مفاهیم و مبانی افشاء چیست؟
مفهوم افشاء و شفافیت
افشا عبارت است از انتشار اطلاعات مهم و تأثیرگذار بر بازار، و شفافیت را می توان سادگی و سهولت تحلیل معنادار فعالیت های شرکت و بنیادهای اقتصادی آن توسط فرد خارج از شرکت تعریف کرد. شفافیت شاخص توان مدیریت در ارائه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است. مخصوصاً اطلاعات حسابرسی شده که هم به شکل گزارشات عمومی و هم از طریق انعکاس در رسانه های گروهی و سایر روش ها منتشر شده باشد. به عبارتی شفافیت منعکس کننده این مطلب است که آیا سرمایه گذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی می دهد دارند یا خیر؟
بنابراین افشا و شفافیت درهم تنیده اند سیستم های شفاف به اطلاعات معتبر و صحیح نیازمندند که به موقع و به سهولت، هم به شکل مستقیم و هم از طریق نماینده های معتبر و مشهور مانند حسابداران، حسابرسان، آژانس های رتبه بندی، تحلیلگران اوراق بهاءدار، روزنامه نگاران مالی و رسانه های گروهی در اختیار عموم سهامداران قرار بگیرد.
افشای اطلاعات مالی در گزارش های سالانه به عنوان یک حوزه کلیدی در تحقیقات به شمار می رود و در این زمینه تحقیقات دانشگاهی زیادی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه انجام شده است. گزارش سالانه، یک عنصر مهم در فرایند افشا به شمار می رود، زیرا به عنوان گسترده ترین منبع اطلاعات برای شرکت ها، به ویژه شرکت های سهامی می باشد. منظور از افشای داوطلبانه، اطلاعاتی است که برای توضیح در خصوص محتوای صورت های مالی، نیاز می باشد. به بیان دیگر، افشای اختیاری برای ارائه اطلاعات بیشتری به کار می رود که دارای انگیزه های مدیریتی می باشد.
دلیل اصلی در تاکید بر افشای داوطلبانه و شفافیت این است که این دو زیربنای اصلی برای حفظ منافع سهامداران محسوب میشوند. رویکردهای افشای کامل به همراه شفافیت در گزارشگری میتواند شرایط مطمئنی را پدید آورد و اطمینان از حمایت از منافع سرمایهگذاران را افزایش دهد. همچنین تحقیقات نشان داده است که افشای داوطلبانه اثر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد و بر حفظ منافع سهامداران و اشخاص ذینفع اثرگذار است.
بهعبارتی دیگر، نبود شفافیتِ اطلاعات و ابهام در گزارشگری ممکن است به بدگمانی و رفتارهای غیراخلاقی در راستای کاهش ارزش شرکت منجر شود. در بررسیهای گذشته مشخص شد که افشای اطلاعات در سطح بالا، ریسک مرتبط با تصمیمگیریها را کاهش میدهد. ریسک پایین نیز منجر به افزایش ارزش شرکت میشود و برخی شرکتها بدانجا میرسند که در قبال افشای اطلاعات شفاف، به شهرت مطلوبی دست پیدا میکنند. در نتیجه، رویکردهای مدیریتی آنها منجر به اتکاپذیری بالاتر، نرخ بالاتر نسبت قیمت به درآمد، افزایش در میزان نقدشوندگی و کاهش در هزینه سرمایه سهام عادی میگردد .
ماهیت شفافیت گزارشگری در متون مالی
در نگاهی کلی، شفافیت یعنی دستیابی گسترده به اطلاعات مربوط و اتکاپذیر در خصوص عملکرد دورهای، موقعیت مالی، فرصتهای سرمایهگذاری، راهبری شرکتی، و ریسک شرکتهای تابعه. اما از دیدی دقیقتر، شفافیت عموماً به سه دسته تقسیم میشود؛ 1) تعریفهای مبتنی بر ذینفعان اطلاعات، 2) تعریفهای مبتنی بر مسئولیت پاسخگویی، و 3) شفافیت از ابعاد قانون.
دسته اول: بر این باورند که شفافیت یعنی افزایش جریان بهموقع و اتکاپذیر اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان مربوط باشد. در نقطه مقابل آن، نبود شفافیت در اطلاعات به مفهوم ممانعت از دسترسی به اطلاعات صحیح و یا ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار از کسب اطمینان نسبت به کفایت و مربوط بودن کیفیت اطلاعات ارائه شده تعریف شده است.
دسته دوم: شفافیت را بهعنوان افشای اطلاعاتی بهوسیله شرکتها که برای ارزیابی عملکرد و انجام وظیفه پاسخگویی ضروری است، بر شمرده است. آنها معتقد هستند شفافیت ابزاری است برای تسهیل فرایند ارزیابی عملکرد شرکتها. تاکید بر حق دسترسی به اطلاعات با در نظر گرفتن حریم هر دو طرف تهیهکننده و استفادهکننده و امکان ارزیابی عملکرد شرکتها با استفاده از این اطلاعات، در تعریفها، برجستهتر شده است و دیدگاه مسئولیت پاسخگویی عمیقتری در بر دارد. به واقع، شفافیت ارتباط تنگاتنی با پاسخگویی دارد و علت وجود تقاضا برای شفافیت این است که بازار، شرکتها را بابت سیاستها و عملکردشان مسئول میداند.
دسته سوم: بُعد سوم از شفافیت در حوزه مسئولیتهای قانونی است، زیرا شرکتها به منظور اجرای دو رویکرد فوق توسط دولت و مراجع قانونگذار، ملزم به پایبندی به الزامات افشا و شفافسازی اطلاعات هستند. مجموع تعریفهای شفافیت نشان میدهد که وجه مشترک آنها، کیفیت در اطلاعات خروجی است .
نقش شفافیت در گزارشگری مالی
بر اساس چارچوب مفهومی گزارشگری مالی، اطلاعات مالی باید دوجنبه مربوط بودن و اتکاپذیری را داشته باشد. اما کیفیت اطلاعات در خصوص شفافیت، بیشتر از دیدگاه افشای اطلاعات مناسب و بهموقع است. افشا به مفهوم انتشار اطلاعات است، اما عکسالعمل حسابداران نسبت به اصل افشا چندان که باید، جالب نیست. امروزه افشای اطلاعات تنها محدود به اطلاعات مالی در چارچوب گزارشهای مالی نیست، بلکه شرکتها معمولاً دستهای از اطلاعات غیرمالی را نیز با هدف اثرگذاری بر تصمیمهای استفادهکنندگان افشا میکنند.
شفافیت یکی از عوامل مهم اثرگذار بر جذابیت شرکت برای سرمایهگذاران و بهعنوان یکی از عناصر اصلی در چارچوب نظامهای راهبری شرکتی است. میزان شفافیت بسته به تمایل و توان مدیریت برای تصحیح هرگونه تمایزهای آگاهیدهنده برای مشارکتکنندگان بازار است. در درازمدت، بازارهای سرمایه تنها از طریق استقرار یک محیط اطلاعاتی شفاف پیشرفت خواهند کرد.
محدودیتهای افشای اطلاعات و افزایش شفافیت
بهرغم همه استدلالهایی که در ارتباط با پذیرش شفافیت بیشتر وجود دارد، شرکتها تمایلی به افشای داوطلبانه همه اطلاعات مربوط به خود را ندارند. زیرا دلایل آن را هزینههای مرتبط با جمعآوری، پردازش و افشای اطلاعات، وجود منافع مرتبط با افشا نکردن و وجود پدیده عوامل خارجی برشمردهاند. جمعآوری، طبقهبندی و افشای اطلاعات، نیازمند تلاش، زمان و منابع مالی است. طبیعی است که شرکتها بسته به میزان در دست داشتن این سه عامل تا جایی اطلاعات را افشا میکنند که هزینهها و منافع نهایی افشا برابر شود. از سوی دیگر، چون اندازهگیری دقیق و عینی این هزینهها و منافع مشکل است، اغلب شرکتها در جهت افشای کمتر از حد کامل حرکت میکنند.
در صورتی که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل استراتژیک بین شرکتها وجود داشته باشد، افشای اطلاعات بیشتر سبب از دست دادن مزیت رقابتی آنها میشود و سودآوری شرکتها کاهش مییابد. در چنین شرایطی قوانین سختگیرانه مرتبط با افشا در جهت افزایش شفافیت مطلوب نیست و شرکتها به دنبال راههایی برای افشانکردن یا افشای کمتر خواهند بود.
پدیده عوامل خارجی زمانی ایجاد میشود که از اطلاعات افشاشده یک شرکت برای ارزشگذاری شرکت دیگری استفاده شود، طوری که باعث همبسته شدن ارزش این شرکتها به یکدیگر گردد. اثر این پدیده فاصله گرفتن ارزش اجتماعی و خصوصی اطلاعات است. در صورت آگاهی شرکتها از این امر، انگیزهای برای افشا و بنابراین شفافسازی کمتر از حد کامل بهوجود میآید. با فرض وجود چنین دلایلی، شرکتها انگیزه کافی برای افشانکردن یا افشای کمتر از حد مطلوب متقاضیان دارند و در نتیجه سازوکار بازار آزاد نمیتواند حدّ بهینه افشای اطلاعات را تعیین کند و بازار به سمت کاهش شفافیت سوق مییابد. بنابراین نقش نهادهای قانونگذار در الزامی کردن افشای اطلاعات و افزایش شفافیت اطلاعات ارائهشده، برجسته میشود.
چرا شرکتها دست به افشای داوطلبانه میزنند؟
در عمل، میان کیفیت و کمیت اطلاعاتی که شرکتهای مختلف تهیه و منتشر میکنند و اطلاعاتی که سهامداران و اعتباردهندگان نیاز دارند، شکاف عمیقی وجود دارد. نهادهای سرمایهگذاری به اطلاعاتی بهموقع، اتکاپذیر و کامل نیازمند هستند تا نسبت به مسئولیت نمایندگی مدیریت و تصمیمهای سرمایهگذاری خود قضاوت نمایند. از طرفی، ایجاد و نگهداری نظام افشای پیچیده مالی چندان ارزان نیست؛ زیرا شرکتها مجموعه متعددی از اقلام مالی و غیرمالی دارند که بهطور معمول افشای آنها چندان ساده نیست. از اینرو بر اساس ساختار بازارها، در هر کشوری مجموعهای از منابع بر قواعد حسابداری و افشا مقرر شده است که شرکتها ملزم به رعایت آن میباشند. شرکتها بهطور عمده، هر روزه با تصمیمها و پیشبینیهای متعددی مواجهند.
آنها در مورد پیشبینی درامدها توسط مدیریت، جلسات سرمایهگذاران و تحلیلگران، مجامع خرید سهام یا انصراف از خرید، حضور سرمایهگذاران، افشای مربوط به سرمایهگذاران در سایتهای خبری شرکت و سایر پروندههای قانونی، اطلاعات را بهصورت داوطلبانه افشا میکنند. گاهی بهدلیل وجود هزینههای مرتبط با گزارشگری داوطلبانه و یا تمایل نداشتن شرکت به آگاهی رقیبان از وضعیتها و اطلاعات خاص، تمایل چندانی به افشای موارد بیشتر در بین شرکتها وجود ندارد و این دسته از شرکتها تنها به ارائه اطلاعات کلی در خصوص موارد مقرر طبق قانون و نه بیشتر از آن میپردازند.
اهمیت شفافیت و افشای داوطلبانه
افشای داوطلبانه، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که بهوسیله نهادهای قانونگذار تدوین شده است. افشای اطلاعات فرایند تهیه اطلاعات از شرکت گزارشگر به بازارهای مالی است. شرکتهایی که بهطور داوطلبانه اطلاعاتی را افشا میکنند که بهوسیله مراجع قانونگذار اجباری برای ارائه آنها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش میکنند و از اینرو بهواسطه افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت میبرند.
مزایای افشای داوطلبانه
مهمترین مزایای افشای کامل و گزارشگری بهتر عبارتند از:
- قابلیت اعتبار بیشتر مدیریت
- سرمایه گذاران درازمدت بیشتر
- افزایش حجم معاملات تجاری
- مالکیت نهایی بالاتر
- نقدشوندگی بیشتر
- فراریت کمتر
- کاهش شکاف خرید و فروش
- تحلیل بالاتر
- دسترسی بهتر و هزینه سرمایه کمتر
- روابط بهبودیافته با انجمنهای سرمایهگذاری
دلايل كاهش انگيزه شركتها براي افشاي اطلاعات
گاهاً شركت ها ازارائه اطلاعات كافي خودداري كرده و يا گزارشات مالي خود را به صورت پيچيده و نامفهوم منتشر مي كنند. معمولا شركت ها به دلايل زير گزارشات مالي خود را به صورت نامفهوم ارائه مي كنند.
- ماليات
شركت ها گاهي اوقات مي توانند بارمالياتي خود را از طريق ايجاد ساختارهاي هلدينگ در مكانهايي كه مشمول پرداخت ماليات كمتري هستند كاهش دهند، مثلاً يك شركت مي تواند شركت هاي تابعه در مناطق معاف از ماليات تأسيس كند و درآمدها را به اين شركت هاي تابعه انتقال دهد. همچنين ساختارهاي پيچيده هلدينگ شركت ها را قادرمي سازد كه درآمدهاي خود را با استفاده از قيمت گذاري انتقالي و وام هاي بين شركت، از يك شركت به ديگري انتقال دهند. به طور كلي پيچيدگي در قوانين مالي منجر به پيچيدگي در گزارشات مالي مي گردد.
- تقلب
گاهي اوقات شركت ها با ايجاد ساختارهاي پيچيده تلاش مي كنند سرمايه گذاران را فريب داده و ارزش شركت رابالاتر از ارزش واقعي و يا بدهي هاي خود را كمتر از واقع نشان دهند همچنين پيچيدگي در گزارشات مالي شركت ها مي تواند تعمدي نبوده و مربوط به عواملي خارج از شركت باشد نظير:
- نحوه نگارش استانداردهاي حسابداري و امكان تفسيرهاي متفاوت و آزادي عمل شركت ها در ارتباط با آن
- فعاليت شركت ها در گستره اي از رشته هاي مختلف تجاري
- تنوع در انتخاب ابزارهالي مالي توسط شركت ها و نحوه انعكاس آن در ترازنامه.
- كنترل
بسياري از مديران براي حفظ كنترل و ممانعت از تصاحب قدرت توسط ديگران از ترس كنار گذاشته شدن، مجموعه اي از شركت هاي تابعه و هلدلينگ ايجاد كرده و به انتشار اوراق بهادار جديد دست مي زنند. دراين شرايط و تحت چنين ساختار پچيده اي، به سختي مي توان تشخيص داد كه چه موقعي دارايي هاي شركت به صورت ضعيف مديريت مي شود و امكان به دست گرفتن كنترل كارآمد شركت توسط رقبا دشوار مي شود.
منبع
گچ کار متهور، محمود(1394)، ارتباط بین مسئولیت اجتماعی با افشاء اطلاعات زیست محیطی در شرکتها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید