مدلهای چابکی سازمانی
با توجه به تعاریفی که ارائه گردید، واضح است که چابکی سازمانی از درون به بیرون ایجاد میگردد این بدان معناست که چابکی به وسیلة ترکیبات خاصی از ویژگیهای سازمانی به وجود میآید. در حالی که این ویژگیها به شکلهای گوناگونی توصیف شدهاند، ولی بیشتر آنها مشابه هستند: «گلدمن و همکارانش» بر ساختار مناسب، فناوری اطلاعات و منابع انسانی متمرکز شدند و «کاتر» بر مأموریت، ساختار، فرآیند محوری کسب و کار و منابع انسانی تأکید داشتند. این در حال است که در مدل «اورهلت» بر ارزشهای مشترک، ساختار یا فناوری اطلاعات، فرآیندهای کاری و رفتار تأکید شده است.
در یکی از مدلهای چابکی سازمانی که توسط «کروکیتو و یوسف » ارائه شده)، فناوریهای پیشرفته اطلاعات و تولید منجر به ایجاد چابکی تولید میگردد و چابکی تولید نیز از طریق کاهش هزینهها و افزایش سرعت و کیفیت، چابکی سازمانی را ایجاد مینماید. براساس این مدل، پاسخگویی و انعطاف پذیری که حاصل وجود ارتباط مؤثر میان رهبری، کارکنان، مشتریان و عرصه کنندگان است، رابطهای تنگاتنگ با چابکی دارد. رهبری به عنوان بخشی که از کارکنان حمایت میکند تا با عرصه کنندگان و مشتریان رابطه برقرار نمایند، دارای اهمیت است. همچنین رهبری که نیاز به دستیابی به فناوریهای پیشرفته تولید و اطلاعات را احساس مینماید باید از اثرات به کارگیری آنها برنباید با مشاهدة پیشرفتهای مقدماتی اختیار را از دست داده و خود را فرمانروای مطلق و بلامنازع جهان کسب و کاری قلمداد کنند، زیرا در صورت سهل انگاری، رقبا گوی سبقت را از آنها ربوده و آنان از دور خارج خواهند ساخت و در صورت تداوم این امر، ممکن است بقا و تداوم حیات آنها با تهدید مواجه شود.
سازمان نیز آگاه باشد و تغییرات لازم به همراه آموزش کارکنان را بپذیرد. رهبری استراتژیک میتواند از فرهنگ سازمان در جهت دستیابی به مزیت رقابتی استفاده کند. همچنین مدیریت سازمان باید این توانایی را داشته باشد که آمادگی کارکنان خود را در مواجهه با انواع گوناگون مشتریان حفظ کند. این امر به آموزشهای فنی و غیرشخصی نیاز دارد. سیستمهای پاداش در سازمان باید به گونهای باشند که از بهبود پیوسته کارکنان حمایت کنند. رهبری، فرهنگ سازمانی و سیستمهای پاداش میتوانند به اعضای سازمان در تعامل با مشتریان و عرضه کنندگان کمک به سزایی نمایند.
برخورداری از فناوری اطلاعات سازگار با شرایط سامان نیز یکی از مواردی است که میتواند در عامل مؤثر اعضای سازمان با شبکههای مشتریان و عرضه کنندگان سهم به سزایی داشته باشد. همچنین این فناوری میتواند اطلاعات دقیق و به روز را در اختیار مشتریان قرار دهد. نتایج پژوهشی نشان میدهد که به کارگیری موفقیت آمیز فناوری اطلاعات میتواند منجر به خودگردانی در تصمیم گیریهای شغلی، ایجاد جو اعتماد و عدالت، کار گروهی و جریان آسان و انعطاف پذیر اطلاعات در سطح سازمان گردد.
ایجاد چابکی به میزان بلوغ و انعطاف پذیری سازمان بستگی دارد. چهار مرحلة بلوغ از دیدگاه گروه مشاوران آتوز عبارتند از: 1- کسب آگاهی 2- ایجاد مقدمات انعاطف پذیری در سازمان 3- حصول اطمینان از وجود چرخههای کنترل 4- آغاز تقویت دایمی در سازمان. به منظور تعیین مراحلی که یک سازمان جهت دستیابی به چابکی میبایست پشت سر بگذارد، سطح فعلی چابکی سازمان باید مشخص گردد. این امر از طریق انجام مصاحبههای گوناگون جهت دستیابی به استراتژیها، مدیریت و فرآیندهای موجود در سازمان صورت میگیرد.
در مدل گروه مشاوران آتوز، فعالیتهای مربوط به چابکی سازمانی در سه سطح مدیریت استراتژیک، مدیریت تاکتیکی و مدیریت عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرند. انتخاب استراتژی در سطح مدیریت استراتژیک، سازماندهی عملیات در سطح مدیریت تاکتیکی و عملیات مربوط به کسب و کار در سطح مدیریت عملیاتی انجام میگیرد. در این مدل چابکی سازمان (به مفهوم انعطاف پذیری و توانایی واکنش نشان دادن در برابر تغییرات محیطی) به وسیله تقویت دایمی امکان پذیر است. تقویت دایمی نیز به وسیلة کسب آگاهی، وحود مقدمات انعطاف پذیری در سازمان و در نهایت برخورداری از سیستم کنترل دقیق ایجاد میگردد.
منبع
تبریزی، علی(1396)، ارایه مدل ساختاری تاثیر چابکی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید