مفاهیم ومبانی جوانی

جوان در لغت به معنای برنامه تازه، نو و چیزی است که از عمر آن چندان نگذشته باشد. جوانی زمانی است که پاره‌ای از قابلیت‌های ذهنی انسان به اوج می‌رسد، زمانی که شخص بخش عمده‌ای از بحران‌های گذشته را پشت سر گذاشته و اکنون باید با مشکلات  جدیدی روبرو شود، این دوره زمانی است که فرد عملاً سبک زندگی خود را مشخص می‌کند و به نقشه‌هایی که قبلاً در ذهن خود تدارک دیده جامه عمل بپوشاند. دوره جوانی حدفاصل دوره نوجوانی و میانسالی است و در خصوص محدوده سنی وحدت نظر نیست. عده‌ای سنین 20 تا 30 سال، عده‌ای دیگر از نوجوانی تا 40 سالگی و بعضی‌ها از 15 تا 22 سال را دوره جوانی می‌دانند. اسناد اسلامی و به روایتی از امام صادق (ع) از 18 تا 28 سالگی را دوره جوانی می‌دانستند ما در این تحقیق از 19 تا 30 سالگی را دوره جوانی منظور داشتیم.

جوانی و رشد آن در اسلام

دین مبین اسلام همواره به جوانی و آغاز ورود به آن اهمیت ویژه‌ای قائل شده است که آن را در احکام فقه به عنوان مکلف به تکلیف شدن می‌نامیم. آیات و روایات مختلفی در خصوص قدرت و توانمندی‌های وسیع دوران جوانی ذکر شده است. پیامبر اکرم (ص) در خصوص جوانان در حدیثی می‌فرمایند: مرز‌بندی آدمی در هفت سال اول آقا و سرور والدین است، در هفت سال دوم (دوران نوجوانی) فرمانبردار و در هفت سال سوم (دوران جوانی) وزیر و مشاور والدین شمرده می‌شوند. احتساب جوانان به عنوان مشاور و وزیر قطعاً تأثیر بسزایی در رفتارسازی و استفاده از نیروی دروني جوان خواهد گذاشت. پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می‌فرمایند: جوانان معدن هستند مثل معدن طلا و نقره، روشن است که کمال معدن در این است که چهار مرحله را طی کنند: کشف، استخراج، شکل‌یابی و جهت .

جوانی و رشد آن در نظریه‌های معاصر

نظريه زيست‌شناختی جوانی

طبق نظر زیست‌شناختی در این دوره به اوج رشد جسمی خود می‌رسند و در این دوره از هر دوره دیگری سالم‌ترند. رشد بدن سریع و در اواسط دوره بسیار کند می‌باشد و این رشد در دختران زودتر شروع می‌شود و توقف رشد هم زودتر می‌باشد.

نظریه رشدشناختی در جوانی

پیاژه ، معتقد بود تفکر عملیات صوری، عالی‌ترین سطح تفکر است و در بزرگسالی تغییر کیفی خاصی در شناخت رخ نمی‌دهد. لابووی ـ ویف، می‌گوید: در جوانی تفکر واقع‌گرایانه و عمل‌گرایانه‌تر جای آرمانگرایی مرحله عملیات صوری پیاژه را می‌گیرد.مهارت‌های عقلانی در جوان در سطح بالایی هستند .

نظریه رشد روانی ـ اجتماعی جوان

اریکسون ، در هشت مرحله‌ای روانی ـ اجتماعی خود مرحله صمیمت در برابر انزوا را برای دوره جوانی برشمرد. اریکسون ، صمیمت را پیدا کردن خود در دیگری و گم کردن خود در او می‌دانست. اگر جوانان روابط سالمی برقرار کنند و با جفت خود رابطه صمیمی و نزدیک برقرار کنند، به مرحله صمیمت خواهند رسید.لوینسون دوره جوانی را انتقال مقدماتی به بزرگسالی و وارد شدن به ساختار زندگی اوایل بزرگسالی و همچنین دوره جوانی را دورۀ بیشترین انرژی، وفور نعمت، تناقض و استرس است مي دانست. در این دوره رضایت زیاد از عشق، زندگی خانوادگی، دستاوردهای شغلی و تحقق اهداف مهم زندگی را به همراه دارند.

نظریه رفتارگرایی

رفتارگراها مدعی هستند که تمام رفتارها، ارزشها و عقایدی که یک فرهنگ خاص آنها را تأیید می‌کند، توسط اعضای آن فرهنگ پذیرفته خواهد شد و رشد روانی، به یادگیری این ارزش و رفتارها بستگی دارد.

آلبرت بندورا:

نظریه یادگیری اجتماعی، هم از اصول شرطی‌سازی کلاسیک و فعال استفاده کرده، هم به آن، اصولي را جهت تبیین رفتار اجتماعی انسان اضافه کرده است. یادگیری مشاهده اي فرایندی است که در نتیجه آن یک مشاهده‌گرجوان یک الگو را از شخص دیگری که رفتارهای خاصی را انجام می‌دهد، مشاهده می‌کنند ومي آموزد تا اعمالی را که مشاهده کرده است انجام دهد. بندورا، معتقد است که تغییرات چشمگیری که در جوانان روی می‌دهد، تجربیات گذشته یا فشارهای روانی در محیط اجتماعی فعلی علل آن هستند. بندورا اهمیت متغیرهای سرشتی را در رشد شخصیت انکار نمی‌کند، با این حال آنها را مورد مطالعه قرار نداده است، زیرا معتقد است در این زمان ، تأثیرات یادگیری اجتماعی مفیدتر است.

نظریه شناختی ـ رشدی:

نظریه شناختی ـ رشدی بر رشد شناختی (تفکر و استدلال) تأکید دارد. پیاژه بر جهان شمول بودن تفکر انتراعی جوان و وابسته بودن تفکر به زمینه‌های اجتماعی ـ فرهنگی را موردتأکید قرار داد.وارنرشای، معتقد است که رشد تفکر در مرحله جوانی به مرحله پیشرفت قرار می‌گیرد و فرد یاد می‌گیرد تا به توانایی و استقلال برسد، به همین جهت توجه فرد به دانش‌ها و مهارت‌هایی متمرکز می‌شود که برای زندگي او مفید است.رابرت استرنبرگ در مورد تفکر دوره جوانی معتقد است که می‌توان سه جنبه گوناگون را در تفکر جوانان تشخیص داد و هر یک از این جوانب مختلف تفکر برای موقعیت‌های مخصوصی مفیدتر است و هر فردی در یکی از این جوانب سه گانه تفکر توانایی بیشتری دارد:عنصر تعیین اجزاء، نشان می‌دهد که فرد چگونه اطلاعات را پردازش و تحلیل می‌کند. این عنصر جنبه انتقادی در هوش است و چگونگی برخورد با مسائل، چگونگی حل مسائل و چگونگی دستیابی به منابع و ارزشیابی آنها را به فرد می‌شناساند.عنصر تجربه، نشان می‌دهد که فرد در برخورد با تکالیف جدید و آشنا چگونه عمل می‌کند، عنصر تجربه جنبه بصیرتی هوش است.عنصر زمینه‌ای به این مسئله ارتباط می‌یابد که فرد با محیط خود چه برخوردی دارد، عنصر زمینه‌ای جنبه عملي و جهان واقعی در هوش است.

شرایط زیستی غریزی جوانی

در زمینه شرایط زیستی- غریزی نخست به این نکته باید پرداخت تحولی را که از آغاز نوجوانی در بدن پدید آمده بود هم چنان ادامه دارد، ولی با سرعت کمتر، شرایط بلوغ که در آن مرحله ایجاد شده بود هم چنان به ادامه حیات خود باقی است، ولی با وضعی تثبیت شده و در دختران کاملاً نظم یافته. رشد استخوانها که در مرحله نوجوانی با سرعتی انجام می‌گرفت، به آخرین مرحله خود می‌رسد. در همه حال جوانی دوران شور، توان و مرحله قدرت‌داری است. استعداد جسمانی از نظر ستبری بازوان و ساخته شدن ماهیچه و شکل‌گیری بدن رو به شکوفائی و رشد است و در نتیجه زیبائی ظاهری و خوش‌اندامی در این مرحله عیان‌تر می‌شود و جوان می‌تواند در مورد شرایط و موقعیت خود داوری و اظهار نظر کند.رشد بدن به بالاترین درجه خود رسیده و دیگر شور و خروش به چشم نمی‌خورد. از آن پس ممکن است بر حجم و قطر آدمی اضافه گردد و آدمی سر و وضع دیگری بیابد. این تغییرات ممکن است در آراستگی و ساختار بدن چنان اثر گذارد که جوان را درباره خود و دیگران را درباره او به قضاوتی دیگر وادارد.مرحله جوانی دوران فرابلوغ و غریزه جنسی با همه وضع و شرایط تثبیت شده‌اش درمنتهای شدت و التهاب است.ترشح هورمونهای جنسی در تحولات رفتاری او اثر دارد.عادات غلطی که در گذشته جنسی او پایه‌گذاری شده بود به احتمال، در حال ادامه است.

شرایط ذهنی جوانی

تحولات سریع ذهنی که از دوران نوجوانی و حتی زودتر از آن در او آغاز شده بود هم چنان ادامه و سیری روبه پیشرفت دارد. هوش او از حدود سنین 14-16 به بالاترین مرحله خود رسیده و از آن بابت صورت تجربی زندگی آن را به صورت عقل درآورده که دائماً روبه افزایش است. طبق تحقیق کنراد، هوش از 18-21 مجدداً رو به افزایش است.کنجکاوی او شدیدتر از پیش است و مهم‌تر ازآن چراجوئی اوست. اصل تحقیق و تجسس است و می‌خواهد از عمق مسأله‌ای سردر آورد و حوادث و رویدادها را بررسی و تجربه کند. در برابر جریانات حساس است و این حساسیت با همه فوایدی که جنبه کشف دارند گاهی موجب ناراحتی او هستند و روح او را می‌آزارند.مغز که کانون تعقل است رشد نهائی خود را تا 35سالگی ادامه می‌دهد و خود عقل بتدریج روبه پختگی و افزایش می‌رود آن چنان که در 30سالگی یعنی پایان دوره جوانی به مرکز کمال می‌رسد و می‌تواند برابری با احساس را داشته باشد.

تفکرات او صورت انتزاعی دارند و او اغلب اهل تفکر و اندیشه است، اگر چه شتابزدگی‌ها در موردی مانع آن هستند. هر آنگاه که در او حالت التهاب و هیجان نباشد می‌تواند خوب بیندیشد و خوب رأی و نظر دهد. بد نیست متذکر شویم شیوه تفکر پسران عموماً انتزاعی و تفکر دختران به واقعیت نزدیک‌تر است. توانائی‌های او در حافظه رشد می‌کند  مخصوصاً از آن بابت که حافظه یک استعداد است و این خود از سرمایه‌های رشد است. او می‌تواند مسائل را به خاطر بسپارد ولی در این زمینه دختران را امکان بیشتری است و پسران در مدرکات قوی‌ترند. تکمیل و رشد حافظه سبب آن است که او منطقی‌تر و متفکرتر باشد و آموخته‌ها را بهتر به کار بندد. جوان می‌تواند قدرت تمرکز اساسی و آگاهانه‌ای داشته باشد. دقت او از حالت ارادی میل به عادی شدن دارد و می‌تواند در کار و برنامه خود دقیق‌تر عمل کند. کثرت اشتغال و عدم توان سازمان‌دهی کار بر آن صدمه وارد می‌آورد.

شرایط روانی جوانی

وضع روانی او نسبتاً تثبیت یافته و هم چنان رو به تثبیت و آرامش بیشتر است. او اینک در عنفوان جوانی است و تا حدود زیادی سرد و گرم چشیده و تجربه دیده است. در برابر بسیاری از ناملایمات قد علم کرده و مقاومت‌هائی را از خود بروز داده است. جریانات متعدد و متنوعی را مورد آزمایش قرا داده و از نیک و بد آن سر در آورده است. پس او فردی خام نیست و می‌توان درباره سخنان و رفتارش حسابی گشود.در ابعاد روانی، ادراک او نسبتاً قوی است و می‌تواند در سایه تحلیل‌ها، استدلال‌ها به حقایقی دست یابد. علاقه شدیدی به کشف مجهولات دارد و می‌خواهد ازآنها پرده بردارد. اراده‌اش نسبت به گذشته قوی است و می‌تواند درباره سخنی که گفته ایستادگی کند. تا حدود زیادی اهل عمق و بصیرت است. حقیقت جوست و حتی عشق به حقیقت دارد.تجلیات روانی او نوگراست، تنوع‌طلب است، دارای قوت سرشار روحی است. تمایل به آزادی و استقلال دارد، اهل مقابله با جور و ستم است. روان او عدالت‌خواه است، مسائل ساده و کوچک را تحقیر می‌کند. اگر به کوه رود سعی دارد به مرتفع‌ترین نقطه آن بالا رود. به استقبال مشکل می‌رود و سعی دارد بر آن فائق آید. خوش‌بین است ولی کم‌تجربه آرمان‌گر است و ایده‌آل‌ساز. کمال‌طلب است و تعالی‌خواه.

در جنبه شخصیت، در اندیشه کشف هویت است، و دارای تشخص‌طلبی مي باشد. هنوز دچار تزلزل شخصیت است و استحکام آن در پایان این دوره باید منتظر باشیم. گاهی دارای احساس غلو است و زمانی دچار اساس حقارت. دوره تکوین اعتماد به نفس است و دارای عزت نفس. بزرگ‌منش است و کرامت‌خواه، در خط وحدت یافتگی روان است و در جهت دستیابی به ثبات. می‌خواهد قاطعیت داشته باشد ولی در آن کمتر موفق است. در برابر جاذبه‌ها هنوز ضعیف است و قدرت مقاومت و ایستادگی در برابر زرق و برق‌ها را ندارد.در شرایط بحرانی او عصبی است و گرفتار بحران روانی. گاهی دچار حالت درون‌گرائی و میل به انزوا. در برابر شکستی، خود را می‌بازد و ابراز یأس می‌کند. در چنان صورتی جهان را بسیار محدود می‌بیند. با همه آرزوی درازی که دارد زود از آن چشم می‌پوشد و با همه بیداری وجدان و خودآگاهی در برابر وسوسه‌ای فریب می‌خورد. شیفته کلام سفسطه‌آمیز است و عبارات و کلمات هیجان‌انگیز. در مواردی دچار تضادها و احساس از خود بیگانگی می‌شود. در جنبه‌های عالی  اهل دیانت است و دوستدار تقوا داری و عبادت. وجه و شور مذهبی دارد و اهل ایثار و صداقت است. با وجود آثار تردید گذشته در او، هم‌چنان دین‌گراست. همه چیز را مطلق می‌بیند حتی عبادت را. هویت دینی او شکل گرفته ولی هنوز عمق نیافته است. اهل مناجات است و چه بسیار ساده و آسان که با او نجوا دارد و با او ارتباط برقرار می‌کند.

شرايط عاطفی و اخلاقی جوانی

جوانی دوره اوج عواطف و احساسات است. دوستی‌های داغ و آتشین، در کنار خصومت‌های جدّی است. با وجود جرأت‌ها و تهورهای مهم ترس‌هاست. تضاد تمایلات، تأثیرپذیری جدید، کم‌ثباتی عاطفی و حتی پریشانی عاطفی، تشنج در هراس و اضطراب در کنار خوش‌بینی‌ها و فرورفتن در آینده است و او همه چیز را بیشتر از دریچه عینک احساس می‌بیند و این امر تا حدی است که گاهی تعقل را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.در ابعاد عاطفی با همه جرأت‌داری دچار ترس است، ترس از آبرو، ترس از آینده، ترس از عدم کمال مردی و یا زن بودن و در اواخر دوره جوانی این ترس تعدیل می‌شود. دوره محبت است آن هم محبت‌های جدی، خالص و بی‌ریا. دوره خشم است، آنچنان که در مواردی او را از حال اعتدال خارج می‌سازد و برایش خطر می‌آفریند.در احساسات تحت تأثیر احساسات تند و شورانگیز است و این احساسات موضوعی روشن دارند و گاهی بر عقل او غلبه دارند. احساسات او آتشین و دارای جنبه رمانتیک است. مهارت در خویشتن‌داری در آغاز جوانی در آنان ضعیف است و بعدها بیشتر و جدی‌تر می‌شود.

آنها می‌توانند احساسات خود را مانند خشم، هیجانات، تنفر، وجد و شعف و غیره مخفی دارند، این احساس حتی داوری او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و باعث صدور رأی هیجانی می‌شود.در رابطه با خود، با همه احساس کهتری و نقص، حالت شیفتگی دارد. دارای جنبه بی‌صبری و بزرگ‌نمائی است. تنازع عقل و احساس درباره خود منجر به غلبه تمایلات نفسانی است. او گاهی اسیر مستی و غرور، تضاد تمایلات، خودنمائی است. جاذبه‌های زیبائی در او سبب احساس شگفتی در مورد خویش است. لطافت تخیل او را برتر و دیگران را در رابطه با خود بدهکار می‌اندیشد. گمانش این می‌شود که همگان باید در خدمت او باشند، بدون اینکه او را نسبت به کسی بدهی باشد.جوانی دوران شور و نشاط است، دوران عشق و امید است، دوران حساسیت‌ها و ظهورو بروز طبایع است. به گفته ویل دورانت، عصر ذوق و تخیل رمانتیک است، احساس و تخیل بر او غلبه دارد و خود همانند آتشی شعله‌ور است.

دوره تصورات رویایی، افکار شاعرانه، و دلباختگی تخیلات است. یک کنایه و اشاره ممکن است در او طوفانی ایجاد کند و یک رابطه کلامی با جنس مخالف ممکن است او را به هیجان آورد.در مشکل عاطفی او با همه رشد و تعالی دچار خشم و کینه بی‌دلیل، حسادت نسبت به همسالان، افسردگی و در خود فرو رفتن، گاهی دچار احساسات مخرّب، هراس و اضطراب و تشنج، و حتی درمواردی دچار یأس است. زود رنج می‌شود، ثبات عاطفی را از دست می‌دهد، تأثیرپذیری دارد، اهل کینه و خشم می‌شود.حسادت می‌کند، عاشق‌پیشه می‌گردد، دچار عشق رمانتیک می‌شود. و در حرکت‌های عاطفی کورمال به پیش می‌رود.او دارای صفای دل و اهل پاکی و فضیلت است. به همگان با دید خوش‌بینی می‌نگرد.

به راستی او خوب، با فتوت و آزاد است. حتی در کارهای خلاف اخلاق و شرع از خود نوعی صفا و پاکی نشان می‌دهد که به تعبیر بزرگی به بی‌گناهی پرندگان و آهوان شباهت دارد. او صادق است، بی‌ریاست و بیش از سالمندان ارزش بی‌غرضی و فداکاری را احساس می‌کند. قدر این حالات زمانی روشن می‌شود که عمری از او بگذرد. از اواسط این دوره است که تصور خوبی درباره والدین پیدا می‌کند و سازش و انطباقی در این عرصه برای‌شان پدید می‌آید. آنان چه پسر و چه دختر شیفته پاکی مطلق‌اند و تن به مصالحه نمی‌دهند.در این مرحله برای برخی از افراد خلقیات جدید پدید آمده و گاهی حالت زشتی به خود می‌گیرد ،مثل حالت استهزاء، خودنمائی، شهرت‌طلبی، ریاکاری. با همه بزرگ‌منشی و کرامت و با همه گذشت و ایثار، و با همه فداکاری‌ها گاهی بردباری و شکیبائی خود را از دست داده و ممکن است دچار دوگانگی عاطفی و اخلاقی گردد. در روابط دچار سستی و تزلزل و در اخلاق دچار لغزش و انحراف گردد، به ویژه آنگاه که هشدار دهنده‌ای برای او نباشد.

تحولات و تغییرات جوانی

دوره طوافانی عمر است اگر چه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و مخصوصاً وارد دنیای نسبی شده است. او هم چنان در مرحله شباب است و در مفهوم شباب برافروختگی و شعله‌وری وجود دارد. شَب‌النَار یعنی آتش برافروخت و شعله‌ور شد.جوانی دنیای تحول است. دنیای بحران است و دنیای تغییر. تحولات جسمی و غریزی سبب بروز تحولات روحی و دگرگونی عواطف و تغییرات است. دائماً احساس دگرگونی و نیاز به تغییر دارد و این تغییر در مشی او، در آرایش او، و حتی در رفتار و برخوردها و روابط او به چشم می‌خورد. ایده‌آل خواه است و تجددطلب. روحیه اجتماعی او متحول است. و این بحران در سالهای اول جوانی کاملاً مشهود است ودر سالهای آخر آن به تدریج فروکش می‌کند و راه و رسم آرام و ضابطه‌دار به خود می‌گیرد.

با همه آرامشی که نسبت به گذشته در رفتار او می‌بینیم، باز هم باید گفت رفتار او طوفانی و دوران حیاتش آمیخته با آشفتگی و فشار است. جوان دستخوش واکنشهای شدید است و این امر سبب می‌شود که در مورد حالات، حرکات و مواضعش داوری خاصی صورت گیرد.جوانی سن توقعات جدید است و حتی از دیدی می‌توان گفت سن پرتوقعی‌هاست. شرایط درون و آشوبها و طوفانها او را وا می‌دارد که خواسته‌های جدید را مطرح سازد و از این طریق شعله و التهاب درون را فرو نشاند. او نوخواه است و به دنبال زرق وبرق‌هاست. مدگرا و به دنبال سنت‌شکنی‌هاست و این خود سببی برای بروز اختلاف بین طبقه جوان و سالمندان است و بسیاری ازدرگیری‌های بین این دو گروه از همینجا ناشی می‌شود. بزرگتران درباره او چنین داوری دارند که اگر او آزاد باشد ممکن است سرازآلودگی درآورد که آن خود منافی با شرف و تمایلات عالیه انسانی است.

منبع

مصطفایی،احمد(1391)،بررسی میزان مهارت مدیریت زمان درنوجوانان وجوانان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0