مذهب ونیاز به مذهب برای ارتباط زوجین

انسان به عنوان کامل‌ترین موجود، دارای نیازهای متعددی است. او سراپا نیازمند آفریده شده است و همه زندگی او پیرامون نیاز می‌چرخد .انسان به مدد به کارگیری نیروهایی که در طبیعت وجود دارد به بهترین وجه وسایل رفاه و آسایش خود را فراهم کرده است. ولی آن‌چه مشهود است این است که تمدن ماشینی، علی رغم مزایا و خوبی‌هایش نه تنها نیک‌بختی و راحتی آدمی را تأمین نکرده است، بلکه درست به تناسب پیشرفت علوم مادی و فن‌آوری، ناراحتی‌های فکری و روانی جدیدی را برای او به ارمغان آورده است. نخستین نتیجه‌ای که در این باره گرفته می‌شود این است که مهم‌ترین عامل نیک‌بختی و به‌روزی انسان مربوط به درون خود اوست و نه بیرون او.بی‌نمودترین انسان از نظر تاریخی دارای نمودی از مذهب است و اگر یک نظام الهی به وجود نمی‌آمد انسان‌ها به فکر ساختن آن می‌افتادند. اگر او خدایی را برای پرسشتش نداشته باشد آن را خلق می‌کند؛ درخت، مجسمه، نیروهای اهریمنی، خورشید و آتش را می‌پرستند تا آرام بگیرند .

قرن 21 از سوی برخی اندیشمندان عصر دانایی ، جامعه اطلاعاتی و از سوی دیگران عصر بازگشت به معنویت نام گرفته است. در عصر دانش و اطلاعات، برتری با کسانی است که به بینش‌های منسجم و تعیین‌کننده‌ای نسبت به جهان هستی، طبیعت و جامعه مجهز باشند، تا هدف‌های انسانی را در چشم اندازی همه‌جانبه و واقع‌گرایانه بیابند. پژوهش‌های مقطعی متعددی وجود دارند که نشان می‌دهند برگشت مردم به معنویت برای کسب حمایت و کنار آمدن با دردهایشان می‌باشد .

یکی از عواملی که کیفیت زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار می‌دهد سیستم ارزشی و اعتقادی همسران است. تشابه یا تفاوت باورها و ارزش‌های زوج، پویایی زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این عناصر فرهنگی می‌تواند ناشی از طبقه، نژاد یا فرایندهای اجتماعی‌شدن باشد. در میان این عناصر نقش مذهب بسیار مهم می‌باشد . از طرفی مطالعات انجام شده در زمینه روان‌شناسی مذهبی حاکی از آن است که جهت‌گیری‌های مذهبی افراد و روابط میان فردی آن‌ها با یکدیگر ارتباط دارد .

خانواده اولین و مهم‌ترین بافتی است که روابط میان فردی در آن شکل می‌گیرد. همواره به خانواده به عنوان جالب ترین و مهم‌ترین سیستم انسانی توجه شده است. واتزلاویک و همکاران، خانواده را سیستمی قانونگذار تعریف می‌کنند که اعضاء آن دائماً در حال تعریف و تعریف مجدد ماهیت روابط خود بر مبنای الگوی ارتباطات خود هستند. الگوی ارتباطات خانواده یا شیوه بیان افکار و احساسات اعضای آن از خانواده‌ای به خانوده‌ای دیگر متفاوت است.

شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبه‌های عملکرد خانواده کمک می‌کند. در واقع، شناخت انواع مختلف الگوها و سبک‌های ارتباطات خانوادگی علاوه بر توصیف، به پیش بینی و توضیح عملکرد خانواده و توصیه‌ها و تجویزهای مربوط به آن هم کمک می‌کند .به رغم بعضی از تلاش‌های انجام شده در زمینه روان‌شناسی مذهب یا دین پژوهش‌های اندکی به ارتباط جهت‌گیری دینی , مذهبی، تعارضات زناشویی و الگوی ارتباطی زوجین توجه کرده است.

جهت‌گیری مذهبی

تاریخ بشریت نشان داده است که انسان دین‌ورز قدمتی دیرینه دارد. آن‌چنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر می‌آید، مذهب به عنوان جزء لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. ویل دورانت، معتقد است دین به اندازه‌ای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبه‌های مختلف و متفاوت آن برای دیدگاه‌ها و نگرش‌های مختلف به گونه‌ای متفاوت جلوه می‌کند. اما آن‌چه مهم می‌باشد این است که هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است .برداشت اصلی اکثر افراد از دین، داشتن رابطه‌ای نزدیک با خداوند است، نه صرفاً مجموعه‌ای از باورها و اعمال. علاوه بر آن تأکید بر مجاورت هر فرد با خدا، همچنین ارجاعات مکرر به عشق بین بنده و خدا، در قالب ادیان توحیدی وجود دارد.

دین و بخصوص رابطه درک شده افراد با خدا به عنوان یک پناه‌گاه مطمئن عمل می‌کند. افراد در زمان بروز بحران، خدا را به عنوان پناه‌گاهی مطمئن می‌دانند .دین‌داری آگاهانه و گرایشات مذهبی تأثیر بسزایی بر جنبه‏های گوناگون رفتار فردی و اجتماعی جامعه، به‏ویژه نسل جوان دارد. البته توجه زیادی که امروزه به رفتارهای نابهنجار اخلاقی یا خلاف شرع و بزهکارانه‏ی جوانان معطوف می‏شود و نیز سیاست‏های پیشگیرانه یا تنبیهی که به‏طور ضربتی اتخاذ می‏گردد، می‏تواند تا حدودی مبیّن نگرانی از این واقعیت باشد که تلاش‏ها و فعالیت‏های بیش از دو دهه‏ی مدیران و مسئولان در انتقال باورها، ارزش‏ها و هنجارهای دینی به نسل جوان، با نوعی عدم موفقیت و ناکامی روبرو شده است .

تعریف دین

در زبان اوستایی ایران باستان دین به معنای شریعت و مذهب بوده ‏است و پیروان دین خود را «به‌دینان» می‏خواندند . در فرهنگنامه‏ها نیز دین به معانی: جزا، حساب، طاعت، ورع، قدرت و آن‌چه انسان بدان متدیّن و پای‏بند گردد و نیز به گونه‏ای استعاری برای شریعت استعمال می‏گردد . همچنین به معنای پاداش، آیین پرستش خداوند تعالی، رسم و قانون، قهر و مسلط شدن آمده است.

در قرآن کریم هم که لفظ دین حدود 90 بار به کار رفته، بدین معانی است: جزاء و حساب، کیش و شریعت، دین اسلام، رسم و قانون، حکم و فرمان، دعا و عبادت، آیین یگانه‏پرستی . از دین تعریفی که مورد اتفاق همه‏ی محققان باشد، وجود ندارد؛ به گونه‏ای که برخی دانشمندان از «برج بابل تعاریف دین» سخن به میان می‏آورند .

مروری بر آثار دانشمندان مسلمان نشان می‏دهد که اکثر قریب به اتفاق ایشان  برخلاف دانشمندان غربی، تعریف واحدی از دین را مدنظر قرار داده‏اند ؛ تعریف سنتی از دین. علمای دین برخلاف دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان دین، تعریف خود را متوجه کلیه‏ی ادیان ننموده و دایره‏ی تعریف خود را به دین اسلام محدود کرده‏اند؛ برای مثال، استاد مطهری منظورش از دین اسلام، کلیه‏ی ادیان الهی از آدم تا خاتم است، چون بنابه استدلالی درون دینی، که متکی بر آیات قرآن کریم است، دین الهی در نزد خداوند یکی بیش نیست. . . و آن همانا دین اسلام است . علامه طباطبایی دین را مجموعه‏ی عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی می‏داند که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده‏اند . در تعریفی دیگر ، دین اعتقاد به آفریننده‏ای برای جهان و انسان و دستورات عمل مناسب با این عقاید است.

براساس این تلقی از دین، ادیان بشری و اسطوره‏ای و غیرالهی اصلاً دین محسوب نمی‏شوند: بت‏پرستی و انسان‏پرستی دین نیستند. بودیسم :آیین بودا، هم که خدا در آن مطرح نیست، دین نیست. برخی نیز هنگام ابراز نظر درباره‏ی اسلام و ادیان، دین را کتاب و سنت قطعی معرفی می‏نماید .

دین داری اعتقاد به وجودی متعالی است که وعده فرارسیدن زندگی پس از مرگ را می‌دهد و به ما فرمان می‌دهد در این دنیا به شیوه اخلاقی رفتار کنیم . دین به مثابه عمیق ترین منبعی است که موجودیت انسان در آن پرورش یافته و تمام ابعاد آن از جمله وحدت انسان با خداوند به آن وابسته است. بنا به گفته کارلایل؛ دین هر فرد واقیت وجودی هر انسانی را مشخص می‌کند و بر جنبه‌های هویت ملی او نیز تأثیر می‌گذارد. اعتقادات مذهبی با سرنوشت انسان پیوند می‌خورند و جوشش‌های این عقاید در قلب انسان، اصول دیگر زندگی انسان را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‌دهند.

مذهب

آلپورت ، مذهب را به عنوان فلسفه وحدت بخش زندگی توصیف می‌کند و آن را یکی از عوامل بالقوه مهم برای سلامت روان دانسته، او معتقد است نظام ارزشی مذهبی، بهترین زمینه را برای یک شخصیت سالم آماده می‌کند. اما به این نکته نیز توجه دارد که این‌طور نیست که تمامی افرادی که ادعای مذهبی بودن دارند، دارای شخصیت سالم هستند. از دیدگاه آلپورت ، این جهت‌گیری به دو صورت جهت‌گیری مذهبی درونی و جهت‌گیری مذهبی بیرونی می‌باشد. جهت‌گیری مذهبی درونی، مذهبی فراگیر، دارای اصولی سازمان یافته و درونی شده است که خود غایت و هدف است نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف. شخصی که جهت‌گیری مذهبی درونی دارد با مذهبش زندگی می‌کند و مذهبش با شخصیتش یکی می‌شود.

شخصی که جهت‌گیری مذهبی بیرونی دارد، مذهب با شخصیت و زندگیش تلفیق نشده است؛ برای او مذهب وسیله‌ای است که برای ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام و امنیت مورد استفاده قرار می‌گیرد . مذهب یک سیستم اطلاعاتی است که برای زندگی هدف‌مند اطلاعات و دانش فراهم می‌کند. مذهب به عنوان نظام اعتقادی سازمان یافته همراه با مجموعه‌ای از آیین‌ها و اعمال تعریف شده است که تعیین‌کننده شیوه پاسخ‌دهی افراد به تجارب زندگی است . مذهب شامل کیفیاتی است که به بافت مذهبی- سنتی فرد اشاره دارد.

معنویت، دین‌داری و سلامت

از ناشناخته‏ترین و بحث انگیزترین زمینه‏هایی که در جهان پزشکی امروز مورد توجه بخش‏ خصوصی و دولتی قرار گرفته است مسأله بررسی روابط معنویت و دین‌داری با سلامت جسمانی‏ است. استفاده از واژه‏های کلیدی مذهب و سلامت یا معنویت و سلامت در یک جستجوی‏ اینترنتی، این نکته را آشکار می‏سازد که از دهه هشتم قرن بیستم و بخصوص در دهه اخیر، روند پژوهش‌ها و تعداد مقاله‏های منتشر شده مرتبط با این قلمرو در مجله‌های معتبر پزشکی، روانپزشکی و پزشکی رفتاری ازدیاد یافته است.

آنچه در این مورد پراهمیت جلوه‏گر می‏شود این است که معمولاً افزایش توجه و گسترش‏ انتشارات در زمینه پزشکی، پیامد یک دستاورد جدید مانند اکتشاف یک ژن، ابداع یک ابزار جدید و گاهی کشف یک شیوه ارزیابی حساس و معتبر است در حالی که معنویت و دین‌داری در هیچ‏ یک از این زمینه‏ها قرار ندارند و به گونه‏ای پایدار با فرهنگ‌ها وابسته‏اند. علوم پزشکی یعنی قلمرویی که همواره ذهن را از بدن متمایز می‏کرد به این‏ نتیجه رسید که بررسی مجدد در روابط روح، ذهن و بدن، نه‏تنها جالب بلکه ضروری است و قرار دادن چنین مواردی در برنامه‏های آموزشی دانشکده‏های پزشکی و در سطح کاربرد بالینی و پژوهش، گواهی بر این مدعاست. در حال حاضر، هفتاد و دو دانشکده پزشکی در امریکا، درس‌هایی را عرضه می‏کنند تا به دانشجویان بی‌آموزند چگونه به ارزش‌یابی جنبه‏های معنوی بیماران بپردازند یا چگونه دل‌مشغولی‌های معنوی را در طرح‌های درمان‌گری بگنجانند. قرار دادن‏ آموزش‌های مذهبی و معنوی در برنامه‏های روان‌پزشکی تحقق یافته و مسأله ضرورت این آموزش‏ به پزشکان عمومی نیز هم‏اکنون مطرح است .

اگرچه پژوهش‌های متعددی به بررسی ارتباط بین دین‌داری و گزارش فرد درباره سلامت‏ خویشتن پرداخته‏اند اما هیچ یک در عین حال، رابطه دین‌داری و معنویت با وضع سلامت را در نظر نگرفته‏اند. مع هذا، ارتباط بین میزان دین‌داری با بروز، تشدید یا بهبود بیماری در گستره‏ وسیعی از شرایط پزشکی نشان داده شده است و فواید حاصل از روش‌های درمان‌گری مذهبی نیز برجسته شده است. همچنین پژوهش‌گران توانسته‏اند به یک ارتباط مثبت، بین سطوح بالای‏ باورهای مذهبی و سلامت بهتر دست ‏یابند و برخی نیز بر وجود یک رابطه علّی تأکید کرده‏اند، بدون آن‌که هنوز شواهد قاطعی به سود این موضع‏گیری به دست آمده باشد.

از سوی دیگر، برخی‏ از پژوهش‌های مروری به ناپایداری نتایج حاصل از ارزشیابی‌های مرتبط با دین‌داری با دیدگاه فاعلی‏ فرد درباره سلامت خویشتن دست یافته‏اند. شاید بتوان نتایج اخیر را حاصل عدم کنترل دیگر متغیرهای همراه با سلامت دانست یا این فرضیه را مطرح کرد که دین‌داری و سلامت پیامد متغیر دیگری مانند وضعیت کنشی فرد هستند و یا بالاخره این نتایج را پیامد عدم توجه به تمایز بین‏ دین‌داری و معنویت ملحوظ کرد. از اینجاست که جنبه‏های بنیادی متمایزکردن و عملیاتی‏کردن دو سازه دین‌داری و معنویت برجسته می‏شود. پزشکان پذیرفته‏اند که بهزیستی معنوی برای حفظ سلامت از اهمیت زیادی برخوردار است و نیمی از آن‌ها نیز بر این باورند که باید دل‌مشغولی‌های معنوی را در نظر بگیرند. اما اغلب‏ آن‌ها گاهی چنین می‏کنند و یا به هیج وجه به این جنبه نمی‏پردازند. چنین بازخوردی را می‏توان‏ به کمبود وقت و نارسایی آموزش‌های دریافت شده نسبت داد یا آن را حاصل نگرانی درباره‏ فرافکنی باورهای خویشتن بر بیماران تلقی کرد .

در وضع کنونی، نتایج گزارش‌ها و پژوهش‌ها را می‏توان در چند نکته اصلی خلاصه کرد: بسیاری از مقاله‏های پژوهشی کنونی، به ارتباط مثبت بین افزایش معنویت و دین‌داری با وضع‏ سلامت بهتر دست یافته‏اند وارتباط بین این سازه‏ها با بروز و بهبود بیماری را در گستره‏ وسیعی از شرایط پزشکی نشان داده‏اند. بسیاری از دانشکده‏های پزشکی در اغلب کشورهای جهان، برخی از برنامه‏های آموزش عملی‏ و موضوع‌های مذهبی و معنوی را در برنامه‏های خود قرار داده‏اند. نیاز به پژوهش‌های گسترده‏تر در قلمرو روابط بین دین‌داری و معنویت با سلامت جسمانی و به‌خصوص تجربه‏های بالینی در مورد تأثیر مداخله‏های معنوی بر پیامدهای سلامت و پذیرش‏ نقش معنویت در عمل بالینی مطرح، و بر لزوم گسترش پژوهش‌ها درباره ارتباط بین معنویت با سلامت جسمانی تأکید شده‏است. پس می‏توان از خود پرسید که اگر دین‌داری و معنویت در پزشکی سراسر جهان به منزله یک‏ اصل بنیادی در درمان بیماریهای جسمانی و روانی تا این حدّ مورد توجه قرار گرفته‏است آیا می‏توان در کشور اسلامی ما این عوامل را نادیده انگاشت؟

منبع

رستمی بیگ،الهه(1392)، رابطه ی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0