مشکلات آموزش عالی ودانشگاه ها

بررسی حادترین مسائل فراروی آموزش عالی به وضوح نشان می دهد که دانشگاه ها در هزاره سوم با چالش های عظیمی رو به رو هستند. جهانی شدن و بین المللی شدن و همچنین، انقلاب در فناوری اطلاعات، دانشگاه ها را وادار به شرکت در بازارهای رقابتی آموزش و پژوهش کرده است، به علاوه اینکه کاهش حمایت های دولتی و خصوصی و هزینه های در حال افزایش، دانشگاه ها را وادار خواهد ساخت تا اقدامات غیر معمولی را در جهت عرضه خدمات بیشتر با منابع کمتر به عمل آورند. بدیهی است که دانشگاه ها مجبور خواهند بود خود را به سرعت با این محیط در حال تغییر مطابقت دهند تا جایگاه ویژه ای را که در طول دوران گذشته به دست آورده‌اند، حفظ کنند و مسئولیت خود را به عنوان حافظ ارزش های اجتماعی و میراث فرهنگی به انجام برسانند.

بررسي دانشگاه وآموزش عالی در سایر کشورهای جهان 

دانشگاه ها مسلماً یکی از پیچیده‌ترین نهادهایی هستند که بشر تا به حال به وجود آورده است. این نهادها در طول قرن ها در تمامی کشورها و عمدتاً در اروپا، رشد و توسعه یافتند، تا اینکه در دهه طلایی 1960 در بسیاری از کشورهای جهان (به طور اعم در اروپا و به طور اخص در آمریکای شمالی) تبدیل به عناصر با اعتبار جامعه، چه به صورت دولتی و چه به صورت خصوصی گردیدند. هر چند امروزه تعداد دانشجویان نسبت به قرن پیش به ده برابر افزایش یافته، اما اعتبار دانشگاه ها رو به کاهش است. به طوری که استاد سرشناس مدیریت، پیش بینی می کرد: «تا سی سال دیگر دانشگاه های بزرگ فقط یک بنای یادبود خواهند بود».

در سمینار گلیون که در سال 1998 در سوئیس برگزار گردید، چالش های اساسی دانشگاه ها را به شرح ذیل عنوان می نماید:

  • محیط در حال تغییر
  • رسالت ها
  • آموزش دانشجویان
  • هیئت علمی
  • تأمین مالی آموزش عالی
  • اداره امور دانشگاه ها

محیط در حال تغییر

تغییرات روز افزون جغرافیایی- سیاسی، اقتصادی و فناورانه که بر کل جهان تأثیر گذاشته‌اند، دانشگاه‌ها را نیز فرا گرفته است. هر چند دانشگاه‌ها در طول حیات طولانی خود، به ویژه در نیم کره شرقی، دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اند، اما اکنون برای اولین بار تهدیدهای سیاسی و تغییرات و فشارهای اقتصادی و فناورانه، روشی را که آنها با استفاده از آن رسالت‌های خود را به انجام می‌رسانند، به چالش طلبیده است. در ابتدا شرکت‌ها مجبور به تغییر بودند و اکنون نوبت به آموزش عالی رسیده است. به ویژه این که دو نیروی قوی، یعنی جهانی شدن و انقلاب فناوری اطلاعات نیز وارد عرصه عمل شده‌اند. واین موضوع مستلزم ایجاد جایگاه در بین رقبا می باشد. اگر عاقلانه با موضوع برخورد نمائیم در مي يابيم که دانشگاه ها با توجه به گستردگی فعالیت ولزوم تغییرات محیطی وتغییر سیاست های کلان کشور احتیاج به بازنگری در تصویر ذهنی خود دارند.

دوران کالاهای اجباری دیگر گذشته است در حال حاظر دانشجویان دانشگاهی را برای تحصیل انتخاب می نمایند که از سطح علمی ، کیفیت دانشگاهی، هیئت علمی قوی، خدمات آموزشی و ارزش مدرک تحصیلی عالی برخوردار باشند.

جهانی شدن

جهانی شدن و به ویژه رشد و توسعه سریع «صنعت دانش» نظام آموزشی را شدیداً متحول ساخته است، زیرا امکان انتقال سریع‌تر و مقرون به صرفه‌تر اطلاعات، بیشتر و گسترده‌تر می شود. این پیشرفت‌ها مستلزم تغییر موقعیت و جایگاه دانشگاه خواهد بود. دانشگاه، در یک محیط رقابتی و به منظور جهانی عمل کردن، خواه ناخواه باید دانشجویان را به عنوان مشتری محسوب کند و برنامه های خود را با نیازها و خواسته های آنها هماهنگ سازد.

تأثیر فناوری

انفجار فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات از راه دور، امکانات جدیدی را برای تولید و نشر دانش فراهم می‌آورد. آموزش از راه دور، به روش‌های گوناگون در حال شکل‌گیری است. بخشی از یک درس می‌تواند از طریق اینترنت، دریافت و محتوای آن با نیازهای منطقه‌ای ترکیب شود، که این امر خود نوعی تخصص بین‌المللی ایجاد می کند. از طرف دیگر، شبکه‌ها امکان عرضه دروس و سرشکن کردن هزینه‌های آنها بین تعداد زیادی از دانشجویان را فراهم می‌آورند. علاوه بر این، یادگیری از راه دور در سطوح بالا نیز امکان‌پذیر است. بیشتر اینکه وسایل و تجهیزات فناورانه مانند وسائل صوتی و تصویری و نرم‌افزاری نیز امر یادگیری را آسان‌تر کرده اند.

رسالت‌ها

آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی سه رسالت اصلی و بنیادی دانشگاه‌ها است. دانشگاه‌ها باید اشتیاق بیشتری به مشارکت با صنعت، دولت و سایر مؤسسات آموزش عالی از خود نشان دهند و یا حتی در این کار رهبری را برعهده بگیرند. دانشگاه‌ها و بخش‌های تابعه آنها باید شرکای قابل اعتمادی برای شرکت ها، مؤسسه ها و غیره باشند. با توجه به آنچه در مورد رسالت دانشگاه ها مطرح شد، دو بعد اساسی رسالت دانشگاه ها در معرض خطر است:

اول اینکه پیچیدگی روز افزون پژوهش و همچنین ضرورت بهبود کیفیت برنامه‌های آموزشی، در حال ایجاد شکافی روز افزون میان فعالیت‌های آموزشی و فعالیت‌های پژوهشی حداقل در سطح تحصیلات تکمیلی است.

دوم اینکه شفافیت و رقابت روز افزون همراه با ارتقاء کیفیت نیز تهدیدهایی برای الگوی یک دانشگاه جامع به شمار می‌آیند. از آنجا که دانشگاه در یک بازار رقابتی و شفاف برای نوآوری و انتقال دانش فعالیت می‌کند، در صورت عدم تضمین استانداردهای کیفی، بهترین مشتریان بالقوه خود را از دست خواهد داد.

این روند، شهرت طلب ترین مؤسسه‌ها را وادار می سازد تا منابع خود را در رشته‌هایی متمرکز کنند که در آنها وجهه خوبی دارند یا اینکه می‌خواهند برخوردار شوند و در صورت امکان شبکه هایی ایجاد کنند و یا حتی با دیگر موسسات مکمل ادغام شوند.

دانشجویان و آموزش

در دانشگاه‌ باید به رسالت آموزش و همچنین پاسخ به انتظارات دانشجویان از آموزش عالی ارزش و بها داد.

دانشجویان

در خصوص دانشجویان موضوع اصلی، دسترسي به آموزش عالی است. تقاضای روز افزون برای آموزش عالی تنها ریشه در آرمان اجتماعی ندارد، بلکه به دلیل افزایش نیازمندي های بازار کار، که خود حاصل به کارگیری دانش است، نیز هست. صرف نظر از ظرفیت و اهداف جذب مؤسسه‌های آموزش عالی که عمدتاً ممکن است مالی و شاید هم سیاسی باشد، مسئله اصلی دسترسی به آموزش عالی به طور عادلانه است. از این نظر جوامع ما تا به حال در زمینه ایجاد دسترسی برابر به آموزش عالی موفق نبوده‌اند. بنابراین، آنها مجبور به رفع این نیاز اجتماعی هستند. این هدف (دسترسی برابر به آموزش عالی) مقبولیت عام یافته است؛ اما دستیابی به آن دشوار به نظر می‌رسد، زیرا تحولات جدید در زمینه مالی به ویژه افزایش شهریه‌ها، جایگزینی وام‌ها به جای بورس‌ها و تبدیل یارانه‌ها به تسهیلات رفاهی دانشجویان بر این مشکل می‌افزاید. این وضعیت در ایالات متحده، جایی که حتی طبقه متوسطه چنین فشاری را حس می‌کند، حادتر و جدی تر به نظر می‌رسد.

آموزش

روی دیگر سکه همانا آموزش است، که مسائل جدی‌تری را مطرح می‌سازد. اول اینکه جامعه مبتنی بر دانش بیشتر به افراد فرهیخته نیاز دارد تا افرادی که تنها در زمینه خاصی تعلیم یافته‌اند، دانشگاه‌ها باید به منظور پاسخگویی به تقاضا، برنامه‌های آموزشی خود را در مقیاس گسترده‌تری سازماندهی کنند، به طوری که آموزش فرآیندی مستمر و همیشگی در نظر گرفته شود که هرگز بعد از دانشگاه متوقف نخواهد شد. یکی دیگر از واژه‌هایی که در هنگام بررسی مسئله آموزش به آن بر‌‌می‌خوریم، بین المللی‌سازی است. در جامعه جهانی این امکان که دانشجو بخشی از برنامه درسی خود را در دانشگاه دیگری بگذارند، نه تنها از نظر فرهنگ عمومی مفید خواهد بود، بلکه می‌تواند زمینه را برای گسترش حوزه تخصص آماده سازد. اما به منظور اینکه تحرک و تغییر‌پذیری دانشگاه عملی و امکان‌پذیر گردد، لازم است همزمان با لحاظ کردن فردیت و تنوع، از تأیید متقابل مدارک تحصیلی و واحدهای درسی، اطمینان حاصل شود.

اعضاء هیئت علمی ومدرسین

همانگونه که در مبحث تمایز پرسنلی نیز اشاره گردید، اعضای هیئت علمی و دیگر مدرسین و پژوهشگران بزرگ‌ترین منبع انسانی دانشگاه محسوب می‌شوند. بهترین دانشگاه‌ها اگر کادر آموزش واجد صلاحیت نداشته باشند، فاقد هر گونه ارزش و اعتباری هستند، کادر آموزش فاقد صلاحیت به منزله آموزش ضعیف و پژوهش غیر خلاق است. به همین دلیل گروه‌های آموزشی و رهبران دانشگاه‌ها باید توجه زیادی را نه تنها به گزینش افراد، بلکه به مدیریت این منبع انسانی کمیاب مبذول دارند. در این‌باره تحقیقات درباره آموزش عالی نشان داده است که باید به سه مسئله دشوار پرداخت: نقش در حال تغییر مدرسین، وضعیت استخدام رسمی و تأمین نسل جدیدی از کادر آموزشی برای پر کردن مناصب‌های خالی.

منبع

رضا، محمد حسين(1394)، بررسي جايگاه تصوير ذهني (برند)، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0