محورهاي مسئوليت اجتماعي
دليل و ضرورت توجه به مسئوليت اجتماعي
اساسا اين ديدگاه كه سازمان صرفا بايد در پي سودآوري باشد، هم اكنون درسطحي كلان و جهاني، دچار دگرگوني شده و شايسته آن است كه سازمانها علاوه بر توجه به حفظ منافع، سود آوري و بقاي مادي، از ديگر ابعاد وجودي خود در عرصه جهانِ پيرامون، غافل نشده و تلاش كنند سهمي در حفظ، ارتقاء و سازندگي جامعه به مثابه جزئي از كلّ ِساختار اجتماعي داشته باشند. زيرا كه اين گونه مي توان جهاني بهتر، زيباتر و زيبنده تر، آن چنان كه زيستگاهي درخورِ ابناي بشر به عنوان اشرف مخلوقاتِ آفرينش باشد، فراهم آورد.درسال 1991 دكتر كارل اصول 4گانه اي را تحت عنوان((هرم مسئوليت پذيري اجتماعي)) معرفي كرد:
مسئوليت انساني: مشاركت داوطلبانه و بشردوستانه در طيف گستردهاي از فعاليتهاي عامالمنفعه به منظور التيام گوشهاي از آلام جامعه و ايفاي نقشي مؤثر در حل مشكلات و معضلات اجتماعي.
مسئوليت اخلاقی: هر سازمان براي رسيدن به تعالي در مسير اهداف، لازم است استانداردها و معيارهاي بهنجار اخلاقي- انساني را عميقا در تار و پود اركان خود نهادينه سازد. هنجارهايي چون ادب، انصاف، احترام متقابل، پرهيز از افكار و اعمال ناشايست، غيبت و … ، زيرا در غير اين صورت، انرژي هايي كه بايد صرف سازندگي و ارتقاء سازمان شود، هزينهي حاشيهسازيها و بياخلاقيها ميگردد.
مسئوليت قانوني و حقوقي: يك بنگاه اقتصادي در عين تمركز بر سودآوري، ملزم به رعايت قوانين و مقررات وضع شده است. تأمين بهداشت و ايمني كاركنان و مصرف كنندگان، پرهيز از بروز مصاديق تبعيض قوميتي، جنسيتي و توجه به مسائل زيست محيطي در تمامي فرايندهاي توليد و ارائه خدمات از جمله موارد متعددي است كه در اين مقوله مطرح است.
مسئوليت اقتصادي: براي يك بنگاه اقتصادي كسب سود و ارزش افزودهي حاصل از توليد و خدمات، اصلي ترين هدف محسوب ميشود. براين اساس، پاسخگوئي هرچه بهتر مسئولان و مديران آن مي تواند نقش به سزائي در ارتقاء كيفي سازمان، جلب مشاركت حداكثريِ درون سازماني ، ارتقاء و حفظ اعتماد در سطح جامعه، افزايش بازدهي و نهايتا” رشد سود، داشته باشد.
مشکلات زیست محیطی زمینهساز بحث مسئولیت اجـتماعی در مـدیریت
شـاید در برخی رشتههای علوم انسانی،بحث مسئولیت اجتماعی، سابقهای دیرینه دارد، ولی این بحث در ادبیات مدیریت، مـوضوع جـدیدی است و از چـندان سابقهای برخوردار نیست.تا قبل از دهه 1960 صحبت و نظریه ای درباره مسئولیت اجتماعی سازمانها ، کارخانه ها و مدیران در میان نبود و بعد از آن سال ها است که بحث پیرامون این موضوع و اهمیت آن در جوامع بشری و سازمانهای بین المللی شکل گرفته است . بنیان اولیـه ایـن بحث از زمـانی آغاز شد که جوامع بر اثر پیشرفتهای تکنولوژیکی و علمی و استفاده از دستگاهها بجای انسان با محصولات و دست ساختههایی روبهرو شـدند کـه به نوعی محیط زیست را با خطرات جدی مواجه میکرد.در دهۀ آخر قرن نـوزدهم و بـا انتقال ایـن جوامع از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی، شرکتها وصنایع بزرگ شکل گرفته و روز به روز گستردهتر و پیچیدهتر شـدند.
بـا رشد و توسعه این سازمانها که اثرات قابل ملاحظهای بر محیط زیست میگذارند،توجه جامعه بـه ضـرورت مـسئولیت اجتماعی سازمانها در قبال حفاظت از محیط زیست بیشترمعطوف شد تشدید نابسامانیها در محیط زیست جهانی همچون افزایش دمای کرۀ زمین، کاهش ضـخامت لایـۀ ازن، کـاهش تنوع گونههای حیات(تنوع گونههای بیولوژیک) و غیره به ناچار تمامی جوامع را به چـالشی جـهانی واداشته است و به طور الزامآوری، باعث شده نگرش((زمین،خانۀ عمومی ما است)) شکل بگیرد.اکنون همۀ جـوامع،انـسانها و سازمانها موظف هستند تا از بروز بینظمی در این خانۀ عمومی و تخریب بنیادهای آن جلوگیری کـند.در ایـن میان مسئولیتهای اجتماعی شرکتهای صنعتی و تجاری از اهـمیت خـاصی بـرخوردار است.
با توجه به اینکه،51 مورد از 100 اقـتصاد بـرتر دنیا شرکت هستند و نه دولتها، پر واضح است که اقدامات و فعالیتهای آنها تا چه انـدازه مـیتواند بر کیفیت زندگی اجتماعی و مسائل زیـست مـحیطی در همه جـای دنـیا تأثیر بـگذارد. در کشور ما نیز با توجه بـه تـشدید رقابتهای صنعتی و تجاری درسالهای اخیر و اینکه ما شاهد دوران گذر از اقتصاد دولتی بـه اقـتصاد مردمی (خصوصی و تعاونی) هستیم، طرح این مـوضوع درجهت ترویج فرهنگ مسئولیت اجـتماعی شـرکتی در برابر محیط زیست، بسیار حائز اهمیت است.
مـفهومشناسی مـسئولیت اجتماعی شرکتها
بارنی و گریفین: مسئولیت اجتماعی،مجموعۀ وظایف و تعهداتی است که سازمان باید در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکند،انجام دهـد.
رابـینسون: مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تـعهدات سـازمان درجهت منتفع ساختن جامعه است، به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی به حداکثر رساندن سود را صورتی متعالی بخشد.
درک فرنچ: مسئولیت اجتماعی وظیفهای است بـر عـهده مؤسسات تا برزندگی اجـتماعی کـه در آن کار میکنند، اثرات سوء نگذارند. نوع این وظایف به طور روشن تعریف نشده است، اما مشتمل بر وظایفی است چون آلوده نکردن محیط، تبعیض قائل نشدن در استخدام، اخلاقی عمل کردن، آگاه کردن مصرف کـننده از کـیفیت محصولات یا خدمات و بالاخره مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه.
اما کیث دیویس دربارۀ مسئولیت اجتماعی معتقد است: مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آنگونه تـصمیمگیری کـنند که در کـنار کسب سود برای مؤسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد .از دیدگاه کمیسیون اروپا، مسئولیت اجتماعی شـرکتها، مفهومی است که به موجب آن شرکتها مسائل زیست محیطی و اجتماعی را با فعالیتهای تـجاری و تـعاملات خـود با ذینفعان بر مبنای داوطلبانه، توأم میکنند. با این توصیف، مسئولیت اجتماعی شرکتها فراتر رفتن ازحداقل الزامات قـانونی اسـت که به صورت داوطلبانه پذیرفته شده است، زیرا مؤسسات اقتصادی آن را جزء منافع بـلند مـدت خـود تلقی میکنند.
با توجه به مطالبی که عنوان شد، تعریف نسبتا کاملی که میتوان دربارۀ مـسئولیت اجتماعی ارائه کرد، به قرار زیر است:
مسئولیت اجتماعی، نوعی تعهد اجتماعی و چیزی فـراتر از آنچه قوانین و مقررات تعیین مـیکنند بـوده و متضمن کسب اهداف بلند مدت اجتماعی است.
تعریف اخیر چند نکته مهم را در بر دارد: نکته اول: اینکه مسئولیت اجتماعی یک نوع تعهد اجتماعی است ومؤسسات باید در مورد آن پاسخگو باشند.
نکته دوم: بیان میدارد کـه مسئولیت اجتماعی از آنچه قوانین و مقررات تعیین میکند، فراتر است.این موضوع را از چند بعد میتوان مورد توجه قرار داد. مسئولیت اجتماعی از آنجا که تعیین میکند چه کاری درجامعه شایسته است و چه کاری شایسته نیست، نـوعی التـزام اخلاقی رابرای سازمانها در پی دارد. پایبندی به اصول اخلاقی در مدیران، تعهدی درونی ایجاد میکند تا قوانین و مقررات و ارزشهای اجتماعی را به نحو هر چه بهتر رعایت کرده و منافع جامعه را فدای منافع مؤسسه خودنکنند.
اگر بـهترین تـحقیقات و پژوهشها و بهترین قوانین در مورد حفظ محیط زیست ایجاد شود، ولی مدیران مؤسسات، تعهدات لازم را در خود احساس نکنند باز هم مشکلات زیست محیطی ناشی از کارخانجات به جای خود خواهد ماند. پس در جایی که بستر اخلاقی مناسبی وجوددارد، قـوانین و مـقررات به شکل بهتری رعایت میشوند. حتی درموقعیتهایی که دست قانون نیز بسته است، احساس مسئولیت اجتماعی و تعهد اخلاقی، منابع اجتماعی را به خوبی تضمین میکنند.
اصولا در بیشتر مواقع، قوانین و مـقررات زمـانی ایـجاد و گسترش پیدا میکنند که اخلاق رو بـه افـول مـیگذارد و خصوصیتهای انسانی کمرنگ میشود. به عبارت دیگر، خلأ اخلاقی موجب میشود برای از هم نگسستن پیوندهای اجتماعی و عدم شکلگیری رفتارهای غیر انسانی و ایجاد نـظم وآسـایش و رفـاه عمومی در جامعه، قوانین و مقرراتی وضع شود.
نکتۀ سـوم: در تـعریف آمده است مسئولیت اجتماعی، متضمن کسب اهداف بلند مدت اجتماعی است، یعنی مسئولیت اجتماعی یک واکنش سریع در برابر فشارها، تنشها و بحرانهای اجـتماعی بـا نـگرش کوتاه مدت نیست. بلکه چارچوب تصمیمات و افق زمانی توجه به مـسائل اجتماعی درسازمانها به صورت بلند مدت بوده و تکیه بر کسب اهداف عالی اجتماعی است.
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در بـعضی مـوارد، آمـیختگیهایی بامفهوم توسعه پایدار دارد، این امر بیشتر، به واسطه فعالیتهای کمیسیون برتلند1بـوده و تـوسط اجلاس زمین ریو در سال 1992 هم مورد پذیرش واقع شده است. بسیاری از حوزههای مورد نظر مسئولیت اجتماعی، در جـهت سـه مـحور اصلی سازماندهی شدهاند: اقتصاد، محیط زیست و اجتماع. مسئولیت اجتماعی شرکتها، به((همکاریهای تـجارت و کـسب و کـار برای ماندگاری، پایداری و دوام)) اطلاق میشود و در بعضی مواقع مسئولیت اجتماعی شرکتها و((پایداری)) با تعابیری یکسان بـه کـارمیروند.
اگـر چه، ماهیت توسعه پایدار، غالبا گستردهتر از آن چیزی است که مسئولیت اجتماعی شرکتها بتوانند آن را تحقق بـخشند. بـرای مثال، توسعه پایدار فراتر از رویکردهای داوطلبانه قدم برمیدارد و شامل فعالیتها و تدابیری است که فـقط دولت و بـخشهای مـیان حکومتی ازعهده آن برمیآیند.
بالاخره، مفهوم((اجتماعی)) در اغلب مباحث مرتبط با مسئولیت اجتماعی شرکتها و توسعه پایـدار، بـه دو معنا به کار میرود.بعضی مواقع عبارت((اجتماعی)) در مقابل حوزههای دیگر چون زیـست محیطی، اقـتصاد و غـیره قرار میگیرد و در این معنا مسئولیتهایی چون حقوق بشر، فرصت برابر کار، حمایت از مصرف کننده را در برمیگیرد. امـا مـفهوم((اجتماعی)) به معنای وسیعتری نیز، برای در برگرفتن کل اجتماع به کارمیرود و در ایـن مـعنا شـامل، مسئولیتهای اقتصادی و زیست محیطی نیز میشود.
گرایش بازار از منظرمسئولیت اجتماعی(SR): یک رویکرد محیط زیستی
یک سازمان بازار گرا ، فعالیت هارا تحت مفهوم کنونی بازاریابی ، مبتنی بر رفع نیاز های مشتری ، انجام می دهد. گرایش بازار از سه زیرساخت مرتبط تشکیل می شود .1) تولید آگاهی بازاری بر نیاز های کنونی و آتی مشتری 2) آشکارسازی این آگاهی در داخل سازمان و 3) توانایی سازمانی در پاسخ دادن به این آگاهی بازاری.
بر اساس آن، تولید و آشکارسازی آگاهی از بازار ، عناصر ضروری برای سازمان به منظور پاسخگویی مناسب به نیازهای آن ، هستند . نارور و اسلاتر، با یک رویکرد استراتژیکی تر ، توانایی جهت گیری بازار(MO) در ادغام کردن و متناسب کردن اعمال درون سازمان و ساختن پیشرفت رقابتی را برجسته می کنند. برای آن نویسندگان ، جهت گیری بازار(MO) یک نوع فرهنگ سازمانی است که رفتار های لازم برای ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری و در نتیجه ، ایجاد یک سود بیشتر برای سازمان در بلندمدت را ترویج می دهد . در هردو رویکرد ، جهت گیری بازار(MO) به عنوان یک فلسفه ی اقدام و یک راه برای اقدام در بازار هایی که سنجش بازاریابی را طی می کنند و به داخل همه ی بخش های سازمان نفوذ می کنند و همکاری متقابل کاری را بین هدف سازمانی رفع نیازهای بازار و ایجاد ارزش برای سازمان را ترویج می دهند ، درک شده است .
در ذکر رفتار جهت گیری بازار(MO) از منظر مسئولیت اجتماعی(SR) ، مفهوم بازار به قدری گسترش می یابد که دیگر برای رضایت مشتریان کافی نیست . در این چهارچوب جدید ، سازمان قصد دارد تا خواسته ی سهامداران کلیدی خود را جویا شود. ادبیات آکادمیک نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی(SR) نه تنها نمایندگان خارجی مثل وکیلان یا سهامداران را ، بلکه نمایندگان داخلی اعم از مدیران و کارمندان را راضی می کند .
در مفهوم کلاسیک جهت گیری بازار(MO) ، مفهوم گسترش یافته ی ما از گرایش به سهامداران ، با استفاده ی ما از اطلاعاتمان در مسئولیت اجتماعی(SR) ، به طور نزدیک مرتبط است . در حوزه ی بازار نیز این عوامل با ابزار تحقیق بازار به طور ویژه ، مرتبط هستند . بنابراین اگر شرکت ها بخواهند تا از طریق فعالیت مسئولیت اجتماعی(SR) خود ، برای بازار هایشان ارزش ایجاد کنند ، منابع را هماهنگ کنند و پاسخ های سازمانی سودمندی تهیه کنند ، باید فعالیت هایشان را بر پایه ی اطلاعاتی از این بازار ها و متغیر هایی قرار دهند که ممکن است در رضایت آنها تاثیر بگذارد .
قبل از پیگیری تحلیل ارتباطات سببی نشان داده شده ، اشاره کردن به جنبه هایی که در بالا ذکر شدند ، ضروری است . ما ابتدا به اهمیت تجارت های اطلاعات مسئولیت اجتماعی(SR) که دریافت می کنند ،مراجعه می کنیم . کمیسیون اروپا یک گزارش با نام” SMEهای اروپایی و مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی ” را منتشر کرد که اهمیت عناوین پوشش داده شده توسط سه نوع تجارت مربوط به اطلاعات را توجیه می کند . سپس مطالعه ی ” ارتباط CSR: صحبت با مردمانی که گوش می دهند” نیز نقش مهم شرکت های انتقال اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی(SR) را برجسته می کند ، جنبه ای که متعابقا به وسیله ی بسیاری از نویسندگان ، دنبال شده است.
توانایی ارتباط با فعالیت های مسئولیت دار اجتماعی که عاملی برای سنجش حقانیت اجتماعی را تشکیل می دهد ، فرد را قادر می سازد تا شرکت های موفق را از سایر شرکت هایی که موفق نشدند ، تشخیص دهد. مشخصا،گنجایش داده های اطلاعاتی اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی در فرایند های تصمیم گیری ، یک پیشرفت مهم برای هر سازمان است. عدم موفقیت در به شمار آوردن چنین داده ای ، درک این موضوع که چگونه سازمان می تواند توسعه ی پایدار خود را بهبود بخشد را دشوار می سازد.
با توجه به واکنش زیست محیطی و هم راستا با مسیر قابل توجه مطالعه بر پایه ی ارتباط بین عملکرد تجارت و فعالیت های مسئولیت اجتماعی(SR) که در دنیای آنگلو ساکسون ” تجارت برای مسئولیت شرکت ” نامیده می شود ،کار حاضر فرض می کند که مسئولیت اجتماعی(SR) می تواند به اندازه ی هر گرایش تجاری دیگری که به دنبال بیشینه سازی سود است ، استراتژیک باشد . این امر بر آن دلالت دارد که یک رویکرد اجتماعی می تواند با یک رویکرد اقتصادی محض وجود داشته باشد . با حمایت از این ایده ، مطالعاتی وجود دارند که در تلاش هستند تا جنبه ی مسئولیت اجتماعی(SR) را با استراتژی شرکت ادغام کنند که استفاده از چهارچوب مشترک تحلیل را برای مشخص کردن هسته ی یک تجارت و تبدیل گرایش به سمت مسئولیت اجتماعی(SR) به یک منبع سود رقابتی ، پیشنهاد می کند. اجرای استراتژی های خوب شهری ، شرکت ها را قادر می سازد تا سود هایشان را حداکثر کنند و شرکت های رقابتی بالاترین سطوح مسئولیت اجتماعی(SR) را دارند . آنها این امر را بر پایه ی طبیعت استراتژیکی که مسئولیت اجتماعی(SR) در این شرکت ها دارد ، مستقل از ملاحظات دیگر نوع دوستی اجتماعی ، توضیح می دهند.
در توجه به استراتژیک مسئولیت اجتماعی(SR) ، بحران اقتصادی کنونی نباید صرفا به یک تغییر در چرخه ی اقتصادی کنونی نسبت داده شود ، بلکه باید به فقدان ارزش ها و اصول اخلاقی در عملکرد سازمانی نسبت داده شود. علاوه بر این ، راهکاری برای بحران می تواند از نوآوری اجتماعی و رفتار مسئولانه ای ناشی شود که در آن مسئولیت اجتماعی(SR) به بالاترین ارزش استراتژیک می رسد . ما در حال حاضر به ویژه بر جنبه زیست محیطی در تمرکز هستیم . ما نمی خواهیم جنبه های اجتماعی و اقتصادی که استراتژی مسئولیت اجتماعی(SR) را نیز شکل می دهند را بی اهمیت جلوه دهیم . با این حال ، ما اعتقاد داریم که رویکرد محیطی یک رفتار مخصوص و تکمیل شده ای را دریافت کرده است ، که مطمئنا علتی است که برای دلایل گوناگون نیاز به مطالعه ی مستقل دارد.
اولا ، در سال های اخیر ، شرکت های زیادی بوده اند که یک سیستم مدیریت زیست محیطی را برای تعریف یک سیستم مدیریت که هدفش تشویق سازمان به مدیریت و کاهش اثر زیست محیطی خودشان است ، تاسیس کرده اند . این عمل بطور گسترده انجام گرفته است که یک نمونه ی کامل مسئولیت زیست محیطی ظاهری به همراه آگاهی به نیاز به وجود یک ابزار با پتانسیل معرفی یک رفتار و چشم انداز سیستم های مدیریت موجود شرکت است. ثانیا، اخیرا نگرانی ها درباره ی بعد زیست محیطی، در حال ترکیب شدن با تخریب محیط زیست ثابت و در حال افزایش است . نشانه های اصلی متعددی نظیر نشت نفت از نفت بریتانیا در خلیج مکزیکو در سال 2010 ، سیل ها و آفات و آلودگی معدن طلا ( گینه ی نو ) در میان سایرین ، نیاز سازمان ها به فاصله گرفتن از موقعیت های منفی و دفاعی و شروع کردن به استفاده از ابزار جدید برای حفاظت زیست محیطی بر یک پایه ی داوطلبانه درون فلسفه ی مسئولیت اجتماعی(SR) را نشان می دهد.
به طور کلی ، افشاء اطلاعات مسئولیت اجتماعی(SR) و همچنین اطلاعات زیست محیطی ، بخشی از تبلیغات هویت سازمانی است ، جنبه ای از رفتار آن که یک شرکت را از دیگری شرکتها متمایز می کند و به صورت استراتژیک از حیث رقابت تفاوت قائل می شود. در این مسیر ، مسئولیت های زیست محیطی عواملی هستند که تشکیل نظرات درباره ی اعتبار یک شرکت را کنترل می کنند. برای این منظور ، داشتن شاخص های توسعه ی زیست محیطی که نشان دهند چه فعالیت هایی توسط شرکت هایی که یک تمایل قوی به مسئولیت اجتماعی(SR) را نشان می دهند در حال اجرا هستند، نیاز است. در این دیدگاه، سایر نظراتی که بعدا ظهور کردند ، اشاره کردند که این یک ابزاری را عرضه می کند که به وسیله ی آن می توان پیشرفت های کنونی محیطی شرکتی را ارزیابی و مقایسه کرد. جنبه های زیادی وجود دارند که تفاوت ها در واکنش های زیست محیطی شرکت را مشخص می کنند: برای مثال از عضویت در انجمن ها، تا فشار رسانه یا قاعده ی زیست محیطی. علیرغم تفاوت ، همه ی آنها مالکیت و استفاده از اطلاعات مسئولیت دار اجتماعی لازم برای تعریف گرایش فعالیت های شرکت را شامل می شوند . با این حال، به دلیل اینکه سودهای حاصل از تعهد به توسعه ی پایدار معمولا بلندمدت هستند ، فقدان اطلاعات، معمولا به عنوان یک دلسردی مشخص در مورد این نوع استراتژی ها آشکار می شوند ، در یک جهت مثبت می توان این طور استنتاج کرد که دسترسی به اطلاعات مسئولیت اجتماعی(SR) ، میلی برای انجام فعالیت ها در توسعه پایدار را تعیین می کند و بنابراین به یک پاسخ بهتر در زمینه ی محیطی دست می یابد.
شرکت هایی که اطلاعات بیشتری در مورد مسئولیت اجتماعی(SR) دارند ، از طرف مدیرانشان ، فرایند انعکاس مستحکم تری دارند .این ،آنهارا قادر می سازد تا استاندارد های عملکرد بالاتری شامل چشم انداز زیست محیطی خودرا تحت اختیار خود بگیرند. یک عامل دیگر تعیین کننده ی عملکرد ، نوع مالکیت شرکت ها است . شرکت هایی که دانش و اطلاعات بیشتری درباره ی طرح های در دست انجام همانند آموزش برای فهمیدن پیامد های آن دارند ، بهتر قادر خواهند بود تا انگیزه ی اقتصادی که آن طرح ها را ترویج می دهد را تهیه کنند . این امر معمولا زمانی است که مالکیت در دستان سرمایه داران نهادی توزیع شده و مقیاسی که در سود بازدهی فعالیت های در حال انجام تولید می شود ، داده شده است . بنابراین ، نوع مالکیت ، نوع اطلاعات و عملکرد زیست محیطی را تعیین می کند.
در رابطه ی با الحاق مالکان جدید به شرکت ، برخی از نویسندگان دریافتند که اطلاعات زیست محیطی زمانی که سرمایه داران به دنبال دانستن درباره ی عملکرد محیطی تولید شده هستند ، بسیار ارزشمند است. همه ی بیانات در نوشته ها ، ارتباط قوی بین اطلاعات مسئولیت اجتماعی(SR) نگهداری شده توسط شرکت و پاسخ های زیست محیطی آن را منعکس می کنند. مشخصا ، یک پاسخ قوی در این جنبه از مسئولیت اجتماعی(SR) ، به وسیله ی مالکیت، یک اطلاعات سطح بالا تعیین می شود.
علاوه بر این ، اطلاعات مسئولیت اجتماعی(SR) افزایش یافته ، بر رفتار شرکت تاثیر می گذارد که مارا قادر می سازد تا پلی بین پاسخ محیطی و آشکار سازی قرار دهیم . آشکار سازی برای به دست آوردن آگاهی از جنبه هایی که درون ناحیه ی مسئولیت اجتماعی(SR) نیاز است ، کاربرد دارد. درحالیکه در نوشته های اجزای مختلف گرایش به مسئولیت زیست محیطی ، هیچ شواهد تجربی که واکنش های زیست محیطی مشاهده شده در شرکت ها را به انتشار مسئولیت اجتماعی(SR) در سطح عمومی مربوط کند ، به وجود نیامد. همچنین می توان مطالعاتی یافت که عملکرد زیست محیطی را به آشکارسازی طبیعت مرتبط می سازد . اما فقدان اجماع وجود دارد.
از یک سو ، نظریه ی افشاء داوطلبانه، یک ارتباط مثبت را به وسیله ی بیان اینکه شرکت هایی که عملکرد خوبی دارند، آنرا در شاخص ها بازتاب خواهند داد، نشان می دهد و این اطلاعات را از طریق آشکار سازی، برای شرکت های دیگر تهیه می کند. همچنین رابطه ی بین عملکرد زیست محیطی و سطح افشاء را در گزارش ها یا صفحات وب تحلیل کرده که یک رابطه ی مثبت در این جهت یافته است . در سوی دیگر ، در مراجع یک عدم ارتباط نیز پیدا شد، یک فقدان ارتباط بین افشاء و عملکرد زیست محیطی وجود دارد . همچنین در این راستا، دریافتند که شرکت های با عملکرد زیست محیطی پایین تر، تا حدی بیشتر در معرض افشاء قرار دارند که نویسندگان یک ارتباط منفی را استنتاج کردند.
سیر تحول رویکرد مسئولیت اجتماعی در سازمانها
سیر تحول و تطور رویکرد مـسئولیت اجـتماعی در مـدیریت را در سه مرحلۀ تاریخی میتوان مورد مطالعه قرار داد.
- از سال 1800 تا 1930
دیدگاه حاکم در این دوره ایـن بوده که مؤسسات و بنگاههای اقتصادی و بازرگانی تنها، مسئول تأمین منافع و کسب حداکثر سود برای خود هستند.
- از سـال 1930 تـا 1960
در نتیجه استثمار کارگران و نادیده گرفتن حقوق انسانی آنها، در ایندوره حرکت بسیار مـهمی شـکل میگیرد. نیروی کار پراکنده برای اینکه در بـرابر عـامل سـرمایه و مالکان صنایع بیش از پیش آسیب نبینند، تـشکل یافته و اتـحادیههای کارگری را به وجود آوردند. این اتحادیهها به عنوان نمایندگان قانونی کارگران، با اهرم اعـتصاب روی شـرکتها فشار آوردند تا در کنار مـنافع خـود، منافع کـارگران را نـیز مـورد توجه قرار دهند.
- از سال 1960 تا کـنون
در ایـن دوره جوامع بیش از پیش متوجه اثرات زیست محیطی، بنگاههای اقتصادی و صنایع غول پیکر مـیشوند و در نـتیجه، این نگرش به وجود میآید که چـون جامعه به مؤسسات بـازرگانی اجـازۀ فعالیت و رشد داده است و سازمانهای مـزبور از مـنابع کمیاب همین مردم استفاده میکنند و جامعه محیط مناسبی برای تحصیل سود آنها به وجـود آورده است، بنابراین مؤسسات باید خدمتگزار عـموم بـاشند و جـامعه حق دارد به خـاطر رفـاه عموم، آنها را کنترل کـند. در ایـن دوره است که رویکردی تحت عناوین نظریه عمومی مسئولیت اجتماعی و یا نظریۀ کیفیت زندگی در عرصۀ مـدیریت شـکل میگیرد و این نگرش به وجود مـیآید کـه شرکتها نه تـنها مـسئول تـأمین منافع خود و کارکنان و افـراد ذیربط درشرکت هستند، بلکه یک مسئولیت عمومی نیز دارند و آن، رعایت هنجارها و ارزشهای اجتماعی و تأمین منافع جـامعه اسـت.
منبع
گچ کار متهور، محمود(1394)، ارتباط بین مسئولیت اجتماعی با افشاء اطلاعات زیست محیطی در شرکتها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید