مفاهیم ومبانی حاکمیت شرکتی
حاكميت شركتي كه در بسياري از رشتهها همچون حسابداري، مالي، اقتصاد، جامعه شناسي وحقوق و… بسياردر مورد آن مطالعه شده است از سال 2004 در مقاطع تحصيلات تكميلي (كارشناسي ارشد ودكتري) در دانشگاههاي در دانشگاههاي كشورهاي پيشرو به عنوان يك سر فصل مستقل تدريس ميشود. در ايران نيز اين بحث ابتدا از محافل حسابداري ريشه دوانيده و در ساير رشته ها در حال بسط و گسترش است.
در ترجمه این واژه تعدادي واژه جايگزين شده است كه متداولترين آن حاكميت شركتي است اما در برخي متون اصطلاحاتي همچون رهبري شركتها، راهبري شركتها و يا توليت سازماني نيز به چشم ديده ميشود. با توجه به پراكندگي نگاهها به حاکميت شركتی لاجرم تعاريف متفاوتي براي اين موضوع وجود دارد و هر كسي بنا بر زاويه ديد و زمينه علمي خود براي آن تعريفي ارائه كرده است. همانطور كه گفته شد حاکميت شركتي يك موضوع بين رشتهاي است و در هر رشته چارچوب نظري متناسب با آن زمينه مطرح شده است که هر يك از آنها با استفاده از واژگان مختلف و به صورت متفاوت به موضوع حاكميت شركتي پرداختهاند كه ناشي از زمينه علمي خاصي است كه به موضوع حاکميت شركتي مينگرند.بررسي ادبيات موضوع نشان ميدهد كه هيچ تعريف مورد توافق در مورد حاكميت شركتي وجود ندارد و تفاوتهاي چشمگيري در تعاريف ارائه شده وجود دارد. به طور کلی تعاریف مربوطه را در سه دسته عمده میتوان طبقه بندی کرد.
- تعاریف محدود مانند تعریف گزارش كادبري
- تعاریف میانه مانند تعریف پارکینسون
- تعاریف گسترده مانند تعریف فدراسیون بین المللی حسابداران
تعریف کادبری: حاکمیت شرکتی، سامانهای است که شرکتها با آن هدایت و کنترل میشوند.
تعریف پارکینسون: حاکمیت شرکتی، فرآیند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر، مطابق با منافع سهامداران است.
تعریف فدراسیون بین المللی حسابداران: تعدادی از مسئولیتها و شیوههای به کار گرفته شده توسط هیئت مدیره و مدیران مسئول، با هدف مشخص کردن مسیر استراتژیک، به گونهای که تضمین کننده دسترسی به اهداف و مصرف مسئولانه منابع باشد. از تمام تعاریف مرتبط با حاکمیت شرکتی دو مفهوم کلان، به شرح زیر استنباط میگردد.
- حاکمیت شرکتی یک مفهوم میان رشتهای است.
- هدف نهایی آن دستیابی به چهار مورد زیر است:
- رعایت حقوق ذینفعان
- پاسخگوئي
- شفافیت
- عدالت
تعاريف محدود حاكميت شركتي متمركز بر قابلیتهاي سامانه قانوني يك كشور براي حفظ حقوق سهامداران اقليت ميباشد اين تعاريف اساسا براي مقايسه بين كشوري مناسب هستند و قوانين هر كشوري، نقش تعيين كنندهاي در سامانه حاكميت شركتي دارد.
روابط بين مكانيزمهاي حاكميت شركتي
بدون در نظر گرفتن هرگونه تعريف خاص، محققان اغلب مكانيزمهاي حاكميت شركتي را در دو گروه كلي قرار ميدهند. مكانيزمهای داخلي و خارجي. گيلان سه مدل ترازنامه، فراترازنامه، و چارچوب هيات مديره را كه بيانگر نهايت روابط اين مكانيزمهاست ارائه كرد.مديريت، كارگزار سهامداران است و تصميم گيري در مورد سرمايهگذاري در دارائيها و چگونگي تامين مالي آنها بر عهده اوست. اعضاي هيات مديره در راس سيستم كنترلهاي داخلي، مسئوليت راهنمايي و نظارت مديريت، استخدام، اخراج و جبران خدمت مديريت ارشد را به عهده دارد. سمت راست شكل، عناصر حاكميت خارجي كه تامين كننده نیاز شركت در مواقع افزايش سرمايه است را نشان ميدهد و بيانگر جدائي بين تهيه كنندگان سرمايه و اداره كننده آن در شركتهاي سهامي عام است. اين جدائي، افزايش توجه به ساختارهاي حاكميت شركتي را به دنبال دارد. مدل، رابطه بين سهامداران و هيات مديره را در بر دارد. سهامداران، آخرين مدعيان در شركت هستند آنها اعضاي هيات مديره را انتخاب ميكنند و اين هيات مديره است كه در برابر اين امانت، مسئوليت دارد .
مدل فراترازنامه
اين مدل، با ديدگاه جامعتري به شركت و حاكميت آن مينگرد و ساير مشاركت كنندگان در شركت كه شامل، كاركنان، عرضه كنندگان و مشتريان ميباشد را ملحوظ ميدارد.محيط اجتماعي، سياسي، قوانين و مقررات و بازارهائي كه شركت در آن فعاليت ميكند را منعكس ميكند و شركت را از ديدگاه ذينفع ميبيند. يك شركت ميتواند به عنوان يك رشته از قراردادها بين شرکت و هر يك از ذينفعان آن توصيف شود. هر قرار تا حدودي تحت كنترل مديريت است و در عين حال مديريت را تحت فشار قرار مي دهد. علاوه بر آن هر قرار داد بر سود آوري و ريسك شركت و بنابراين بر ارزش بازار سهام شركت تاثير ميگذارد.
منبع
رضایی، مجتبی(1394)، رابطه بين حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت ها، پایان نامه برای در یافت درجه کار شناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید