مبانی و مفهوم مشارکت
تاکنون از مشارکت تعاریف بسیاری به عمل آمده، گستردگی مفهوم مشارکت و تعبیرهای متعدد از آن یکی از ویژگیهای خاص این مفهوم است. محسن تبریزی در تعریف مشارکت، بر ارادی بودن فعالیت های مشارکتی تاکید نموده است از نظر وی مشارکت به آن دست از فعالیتهای ارادی دلالت دارد که از طریق آن اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستا شرکت کرده و به طوری مستقیم یا غیر مستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی مشارکت دارند. مشارکت راهکاری سریع و منعطف جهت دست یابی به منابع و مهارت های مکمل می باشد. مشارکت، شکاف بین منابع موجود سازمان و الزامات مورد نیاز آینده را پر می کند و با ارایه دسترسی سازمان به منابع بیرونی و نیز با ایجاد هم افزایی، ترویج یاد گیری و تغییر سریع، رقابت جویی سازمان را افزایش می دهد. مشارکت باعث تسهیم هزینه ها و مخاطرات، صرفه جویی اقتصادی، کسب دانش و مهارت برای سازمان می گردد. امروزه همکاری و مشارکت بین افراد در سازمان به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت جهت بهبود رقابت پذیری سازمان بویژه در محیط های پیچیده در آمده است.
اهمیت مشارکت کارکنان در امور سازمان، سبب بهوجودآمدن مفهوم «مدیریت مشارکتی» به عنوان یک سبک مدیریتی در سازمانها گردیده است. این نوع مدیریت، بر همکاری و مشارکت علاقهمندانه اعضای سازمان در روند فعالیت، آن مبتنی است و میخواهد از ایدهها و نظریات نیروهای سازمان در جهت رفع مشکلات سازمانی بهره جوید.مشارکت وسیعتر، امکان ایجاد اعتماد بیشتری را فراهم میآورد و شرکتکنندگان در آن، تجربیاتی را بهدست میآورند و فرصت پیدا میکنند شاهد و ناظر خیرخواهی، قابلیت اعتماد، شایستگی، درستکاری و وسعتنظر شرکا و همکاران خود باشند. پاول، از این اعتماد فراوان جمعی، به عنوان سرمایه اجتماعی نام میبرد و با آن، مانند یک ثروت واقعی برخورد میکند.
مشارکت باعث تسهیم هزینه ها و مخاطرات ، صرفه جویی اقتصادی ، کسب دانش و مهارت برای سازمان می گردد . امروزه همکاری و مشارکت بین افراد در سازمان به عنوان یکی از ابزار های مدیریت جمعیت بهبود رقابت پذیری سازمان بویژه در محیط های پیچیده درآمد است .
اهمیت مشارکت کارکنان در امور سازمان ، سبب به وجود آمدن مفهوم در مدیریت مشارکتی ، به عنوان یک سبک مدیریتی در سازمان ، ها گردیده است . این نوع مدیریت ، بر همکاری و مشارکت علاقه مندان اعضای سازمان در ر وند فعالیت ، آن مبتنی است و می خواهد از دیده ها و نظریات نیروهای سازمان در جهت رفع مشکلات سازمانی بهره جوید . مشارکت وسیع تر ، امکان ایجاد اعتماد بیشتری را فراهم می آورد و شرکت کنندگان در آن ، تجربیاتی را بدست می آورند و فرصت پیدا می کنند شاهد و ناظر خیر خواهی ، قابلیت اعتماد ، شایستگی ، درستکاری و وسعت نظر شرکا و همکاران خود باشند . پاول ، از این اعتماد فراوان جمعی ، به عنوان سرمایه اجتماعی نام می برد و با آن ، مانند یک ثروت واقعی برخورد می کند .
از این رو شبکه های مشارکت مدنی یکی از اشکال ضروری سرمایه اجتماعی می باشند و هر چه این شبکه های مشارکتی مدنی هنجارهای قوی معامله متقابل را تقویت می کنند . این هنجارها شبکه های ارتباطی که به کسب حسن شهرت و وفای به عهد و پذیرش هنجارهای رفتار جامعه محلی شکلی هستند را تقویت می کنند عمده دلایل تاثیرات مفید و سود آور شبکه های مدنی عبارتند از :
شبکه های مشارکت مدنی ، هنجار های قوی معامله متقابل را تقویت می کند . شهروندانی را که در بسیاری از زمینه های اجتماعی ارتباط متقابل دارند این هنجارها به وسیله یک شبکه ارتباطی که به حسن شهرت در وفای به عهد و پذیرش هنجار جامعه محلی شکلی است ، تقویت می گردد .
شبکه های مشارکتی مدنی ، تجسم موفقیت در همکاری هستند که می توانند به عنوان یک چها چوب فرهنگی شفاف برای همکاری آینده همل کنند .مشارکت اجتماعی در بر گیرنده انواع مختلف کنشهای فر دی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تاثیر نهادن بر فرآیند های تصمیم گیری درباره امور عمومی است . این مشارکت می تواند در دو بعد مطرح شود : بعد ذهنی مشارکت که همان تمایل به مشارکت اجتماعی است که در نتیجه اعتماد ایجاد می شود و بعد عینی و رفتاری مشارکت اجتماعی که به صورت عضویت ، نظارت ، اجرا و تصمیم گیری بروز می کند که همان پیوند عینی افراد است .
پوتنام دریافت که تفاوت در ساختار اجتماعی بر عملکرد اقتصادی تاثیر گذار است.درمناطقی که ارتباطات اجتماعی بصورت افقی گسترده بوده وبر پایه اعتماد وارزشهای مشترک است.مشارکت است .مشارکت در سازمانهای اجتماعی خیلی بیشتر وسرمایه اجتماعی نیز بالاتر می باشد.مشارکت اجتماعی به آن دسته ارادی دلالت دارد که از طریق آن اعضائ یک جامعه در امور محله ،شهر وروستا به طور مستقیم یاغیر مستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی خود مشارکت دارند .
مشارکت اجتماعی
- مفهوم لغوی مشارکت
واژه مشارکت يك كلمهي عربی و بر وزن مفاعله است. مشارکت در فرهنگ معین به معنای شرکت دادن، انبازی کردن و همین طور به معنای تعیین سود یا زیان دو یا چند تن که با سرمایه یهای معین در زمانهای مشخص به بازرگانی پرداختهاند آمده است .دهخدا نیز در لغت نامهي خود این مفهوم را مأخوذ از تازی و به معنی شراکت و انبازی کردن و حصهداری و بهرهبرداری میداند.همچنین عدهاي مشارکت را از لحاظ لغوی به معنی کمک فعال و واقعی مشخص به یک عمل ميدانند. آلن بیرو ميگوید: «مشارکت به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است، به همین جهت از دیدگاه جامعه شناسی باید بین مشارکت بعنوان حالت یا وضع (امر شرکت کردن) و مشارکت بعنوان عمل و تعهد مشارکت) تمیز قائل شده واژه مشارکت معادل واژه «participation» لاتین است که از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظور خاص ميباشد. در فرهنگ بینالمللی و بستر معانی زیر برای اصطلاح «participation» آمده است: عمل یا وضعیت شرکت جستن، بهرهوری در چیزی، مشارکت بر اساس رابطه خویشاوندی که بیش از یک نفر در آن شرکت داشته باشند.
- مفهوم و معنای مشارکت
مفهوم مشارکت قدمتی به درازای تاریخ زندگی اجتماعی بشر دارد که در طول حیات طولانی خود روند تکامل و دگرگونی را پشت سرگذاشته و به اقتضای شرایط زمانی و مکانی خود تعاریف مختلفی به خود دیده است. کائوتری اعتقاد دارد که مشارکت به قدمت تاریخ بشری پیشینه دارد چرا که نظر و عمل مشارکت در بطن هر جامعه و در مفاهیمی چون دلبستگی، اتحاد، همکاری، انجمن و مانند آنها نهفته است و از قدیم شالوده پیدایش اجتماعی ـ انسان شناختی نوع بشر تلقی شده است. به نظر هال تعارض بین دیدگاههای عمل گرایانه و دیدگاههای عمدتا فلسفی از مشارکت موجب شده است که مفهوم مشارکت تبدیل به یک مفهوم چند وجهی شود و در طی زمان با معنای متفاوتی هویدا شود. به دلیل همین پیچیدگی است که تعریف واحدی از مفهوم مشارکت نميتوان یافت که همه صاحبنظران روی آن توافق داشته باشند، لذا تعاریف گوناگونی از مشارکت در حوزههای مختلف علوم انسانی وجود دارد که به ذکر تعدادی از آنها مبادرت خواهیم کرد:
سازمان بینالمللی کار (I.L.O) مشارکت را سهم افراد یا گروههای سازمان یافته و جمعیت فعال، از لحاظ اقتصادی در تسریع اقتصادی و اجتماعی بیان مينماید.همچنین در تعریف مشارکت گفته شده: «مشارکت مردمی به معنای کوشش و تلاش جمعی در یک چارچوب سازمانی است که اعضا با ائتلاف منابع در صدد دستیابی به اهداف خودشان هستند. در نتیجه، مشارکت فرایندی فعال است که هر یک از مشارکتکنندگان به واسطه اندیشه، تأمل و نظارت فعالشان به اقدام و عمل مشارکتی ترغیب ميشوند». او در بیان مفاهیم کلیدی این تعریف به موارد زیر اشاره ميکند:
- مشارکت، فعالیت سازمان یافته از طرف مردم متحد و متجانس است که واحد اولیه آنرا متقاعد شدن افراد به کنش جمعی تشکیل ميدهد؛
- مبادرت به کنش و عمل جمعی؛
- تفکر و تامل مستقیم نسبت به کارها و فعالیتها؛
- نظارت بر فرایند مشارکت .
یونسکو نیز مشارکت را فرایندی برای خود آموزی اجتماعی و مدنی؛ حق بشر و پیش شرط توسعه ” ميداند و معتقد است توسعه باید از مردم و از آنچه ميخواهد و از آنچه مياندیشند و باور دارند آغاز شود. تعدد و گستردگی سازمانهای محلی و غیر دولتی در یک جامعه، شاخص و بیانگر وجود مشارکت اجتماعی در آن جامعه است؛ تا جائی که جامعهي مدنی به واسطهي بسط و گسترش مشارکتهای اجتماعی و نهادهای مدنی تعریف ميشود. نهادهای مدنی، تشکلهایی مردمی و غیر دولتی هستند که در حد فاصل تودههای مردم با دولت وجود ميآیند و بخشی از مردم را برای دست یابی به هدفی مشخص، و در یکی از حوزههای اجتماعی سازماندهی ميکنند «دامنه فعالیت این نهادها که به منظور مشارکت سازمان یافتهي مردم تشکیل ميگردند بسیار گسترده است.
اتحادیههای صنفی، احزاب سیاسی، بنگاههای اقتصادی خصوصی، شرکتهای تعاونی، گروههای هنری، مطبوعات، موسسات خیریه و حتی اجتماعات محلی مشتمل بر ساکنان یک خیابان و محله ميتوانند مثالهایی از نهادهای مدنی باشند». بنابراین مشارکت اجتماعی را ميتوان فرایند سازمان یافتهاي دانست که از سوی افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن هدفهای معین و مشخص به منظور سهیم شدن در منابع قدرت انجام ميگیرد. شهود چنین مشارکتی، وجود نهادهای مشارکتی چون انجمنها، گروهها، سازمانهای محلی و غیر دولتی است .
منبع
خرمي، علي اكبر(1393)، تاثیر سرمایه اجتماعی برارتقاءامنیت عمومی،پايان نامه دوره 20 دافوس، فرماندهی وستاد، دانشگاه علوم انتظامي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید