مفاهیم مشابه با جریان اطلاعات
جریان اطلاعات به لحاظ مفهومی و کارکردی با مفاهیم و اصطلاحات دیگری نیز ارتباط دارد. بررسی هر کدام از آنها میتواند زمینه را برای دستیابی به یک چارچوب مشخص برای درک جریان اطلاعات کمک کند. در این قسمت برخی از این گونه مفاهیم مورد توجه قرار میگیرد.
اکوسیستم اطلاعات
دانش اکولوژی، اصطلاحاٌ به مجموعه شناختهایی اطلاق میشود که انسان درباره تاثیر محیط بر موجودات، تاُثیر موجودات بر محیط و روابط متقابل میان خود موجودات در آن محیط به دست میآورد. به اعتبار همین توصیف از دانش اکولوژی زیستی، اکولوژی اطلاعاتی نیز شامل تاُثیر محیط بر عناصر اطلاعاتی، تاُثیر عناصر اطلاعاتی بر مجیط و تعامل میان عناصر اطلاعاتی در بستر و محیط خاصی است. استالدر هدف اکولوژی اطلاعات را درک مشخصههای محیط میداند، بدین منظور که بتوان از قابلیتهای آن بهرهمند شد، از خسارات آن پرهیز کرد و توسعه و ارتقاء آن را تضمین نمود. ناردی و اودی اکولوژی اطلاعاتی را سیستمی از مردم، فعالیتها، ارزشها، و فنآوریها در محیط محلی خاصی تعریف کردهاند .در دیدگاه اکولوژیکی، انسان به عنوان موجود زنده اکولوژی اطلاعاتی نقش محوری دارد و تصمیم درباره تعیین جایگاه اطلاعات، میزان تآُثیر آن، حقوق معنوی، حق حریم عناصر، تفاوتهای دیجیتالی، توسعه فنآوری یا اقتصاد نوین نمیتواند بدون توجه به بستر اکولوژیکی آنها به گونهای موثر اتخاذ گردد .
ديدگاه سنتي سازمان مبتني بر پردازش اطلاعات و ماشينيزم به منظور تحقيق كارآيي و بهينهسازي عملكرد، متناسب با هزاره صنعتي است. اين سيستمها براساس كنترل بيروني اداره ميشوند و ديدگاه اكولوژي اطلاعات در آنها نقش اصلي را ايفا ميكند. اكولوژي اطلاعات محيطهاي اطلاعاتي سازمان هستند و شامل تعامل عوامل متعدد و وابسته زيرسيستمهاي اجتماعي– فرهنگي و سياسي است كه جريان و كاربرد اطلاعات را در سازمان شكل ميدهند. بنابراين اكولوژي اطلاعات شامل آنچه كه اطلاعات توليد و ذخيره ميكند و براي انجام وظيفه در دسترس افراد قرار ميدهد؛ ميشود. در اكولوژي اطلاعات تلاش ميشود تا نقش تكنولوژي را به جاي افراد در اطلاعات شبكهاي و سيستمهاي ارتباطي مورد تاكيد قرار دهند و اغلب فراموش ميشود كه ارتباط اطلاعات با عمل و انطباق با آن نيازمند ساختارهاي انساني است. فرضيات اكولوژي اطلاعات عبارتند از:
- اطلاعات به آساني در كامپيوترها ذخيره ميشود.
- مدلسازي كامپيوتري پايگاه دادهها، راهي براي غلبه بر پيچيدگي و انبوهي اطلاعات است.
- اطلاعات بايد در سراسر سازمان توزيع شود.
- تغيير تكنولوژي، محيط اطلاعاتي را بهبود ميبخشد .
در مقايسهاي كه بين اكوسيستمهاي محيطي و اكوسيستمهاي اطلاعاتي صورت گرفته است، «محيط همان بسترهاي فرهنگي، اقتصادي و معرفتي است كه اطلاعات در آن جريان مييابد، مبادله ميشود و مورد ارزيابي قرار ميگيرد و عناصر اطلاعاتي كه نقش موجودات زنده اكوسيستم را دارند، همان مردم هستند كه به دليل روابط متقابل به يكديگر وابستهاند؛ و به سبب باز توليدهاي مستمر در محيطي معين پايدار ميمانند».
چرخه اطلاعات
فرایند با تولید اطلاعات آغاز میشود و با استفاده از آن به پایان میرسد و اغلب اوقات این فرایند خود را تکرار میکند و بر مبنای آنچه قبلاٌ انجام شده تداوم مییابد. تولید و توزیع اطلاعات الگوی تکرارپذیر و مشخصی به اسم چرخه اطلاعات به وجود میآورد .در جريان چرخه اطلاعاتي، ابتدا گروهي به خلق اطلاعات پرداختهاند (پژوهشگران) و گروه ديگر، اين اطلاعات را در قالبهاي معمول منتقل ميكنند (ناشران) اما گروه آخر در توزيع آن ميكوشند و به منظور استفاده از اين اطلاعات به اشاعه آن ميپردازند (كتابداران و آرشيويستها) و نهايتاً اين اطلاعات، مجدداً در دسترس پژوهشگران قرار ميگيرد که در آن اطلاعات، در فعالیتهای علمی و غیرعلمی اطلاعات، بر مبنای اطلاعات قبلی ایجاد میشود . عده اندکی از افراد دارای تفکرات کاملاٌ خلاق و اولیه هستند. نوآوری در چارچوب واقعیتهای موجود آغاز میشود. تولد ایدههای جدید ناشی از ایدههای پیشین است و این چرخه در طول زمان ادامه مییابد. گفتن اینکه در چرخه اطلاعات کدام نقطه تلاقی نسبت به نقاط تلاقی دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است، نادرست خواهد بود. حذف هر یک از نقاط تلاقی موجب از میان رفتن کل چرخه خواهد شد. این چرخه بیانگر مشارکتی عظیم و گوناگون است که افراد بسیار زیادی در آن دخالت دارند .
چرخه زیستی اطلاعات
امروزه اطلاعات مقدمه هر فعاليتي است. به عبارت ديگر اطلاعات به دليل ماهيت خاص خود قابليتهاي متعددي دارد. برخي از اين قابليتها نظير قابليت پردازش، تكثير، بازتوليد، انتقال، استفاده متعدد و مشترك و تركيبپذيري، تصورات ذهني ما را به گونهاي هدايت ميكند كه بپذيريم اطلاعات همانند يك ارگانيسم زنده، چرخهاي را دنبال ميكند. به بيان ديگر اطلاعات نظير يك موجود زنده نقطه شروعي دارد كه پس از طي يك رشد جنيني مانند به تبلور ميرسد؛ يا به عبارتي خلق ميشود. پس از خلق شدن در چالشهاي محيطي از نوع انديشهمدار و اطلاعاتمحور مورد بازخواست قرار ميگيرد و تعديل ميشود. هر بسته اطلاعاتي خلق شده بر حجم اطلاعات گذشته ميافزايد. لذا ويژگي آگاهيگرانه اطلاعات ايجاب ميكند براي استفاده بهتر مورد سازماندهي قرار گيرد و در كنار پيشينههاي همجنس خود ذخيره شود. اطلاعات پس از سازماندهي و ذخيره ارزش دو چندان مييابد از اين رو مطابق الگوهاي سازماندهي و ذخيرهسازي براي بازيابي آن چارهانديشي ميشود. و براي اين كه در دسترس افراد بيشماري قرار گيرد به شبكههاي اطلاعاتي سرازير ميشود.
مراجعهكنندگان براي اين كه در ورطه آلودگي اطلاعات قرار نگيرند، دست به پالايش اطلاعات ميزنند. اطلاعات كسب شده يا به عبارتي استفاده شده، مجدداً به خلق اطلاعات جديد كمك ميكنند. و اين يعني شروع دوباره براي اين چرخه.فعاليتهاي جاري در چرخه زيستي اطلاعات منفك از يكديگر نيستند؛ به بيان ديگر چرخه زيستي اطلاعات به مثابه يك كل است كه اجزاي آن در پيوند با هم هستند و خروجي هر فعاليت ميتواند به عنوان ورودي فعاليت بعد از خود قرار گيرد. اي بسا نارسايي يك فعاليت به نارسايي فعاليتهاي بعدي نيز بيانجامد.الگوهاي مختلفي در مورد چرخه زيستي اطلاعات تعريف و ارايه شدهاند. كه از آن جمله الگوي راي لارسن است كه به عنوان مبحث اصلي اين پژوهش قرار گرفته است. در الگوي راي لارسن از چرخه زيستي اطلاعات سه محدوده مهم مشخص شدهاند كه عبارتند از؛
- محدودهاي كه اطلاعات خلق ميشوند
- محدودهاي كه اطلاعات جستجو ميشوند
- و محدودهاي كه اطلاعات به بهرهدهي ميانجامد
اطلاعات در هر كدام از اين سه محدوده ويژگي خاص خود را دارد. در محدوده خلق شدن اطلاعات فعال است، در محدوده جستجو اطلاعات نيمهفعال است. اين در حالي است كه اطلاعات در محدوده بهرهدهي غيرفعال است.با عنايت به اين كه فعاليتهاي تعريف شده در هر كدام از اين محدودها به مثابه حلقههاي به هم پيوسته يک زنجيره عمل ميكنند، به نظر ميرسد كنشهاي دروني هر فعاليت بر خود فعاليت و نيز حلقههاي پسين و پيشين آن تاثير بگذارد و اطلاعات را در فرصت ماندگاري، زايش و يا حذف و ابطال قرار دهد.هر كدام از فعاليتهايي كه در اين چرخه و در محدودههاي سه گانه آن براي اطلاعات اتفاق ميافتد، خود داراي يك چرخه پيچيده است و از فرعياتي برخوردار است كه همبستگي بين آنها و همزماني، تقدم يا تاخر زماني انجام هر كدام و كنشهاي متقابل و دورنماي تصوير شده براي آنها به صورت نظاممند انجام ميگيرد .
زنجیره اطلاعات
زنجيره اطلاعات را كه با عناوين جريان اطلاعات، انتقال اطلاعات و يا با كمي مسامحه، نظام اطلاعاتي نيز شناخته ميشود ميتوان ساختار نهادين و دبيزشي ارتباطات انساني تعريف نمود و به مجموعهاي نسبتاً كوچك از مفاهيم بنيادين تعلق دارد كه علم اطلاعرساني را از رشتههاي همجوار از جمله نظريه اطلاعات و علم محاسبات متمايز ميكنند .زنجيره اطلاعاتي نيز همانند زنجيره غذايي در حوزه بومشناسي، پنداشتي است. از فرايندي كه طي آن يك ماده خام با ارزش به نام انديشه به يك محصول مصرفي قابل هضم يعني اطلاعات يا شكل عاليتر آن كه ما آنرا دانش ميناميم تبديل ميشود. با وجود اينكه چارچوب اين فرايند قابليت كاركرد گستردهاي دارد، محور توجه دانشمندان علم اطلاعرساني معطوف تبادل اطلاعات عالمانه يا اطلاعات علمي، فني و طبي بوده است. در اين بستر، زنجيره اطلاعات جهان دانشگاهي و شبه دانشگاهي را به مثابه كليتي فنآورانه معرفي ميكند و نشان ميدهد كه چگونه هر حلقهاي از زنجير( از نويسنده گرفته تا خواننده با واسطههايي چون كتابخانهها، انجمنهاي علمي، بنگاههاي انتشاراتي و ديگر واسطهها) به صورت يگانه و نظاممند در پيشبرد علم مشاركت ميكند.
علاوه بر اينكه زنجيره اطلاعات در قواعد تعليماتي رسمي و مطالعات موردي نقش مهمي دارد، در پس هر انديشهاي تصوري از زنجيره اطلاعاتي نهفته است. به همين دليل بدون وجود دورنمايي از شيوههاي اتصال بخشهاي تشكيل دهنده جهان علمي به يكديگر، به سختي ميتوان به بررسي اين مضامين پرداخت. زنجیره اطلاعات مجموعهای از حلقههای بهم پیوسته اطلاعات است که در آن هر حلقه سبب حفظ حلقه بعدی میشود و خود توسط حلقه قبلی حفظ میگردد. به بیان دیگر، هر حلقه از حلقه پیش از خود تغذیه میشود و مورد استفاده حلقه پس از خود قرار میگیرد. به طور مثال، در تحلیل استنادی افقی که یکی از شیوههای استنادی مطالعه است، میتوان زنجیره اطلاعاتی مربوط به اندیشهای خاص را از جدید به قدیم یا بالعکس ردیابی کرد. ممکن است این داد وستد اطلاعاتی زمانی کوتاه یا بالنسبه طولانی را به خود اختصاص دهد، ولی حلقههای پیوسته در زنجیره اطلاعات را میتوان به خوبی در آن باز شناخت. زنجیرههای اطلاعاتی بر حسب نوع حلقه آغازین هر زنجیره به دو دسته عمده تقسیم میشوند:
1. زنجیرههایی که با اندیشه تولیدکننده(های) خاصی آغاز میگردد و در زنجیره پیش میرود. حلقههای این زنجیره شامل تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است.
الف. تولیدکنندگان. این عناصر شامل آحادی است که قادرند پدیدههای محیط را ذهناَ دریافت کنند، به صورت دانش در خود ذخیره سازند، و از طریق رسانهای خاص بروز دهند. درجه قوت و ضعف تولیدات آنها در گرو توانایی آنان در دریافت دادههای محیط، تجزیه و تحلیل آنها و استفاده بجا از قابلیت رسانههای مناسب برای ارائه است.
ب. مصرفکنندگان. این عناصر از تولیدات حلقههای تولید زنجیره اطلاعاتی تغذیه میشوند. یعنی آنچه از مواد تولید شده را که به آن نیاز دارند و برای ارگانیزم خود ضروری میدانند اخذ میکنند. این گروه را میتوان به ردیفهای متعددی تقسیم کرد:حلقههایی که از عنصر مولد اولیه تغذیه میکنند مصرفکنندگان ردیف اول هستند، به عناصر استفادهکننده از مصرفکنندگان ردیف اول، مصرفکنندگان ردیف دوم اطلاق میشود و الی آخر. به این ترتیب، هر ردیف را میتوان نسبت به ردیف قبل از آن مصرفکننده و نسبت به ردیف بعد از آن تولیدکننده دانست.
2. زنجیرهای که با تحلیلکنندگان آغاز میشود. این نوع زنجیره ممکن است تولیدکننده _ به آن معنایی که در نوع اول به آن اشاره شد _ نباشد، اما میتواند حلقه آغازین مصرف برای برخی استفادهکنندگان محسوب شود. در این نوع زنجیره، گرچه تحلیلکنندگان در هر نقطهای از زنجیره تولید و مصرف میتوانند حلقهای را به خود اختصاص دهند، خود نقطه آغاز رویارویی مصرفکننده نیز محسوب میشوند .
اطلاعرساني علمي
در دنياي مدرن پس از جنگ جهاني دوم، پيشرفت سريع علوم و فنون و انفجار اطلاعات علمي و فني جرياني به راه انداخت كه ناچار تمام دنيا بايد با آن همگام ميشدند يا در دنياي متروك عقبماندگي باقي ميماندند. اين جريان ساري، لزوم جهاني شدن در همه زمينهها را به اثبات رساند و در همه عرصهها زمزمه جهاني شدن، زمزمهاي آشنا گشت. از جمله در زمينه اطلاعات و خصوصاً اطلاعات علمی و فني. در سال 1966 به پيشنهاد يونسكو نظام جهاني مبادله اطلاعات علمي و فني با نام “یونیسیست” ايجاد شد كه دو اصل زيربنايي برنامه آن عبارت بودند از:
- يكنواخت ساختن نظامهاي موجود اطلاعات علمي به منظور سهولت مبادله اطلاعات علمي و فني؛
- فراهم ساختن امكانات مناسب از نظر سياسي و اقتصادي جهت مبادله اطلاعات علمي و فني.
اما لازمه اين جهاني شدن، وجود زيرساختهاي مشترك در كشورهاي جهان بود. در واقع تنها امكاني كه وجود داشت پيوستن زيرساختهاي مشابه و نزديك به هم در اين جربان بود و كشوري كه اين زيرساختها را نداشت مانند اين بود كه ابزار حياتي استفاده از امكانات را نداشت. دو اصل مذكور در برنامه يونيسيست هم اين نكته را ميرساند .
يكي از دلايل اصلي توليد سياستهاي اطلاعرساني جديد نياز به ايجاد تعادل علمي و منطقي بين به دست آوردن حداكثر فايده از اطلاعات و تكنولوژيهاي جديد و پرهيز از مضرات ثانوي آنها براي اشخاص، سازمانها يا حتي در سطح ملي است. دليل ديگر تغيير نقش دولت و گسترش درگيري و سرمايهگذاري آن در فعاليتهاي مهم و اساسي است. امروزه نقش سياستگذاري به جامعه و نهادهاي مختلف آن جامعه واگذار شده و سياستگذاري متمركز و منحصر به مسئولين روز به روز كمرنگتر ميشود. اگر چه سياست اطلاعرساني، در هر سطح و محدودهاي كه باشد، تحت تاثير سياستهاي عمومي اقتصادي، اجتماعي و سياسي آن كشور قرار ميگيرد.
براي بررسي سياست اطلاعرساني علمي ابتدا بايد خود اطلاعرساني علمي تعريف و مشخص گردد. اطلاعرساني علمي به كليه فعاليتهایي اطلاق ميشود كه جريان توليد، گردآوري، پردازش، اشاعه، توزيع، مصرف، انتقال و مديريت اطلاعات علمي را در برميگيرد. هر يك از جريانهاي مذكور، خود شاخهها و جريانهاي مخصوص به خود دارد. هر كدام از اين جريانها، از ريزترين تا كليترين كه همان اطلاعرساني علمي است تحت سيطره سياستي قرار دارند كه در ساخت و پرداخت آنها تا اجرا و كاربردشان جاري است و قدم به قدم با آن تعريف ميشوند يا آن را تعريف ميكنند. دانشگاهها و مراكز آموزش عالي هر كشوري نقش افزايش دانش و اطمينان نسبت به اشاعه آن در جهت منافع فرد و جامعه در آن كشور را به عهده دارند. دانشگاهها اين نقش را از طريق آموزش، پژوهش و ديگر خدماتي كه به جامعه عرضه ميكنند ايفا مينمايند. پس ميتوان مراكز آموزش عالي را متصدي اطلاعرساني علمي و فني دانست و در نتيجه سياست اطلاعرساني علمي هر كشوري از طريق اين مراكز مشخص ميشود .
ارتباطات علمی
منظور از ارتباطات، اشاره به ساختاري كيفي است كه از معبر آن حجمي از اطلاعات و مفاهيم مورد تبادل قرار ميگيرد . ارتباط علمی بدان معناست که اندیشهای میان مولدان علم رد و بدل گردد یا اندیشهای از نقطهای به نقطه دیگر جریان یابد. چنین جریانی ممکن است نه تنها بین دو یا چند فرد، بلکه میان دو یا چند رشته علمی یا چند جامعه فرهنگی نیز پدید آید. آغاز چنین حرکتی پیوسته از مجرای تولیدات فردی صورت میگیرد، یعنی نویسندهای اندیشهای را کسب میکند، و خود ناقل اندیشه میان افرادی دیگر در درون یک رشته علمی یا ورای رشتهای خاص میگردد .
جنبش روانكاوي در اوايل قرن بيستم و شيوع سريع آراي فرويد در جهان عقلاني نشان ميدهد كه چگونه انديشهها و نظرياتي كه براي نخستين بار مطرح ميشود همچون بيماري به سرعت در ميان افراد انتقال مييابد. گافمن نخستين بار از ارتباطات علمی به “واگيري فكري” تعبير كرد و آن را مبناي مطالعات خود قرار داد. بنا به نظر گافمن، شباهتهاي بسياري را ميان فرايند انتقال دانش و انتقال بيماري ميتوان بازشناخت. واكنش هر جامعه علمي در برابر ظهور انديشهاي نو نيز مانند زمان هجوم بيماري است. گاه با آن به مقابله برميخيزد، گاه سركوب كردن ناقل يا حداقل ممانعت از ورود آن به منطقه مورد نظر را برميگزيند، و گاه سنجيدهترين راه اقدامات پيشگيرانه است. از آنجا كه اصول حاكم بر انتشار بيماري مُسري در مورد انتشار اطلاعات و اشاعه علم نيز صادق است، فرايند ارتباطات علمي را ميتوان به شكل فرايند واگيري مطرح كرد .
ارتباطات علمي به طور كلي مشتمل است بر انتقال اطلاعات و نتايج فعاليتهاي علمي از طريق شبكه متخصصان و از سوي ديگر نظام بازبيني و ارزيابي اين يافتهها و فعاليتهاي پژوهشي پژوهشگران از سوي همكاران علمي. بنابراين بايد دانست كه ارتباطات علمي سواي بعد نهادي آن، از منظر علم ارتباطات، فرايند ارائه و تحويل دانشي است كه اعضاي اجتماع علمي توليد ميكنند. بخش وسيعي از اين فرايند، تسهيم و ارزيابي نتايج پژوهش، يافتهها، مشاهدات و انتشارات علمي ميان پژوهشگران، همكاران حرفهاي و دانشجويان از طريق ابزارهاي رسمي و غيررسمي است. در بستر فرهنگی ارتباطات علمي«فرهنگ رد و بدل كردن استعدادها و تواناييها» تعريف ميشود. بنابراين، به لحاظ صوري، در ارتباطات علمي كالاهاي علمي توليد و مصرف ميشوند .و بازار ارتباط علمی شکل میگیرد . با اين تفصيل، چهار گروه اصلي فعال در نظام سنتي ارتباطات علمي عبارتاند از:
- پژوهشگران كه پژوهش علمي را پديد ميآورند؛
- ناشران كه پژوهش علمي را بستهبندي و كالاي اطلاعاتي خلق ميكنند؛
- اطلاعرسانان كه كالاهاي اطلاعاتي را گردآوري ميكنند، اشاعه ميدهند و از آن نگهداري و حفاظت ميكنند؛
- استفادهكنندگان كه نتايج پژوهشها را به ابتكار عملهاي پژوهشي جديد، سياستهاي دولتي، محصولات تجاري، خدمات عمومي و مانند آنها تبديل ميكنند .
ارتباط علمی میکوشد تا به مسائل بنیانی تبادل اطلاعات و ارتباط میان دو نظام معرفتی بپردازد و به سوالاتی از قبیل: “چه عاملی دو یا چند اثر را در یک یا چند رشته متفاوت متصل به یکدیگر نگه میدارد؟” و… پاسخ دهد. در این سوال غرض از “اثر” هرگونه تولید فکری و منظور از “اتصال” برقراری “جریان” فکری میان دو یا چند اثر است.ارتباط علمی زمانی میتواند در بالاترین ظرفیتها و قابلیتها جریان یابد که مولفههایی از قبیل پتانسیلهای اطلاعاتی، ویژگیهای بار اطلاعاتی، طول موج حاصل شده در انتقال انرژی اطلاعاتی و عناصر اثرگذاری چون عامل تولید، عامل پذیرش و بُرد میدان عمل هر نوع جابجایی اطلاعات، مورد توجه قرار گیرد .
در نهاد ارتباطات علمي، پژوهشگران، ناشران، كتابداران و اطلاعرسانان، يك رأس؛ دانشگاهها، مراكز پژوهشي، انجمنهاي علمي، بنگاههاي نشر و كتابخانهها رأس ديگر؛ و اطلاعات و مدارك علمي مانند چكيدهنامهها، فهرستها، ونمايهها رأس سوم مثلثي را تشكيل ميدهند كه با كمك يكديگر چرخه توليد، توزيع و مصرف اطلاعات را ايجاد ميكنند و تنها در چنين صورتي است كه تلاشهاي پژوهشگران به بار مينشيند . با توجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت ميتوان گفت كه ارتباطات پديدهاي است در بطن و نهاد يك جامعه و ارتباط علمي نيز، در واقع، چگونگي استفاده از اطلاعات از طريق مجراي رسمي و غيررسمي است .
ارتباط اجتماع علمی
اگر نهاد علم را شامل مجموعه افراد (دانشمندان، پژوهشگران، نويسندگان، متخصصين و…)، سازمانها و تشكلها (دانشگاهها، انجمنهاي علمي، مراكز پژوهشي و…) و تجمعات (كنفرانسها، سمينارها، كارگاهها و…)، امكانات و منابع (مراكز اسناد و كتابخانهها، كتب، مجلات و…) و هنجارها و روابط و قواعد و جو حاكم بدانيم، در مييابيم كه يكي از عناصر اصلي و زيربنايي در اين نظام نهادي و سازماني، مفهوم”اجتماع علمي” و وجود روابط و تعاملهاي فكري و تخصصي در بين اعضاي اين اجتماع و بين اجتماعهاي علمي در سطح دنياست. وجود اجتماع علمي و همكاريهاي رشتهاي و بين رشتهاي، علاوه بر آشنايي با تحولات و دستاوردهاي جديد، و تدوين معيارهاي ارزيابي قوت و ضعف كار علمي، امكان نظارت بر اعمال و اجراي هنجارها و ضوابط و جلوگيري از انحرافات و انباشت و پيشرفت در حيطه علم و پژوهش را فراهم ميكند. يكي از ويژگيهاي مهم اجتماع علمي– كه تحقيقاً پيشرفت در توليد و ترويج علم را سرعت ميبخشد- فراهم شدن امكان ايجاد ارتباط بين دست اندركاران علم و پژوهش است .ارتباط علمي همانند ساير انواع ارتباطات انساني، فرايندي است كه طي آن پيامهاي علمي از منبع يا منابع پيام به گيرندگان آن انتقال مييابد. طبق اين تعريف، عناصر اصلي فرآيند ارتباطات را ميتوان چنين مشخص كرد: منبع، پيام، كانال ارتباطي و گيرنده. علاوه بر اينها ميتوان عنصر «بازخورد» را نيز در بسياري از فرآيندهاي ارتباطي تشخيص داد.
در فرايند ارتباط علمي، پيامي كه منتقل ميشود شامل مجموعه دادهها، كشفيات، تجربيات و دستاوردهاي علمي و پژوهشي است كه از طريق مجاري ارتباطي بين توليدكنندگان و مصرفكنندگان آنها رد و بدل ميشود. در طول تاريخ (و ماقبل تاريخ) بشريت، انسانها سعي در انتقال دانستهها و تجربيات خود از طرق شفاهي و يا تصويرنگاري و بعدها نگارش آنها دانستهاند. ثبت دانش و تجربيات انساني ابزاري را در اختيار او گذاشت كه مستقل از حضور خود او دانستههايش را به ديگران منتقل ميكرد. با پيشرفت تكنولوژي و افزايش دانش انساني در زمينههاي مختلف، نه تنها روشهاي جديدي براي ثبت دستاوردها بوجود آمد (مثل چاپ، ديسكهاي نوري و ليزري و…) بلكه روشهاي دستيابي به اطلاعات و سرويسهاي اطلاعرساني نيز دستخوش تحولات شگرفي شده است و ارتباطات علمي به مثابه خطوط پيوند يا سلسله اعصاب، اجزاء و اعضاي اجتماع علمي را به هم متصل و از دستاوردهاي يكديگر آگاه ميكند. به طور خلاصه، كاركردهاي ارتباطات در اجتماع علمي را ميتوان چنين برشمرد:
- برقراري جريان آزاد اطلاعات علمي و كاهش رازداري و مخفي نگهداشتن اطلاعات؛
- انباشت يافتههاي علمي به جاي شروع از صفر، بطوري كه هر دانشمندي كار را با توجه به يافتههاي ديگران ادامه ميدهد و نه با تكرار تجربيات ديگران، مگر براي نقد و رسيدن به يافتههاي جديد .
در “دهکده جهانی” یک اجتماع علمی کارآمد نیازمند دسترسی به اطلاعات به هنگام، قدرت تولید و ارائه ایدهها، اطلاعات و حرفهای جدید در سطح ملی و بینالمللی است. برای این، وجود انسانهای خلاق، ماهر و دانشمند و تجهیزات و امکانات نرمافزاری و سختافزاری مبادله اطلاعات، شرایط لازم به شمار میروند. در کنار این شرایط امکانات اقتصادی، عدم محدویتهای زبانی و فرهنگی، تجهیزات مناسب اطلاعرسانی، انگیزه و مهارتهای شخصی موجب خواهد شد اجتماع علمی به معنای واقعی آن تحقق خواهد یافت . بنابراين، اجتماع علمي به عنوان يك نهاد اجتماعي عبارت است از مجموعه روابط اجتماعي ميان دانشمندان و پژوهشگران و مؤسسههای علمي، آموزشي و پژوهشي كه با ديگر اجتماعات علمي ارتباط متقابل دارند. ميتوان به درستي دريافت كه اجزا و عناصر متعددي در يك اجتماع علمي درگيرند كه مهمترين آنها عبارتاند از نيروي انساني، منابع مالي، مراكز آموزشي و پژوهشي، مديريت مراكز علمي، انجمنهاي علمي، ارتباطات علمي، و اخلاق علمي.
اکولوژی اطلاعات سازمانی
اکولوژی اطلاعات، محیط اطلاعاتی سازمانی است و شامل زیر سیستمهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی متعددی است که تعاملی و وابسته به یکدیگرند، و تولید، جریان و استفاده از اطلاعات را در سازمان شکل میدهد. بنابراین اکولوژی اطلاعاتی سازمان موارد زیر را تحت تاثیر قرار میدهد:
- چه اطلاعاتی تولید و ذخیره شده است؟
- چه اطلاعاتی و برای چه کسانی در دسترس است؟
- چه اطلاعاتی مورد نیاز است و برای سنجش کارآیی ارزشگذاری شده است؟
زیرسیستمهای اکولوژیکی سازمان در یک تعادل مثلثی همزیستی میکنند، به طوریکه تغییر یکی از اجزاء ضرورتاٌ تغییراتی را در دیگر اجزاء اعمال میکند. با توسعه چارچوب پیشنهادی توسط داونپورت، در تحلیل اکولوژی اطلاعاتی سازمان، هشت عنصر زیر برای آزمودن پیشنهاد میشود:
- ماموریت سازمان؛
- اهداف اینترانت؛
- طرحهای مدیریت اطلاعات؛
- فرهنگ اطلاعاتی؛
- سیاست های اطلاعات؛
- تنظیمات فیزیکی؛
- پرسنل اطلاعات و
- تحویل اطلاعات
منبع
صادقزاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکدهها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید