مفاهیم ومبانی کم توانی هوشی

کم توانی هوشی بيماري نيست بلكه حاصل يك فرايند بيمارگونه در مغز و با محدوديت در كاركرد هوشي و انطباقي است. علت آن غالباً نامشخص مي‌ماند و پيامدهاي کم توانی هوشی در مشكلات بيمار در كاركرد هوشي و مهارت‌هاي زندگي تظاهر مي‌كند. والديني كه بايد با مشكلات يك كودك مبتلا به معلوليت شديد مقابله كنند، با دو بحران مواجه مي‌باشند: اولين بحران مرگ سمبوليك كودك است كه برايشان اتفاق افتاده است. والديني كه در انتظار تولد كودكي مي‌باشند، به صورت اجتناب‌ناپذير درباره كودكي كه هنوز متولد نشده است، فكر مي‌كنند.

آنها هدف‌هايي نظير موفقيت‌ها، تحصيلات و امنيت مالي براي كودك خود در نظر مي‌گيرند. اينگونه والدين پس از مرگ سمبوليك كودك، از بر باد رفتن آرزوها و روياهايشان دچار رنج مي‌شوند. بحران دوم كه در واقع با بحران اول متفاوت است، مساله مراقبت‌هاي روزانه از كودك استثنايي مي‌باشد. اين انديشه كه كودك فرآيند طبيعي رشد را طي نخواهد كرد و نخواهد توانست به بزرگسالي مستقل تبديل شود، بر دوش والدين سنگيني مي‌كند ، برخي از خانواده‌ها قادرند خود را با مشكل داشتن كودكي كه دچار کم توانی هوشی است تطبيق دهند در حالي كه ديگران دچار آشفتگي مي‌شوند.

مفهوم کم توانی هوشی؛ عقب ماندگی ذهنی  از ديدگاه متحولي پياژه

حركتي كه در تشخيص کم توانی هوشی از حدود سال 1940 آغاز شده و همچنان ادامه دارد براساس نظرية متحولي پياژه و همكار برجستة او اينهلدر، است كه با تحقيقات و پژوهش‌هاي مستمر، پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه‌اي داشته است. در اين نظريه دو مفهوم اساس كار قرار گرفته: تثبيت و چسبندگي. وقتي كه وضع عقلي يك كودك کم توان هوشی را به كمك آزمون‌هاي عملياتي تعيين مي‌كنيم نشان داده مي‌شود كه اين كودك، بي‌چون و چرا در مرحله‌اي از تحول، تثبيت شده است به دليل اينكه تست‌هاي غيرعملياتي زيربناي تحولي و مرحله‌اي ندارند، اين واقعيت را نشان مي‌دهند.برپايه استفاده از الگوي تحولي در تشخيص کم توانی هوشی كه نخستين بار توسط همكار برجستة پياژه، اينهلدر،تحقق پذيرفت تحول رواني در کم توان هوشی عميق در پايان دوره حسي- حركتي،کم توان هوشی شديدونيمه شديد دردورة پيش عملياتي وکم توانان هوشی خفيف دردورة عمليات عيني متوقف مي‌شود.

تعريف سازشي: آسيب ديدگي‌هاي رفتار سازشي به عنوان محدوديت معني دارد و توانايي شخص جهت كسب معيارهاي پختگي، يادگيري، استقلال شخصي و مسئوليت پذيري شخصي كه از ساير افراد يك سطح سني و گروه فرهنگي مقايسه مورد انتظار خواهد بود، تعريف شده است. رفتار سازشي يك شخص توانايي سازگاري يا غلبه بر تقاضاهاي محيطي مي‌تواند از خفيف يا شديداً عميق توصيف شود.

گروسمن، تفاوت بين هوش و رفتار سازش را ترسيم كرده است. از نظر او رفتار سازشي به مراقبت‌هايي كه افراد از خودشان و ديگران در طي زندگي روزمره به عمل مي‌آورند گفته مي‌شود تا توانايي هوش انتزاعي مقياس‌هاي رفتار سازشي عموماً يك فرد را در قالب هنجارهاي ثابت ،از لحاظ سني و فرهنگي كه در جنبه‌هاي مراقبت از نيازهاي شخصي، نشان دادن صلاحيت‌هاي اجتماعي و اجتناب از رفتارهاي دشوار خلاصه مي شود، مقايسه مي‌كند .

دورة تحول، در تعريف(AAMR) دورة تحول به عنوان دورة زماني بين تولد تا هجدهمين سال بعد از تولد تعريف شده است . دليل اين امر، تشخيص کم توانی هوشی از ساير شرايطي است كه تا بزرگسالي نمي‌تواند علت يا منبع کم توانی هوشی باشد، از قبيل آسيب‌ديدگي يا جراحت‌ها و شكستگي سر و فرسودگي .مزيت ديدگاهAAMR  اين است كه به جاي تعيين درجه کم توان هوشی شخص براساس سطح كاركردي و انطباقي، درجه حمايت لازم را براي كاركرد ويژگي تعيين مي‌كند.

تعریف کم توان هوشی:

کم توانی هوشی یک وضعیت و حالت ذهنی خاص است که در اثر شرایط مختلف قبل از تولد و هنگام تولد و یا پس ازتولد کودک پدید آید، کم توانان هوشی افرادی هستند که به علت وقفه یا کمبود رشد ذهنی در شرایط عادی قادر به استفاده مطلوب از برنامه های معمولی آموزش و پرورش، سازگاری اجتماعی و تطبیق با محیط نمی باشند. تعریفی که از نظر اکثریت قریب به اتفاق مجامع علمی و صاحب نظران روانشناسی مورد قبول می باشد تعریفی است که از سوی انجمن آمریکای عقب ماندگی ذهنی( AAMR)  ارائه  شده:

کم توانی هوشی سطحی از عملکرد هوش عمومی است که میزان آن بطور معنادار (دو انحراف معنادار) پایین تر از میانگین بوده و همزمان با نقایصی در رفتار سازشی(سازش یافتگی های فردی و اجتماعی) همراه بوده و در دوران  رشد(تشکیل نطفه تا 18 سالگی) ظاهر می گردد.

شدت کم توانی هوشی

برای توصیف درجه بندی میزان انحراف  توانایی های هوشی و رفتارهای سازشی شخص از آنچه به هنجار گفته می شود، می توان از اصطلاحاتی همچون: خفیف، متوسط، شدید، عمیق استفاده کرد. هر یک از این چهار اصطلاح اهمیت نقص هوشی و میزان آن را توصیف می کند. کم توانی هوشی خفیف بالاترین سطح کنش وری یا عملکرد افرادی که به عنوان کم توان هوشی طبقه بندی شده اند توصیف می کند، کم توانی هوشی مقدمتا از طریق به کار بستن معیار های تست هوشی و نشانگر های رفتار سازشی تعیین می گردد. AAMR چهارسطح کنش هوشی گروه افراد کم توانی هوشی را بر اساس روی آوری شدت به سطوح زیر تقسیم کرده است:

  • خفیف، هوشبهر 55 تا 70
  • متوسط، هوشبهر 40 تا 55
  • شدید، هوشبهر 25 تا 40
  • عمیق، هوشبهر25 و کمتر

منبع

شاه حاتمی،فتانه(1393)، مقایسه ای  عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیر،پایان نامه کارشناسی ارشد،مددکاری اجتماعی،دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0