مشتری وفادار
با افزایش شدید رقابت و روند جهانی شدن، نقش مشتری از یک مصرف کننده صرف به یک عنصر چند وجهی با نقش مصرفکننده، کمک تولیدکننده، کمککننده در ایجاد ارزش، توسعهدهنده دانش و رقابت تبدیل شده است که نشان دهنده موقعیت بسیار مهم مشتری است. به لحاظ اینکه مشتریان وفادار به صورت مؤلفه اصلی موفقیت سازمانی درآمدهاند ایجاد وفاداری در مشتری مورد توجه بیش از پیش قرار گرفته است، مشتریان وفادار بیشتر خرید کرده و معمولأ به رسانهای مناسب برای تبلیغات مبدل میشوند. در نتیجه سازمانهای امروزی در صدد شناسایی و مدیریت روشها والگوهای موثر ایجاد وفاداری میباشند.
برای رسیدن به این هدف یکی از مفاهیم بازاریابی که از سوی دانشگاهیان و عاملان بازاریابی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته بازاریابی رابطهای است. یکی از دلایل این اهمیت، نقش استراتژیک و مهم مشتری و ارتباط با مشتری در کسب مزیت رقابتی و تصمیمات مدیریت استراتژیک است. در ادامه به بررسی ادبیات نظری موضوع پژوهش پرداخته خواهد شد. از جمله کارکردهای اصلی ارائة ادبیات نظری مرور و بررسی مطالب مرتبط با موضوع، تشخیص حوزههایی که مورد بررسی قرار نگرفتهاند، ارائة دلایل منطقی برای یک مطالعه و اطلاع رسانی در مورد طرح و روش پژوهش مطالعه موردی میباشد.
خدمات
نخستین و مهمترین اصل بازاریابی توجه به خواسته مشتری است. سازمانها بدون توجه به خواسته مشتری نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. البته قبل از مطرح شدن بازاریابی به عنوان یک علم، مؤسسات مختلفی به ارضاء نیاز و خواسته مشتریان پرداختهاند. پس آنچه که در فلسفة جدید قابل توجه است نگاه به مسائل از دیدگاه مشتری است. باید دقت داشت که توجه داشتن به مشتری متفاوت از مشتریگرایی است. در فلسفة مشتری گرایی، بر خواسته مشتری تأکید میشود. یعنی ابتدا مشخص میشود مشتری چه میخواهد سپس در تکاپو وسیله یا روش تحقق آن برمیآیند. دو هدف استراتژی مشتریگرایی این است که خدمات ارائه شده توسط سازمان وجهه تمایزی برای مشتری ایجاد نماید که قابل درک و اندازهگیری باشد و تأثیر گسترده و فراگیر بر آنچه که در سازمان انجام میشود داشته باشد. این فلسفه بدین دلیل مشتریگرایی نامیده میشود، زیرا که بیانگر یک فرهنگ درون سازمانی است و مستلزم تحول فکری مدیران در باور داشتن و تعهد یافتن به چنین فلسفههایی میباشد. لازمه استقرار چنین فلسفههایی، متناسبسازی فناوری و ساختار سازمان با چنین هدفی است. بنابراین لازم است که وظایف و فعالیتهای درون سازمانی مورد بازنگری قرار گیرد تا برای ارائه خدمات با کیفیت، استانداردهایی تدوین شود، برنامههای تضمین کیفیت طراحی شود و کارکنان فروش در زمینه روابط با مشتری آموزش داده شوند.
تعریف خدمات
به دلیل تنوع خدمات، تعریف آنها همواره کاری دشوار بوده است. آنچه این امر را پیچیدهتر میکند این واقعیت ات که به دلیل نامحسوس بودن اکثر دادهها و ستادهها، غالباً درک و تشخیص رههای انجام و عرضة خدمات آسان نیست. در انجا دو دیدگاه وجود دارد که محور اصلی را در بر میگیرد:
- خدمت، کار و عملی است که به وسیلة یک طرف به طرف مقابل عرضه میشود گرچه ممکن است این روند با یک محصول فیزیکی در ارتباط تنگاتنگ باشد، اما این عمل لزوماً نامحسوس است و معمولاً به مالکیت هیچ یک از عوامل تولید منجر نمیگرد.
- خدمات، نوعی فعالیت اقتصادیاند که با پیامد ایجاد تغییر مورد نظر در دریافت کنندة خدمت ، یا به نیابت از او در مکانها و زمانهای خاص برای مشتریان ایجاد ارزش میکنند و منافعی را مهیا مینمایند .
- خدمت به مشتریان شامل اموری است که سازمان به منظور جلب رضایت مشتریان و کمک به آنان برای دریافت بیشترین ارزش محصولات و خدماتی که خریداری کردهاند انجام میدهد.
ویژگیهای خدمات و تفاوت آنها با کالا
کالاها عبارتند از اشیاء یا آلات فیزیکی، در حالی که خدمات کنش یا عملکرد هستند. لاولاک 9 اختلاف اساسی را برای کالا و خدمات فهرستبندی کرده است:
مشتریان مالکیت خدمات را بدست نمیآورند: تفاوت عمده بین کالا ها و خدمات در این واقعیت نهفته است که مشتریان معمولاً فقط ارزش خدمات در کسب میکنند، بدون اینکه مالکیت دائمی هر یک از عناصر محسوس را بدست آورند. در بسیاری از موارد بازاریابان خدمات فرصت اجاره و استفاده نمودن از اشیاء فیزیکی را به مشتریان میدهند، نظیر اجاره خودرو یا اتاقی در هتل. گرچه توجه اصلی مشتریان به ستاده نهایی است، اما طرز رفتار با مشتریان در طول تحویل خدمات نیز تأثیر بسزایی در رضایت مشتریان دارد.
فراوردههای خدماتی عملکردهای نامحسوسند: گرچه خدمات اغلب شامل عوامل محسوسند، مانند نشستن روی صندلی هواپیما و خوردن غذا و … اما اساساً انجام خدمات نامحسوس است. مفهوم خدمات بعنوان عملکردی که قابل لمس و بستهبندی نیست و نمیتوان آن را به جای دیگر برد.
مشارکت بیشتر مشتری در فرایند تولید: ارائة خدمت، در بر گیرندة گردآوری و تحویل برونداد مجموعهای از تسهیلات فیزیکی و نیروی کار فیزیکی یا فکری است. اغلب مشتریان یا از طریق ارائة خدمات به خودشان، مانند گرفتن پول از عابر بانک یا با همکاری با پرسنل خدماتی در مکانهایی نظیر هتل ها و بیمارستانها در ایجاد فراوردة خدماتی مشارکت دارند. بنابراین، سازمانهای خدماتی با تلاش برای آموزش دادن مشتریانشان به منظور افزایش مهارت آنان مزایای زیادی بدست خواهند آورد.
اشخاص بعنوان بخشی از تولید: در خدمات پرتماس، مشتریان نه تنها با پرسنل خدماتی، بلکه با سایر مشتریان نیز در تماس هستند. تفاوت بین مشاغل خدماتی، اغلب در شایستگی کارمندانی نهفته است که، به مشتریان خدمات ارائة میدهند. به همین ترتیب، شخصیت مشتریان دائمی یک مؤسسة خدماتی نیز به تعیین ماهیت خدمات آن مؤسسه کمک میکند. بنابراین مردم در بسیاری از خدمات، بخشی از تولید محسوب میگردند.
تغییر پذیری بیشتر در دادهها و ستادههای عملیاتی: حضور پرسنل و سایر مشتریان در سیستم عملیاتی، استاندارد نمودن و کنترل تغییرپذیری دادهها و ستادهها در خدمات را با مشکل مواجه میسازد. کالاهای تولیدی را میتوان تحت شرایط کنترل شده تولید کرد تا بهینهسازی کیفیت و بهرهوری آنها افزایش یابد. اما هنگامی که خدمات همزمان با تولید مورد مصرف قرار میگیرد، جمع بندی نهایی فراورده تحت شرایط زمان واقعی صورت میگیرد که از یک مشتری به مشتری دیگر و از ساعتی از روز به ساعت دیگر تغییر مییابد. در نتیجه امکان بروز اشتباهات و کمبودها بیشتر و پنهان کردن آنها دشوارتر است. این عوامل، بهبود بهرهوری، کنترل کیفیت و عرضة پیوستة یک محصول را برای سازمانهای خدماتی مشکل میسازد.
ارزشیابی اکثر خدمات برای مشتریان مشکلتر است: اکثر کالاهای فیزیکی از ویژگیهای تحقیقی نسبتاً بالایی برخوردارند. ویژگیهای تحقیقی مشخصاتی که مشتری قبل از خرید کالای مورد نظر مانند رنگ، شکل، قیمت، اندازه، احساس، سختی و بو میتواند تعیین نماید . برعکس، ممکن است سایر کالاها و برخی از خدمات، ویژگیهای تجربی بالایی داشته باشند که تنها بعد از خرید یا در طول مصرف میتوان به آنها پی برد :مثل مزه، قابلیت پوشیدن، قابلیت حمل و جا به جایی و … در نهایت ، ویژگیهای اعتقادی مطرح میگردد، مشخصاتی که مشتریان حتی بعد از مصرف نیز، بسختی میتوانند آن را ارزیابی نمایند مثل :عمل جراحی و تعمیرات فنی و …
غیر قابل ذخیره بودن خدمات: چون یک خدمت، بیش از اینکه فرآوردة محسوسی باشد که مشتری آن را نگهداری میکند، یک رفتار و عملکرد است، در نتیجه فناپذیر بوده و نمیتوان آن را ذخیره نمود.
اهمیت بیشتر زمان: خدمات بسیاری در زمان واقعی تحویل میشوند. برای دریافت خدمات از سازمانهایی مانند شرکتهای هوایی ، بیمارستانها و رستورانها، ضروری است مشتریان حضور فیزیکی داشته باشند. در مورد اینکه مشتریان تا چه اندازه میتوانند منتظر بمانند، محدودیتهایی وجود دارد. خدمات باید به حدی به مشتری سریع تحویل شود که وقت او تلف نشود. امروزه مشتریان نسبت به زمان حساس بوده و سرعت، اغلب عنصری مهم در ارائة خوب خدمات محسوب میگردد.
کانالهای متفاوت توزیع: بر خلاف تولیدکنندگان که برای انتقال از کارخانه به مشتریان، نیازمند کانالهای فیزیکی توزیع هستند، اکثر مؤسسات خدماتی، یا از کانالهای الکتریکی استفاده میکنند یا محل تولد، عرضه و مصرف خدمات را در مکان واحدی مستقر میسازند. در مورد اخیر، مؤسسات خدماتی مسئول ادارة کارکنانِ در تماس با مشتری هستند. همچنین آنان ناچارند در کارگاه خدمات، رفتارهای مشتریان را جهت اطمینان از جریان آرام عملیات، اداره نمایند تا از موقعیتهایی که رفتار یک شخص، سایر مشتریان حاضر را آزارده میسازد، جلوگیری کنند.
منبع
فرنیا،فاطمه(1393)، ارتباط بین بازاریابی رابطه ای و وفاداری مشتریان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت جهانگردی،دانشگاه شیخ بهایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید