مديريت و فناوری اطلاعات

همچنان كه اطلاعات و دانش، تبديل به عامل خلاق و مهمي براي نظام اقتصادي پيشرفته شده است، جامعه نيز به طور غيرقابل اجتنابي نيازمند مديريت مناسب اطلاعات و دانش است . باربارا لافان ، مديريت اطلاعات را به صورت يك فرايند تعريف كرده و اطمينان از شناسايي و دريافت ارزش اطلاعات را نيز بخشي از اين فرايند به حساب آورده است. وي معتقد است كه مديريت اطلاعات بيانگر ابزارهايي است كه يك سازمان بوسيله آنها اطلاعات خود را به صورت كارآمد برنامه‌ريزي، گردآوري، سازماندهي، استفاده و كنترل مي‌كند و آن را اشاعه و سر و سامان مي‌دهد. همچنين اطمينان مي‌كند كه ارزش اطلاعات به صورت كامل شناسايي و دريافت شده است.

فتاحي  نيز مديريت اطلاعات را بدین صورت تعريف كرده است: «دانش و توانايي برنامه‌ريزي، هدايت و كنترل فرايند توليد، فراهم‌آوري، سازماندهي، دسترسي و اشاعه اطلاعات». در اين تعريف عنصر مديريت به دانش و توانايي برنامه‌ريزي، هدايت و كنترل تعبيرشده است و به جاي اطلاعات بر فرايند توليد، فراهم‌آوري، سازماندهي، دسترسي و اشاعه اطلاعات توجه شده است. ولي مديريت، فراتر از برنامه‌ريزي، هدايت و كنترل است و مراحل ديگري نيز دارد که لوتر گيوليك به آنها اشاره نموده است: برنامه‌ريزي، سازماندهي، كارگزيني، هدايت (راهبري)، هماهنگي، گزارش‌دهي و بودجه‌بندي. همه اين مراحل در مديريت اطلاعات وجود دارد. به استفاده از اطلاعات هم اشاره‌اي نشده است.

مديريت اطلاعات را با استفاده از تعاريف پيشين و رعايت موارد مذكور مي‌توان چنين تعريف كرد: «استفاده از مراحل و مهارتهاي مديريتي و ابزارها و فناوري‌هاي مناسب در فرايند توليد، فراهم‌آوري، سازماندهي، پردازش، اشاعه و بهره‌گيري از اطلاعات درون سازماني و برون سازماني به عنوان يك عنصر اصلي در سازمان براي دستيابي به اهداف و مقاصد سازماني».بنابراين، مديريت و بكارگيري ابزارهاي مناسب در فرايندهاي مختلف توليد، گردآوري، پردازش، اشاعه و استفاده از اطلاعات از اجزاي اصلي مديريت اطلاعات است كه مطالعات كاربران و نيازهاي اطلاعاتي آنها را نيز دربر مي‌گيرد. علاوه بر آن، به اطلاعات درون سازمان و بيرون از سازمان در كنار هم توجه شده است. يعني مفهوم مديريت اطلاعات پس از انقلاب صنعتي مطرح شده، اما مفهوم كنوني آن از دهه 1980 مورد بررسي قرار گرفته است .

سازمان جهاني بهداشت مديريت اطلاعات را يك چالش دو سويه مي‌داند كه در يك طرف مديريت اطلاعات و فرآيندها و در طرف ديگر مديريت مردم و محيط آنها قرار گرفته است، تا بشود علم را به طور منظم و موثر ايجاد، مبادله و به كار گرفت. هدف از اعمال مدیریت دانش، حمایت از کار سازمان و اعضای آن در کاهش بین علم و عمل می‌باشد . مشخص شده است که بدون سیستم‌های مدیریتی خوب طراحی شده، مدیران با مشکلات عملیاتی و مدیریتی فراوانی مواجه هستند، که حل آنها مستلزم حذف زمان و هزینه‌های زیادی است. بیشترین مشکلات عملیاتی و مدیریتی، اغلب در سیستم‌های مدیریتی ضعیف به چشم می‌خورد. خصوصا این مسئله حائز اهمیت است که توجیه منطقی سیستم‌های مدیریتی پیش‌نیاز سیستم‌های اطلاعاتی مدیریتی کارکردی است. مدیریت موفقیت‌آمیز اطلاعات و استفاده درست از تکنولوژی اطلاعاتی به منظور توسعه سیستم‌های مدیریتی منطقی برای عملیات سازمان حیاتی است .

فناوری اطلاعات

فناوری اطلاعات، به عنوان خواستگاه اصلی جامعه اطلاعاتی، به کلیه فناوریهایی گفته می‌شود که در جمع‌آوری، انتقال، ذخیره و بازیابی، پردازش، انتشار و نمایش اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. بیشترین ارزش فناوری، افزایش قابلیت دسترسی به دانش و تسریع انتقال آن است . این فناوری چنان بر زندگی انسان تاثیر نهاده است که به عنوان عامل بازهستی بخش معرفی می‌شود. از این رو، فناوری اطلاعات به عنوان عامل پر قدرت تغییرات اقتصادی و اجتماعی شناخته می‌شود . اگر در نظر داشته باشیم که اطلاعات، قدرت است، بنابراین، هر قدرتی که بر نظام ارتباطات دور حاکم باشد، بر جهان نیز حکومت می‌کند . افزايش در مقدار جريان اطلاعات جهاني، در قالب گفت‌و‌گوها، پيامها و گزارشها، همواره با گسترش متناسبي در ظرفيت علمي تجهيزات ارتباطي و پيشرفتهايي در اطمينان‌پذيري انتقال همراه بوده است كه به فناوري اطلاعات بستگي دارد.

مدیریت فناوری اطلاعات

مدیریت فناوری بر مبنای استعدادهای بالقوه‌ای که در آن نهفته است و بر ا‌ساس توانایی‌های فناوری می‌کوشد تا میان امکانات و ابزار‌های فناورانه و سطحی از خدمات که مورد‌ نظر مدیر ارشد است تعادل بر‌قرار سازد. در این مسیر شایسته است تا تلاشی مناسب برای بکار‌گیری فناوری‌های اطلاعاتی در برنامه‌های سازمانی پژوهشکده‌ها صورت پذیرد. تحقق این امر مستلزم نگرش تخصصی و فنی به فناوری اطلاعات است، به همین منظور تقسیم و طبقه‌بندی فناوری اطلاعات کمک شایانی به مدیریت و بهره‌برداری بهینه از آن می‌کند.

طبقه‌بندی فناوری اطلاعات

از فناوری اطلاعات طبقه‌بندی‌های مختلفی ارائه شده که شناخت، بررسی و بیان آنها می‌تواند در برنامه‌ریزی و جریان بهینه اطلاعات موثر باشد. بیکر فناوری را به سه نوع اصلی فناوری تولید، فناوری پردازش و فناوری نظارت تقسیم کرد. اما مائتوس فناوری‌هایی اطلاعاتي را به چهار گروه فناوری‌های عمومی، فناوری‌های اطلاعاتی، فناوری‌های دیداری و شنیداری و فناوری تجهیزات ای.دی.ای (بزرگ کننده صفحه تصویر، تبدیل کننده متن به گفتار، تبدیل کننده متن به بریل) تقسیم کرده است.

تاثیر فناوری اطلاعات بر سازمانها

وبستر به توصیف تاثیر فناوری اطلاعات بر جامعه پرداخته و آن را به پنج گروه فناورانه، اقتصادی، شغلی، فضایی، و فرهنگی تقسیم کرده است . در بعد فناورانه، پیشرفت در پردازش، ذخیره و انتقال اطلاعات باعث شده است که فناوری اطلاعات تقریبا در تمام زوایای جامعه به کار رود. فناوریهای ارزان قیمت پردازش و ذخیره اطلاعات یا همان کامپیوترها، باعث گسترش وسیع آنها از جمله در حوزه ارتباطات شده‌اند. در نتیجه، مدیریت و توزیع اطلاعات بهبودی عمیق و اساسی یافته است.در بعد اقتصادی، “کاستلز” کاربرد فناوری اطلاعات رادر جامعه با تبیین مفهوم اقتصاد اطلاعاتی توضیح می‌دهد. در چنین اقتصادی، منبع اصلی تولید ثروت در قدرت خلق دانش جدید و کاربست آن در تمامی عرصه‌های فعالیت انسان از طریق رویه‌های سازمانی و فناورانه پردازش اطلاعات قرار دارد.

از لحاظ شغلی، گسترش فناورانه اطلاعات منجر به رشد روز افزون بخش اطلاعات در مقابل بخش تولید شده است. در این بخش، وظیفه اصلی افراد خلق، پردازش و کار با اطلاعات است. به همین دلیل شاهد نرخ رشد حیرت‌انگیز نیروی کار اطلاعاتی، برتری مشاغل اطلاعاتی، و جابجایی توزیع مشاغل هستیم.در بعد فضایی تاثیر فناوری اطلاعات، تاکید بر شبکه‌های اطلاعات است که نقاط گوناگون را به هم متصل می‌سازند و در نتیجه بر سازمان، زمان و فضا تاثیری شگرف می‌گذارند که تجارت بی‌درنگ، تنه یکی از دستاورد های آن است.تاثیرات فرهنگی فناوری اطلاعات بر جامعه از ملموس‌ترین تاثیرات آن به حساب می‌آیند. افزایش غیر‌عادی اطلاعات در گردش، شتاب در همگرایی فرهنگها از طریق تبادل وسیع و سریع اطلاعات، تشکیل خرده فرهنگهای مجازی در فراسوی مرزهای جغرافیایی و تهاجم اطلاعات به قلمروهای خصوصی افراد از جمله تاثیرات مشهود این فناوری بر فرهنگ به شمار می‌رود .

کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان‌ها و موانع آن

برای بکار‌گیری موثر فناوری اطلاعات باید برنامه‌هایی تهیه نمود که در آن  با شکل‌دهی چهار‌چوب استراتژیکی از تصمیم‌های مدیریتی، بتوان از یک سو پشتیبانی ماموریت، اهداف و کسب و کار سازمان را محقق ساخت و از سویی دیگر زیر ساختی فراهم نمود که امکان گردش و مبادله ‌ مناسب و موُثر داده‌ها و اطلاعات و اشتراک منابع را فراهم سازد تا زمینه برای هم سویی برنامه‌های توسعه فناوری اطلاعات با تحولات سازمانی فراهم گردد .

نباید فراموش کرد «كاركرد مهم فناوري اطلاعات فقط اين نيست كه از اطلاعات استفاده و آن را پردازش مي‌كند- كه البته همين كار را هم انجام مي‌دهد – بلكه اين فناوري اساساً فناوري كنترل است. اگر قرار باشد ماهيت فناوري‌هاي نوين اطلاعاتي را درك كنيم، لازم است كمتر بر محتوايشان و بيشتر بر عملكردشان (يعني بر تنظيم مقررات – در معني سايبرنتيكي كلمه – براي نظام‌ها، يا به عبارت ديگر، بر وجه كنترل كنندگي آنها)، تأكيد نماييم» .اجرای فناوری اطلاعات به منزله قابلیت اصلی سازمان، تغییرات گسترده‌ای را در اواخر قرن بیستم در سازمان‌ها ایجاد کرد. تکنولوژی اطلاعاتی به عنوان یک ابزار مزیت رقابتی پایدار، شروع به اعمال قدرت در سازمانها کرد و به تدریج تمام جنبه‌های سازمان‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد و همه چیز وابسته به کاربرد تکنولوژی اطلاعاتی شد. به خصوص با ظهور اینترنت، پدیده “هر چیز الکترونیکی” را برای سازمان‌ها به ارمغان آورد؛ و کلید موفقیت در سازمان‌ها کاربرد استراتژی تکنولوژی اطلاعاتی شناخته شد

افقی‌سازی روابط از دیگر تاُثیرات فناوری اطلاعات است که از افزایش الکترونیکی ناشی شده است. با کاربرد این فناوری، برای برقراری روابط درون و برون سازمانی به ویژه برای انتقال اطلاعات یا دانش، نیازی به ساختارهای سلسله مراتبی نیست. سازمان مجازی از جمله ساختار‌های جدیدی به شمار می‌رود که حاصل کاربرد فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات این امکان را برای سازمان‌ها فراهم می‌کند که در ابعاد زمان ومکان گسترش یابند. پاره‌ای از پژوهشگران، چنین امکانی را که باعث پدید آمدن سازمان‌های مجازی شده است، تغییری در پارادایم سازمان می‌دانند. بعد اصلی سازمان مجازی، اطلاعات است و چنین سازمانی بر اساس استفاده موُثر از اطلاعات و سیستم‌های اطلاعات کار می‌کند .

مطالعات نشان مي‌دهد که ناكامي‌هایی در كاربرد فناوري اطلاعات وجود دارد که اقتضايي است. به عبارت ديگر، اين ناكامي تابعي از شرايط كاربرد فناوري اطلاعات به شمار مي‌رود. وجود اين واقعيتها باعث شده مطالعات و پژوهشهاي زيادي به بررسي موانع كاربرد اين فناوري در سازمانها اختصاص يابد كه در ادامه به نتايج آنها اشاره مي‌شود .

  1. نبود اتفاق‌نظر ميان مديران سازمان، و كاربران نهايي در زمينه كاربرد فناوري اطلاعات
  2. ناآگاهي مديران سازمان از كاربردهاي فناوري اطلاعات
  3. نبود ديد بلند مدت در مديران سازمان نسبت به تاثيرات فناوري اطلاعات
  4. كمبود نيروي انساني واجد شرايط در زمينه فناوري اطلاعات
  5. قوانين و مقررات نامناسب
  6. نبود زيرساختهاي مناسب فناوري اطلاعات
  7. وضعيت نامناسب اقتصادي
  8. ناآشنايي افراد درگير با كاربرد فناوري اطلاعات با زبان انگليسي
  9. كاربرد طرحهاي عقلايي فناوري اطلاعات، بدون توجه به واقعيتهاي رفتاري – اجتماعي سازمانها
  10. 10.كاربرد سيستمهاي ساخته شده براي كشورهاي ديگر در سازمانهاي دولتي يك كشور خاص
  11. برنامه‌ريزي ضعيف براي كاربرد فناوري اطلاعات
  12. نبود تناسب و ناهمخواني كاربردهاي فناوري اطلاعات با نيازهاي سازمان
  13. نبود حمايت و پشتيباني مديريت ارشد سازمان از كاربرد فناوري اطلاعات
  14. كاربردهاي نا‌بجاي فناوري اطلاعات در سازمان و …

منبع

صادق‌زاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکده‌ها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانش‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0