مشکلات زناشویی

 رضایت زناشویی نیز یک جنبه مهم و پیچیده از یک رابطه زناشویی است که عوامل مهمی در آن نقش دارند و میتواند به وسیله روش های مداخله ای مختلف تحت تاثیر قرار بگیرد. یکی از جنبه های حیاتی یک سیستم زناشویی، رضایتی است که همسران در رابطه خویش احساس و تجربه میکنند. آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است، نشانگر آن است که رضایت زناشویی به آسانی قابل دستیابی نیست. از طرفی مشکلات زناشویی زوجین میتواند شامل تعارضاتی از قبیل نداشتن همکاری و واکنش های هیجانی بین زن و مرد، افزایش خشونت و اعمال پرخاشگرانه نسبت به یکدیگر باشد. تحقیقات در مورد رضایت زناشویی سابقه طولانی دارد، رضایت  افراد از ازدواجشان زمینه ساز و هسته اصلی رضایت از زندگی است و به عبارتی میتوان گفت سلامت جامعه در گرو رضایت افراد از ازدواجشان است.

سازگاری زناشویی فرایندی است که در طول زندگی زناشویی  به وجود می آید زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها، شناخت و شکل گیری الگوهای ارتباطی است. رابطه را میتوان به صورت عملیاتی و تحت عنوان احساس نارضایتی حداقل یکی از زوجین از رابطه زناشویی تعریف کرد. ناتوانی در برقراری ارتباط سازنده یکی از مولفه های اساسی اختلالات و ناراحتی های روانی است. یکی از مشکلاتی که اغلب افراد و حتی زوجین مبتلا به اختلالات هیجانی و رفتاری از آن شکایت میکنند، ناتوانی در برقراری ارتباط  سازنده است. بر همین اساس آموزش مهارتهای ارتباطی و ترمیم روابط نامناسب و تغییر الگوهای ارتباطی در جلسات مشاوره یکی از مولفه های اصلی درمان زوجین محسوب میشود. معمولا حل مشکلات زناشویی، دشوارتر از مسایل فردی است. زمانی که لازم است خواسته ها، معیارها و انتظارات متعارض، با هم سازگار شوند، مسلما  برای دو نفر  ایجاد سازگاری دشوارتر است .رابطه ی زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست.

فقط در این شکل از ارتباط است که تمام ابعاد زیستی، معنوی، اجتماعی و عاطفی انسان مورد توجه قرار میگیرد. نتایج پژوهش ها نشان میدهد که بخش عمده ی زوج هایی که وارد زندگی زناشویی میشوند، از مهارت های اساسی زندگی زناشویی برخوردار نیستند و ریشه ی بسیاری از تنش ها و اختلافات و نارضایتی های زناشویی به نبود این مهارت ها بر میگردد.ریشه ی بسیاری از تنش ها، سوء  تفاهم ها و مشکلات زناشویی، ناتوانی زوج ها در برقراری ارتباط سالم و گوش دادن صادقانه به همدیگر، درگیر شدن در رفتارهای منفی و آزار دهنده ی متقابل، افتادن در دام تحریف های شناختی و افکار منفی، ناتوانی در مذاکره و گفت و گوی سازنده برای حل مسایل زناشویی و درگیر شدن در فرایند حمله و حمله ی متقابل است که موجب برانگیخته شدن خشم و پرخاشگری متقابل میشود. زوج های مشکل دار به جای بیان صریح، صادقانه و محترمانه ی احساسات، خواسته ها و نیازهای خود، یا با این خواسته ها حمله میکنند، یا آن ها را به شکل غیر مستقیم و ناسالم بیان میکنند که نه تنها به برآورده شدن این خواسته ها کمکی نمیکند، بلکه موجب تشدید تعارض نیز میشود.

علاوه بر این بررسی زندگی زوج های مشکل دار، نشان میدهد که اکثر آنان همیشه تلاش میکنند که فرد مقابل را تغییر دهند و از او کسی بسازند که دوست دارند باشد. این فرایند نقطه مقابل پذیرش است و باعث فعال شدن دفاع های همسر و در نتیجه شکست تلاش های فرد برای تغییر دادن او میشود که پیامد آن افسردگی، ناامیدی و درماندگی است .نتیجه ی طبیعی نداشتن مهارت های زندگی زناشویی افزایش تنش و تعارض و کاهش احساس رضایت زناشویی است که زمینه ساز سایر مشکلات است. پژوهش ها نشان میدهند زن و شوهرهایی که روابط رضایت بخش و حمایت کننده دارند، کمتر احتمال دارد به بیماری سخت مبتلا شوند، و در صورت  ابتلا به بیماری سریع تر بهبود می یابند.هم چنین تحقیقات متعددی از رابطه ی بین تعارضات زناشویی و مشکلات روانی حمایت میکنند. رضایت زناشویی بالا با وقوع خیانت در زندگی مشترک رابطه ی معکوس دارد. بدین معنا که زوج های دارای رضایت زناشویی کمتر احتمال دارد که درگیر روابط خارج از ازدواج شوند. علاوه بر این، مشکلات زناشویی با خطر بروز اختلالات روانی مانند افسردگی، سوء مصرف الکل و … در هر دو طرف مرتبط است.

منبع

هاشمی، زهره(1394)، اثربخشی  زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در بهبود مشکلات روانشناختی زوجین افسرده،پایان نامه دکتری روانشناسی، روانشناسی، دانشگاه تبریز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0