مفاهیم ومبانی بهره ­وری

اﺳﺘﻔﺎده از واژه  ﺑﻬﺮه­وری ﺑﻪ دو ﻗﺮن ﭘﯿﺶ ﺑﺎز ﻣﯽﮔﺮدد. ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺑﺮای ﻧﺨـﺴﺘﯿﻦ ﺑـﺎر ﻟﻐـﺖ ﺑﻬـﺮه­وری  ﺗﻮﺳﻂ ﮐﻮﺋﯿﺰﻧﯽ در ﺳﺎل ﺑﻪ 1776 بکار ﺑﺮدهﺷﺪ. ﺷﺎﯾﺎن  ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ  ﮐﻪ واژه ﺑﻬﺮه­وری  ﺑﺎ ﮔـﺴﺘﺮش   اﻧﻘـﻼب ﺻﻨﻌﺘﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻮدﻣﻨﺪی ﺣﺎﺻﻞ از ﻧﯿﺮوی انسانی و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ­گذاری و ﻣﻮاردی از اﯾﻦ دسته ﮔﺴﺘﺮش ﯾﺎﻓﺖ. اﺷﺨﺎص و ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ از ﺑﻬﺮه­وری اراﺋﻪ ﻧﻤﻮده­اﻧد. ﺑﻬﺮه­وری  ﺷﺎﻣﻞ دو ﺟﺰء ﮐﺎراﯾﯽ و اﺛﺮﺑﺨﺸﯽﻣﯽﺑﺎﺷـﺪ. ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﺎزده واﻗﻌـﯽ ﺑـﻪ دﺳـﺖآﻣـﺪه ﺑـﻪ ﺑـﺎزده اﺳﺘﺎﻧﺪارد و ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﮐﺎراﯾﯽ ﯾﺎ راﻧﺪﻣﺎن اﺳﺖ ﯾﺎ درواﻗﻊ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻘﺪار ﮐﺎری ﮐﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﮐﺎری ﮐﻪ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﻪ ﻇﺮﻓﯿﺖ اﺳﻤﯽ ﮐﺎراﯾﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣـﯽﺷـﻮد.

ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻢ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ در ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﮐﺎراﯾﯽ ﻫﻤﻮاره ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ از ﯾﮏ اﺳﺖ اما در مورد انسان(نیروی کار) بر اﺛﺮ اﻧﮕﯿﺰش و رﻫﺒﺮی ﺻﺤﯿﺢ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از ﯾﮏ ﺑﺰرﮔﺘـﺮ ﺷـﻮد. اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﻋﺒﺎرﺗﺴﺖ  از درﺟﻪ و ﻣﯿﺰان ﻧﯿﻞ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﺰان از ﺗـﻼشﻫـﺎی اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪه ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﻣـﻮرداﻧﺘﻈﺎر ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪه­اﺳﺖ، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﺤﻮه اﺳﺘﻔﺎده و ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺮای ﻧﯿﻞ، ﺑـﻪ ﮐـﺎراﯾﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﻣﯽﺷﻮد؛ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد و ﻓـﺮاﻫﻢ آﻣـﺪن رﺿـﺎﯾﺖ از ﺗـﻼشﻫـﺎی  اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪه­اﺳـﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﮐﺎراﯾﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﮐﻤﯽ دارد و اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﮐﯿﻔﯽ دارد. اﻣﺮوزه ﺑﻬﺮه­وري و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ از ﺟﺬابﺗﺮﻳﻦ واژهﻫـﺎي  مورد کاربرد در علوم مختلف به ویژه مدیریت می­باشند. بهره­وری مفهوم گسترده­ای است که در سطوح مختلف و از دیدگاه­های گوناگونی به آن توجه شده­است.

در این راستا بهره­وری منابع انسانی نقش کلیدی ایفا می­کند. مدیریت دانش هم از مفاهیمی است که بسیاری از سازمان­های پیشرو به اهمیت و نقش آن پی برده­اند چرا که امروز تمام دارایی ما از منابع طبیعی به فکر و دانش تغییر یافته است. بنابراین مدیریت آن از دغدغه­های مهم سازمان­های موفق است. متاسفانه بهره­وری از مفاهیمی است که بسیار غلط و اشتباه درک شده­است. به همین دلیل، نخست به برداشت­های نادرست اشاره می­شود:

بهره وری چه نیست؟

1-بهره­وری کارکردن زیادتر نیست. 2- بهره­وری کاهش هزینه ها نیست.3- بهره­وری کاهش کارکنان نیست.4-بهره­وری­کار اضافی برای مدیران نیست.5-بهره­وری استخدام متخصصان جدید نیست .6- بهره­وری به کارگیری تکنولوژی جدیدی نیست.7- بهره­وری هدف غایی نیست.8- بهره­وری عملکرد نیست. 9- بهره­وری خروجی نیست.10- بهره­وری ظرفیت تولید نیست.11- بهره­وری سودآوری نیست.

بهره وری چه هست؟

در پاسخ به این سوال شش دیدگاه وجود دارد که عبارت­اند از: دیدگاه متخصصان، حساب داران، فیزیک­دانان، مهندسان صنایع، روان شناسان سازمانی و صنعتی و در نهایت، دیدگاه مدیران. از آنجا که دیدگاه مدیران از بقیه جامع­تر و گسترده­تر است و بر همه جنبه­های سازمانی که در کارکرد موثر سازمان نقش دارند تاکید دارد، توضیح داده می­شود. در دیدگاه مدیریتی، بهره­وری میزان موفقیت سیستم را در استفاده از منابع برای کسب اهداف بیان می کند. در واقع بهره­وری هم مفهوم کارایی­ و هم اثربخشی را در بردارد. در صورتی که تعریف بهره­وری شامل کارایی اثربخشی باشد بهره­وری با مفاهیمی نظیر خروجی، تولید، سودآوری،ظرفیت تولید، عملکرد، کاهش هزینه، یا کار اضافی فرق می­کند. همان طور که گفته شده­است بهره­وری با مفاهیم کارایی، اثربخشی، سود آوری، کیفیت، نوآوری، کیفیت زندگی کاری و فرهنگ در ارتباط است و در واقع ترکیبی از آنهاست. برخی بهره­ ­وری را مرکب از کارایی، اثربخشی و توانایی تغییر متناسب با اقتضائات داخلی و خارجی سازمان می­کند.

کارایی

سازمان، پديده اي اجتماعي به شمار مي آيد که به طوري آگاهانه همآهنگ شده و داراي حدود و ثغور نسبتاً مشخص مي­باشد و براي تحقق هدف يا اهدافي، بر اساس يک سلسله مباني دايمي فعاليت مي­کند. سازمان به طور کلي، عبارت است از روابط منظم افرادي که تحت سلسله مراتب مختلف، داراي وظايف گوناگون مي­باشند، ولي براي رسيدن به هدف مشترکي همکاري دارند؛ به عبارتي نهادي اجتماعي محسوب مي­شوند که مبتني بر هدف بوده و ساختارشان به صورت آگاهانه طرح ريزي شده و داراي سيستم هاي فعال هستند و سرانجام با محيط خارجي در ارتباط اند. کارایی به دو عامل تخصیص منابع و زمان پاسخ، بستگی دارد. هرچه این دو عامل افزایش یابند، کارایی کاهش می یابد. از عوامل زير به عنوان راه­هاي افزايش کارايي مي توان نام برد:

تقسيم كار صحيح، گزينش مناسب افراد، توجه به جنبه هاي رواني كار و کارکنان، ايجاد زمينه هاي خلاقيت فكري و تقويت روحيه كاركنان، توجه به نظم و انضباط در كار، توجه كافي به محيط كار، تواناسازي کارکنان، آموزش، چرخش و غني سازي شغلي و غيره. يکي از مشخصات بارز رهبران و مديران خوب داشتن بينش و تفکر و توجه به مديريت نيروي انساني، آموزش و رشد کارکنان، کوشش درجهت ايجاد روحيه، انگيزه و برانگيختن قوه­ي خلاقيت و ابتکار آنان و به خصوص کسب مشارکت همه­ي آن ها در جهت دست يابي به اهداف و مأموريت­هاي سازمان براي افز ايش بهره­وري، مي­باشد.

اثربخشی

اثربخشی برای موفقیت هر اقتصادی حیاتی است. و به همین خاطر برای افزایش دستاوردها و حفظ نتایج کسب وکار، سازمان نیازمند اجرای راهبردهای است که این موفقیت را تضمین کند. به طور واضح، هیچ­گونه تعریف دقیق و تئوری جهان شمولی در مورد اثربخشی سازمانی توسعه داده نشده است؛ و معنای اثربخشی سازمانی در میان اشیاء مختلف و افراد مختلف است. با وجود این اکثر محققان براین موضوع توافق دارند که اثربخشی سازمانی برای سنجش به معیارهای چندگانه­ای نیاز دارند تا با استفاده از آنها عملکرد سازمان­های مختلف را ارزیابی نمود بنابراین آن باید هم به عنوان فرایندها و هم به عنوان پیامدها در نظر گرفته شود. یکی از تعاریف بنیادی و رایج اثربخشی، میزان یا حدی است که یک سازمان اهدافش را محقق می­سازد. به عبارتی دیگر به میزانی که سازمان به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود نایل گردد.

معیارهای اثربخش سازمانی عبارتنداز: اثربخشی کلی، بهره­وری، کارایی، سود، کیفیت، حوادث، رشد، میزان غیبت درکار، جابجایی در کار، رضایتمندی، انگیزش و اهداف کارکنان. اثربخشی، بهره­وري و کارايي موضوع هايي هستند كه نظريه پردازان سازماني را به خود جلب كرده اند و بيش از چند دهه است كه موضوع تحقيق مديريت وطراحي سازمان­هاست در اين راستا بسياري از سازمان ها، تغيير مديران را عامل موثر در کارايي و اثربخشي سازمان تلقي کرده و با نگرشي مثبت به آن نگريسته و به جست وجوي اثرات تغيير و تعويض مديران و سنخ شناسي جانشينان مدير پرداخته اند و مديران جديد را عامل تغيير معرفي کرده اند.

بسياري از کارشناسان معتقدند که اگر نقل و جابه جايي به طور صحيح انجام شود، نه تنها اثربخشي سازمان را بالا مي­برد بلکه سازمان را از رکود و يکنواختي خارج مي کند و باعث رضايت کارکنان و در نتيجه افزايش کارايي و اثربخشي مؤسسه مي­گردد. از سويي ديگر جابه جايي مورد نکوهش قرار گرفته است. براي مثال فايول در اصول چهارده­گانه­ي خود به اصل ثبات تأکيد مي کند و معتقداست که کارمند براي تطبيق خود با محيط و خواسته هاي سازمان به زمان نياز دارد و از تسلط بر کار به بهره برداري مي رسد. در بررسي کارايي سازمان، مديران بايد مجهز به توانايي و شايستگي­هاي بالقوه، دانش و تجربه و مهارت هاي ارتباطي- اجتماعي بوده و نسبت به وضع منابع انساني خود نيز مطلع باشند.

از طرفي مديراني که طولاني مدت در يک سازمان ثابت مي مانند، در طول زمان، محيط خود را به اندازه­ي کافي مي­شناسند و نيروي انساني، نيروي فيزيکي س ازمان، امور اجر ايي،نيازها و امکانات را به خوبي مورد بررسي قرار مي دهند. طبيعي است چنين شناختي در طول زمان حاصل مي­شود. به طور کلي در مؤسساتي که کار آن­ها رونق دارد، کارمندان کادر رهبري ثابت اند. درحالي که در مؤسسات ضعيف و منحط دائماً در حال تغييرند و ثباتي ندارند. عدم ثبات کارکنان هم علت خرابي امور مؤسسه است و هم معلول آن. از طرفي، دوره آزمايش و آشنايي يک رئي معمولاً هزينه زيادي در بر دارد .

منبع

مرادی، افشین(1394)، ارزیابی مدیریت مولفه های ریسک و مدیریت بهره وری با استفاده از تحلیل پوششی داده هاDEA))، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0