مدیریت دانش
کسبوکار در هزارهی سوم دارای شرایط ویژهای است. رقابت بین بنگاههای اقتصادی هر روز فشردهتر شده و نرخ نوآوری رو به افزایش است. رقابت بین بنگاههای اقتصادی باعث شده است تا آنها بهمنظور کاهش هزینهها، تعداد نیروی انسانی خود- که منابع ارزشمند دانش محسوب میشوند- را کاهش دهند. کاهش تعداد نیروی انسانی، سازمانها را بر آن داشته است تا نسبت به صریح کردن دانش ضمنی موجود نزد کارکنان اقدام کنند. در دنیای امروزی کسبوکار، بخش اعظمی از کارها و فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات هستند و زمان کمتری برای کسب تجربه و بهدست آوردن دانش در دسترس است. در این شرایط سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند. محصولات و خدمات سازمانها هر روز پیچیدهتر شده و سهم اطلاعات در آنها بیشتر میشود. در این میان مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای ایجاد بهبود در عملکرد منابع انسانی و همچنین مزایای رقابتی ایجاد میکند.
تعاریف مدیریت دانش
مفهوم اصلی مدیریت دانش، چگونگی مواجهه با اطلاعات و دانش در سازمان است و به این منظور میباید اطلاعات داخلی و خارجی سازمان تریف، بازیابی، ارزیابی و تحلیل شود. از مديريت دانش، تعاريف مختلفي به عمل آمده است. اما دقت در تعاريف روشن ميسازد که بيشتر تفاوتها در تعاريف، ناشی از ظاهر و بيان تعريف است و در اصل همه صاحبنظران بر يک مفهوم واحد از مديريت دانش تأکيد دارند. در جدول تعدادی از تعاریف مدیریت دانش از دیدگاه صاحبنظران مختلف بیان شده است.
ردیف | تعاریف | نویسندگان |
1 | مدیریت دانش، فرآیند کشف، کسب، توسعه ، ایجاد، نگهداری، ارزیابی، و بهکارگیری دانایی مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی انجام میشود. | کینگ، 2009 |
2 | مدیریت دانش، عبارت است از تغییر داده به اطلاعات و سپس اطلاعات به دانش. | وانکارو و همکاران، 2010 |
3 | مديريت دانش، تلاش استراتژيك سازمان است كه سعي ميكند از راه كنترل و استفاده از سرمایههاي فكري كاركنان و پشتيبانيهاي سازمان در رقابت به برتري برسد. | سرلک و همکاران، 1389 |
4 | مديريت دانش، يك ديدگاه برنامهريزي شده و ساختارمند براي ايجاد ، بهاشتراکگذاری و ذخیره کردن دانش بهعنوان یک دارایی سازمانی برای ارتقاي توانمندي، سرعت و اثربخشي سازمان در ارائهی محصولات يا خدمات براي مشتريان در راستاي استراتژي كسبوكار میباشد. | بهترینژاد، 1390 |
اهداف مدیریت دانش
سازمانها در پیادهسازی طرحهای مدیریت دانش، بهطور معمول، یکی از سه هدف زیر را دنبال میکنند: 1- آشکارسازی دانش سازمان و نمایش نقش آن در سازمان 2- توسعهی فرهنگ دانش با تشویق و یکپارچهسازی رفتارهایی مانند اشتراک دانش در سازمان 3- ایجاد زیرساخت دانش مورد استفاده بهعنوان نظام فنی و نیز بهعنوان وسیلهای برای ارتباط و تشویق به تعامل و همکاری بین افراد
تبديل دانش ذهنی(ضمنی) به دانش ثبت شدهی رسمي(صريح)، يكي از اهداف كليدي مديريت دانش است كه باعث كاهش ريسك از دست رفتن دانش با ارزش سازمان بهواسطهی افت كاركنان و كاهش خطر از دست دادن حافظهی سازمان به هنگام تعديل نيروي انساني میشود. مدیریت دانش با هدف خلق و حفظ مزیت رقابتی در کسبوکار اهمیت روزافزونی یافته است.علاوه بر این، مدیریت دانش اهداف مختلفی را در سازمانها دنبال میکند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استفاده از منابع صریح و ضمنی در جهت تحقق اهداف سازمان؛
- تقویت روحیهی خلاقیت و نوآوری؛
- فراهم کردن زمینههای تبدیل اطلاعات به دانش و تولید دانش جدید؛
- ارتباط افراد با یکدیگر؛
- هدفمند بودن و استفادهی اقتصادی از منابع موجود.
مزایای مدیریت دانش
مدیریت دانش، راهکاري مؤثر براي ارتقاي سطح خدمات و تولیدهاي سازمانی محسوب میشود و از طریق آن میتوان به افزایش ارزش افزودهی سازمان یاري رساند. همچنین مدیریت دانش فعالیتی هدفمند در راستاي حفظ توان بالقوهی سازمان و تبدیل اطلاعات کارکنان به سرمایههاي سازمانی است. مدیریت دانش به افراد، گروهها و تیمها کمک میکند تا دانستهها، نیازها و خواستههای دانشی افراد و سازمان را بشناسند و آنها را با سازماندهی و انتشار اثربخشتر سازند و نهایتاً با بهکارگیری دانستهها، دانش جدیدی تولید کنند. مدیریت دانش از طریق یک فرآیند سیستماتیک، موجب کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، تسهیم و تجدید دانش ضمنی و صریح کارکنان میشود و همچنین باعث افزایش عملکرد سازمانی، خلق ارزشهای صریح و سیستماتیک و نوسازی وکاربرد دانش، عملی ساختن برنامههای استراتژیکی و ارزشآفرینی برای مشتریان میشو.
مدیریت دانش ناظر بر کیفیت و چگونگی بهکارگیری اطلاعات توسط افراد برای حل مسائل، منابع اطلاعاتی مناسب برای تبدیل به دانش و چگونگی ذخیرهی دانش برای استفاده توسط کاربران خاص میباشد. مدیریت دانش با پایایی اطلاعات و دانش سرو کار دارد. پایایی اطلاعات و دانش به تجربهی یک فرد با منبع معینی بستگی دارد. دانش برای عملیات کسبوکار، پیشبینی پیامد رویدادها، درک چگونگی و چرایی وظایف و کارها و درک مسایلی که پیرامون ما رخ میدهد، مهم و حیاتی است.
مديريت دانش سازماني، عادتها و عمليات عادي و روزمره را متحول كرده است، درست مثل تغييري كه تحصيل در افكار و فرهنگ ايجاد ميكند. با طراحي و سازماندهي فرآيند مديريت دانش ميتوان دانش ضمني، مهارتها و جريان كاري را به رويهها، استانداردسازي و تحليل محتواي مستندسازي منتقل كرد و بستري براي ايجاد رقابت، مزيت رقابتي و توسعهی پايدار فراهم نمود.
در دنیای امروزی کسبوکار، بخش اعظمی از کارها و فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات هستند و زمان کمتری برای کسب تجربه و بهدست آوردن دانش در دسترس است. در این شرایط سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند. محصولات و خدمات سازمانها هر روز پیچیدهتر شده و سهم اطلاعات در آنها بیشتر میشود. در این میان مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای ایجاد بهبود در عملکرد منابع انسانی و همچنین مزایای رقابتی ایجاد میکند.
میتوان گفت مدیریت دانش یک استراتژي مدیریتی نظاممند و یکپارچه است که فناوري اطلاعات را با فرآیند سازمانی ترکیب میکند. مدیریت دانش، فعالیتی مدیریتی است که دانش را توسعه، انتقال، ارسال، ذخیرهسازي و اعمال میکند و همچنین اطلاعات واقعی جهت واکنش و اتخاذ تصمیمات صحیح با هدف تحقق اهداف سازمانی را در اختیار سازمان قرار میدهد
مدیریت دانش فرآیندی است که در شناخت، انتخاب، سازماندهی، اشاعه و انتقال اطلاعات و مهارتهای ضروری به سازمانها کمک نموده و منجر به حل مناسب و کارآمد مسائل، یادگیری مداوم و تصمیمگیری و برنامهریزی راهبردی، به قصد اشتراک و استفادهی مجدد از دانش موجود میشود و با ایجاد امکان یادگیری مداوم، دانش جدید را به ارمغان میآورد. بهکارگیری یک سیستم مدیریت دانش اثربخش میتواند مخارج سازمانی را کاهش و اثربخشی را افزایش دهد
میتوان گفت مدیریت دانش به دلیل نقش آن در تسهیل ارائهی خدمات مناسب به مشتریان مورد توجه قرار گرفته است و سازمانهای موفق در بهدست آوردن دانش از مشتریان خود بسیار تلاش میکنند. مدیریت دانش، به گونهای اساسی، فعالیتی است که به اتخاذ استراتژی و تدابیری برای مدیریت سرمایههای فکری انسانمحور معطوف است. با این هدف که با بهکارگیری بهینه و مؤثر دانش موجود و گنجاندن آن در قالب کالاها و خدمات، شایستگیهای اساسی سازمان را برای دستیابی به برتری رقابتی ارتقا بخشد
مديريت دانش، رويكرد جامعي جهت ترسيم چشمانداز گسترده و همهجانبه براي سازمان است و تمركز اصلي آن بر ايجاد و بهكارگيري دانش و نهايتاً، دستيابي به اثربخشي سازماني میباشد. البته، چالش عمدهی مديريت دانش، تبديل هرچه بيشتر و بهتر دانش ضمني به دانش صريح است. مدیریت دانش فرآیندي است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهاي مهم را که نوعی حافظهی سازمانی محسوب میشوند و بهطور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر سازمان را براي حل مسائل یادگیري، برنامهریزي راهبردي و تصمیمگیريهاي پویا بهصورت کارا و مؤثر قادر میسازد. مدیریت دانش بر شناسایی دانش و ارائهی آن تأکید میورزد، بهگونهاي که بتواند بهصورت رسمی بهاشتراك گذاشته شود و در نتیجه دوباره مورد استفاده قرار گیرد.
اهمیت مدیریت دانش
در سالهای اخیر، مدیریت دانش در سطح ادبیات مورد استقبال فراوان قرار گرفته است، بهگونهای که برخی آن را برای سازمانهای قرن بیست و یکم یک ضرورت میدانند. هماکنون بیشتر سازمانها استراتژی مدیریت دانش و دانش جمعی کارکنان خود را بهعنوان پایهی اساسی توان رقابتی و یک ابزار رقابتی و استراتژیک نگاه میکنند و با دیدگاه استراتژیک و راهبردی از تلاشهای مدیریت دانش با توجه به جایگاه سازمان و همچنین اطمینان از تناسب و بهموقع بودن آن، از این دستاورد بهرهبرداری میکنند.
از ويژگيهاي سازمانهاي جديد انباشت بيش از حد دانش است، بهطوري که افزايش حجم اطلاعات در سازمانها و لزوم استفاده از آن در تصميمهاي سازماني طي دو دههی اخير موجب ظهور پديدههايي به نام مديريت دانش شده است . اين امر ضرورت برنامهريزي، سازماندهي، رهبري و پايش دانش سازماني و همچنين مديريت فرآيند دسترسي به دانش درست را با تأکيد بر کارايي و اثربخشي آن نشان ميدهد
استوارت در توصیفی کلی که حاوی ستایش از دانش و دانایی است، دانش را منبعی قدرتمند از منابع طبیعی و فیزیکی، کارخانجات عظیم و بانکهای بزرگ میداند و معتقد است سازمانها برای رشد و بقا باید قدرت ذهنی و دانشی خود را توسعه دهند. از دیدگاه او سرمایهی خرد و دانش، سرمایهی واقعی سازمان محسوب میشود و ادارهی آن برای سازمان سرنوشتساز میباشد. مدیران باید سرمایهی دانشی را بهعنوان یک قلم مهم در صورتهای مالی خود بگنجانند و اساس مقایسه را از ثروتهای پولی و داراییهای مالی به سرمایههای خردمندی و دانش تبدیل کنند، چه از این پس سازمانهایی موفق میشوند که نه از جهت ثروتهای پولی، بلکه از نظر سرمایههای دانشی پیشرفتهتر باشند.
در دنیاي پیچیدهی امروز، دانش سازمانی بهسرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابتی اصلی سازمانها میباشد. توجه به خلق دانش و حمایت از آن، فرصت مناسبی را براي هر سازمانی بهوجود میآورد، تا علاوه بر اینکه در محیط پیچیدهی امروز حیات ستمر داشته باشد، بتواند بر سایرین چیره شده و پیشتاز عرصههاي مختلف فعالیت باشد. دانش سازمانی، در دنیاي پرشتاب امروزي، براي سازمانهایی که بهخوبی آن را میشناسند و مدیریت میکنند، فرصت مناسبی محسوب میشود و در عین حال براي سازمانهایی که به تحولات محیطی کم توجه بوده و آن را نمیشناسند، تهدیدي جدي است.
مديريت دانش، در تبديل سازمانها به سازمانهاي يادگيرنده يا سازمانهاي دانشآفرين، نقشي كليدي و محوري دارد. سازمان يادگيرنده سازماني آگاهانه است كه در آن، يادگيري بهعنوان عنصري حياتي در ارزشها، چشماندازها، اهداف و نيز، فعاليتهاي فردي كاركنان و ارزيابي آنها مورد نظر است. از ويژگيهاي چنين سازمانهايي خلق دانش، آگاهيهاي جديد و نوآوريهاي علمي است. مديريت دانش يكي از مؤثرترين اقداماتي است كه ميتواند در اين زمينه به كار رود؛ از اين رو، به يكي از مهمترين وظايف سازمانهايي تبديل شده كه به دنبال بهرهبرداري از اين سرمايهی ارزشمند خود هستند.ضرورت مدیریت دانش و راهبردهای کلیدی آن در توسعهی مبتنی بر داناییمحور، مدیریت دانش را در سازمانها از ارکان اصلی به حساب میآورد. برای این ادعا دلایلی به شرح زیر ذکر میشود:
- پیشرفت فوقالعاده سریع فناویهای مختلف در قرن جدید؛
- سرعت خلق نوآوریها و رقابت شدید در بازاریابی؛
- کاهش اندازهی نیروی کار تحت تأثیر عنصر رقابت در اقتصاد جهانی؛
- کاهش طول زمان جهت کسب دانش و تجربه.
نیازمندیهای مدیریت دانش
امروزه، مدیریت دانش سازمانی و فرآیندهای آن را، بهمثابهی یک راهبرد ضروری و آیندهنگر بهمنظور کسب مزیت رقابتی و حفظ بقا و بهبود عملکرد فردی و سازمانی و بهطور کلی تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده در محیطهای پویا و بهشدت تغییرپذیر میدانند و سازمانها بهمنظور دستیابی به مزایای آن، برای پیادهسازی مدیریت دانش تلاش مینمایند که در این راستا با چالشها و الزاماتی روبرو هستند. مهمترین الزامات مدیریت دانش که در این پژوهش با بررسی ادبیات تحقیق شناسایی شده است شامل 5 معیار اصلی رقابتپذیری بازار، مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی و 32 میار فرعی میباشد که در ادامه به توضیح معیارهای اصلی پرداخته شده است.
رقابتپذیری بازار: بقا و ماندگاری در سازمانهای قرن بیست و یکم به نوآوری مستمر و ارائهی راهحلهای خلاق جهت حل مسایل و مشکلات مشتریان بستگی تام خواهد داشت. این مسایل و مشکلات بهنوبهی خود تنها از طریق پرورش مستمر و بسیج سازمانی میسر خواهد بود. دانش و سایر اشکال سرمایهی ذهنی یک سازمان، بهعنوان داراییهای پنهان آن سازمان محسوب میشوند. زمانی که این دانش به محصولات و خدمات(مورد نیاز مشتریان) تبدیل میشود میتواند بهعنوان منبعی حیاتی و کلیدی در جهت ارزشآفرینی برای سازمان محسوب گردد.
زاک عتقاد دارد مؤسساتی که دانش برتری دارند قادر خواهند بود منابع و قابلیتهای سنتی و قبلی خود را به صورت روشهای جدید و متمایز بهگونهای هماهنگ کرده و با روشهای قبلی درهم آمیزند که به نسبت رقبای خود بتوانند ارزشآفرینی بیشتری برای مشتریان خود به ارمغان آورند
مدیریت منابع انسانی: پیادهسازی موفقیتآمیز مدیریت دانش نیاز به تغییراتی در تعریف و نگرش ما نسبت به منابع انسانی دارد؛ امری که در ادبیات جدید از آن بهعنوان سرمایهی انسانی نام میبرند، دیدگاه سرمایه به کارکنان سازمان و دیدگاه اساسی مدیریت دانش است. دادهها، اطلاعات، تجربیات و تخصصها در سازمان از طریق افراد تولید و جمعآوری میشود و در اختیار ساير كاركنان كه به آن نياز دارند، قرار مىگيرد و از طريق آن دانش جديد در سازمان توليد مي شود و از دانش جديد در فرآيندهاى سازماني در جهت بهبود مستمر و تحقق اهداف سازمان استفاده میشود. بنابراين، افراد سرمايههاى اصلى يك سازمان هستند كه بايستي دائماً در حال آموزش و ارتقاي توانمندي باشند.
مدیریت دانش: در جهان کنونی شرایط و فضای رقابتی در بیشتر سازمانها بسیار پیچیده، متغیر و گستردهتر از گذشته است، بهگونهای که این سرعت در بیشتر سازمانها به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق با شرایط جدید است. در کل در این فضا کسب و ارتقای مزیت رقابتی، دغدغهی مدیران است. امروزه سازمانها دریافتهاند هیچ چیز به اندازهی دانایی نمیتواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد. مدیریت دانش بهعنوان ابزاری مهم که دانایی موجود را گردآوری میکند و نظم و پویایی میبخشد و در کل سازمان اشاعه میدهد، اهمیت یافته است. مدیریت دانش بر انسان، ساختار و فناوری تأکید دارد و میکوشد با ایجاد ساختاری مناسب و زیرساختهای تکنولوژیکی لازم در سازمان و با محور قرار دادن انسان و آمادهسازی او به اهداف سازمانی دست پیدا کند.
ساختار سازمانی: فرآیندهای مدیریت دانش باعث به وجود آمدن تغییرات زیادی در سازمان میشوند. بخشی از این تغییرات در ساختار سازمانی به وقوع میپیوندند. در دسترس بودن اطلاعات، تشکیل تیمهای کاری و علمی و ایجاد جریان ارتباطات دوسویه و آزاد از جمله ویژگیهای ساختار سازمانی حامی مدیریت دانش تلقی میشود. مدیریت دانش بیشتر بر فرآیندهای انجام عملیات در سازمانها تأثیر میگذارد. از آنجا که مدیریت دانش بر پایهی جمعآوری، طبقهبندی و تسهیم دانش استوار است، بنابراین، ساختاری که از فرآیندهای مشارکتی بیشتر حمایت کند برای کارایی مدیریت دانش مناسبتر است.
فرهنگ سازمانی: یکی از ویژگی هاي سازمانی که احتمالاً موفقیت هر رویکرد مدیریت دانش را تحت تأثیر قرار میدهد، فرهنگ سازمانی آن است که داراي تأثیر مهمی بر روي پیادهسازي تکنولوژي، مدیریت کیفیت جامع و… میباشد.
بر طبق نظر محققان مدیریت دانش، یک روابط جداناپذیري بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. علوي و لیندر معتقدند که موفقیت مدیریت دانش و اثربخشی سهم دانش در سازمانها عمدتاً با فرهنگ سازمانی ارتباط دارند. هاچکت یادآوري میکند که سازمانها با داشتن مدیریت دانش موفقیتآمیز همواره فرهنگ جامعشان را بهعنوان عامل حیاتی موفقیتشان بیان میکنند. در حقیقت داونپورت و پروساك فرهنگ سازمان را یک عامل تعیینکننده براي ابتکار عمل مدیریت دانش میدانند. آنها پیشنهاد میکنند که مدیران و رهبران ارشد باید قبل از بهکارگیري مدیریت دانش جدید، فرهنگ سازمانشان را ارزیابی کنند. راهحلهای مدیریت دانش
همانطور که در مبحث نیازهای مدیریت دانش ذکر شد سازمانها در محیطهای جهانی، برای اجرای مدیریت دانش با چالشهایی مواجه هستند. ناتوانی در شناسایی و برطرفکردن این شکافها پیش از پیادهسازی برنامههای مدیریت دانش، تأثیرات نامطلوب گستردهای بر مرحلهی پیادهسازی و اجرای آنها خواهد گذاشت. بنابراین، تحلیل نیازهای دانش سازمان، ارزیابی فعالیتهای پیادهسازی سیستمهای مدیریت دانش و شناسایی موانع آن ضروری به نظر میرسند
سازمانها، برای غلبه بر چالشهای دشوار مدیریت دانش باید رویکردها و اقدامات ضروری را دنبال کنند. پاسخهای مناسب، سریع و دقیق، برای ابتکارات مدیریت دانش اهمیت دارند. برای سازمانهای با فعالیت در عرصهی جهانی، پاسخ سریع، دقیق و بهموقع به این چالشها، اثربخشی فرآیند مدیریت دانش را ارتقا خواهد بخشید و به حفظ مزیت رقابتی در محیط جهانی کمک خواهد کرد. بهعلاوه، مدیریت مؤثر دانش، به دیدگاهی کلنگر نیاز دارد و بنابراین مدیران باید این چالشها را با یک دید کلنگر مورد توجه قرار دهند. مهمترین راهحلهای مدیریت دانش که در این پژوهش با بررسی ادبیات تحقیق شناسایی شده است شامل 4 معیار اصلی فردی، گروهی، فنی و فرآیندها و 48 معیار فرعی میباشد.
تفاوتهای بین مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات
دو مفهوم مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش تا حدودی با یکدیگر متفاوت هستند؛ در نتیجه، برای هر کدام به مهارتها و تواناییهای ویژهای نیاز است. جدول خلاصهای از تفاوت فرآیندی میان مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش را نشان میدهد.
مدیریت اطلاعات | مدیریت دانش |
1-با اطلاعات سروکار دارد. | 1-با دانش سروکار دارد |
2-گردآوری، سازماندهی و اشاعهی اطلاعات مرکزیت دارد. | 2-تبدیل و بهاشتراکگذاری دانش مرکزیت دارد. |
3- فرآیندگراست. | 3- نتیجهگراست. |
4- بر منابع اطلاعاتی تأکید دارد. | 4- بر متخصصان و صاحبان دانش تأکید میکند. |
5- دسترسی به اطلاعات مهم است. | 5- زمینهسازی برای بهکارگیری دانش مهم است. |
6- حوزهی وسیعی را دربر میگیرد و از تنوع بیشتری برخوردار است. | 6- بر یک سازمان متمرکز است. |
7- مدیریت اطلاعات از طریق نظامهای رایانهای امکانپذیر است. | 7- در مدیریت دانش علاوه بر ابزارها، فرهنگ سازمانی نقش اساسی دارد. |
8- مدیریت اطلاعات ابزارگراست. | 8- مدیریت دانش انسانگراست. |
9- منابع اطلاعاتی از گستردگی و تنوع بیشتری برخوردار است. | 9- منابع دانش نسبت به منابع اطلاعات از تنوع کمتری برخوردار است. |
تاریخچهی دانش و مدیریت دانش
دورنمای تاریخی از مدیریت دانش امروزی، به این مطلب اشاره دارد که مدیریت دانش یک خواستهی قدیمی بوده است. دانش شامل دانستن و دلایل دانستن است که به کوشش فلاسفهی غربی بهصورت مدون شاید هزار سال قبل ایجاد شده باشد. همچنین فلاسفهی شرقی به همین میزان در تولید دانش مشارکت داشتهاند، اگر چه بیشتر تأکید آنها بر دریافت هدایتهای روحانی و زندگی مذهبی بوده است. حتی برخی از این هم فراتر رفتهاند و معتقدند که تلاشها و نیروهای انسانی اولیه در محیط ناآشنای زندگی خود برای فهم روابط و بقا، نمونههای عملی از جستوجوی دانش و هدایت آن دانش به سوی خود است. مدیریت دانش از اواخر دههی 1970 مطرح گردید. میتوان گفت مفهوم مدیریت دانش برای نخستین بار توسط کارل ویگ در سخنرانی وی در کنفرانس بینالمللی سازمان کاردر سال 1986 ارائه گردید. اما قبل از وی پیتر دراکر ، تافلر و سایرین نیز بهطور ضمنی ظهور این پدیده را بشارت داده بودند.
در اواسط دههی 1980 و آشکار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر رقابت در بازارهای اقتصادی، اهمیت آن مضاعف شد. در این دهه نظامهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهمآوری دانش، مهندسی دانش، نظامهای دانشمدار و مانند آن رواج یافت. در اواخر دههی 80 سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزههای مدیریت، تجارت و علوم کتابداری و اطلاعرسانی را میتوان مشاهده کرد. در همین دوران، اولین کتابهای مربوط به این حوزه منتشر شد. در آغاز دهه 1990، فعالیت گستردهی شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزهی مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت. ظهور وب جهانی در اواسط دههی 1990، تحرک تازهای به حوزهی مدیریت دانش بخشید. شبکهی بینالمللی مدیریت دانش در اروپا و مجمع مدیریت دانش ایالت متحده، فعالیتهای خود را در اینترنت گسترش دادند. در سال 1995، اتحادیهی اروپایی طی برنامهای به نام اسپریت، بودجهی قابل ملاحظهای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص داد.
در سال 2006، چن و چن، عملکرد مدیریت دانش را از سال 1995 تا 2004 در 108 مقاله که از 80 مجلهی ادبی مدیریت دانش بهدست آمده بود مطالعه نمودند. تجزیه و تحلیل کیفی و تجزیه و تحلیل کمی، تجزیه و تحلیل شاخصهای مالی، تجزیه و تحلیل شاخصهای غیرمالی، تجزیه و تحلیل عملکرد داخلی، تجزیه و تحلیل عملکرد بیرونی، تجزیه و تحلیل جهتگیری پروژه و تجزیه و تحلیل جهتگیری سازمانی همراه با قالبهای پیمایشی برای ارزیابی عملکرد مدیریت دانش نشان داد که توانایی تغییر مداوم و بهدست آوردن بینشهای جدید در مورد قدرت موثر، عملکرد مدیریت دانش بودند.
در سالهای آغازین قرن 21، مدیریت دانش برای بسیاری از کشورهای پیشرفته بهعنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه درآمده است. در واقع، در جهان امروز که تولید کالاها و ارائهی خدمات بهشدت دانشمدار گردیدهاند، دانش، دارایی و کلیدی برای کسب مزیت رقابتی است. در حال حاضر مدیریت دانش برای بسیاری از کشورهای پیشرفته بهعنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه میباشد. از سال 2000 به بعد، شرکتهای بزرگ اروپایی حدود 55 درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند. جدول روند پیشرفت مدیریت دانش را بهطور خلاصه نشان میدهد.
دهه | روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش |
1970 | فرم مدیریت دانش |
1980 | بر اهمیت مدیریت دانش افزوده شد و انتشارات مربوط به مدیریت دانش بهتر شد. |
اوایل 1990 | فعالیتهای شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزهی مدیریت دانش شهرت یافت. |
اواسط 1990 | شبکههای بینالمللی مدیریت دانش پدید آمد. |
اواخر 1990 | مدیریت دانش در زمرهی فعالیتهای تجاری شرکتهای بزرگ در آمد. |
اوایل قرن 21 | شرکتهای بزرگ اروپایی، حدود 55 درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادند. |
همانگونه که مشاهده شد بهتدریج بر میزان فعالیتها در زمینهی مدیریت دانش افزوده گردید که حاکی از اهمیت دانش و مدیریت آن در عصر حاضر است. شناخت دانش بهعنوان یک منبع سازمانی، نظریههای جدید رشد و ظهور سازمانهای دانشی، همگی کمک کردند تا حوزهی جدیدی از مدیریت دانش در سیستمهای اطلاعاتی بهوجود آید. این پیشرفتها نشان میدهد که دانش در شکلهای مختلف، یک سرمایه و دارایی انسانی است و سرمایهگذاری در آن، مستقیماً به کالاها و خدمات با فناوری بالا منجر میشود، برخلاف سایر عوامل تولید، دانش و قابلیت آن با درآمدهای در حال افزایش سازمان، مشخص میشوند.
در دستهبندی که از سوی صاحبنظران کسبوکار ارائه گردیده؛ دهه 1980 را دههی جنبش کیفیت (تأکید بر اینکه برای دستیابی به کیفیت بهتر، همه کارکنان باید از قدرت فکری خود بهتر استفاده کنند)؛ دهه 1990 را دههی مهندسی مجدد (استفاده از فناوری برای بهبود فرایندهای کسبوکار و کاهش هزینهها)؛ و دههی 2000 را دههی مدیریت دانش لقب دادهاند.
تلاشهای اولیه برای تسخیر دانش در سازمان از طریق طراحی سیستمهای خودکار و مبتنی بر دانش صورت پذیرفته است. لیکن این تلاشها در ابتدا به علت عدم توجه به نقش انسان در فرآیند تصمیمگیری تا حدی ناموفق بودند. کاوش دادهها و ذخیرهسازی آن همیشه منجر به دانش نمیشود. اینها تنها ابزارهای پردازش سنتی دادهها میباشند و ذخیرهی دادهها و اطلاعات را بهصورتهای مختلف بهمنظور تسهیل تصمیمگیری و تجزیه و تحلیل کسب و کار در بر میگیرند.
منبع
الماسی سروستانی، راضیه (1393)، اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش ، پایاننامه کارشناسی ارشد، مدیریت ، دانشگاه علم و هنر
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید