، در بهداشت روانی انچه بیش از همه مورد نظر است ، احترام ، شخصیت و حیثت انسانها است. و تا هنگاميحیثیت و احترام افراد برقرار نشود ، سلامت فکر، تعادل روانی و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومينخواهد داشت . روی این اصل ، بهداشت روانی را دانش یا هنری ميدانند که به افراد کمک ميکند تا با ایجاد روشهاي صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههاي مطلوب اقدام نماید.
اصول بهداشت روانی
بهداشت روانی بر پج اصل استوار است .
- احترام به شخصیت خود و دیگران.
هر فرد سالم احساس ميکند که مردم او را ميپسندند و خود او نیز از این رفتار خشنود است. بدین معنی که فرد از نظر اخلاق و رفتار مقبول خود و دیگران است. یعنی شخصیت سالم ، این ویژگی را دارست که فرد همان رفتاری با دیگران دارد که توقع دارد با او همان رفتار شود.
- شناختن محدودیتهاي خود و دیگران
همیشه باید با واقعبتها آشنا بود و آنها را قبول کرد ،چرا که با این عمل ميتوان از حداکثر استعداد و قوای خود استفاده کرد .لازم است که هر فرد حدود استعدادهایش را بداند . با این شناخت از سعی بیهوده به منظور دستیابی به مقصودی که امکانات جسميو روانی آن را ندارد ،خود داری کرده واز استعدادها و منابع دیگر خود استفاده ميکند .
- دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
چون هیچ پدیده ای خود به خود به وجود نميآید و هر رفتاری که از هر انسانی سر ميزند ، معلول عواملی است؛ مثلا وقتی شخص ترس و وحشت از خود نشان ميدهد ،در نتیجه ی عاملی ترسناک این وحشت بر او مستولی شده است.
- رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود او است.
هر رفتاری که از ما سر ميزند از جسم و روان ما منشا ميگیرد . به بیان دیگر تن تابع روان است و هیچ عاملی به طور مستقل از سایر اعمال و خصوصیات موجود بروز نميکند.
- شناسایی محرک هایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان ميشود.
افرادمختلف به اشکال متفاوتی ،رفتار انجام ميدهند .یعنی هر رفتاری که از یک فرد سر ميزند ،ناشی از نیاز اوست که گاهی این نیاز در واقع چیزی نیست جز نوعی محرک .پس با شناخت محرکها و بطور کلی نیازها، علت رفتار هر فرد را ميتوان درک کرد.
بهداشت روانی و استرس
هنگاميکه به موقع باید در جلسه امتحان حاضر شویدو خوذ را گرفتار ترافیک شدید خیابان ميبینید ؛یا نیاز به خواب را احساس ميکنید و گرم بودن هوا ،سرو صدای افراد خانواده ،صدای بلند رادیو ،خواب و استراحت را برای شما غیر ممکن ميسازد . حالا کذام مطلب این حس درونی را در شما بوجود ميآورد ؟ این چیزی نیست جز واژه ای که روان شناسان آن را استرس نامیده اند.تمام زندگی افراد شامل یک سری تطبیقها در جهت رسیدن به نیازهای روانی ،اجتماعی و بیو لوژیکی است. حوادث و رویدادهای زندگی به خودی خود ایجاد استرس و فشار عصبی نميکنند. بلکه این نحوه نگرش ما نسبت به اتفاقات و رخدادهاست که منجر به استرس ميگردد.
بهداشت روانی و اضطراب
ریشههاي اضطراب از سرخوردگی نیازهای تامین نشده منشا ميگیرد و در فرد عدم تعادل ایجاد ميکند که با تغییر در رفتار تظاهر پیدا ميکند . ترس و تشویش ،شک و تردید،عدم قدرت اتخاذ تصمیم ،احساس بیچارگی،حساسیت و عصبانیت زیاد،از نشانههاي مختلف رفتارهای فرد مضطرب است . حالا باید چکار کنیم که اضطراب مانع موفقیت ما نشود؟ تفکر مثبت ،مشکل گشای ما خواهد بود .شما که درس خود را خوب خوانده اید و بارها تمرینها را مرور کرده اید ،حال چرا از بازگو کردن انها ترس در دل داشته باشید. شما که تواناییهای خود را بارها آموزده اید،چرا یک دفعه بدون دلیل خود را عجز و ناتوان مي یابید.مطلب دیگر این که برای کاهش اضطراب ،خود را در شرایطی مثل شرایط تنش زا قرار دهید تا این ترس کاذب از شما دور شود. مثلا اگر از جلسه امتحان و امتحان دادن ميترسید ، خود را قبل از امتحان رسميبارها در امتحانات متفرقه شرکت دهید. به عنوان مثال شرکت در کنکورهای آزمایشی قبل از شرکت در کنکور اصلی و …
الگوها و رویکردهای مهم راهنمایی و مشاوره
نظریه پردازان مختلف الگوها و رویکردهای گوناگونی را برای مداخلات مشاوره ای ابداع کرده اند. هر کدام از این رویکردها از خواستگاه فلسفی معینی پیروی ميکند و در واقع مبنای انسان شناسی نظریه پردازرا به نمایش ميگذارد. به عنوان مثال مکتبی که معتقد است ماهیت انسان به وسیله ی محیط یا نیازهاي درونی او تعیین ميشود ،با مکتبی که انسان را موجودی قادر به انتخاب و دارای آزادی ميپندارد، مشترکات اندکی خواهد داشت . البته در بسیاری از نظریهها شباهتهاي نیز وجود داردمثلا پاترسون ميگوید همه موافق این گفته هستند که انسان قابلیت تغییر کردن یا حداقل حالت تغییر پذیری را داراست . موارد مشترک دیگرنظریهها از دیدگاه وی عبارتند از :
- همه ی رویکردها متعتقدند که اختلال یا تعارض در مسائل حل نشده ، نامطلوب است و به تلاش برای تغییر یافتن نیاز دارند.
- همه ی رویکردها به تاثیر آینده ، یعنی نقش خواستها ، امیدها و انتظارات مرتبط با آینده در رفتار زمان حال اذعان دارند.
رویکرد عاطفی – مراجع محوری
کارل راجرز موسس رویکرد مراجع محوری ، دیدگاه خود را در چهار قسمت اساسی بیان نموده است:
- اعتقاد داشتن به شان و ارزش هر فرد ؛ راجرز معتقد است که تماميافراد حق دارند که افکار و عقاید خاص خود را داشته باشند و بر سرنوشت خود کنترل نمایند. همچنین تا جایی که به پایمال کردن حقوق دیگران منجر نشود ،در دنبال کردن علایق خود آزادند.
- داشتن دیدگاهی ادراکی از رفتارراجرز بوضوح تاکید دارد راه هایی که افراد به آن شیوه رفتار ميکنند و خود را با موقعیتها وفق ميدهند ،همیشه با ادراک آنها از خود و موقعیت همخوان است.
- تمایل انسان به خودشکوفایی: راجرز با تاکید بر گرایش به خود شکوفایی در انسان بر چند ایده تاکید ميکند .نخست این که گراش به خود شکوفایی اولین نیروی برانگیزاننده ی انسان است. دوم اینکه ، گرایش به خود شکوفایی، کنش چند وجهی ارگانیزم است نه یک یا چند قسمت از آن ؛افراد نیازها و انگیزهای مشخصی دارند ، اما راجرز اشاره ميکند راههای که یک فرد برای ارضای این نیازها دنبال ميکند، از عزت نفس و سایر فعالیتهاي او نه تنها نميکاهد ، که آنها را افزایش نیز ميدهد.
- اعتقاد به اینکه مردم خوب و قابل اعتماد هستند: راجرز برای تشریح خصوصیات ذاتی افراد از عباراتی مانند قابل اعتماد ، قابل اتکا، سازنده و خوب استفاده ميکند. او علی رغم این که ميداند مردم بعضی وقتها به شیوه نادرست عمل ميکنند به طوری که حالت دروغ گفتن ، تنفر داشتن و ستمگری را دارند ، اما معتقد است که این خصوصیات ناخوشایند نتیجه دفاعی است که افراد را از ماهیت واقعی و ذاتی خود دور ميسازد . این دفاع از ناهمخوانی من واقعی افراد و من آرمانی آنان ایجاد ميشود.
مفهوم روان با سلامت روان شناختی جنبه ای از مفهوم کلی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است که البته با توجه به شرایط و موقعیتهاي اجتماعی، فرهنگی، تعاریف گوناگونی از آن به عمل آمده است. سلامت روانی علاوه بر بدن سالم به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. اینکه محیط و عوامل مختلف آن گونه بر ساختار روانی انسان تأثير گذارند و با چه شیوه ای با کشمکشهاي محیطی مبارزه ميکنند موضوعی است که در رویکردهاي مختلف روان شناسی هر کدام با توجه به دیدگاه اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزش وی، سلامت روانی انسان را به شیوه ای خاص تببین کرده اند. در مورد سلامت روان تعاریف نظری فراوانی وجود دارد و یک توافق مشترک بین اندیشمندان رشتههاي مختلف در این مورد وجود ندارد مثلاً پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه ميکنند. بهنجاری یا سالم بودن بدن را نداشتن علائم بسیاری تلقی ميکنند، روان پزشکان فردی را از نظر روانی سالم ميدانند که تعادل بین رفتارها و کنترل خود در مواجهه با مشکلات اجتماعی را داشته باشد.هر فرهنگی بر اساس معیارهاي خاص خود به دنبال سلامت روانی است. در سالهاي اخیر انجمن کانادایی بهداشت روانی، این مفهوم را در سه قسمت تعریف کرده است.
- قسمت اول: نگرشهاي مربوط به خود که شامل تسلط بر هیجانهاي خودآگاهی از ضعفهاي خود و رضایت از خوشیهاي ساده ميباشد.
- قسمت دوم: نگرشهاي مربوط به دیگران که شامل علاقه به دوستیهاي طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در محیط انسانی و مادی است.
- قسمت سوم: نگرشهاي مربوط به زندگی که شامل پذیرش مسئولیت ها، انگیزه توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیمهاي شخصی و انگیزه خوب کار کردن است.
هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است و این منظور به وسیله ایجاد محیط بین فردی و اجتماعی مناسب حاصل ميگردد. اصول اساسی بهداشت روانی عبارت است از:
- احترام به شخصیت خود و دیگران.
- شناختن محدودیتها در خود و زندگی.
- دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
- رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود او است.
- شناسایی محرک هایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان ميشود
منبع
بهرامي، عباس(1394)، تأثير مشاوره تحصیلی بر انگیزش تحصیلی ، هویت فردی و بهداشت روان ، پایان نامه درجه کارشناسی ارشد، روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید