مدل های هوش اخلاقی
اخيراً اصطلاح جديدي با عنوان هوش اخلاقی توسط بوربا، وارد روانشناسی شده است. وی هوش اخلاقی را ظرفيت و توانايي درك درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقي قوي و عمل به آنها و رفتار در جهت صحيح و درست تعريف میکند . هوش اخلاقي به معني توجه به زندگي انسان و طبيعت رفاه اقتصادي و اجتماعي، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندي است .
هوش اخلاقي به اين حقيقت اشاره دارد كه ما به صورت ذاتي، اخلاقي يا غير اخلاقي متولد نميشويم؛ بلكه ياد ميگيريم كه چگونه خوب باشيم. يادگيري براي خوب بودن، شامل ارتباطات، بازخورد، جامعهپذيري و آموزش است كه هرگز پايانپذير نيست. آنچه كه ما براي انجام كارهاي درست به آن نياز داريم، همان هوش اخلاقي است كه با استفاده از آن به يادگيري عمل هوشمندانه و دستيابي به بهترين عمل خوب نزديك ميشويم .
در هر بخشي از زندگي به بهترين اطلاعات قابل دسترس ميرسيم، خطرات را به حداقل ميرسانيم و نسبت به پيامدهاي آن خوش بين هستيم. افراد با هوش اخلاقي بالا كار درست را انجام ميدهند، اعمال آنها پيوسته با ارزشها و عقايدشان هماهنگ است، عملكرد بالايي دارند و هميشه كارها را با اصول اخلاقي پيوند ميدهند. از جمله کسانی که در زمینه هوش اخلاقی دارای مدل هستند میتوان به بوربا و لنیک، اشاره کرد.
- مدل بوربا
بوربا ، هوش اخلاقي را به صورت ظرفيت تشخيص درست از غلط، داشتن يقينهاي اخلاقي و اقدام بر مبناي آنها به منظور ارائهي رفتار درست و شرافتمندانه تعريف کرده است . اين نوع هوش نشان دهندهي ظرفيت ذهني انسان است براي تعيين اينکه چگونه اصول جهان شمول انساني را به ارزشها، اهداف و اقدامات خود مرتبط نمايد. همچنين، هوش اخلاقي نشان دهندهي اشتياق و توانايي فرد براي قرار دادن معيارهايي برتر و فراتر از منافع خود و حتي موضوعاتي نظير اثربخشي در کانون واکنشهاي فردي است . اصول هوش اخلاقي از ديدگاه بوربا ، به این شرح است:
همدردي : تشخيص احساسات و علايق افراد كه شامل پرورش آگاهي، افزايش حساسيت نسبت به احساسهاي ديگران، همراهی با ديدگاه اشخاص ديگر است.
هوشياری : دانستن راه صحيح و درست و عمل در همان راه، كه شامل ايجاد زمينههایي براي رشد اخلاقي، ترويج معنويت براي تقويت هوشياري و هدايت رفتار و پرورش انضباط اخلاقي براي كمك به افراد به منظور يادگيري درست از خلاف است.
خودكنترلی : كنترل و تنظيم تفكرات و اعمال خود به طوري كه فرد بر هر فشار از درون و بيرون ايستادگي كرده و در همان راهي عمل كند كه احساس ميكند درست است، این اصل شامل این موارد است: الگوسازي و اولويت بندي خودكنترلي افراد، تشويق افراد به خودانگيزشي و آموزش راههايي به افراد براي رويارويي با وسوسهها و تفكر قبل از عمل.
توجه و احترام : ارزش قائل شدن براي ديگران با رفتار مؤدبانه و با ملاحظه، كه شامل انتقال معاني، توجه به افراد از طريق آموزش دادن، افزايش توجه به اقتدار و بي توجهي به بي ادبي و بي احترامي و تأكيد بر رفتارهاي خوب، ادب و تواضع كه به عنوان تعارف در نظر گرفته مي شود، است.
مهرباني: توجه به نيازها و احساسهاي ديگران، درک معني و ارزش مهرباني، ايجاد آستانهی تحمل صفر براي زشتي و بدي و تشويق مهرباني و خاطر نشان كردن اثرهاي مثبت آن را در بر میگیرد.
صبر و بردباري : توجه به شأن و حقوق تمام افراد حتي آنان كه عقايد و رفتارشان با ما مخالف است. این اصل شامل این موارد است: پرورش صبر و تحمل از سنين پايين، القاي درك تنوع و گوناگوني و مخالفت با كليشه سازي و عدم تحمل تعصبات بي جهت.
انصاف: انتخابهاي عقلاني و عمل به شيوهی منصفانه،شامل رفتار با ديگران به طور منصفانه، كمك به ديگران براي داشتن رفتارمنصفانه و تدريس روشهايي به افراد براي مقاومت درمقابل بي انصافي ، بيعدالتي میگردد.
- مدل لنیک و کیل
لنیک و کیل، هوش اخلاقي را توانايي تشخيص درست از اشتباه ميدانند كه با اصول جهاني سازگار است .به نظر آنان، چهار اصل هوش اخلاقي زير، براي موفقيت مداوم سازماني و شخصي ضروري است:
درستكاري: يعني ايجاد هماهنگي بين آنچه كه به آن معتقديم و آنچه كه به آن عمل ميكنيم. انجام آنچه كه ميدانيم درست است و گفتن حرف راست در تمام زمانها. کسي كه هوش اخلاقي بالايي دارد، به شيوهاي عمل ميكند كه با اصول و عقايدش سازگار باشد.
مسئوليت پذيري : كسي كه هوش اخلاقي بالايي دارد، مسئوليت اعمال خود و پيامدهاي آن، همچنين اشتباه ها و شكستهاي خود را نيز ميپذيرد.
دل سوزي: توجه به ديگران كه داراي تأثير متقابل است. اگر نسبت به ديگران مهربان و دلسوز باشيم، آنان نيز در وقت نياز با ما همدردي ميكنند.
بخشش: آگاهي از عيوب خود و تحمل اشتباههاي ديگران.
منبع
سعیدنیا،سهیلا(1393)،هوش عاطفی و هوش اخلاقی با کیفیت زندگی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید