مبانی نظری عملکرد تحصیلی

مطالعه عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی طی سه دهه­ی اخیر بیش از پیش مورد توجه­ی متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. حساسیت تعلیم و تربیت از یک سو و پیچیدگی جهان امروز از سوی دیگر مدیران و معلمان آگاه­تری را طلب می­کند تا زمینه­ی رشد جمعی را فراهم نمایند. امروزه تمرکز آموزش به­جای ارایه­ی برنامه­های آموزشی یا مدیریت رفتار کلاسی، به پرورش دانش­آموزان با انگیزه و راهبردی تغییر کرده است .

عملکرد تحصیلی از این جهت اهمیت دارد که پیشرفت آموزشگاهی در یادگیری اثر داشته و یادگیری آموزشگاهی پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می­دهد و معلم برای افزایش سطح انگیزش دانش­آموزان نسبت به یادگیری موضوع­های مختلف درسی، باید سعی کند تا شرایط یادگیری را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزش را افزایش دهد تا از این طریق دانش­آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در یادگیری اعتماد به نفس کسب کنند .

نیاز به پیشرفت یکی از نیازهای است که توسط موری، مطرح گردید. انگیزه پیشرفت تمایل فرد در رسیدن به اهداف شخصی تعیین شده است. این هدف ممکن است گرفتن نمره الف در درس روانشناسی باشد یا صعود به قله کوه . به­طور کلی افراد دارای انگیزه پیشرفت احساس می­کنند که بر زندگیشان مهار دارند و از آن لذت می­برند، آنها سعی می­کنند عملکرد خود را بهبود بخشند و ترجیح می­دهندکارهایی را انجام دهند که چلش­انگیز باشد و به کارهایی دس می­زنند که ارزیابی پیشرفت آنان امکان­پذیر باشد .اصطلاح عملکرد تحصیلی به میزان یادگیری آموزشگاهی فرد به صورتی­که توسط آزمون­های مختلف درسی مثل حساب، دیکته، تاریخ، جغرافیا و نظایر این­ها سنجیده می­شود اشاره می­کند .

آموزش و پرورش از مهمترين نهادهاي­اجتماعي است، که در واقع کيفيت فعاليت ساير نهادهاي اجتماعي تا اندازه زيادي بستگي به چگونگي عملکرد در اين نهاد دارد. عملکرد عبارت است از مجموعه ­رفتارهایی که فرد در ارتباط با انجام وظایفش از خود نشان می­دهد و ماو، در تعريف عملکرد تحصيلي مي­گويد مجموعه رفتارهاي تحصيلي است که در دو بعد پيشرفت تحصيلي و پسرفت تحصيلي در زمينه کسب معلومات نشان داده مي­شود.

پيشرفت تحصيلي بر مقدار يادگيري آموزشگاهي فرد از طريق آزمون­هاي مختلف درسي مانند حساب، ادبيات، تاريخ، … سنجيده مي­شود اشاره مي­کند . یا به عبارت دیگر پيشرفت تحصيلي به موفقيت فراگيران در امور تحصيلي اشاره دارد که بر اساس آزمونه­ها قابل سنجش باشد  و همچنین انجام دادن کاري است براي به دست آوردن نتيجه مطلوب و برتري و تفوق در يک مهارت يا گروهي از معلومات. البته اين عملکرد مي­تواند در ارتباط با عوامل ديگر تحصيل از قبيل فعاليتهاي کلاسي و دانشگاهي و ارتباط با همکلاسي و اساتيد نيز نشان داده شود.

تعاريف عملکرد تحصيلي

از عملکرد تحصيلي تعاريف زير ارايه شده است :

  • مقدار دستيابي دانش آموز به هدف‌هاي تربيتي كه معمولاً در حيطة شناختي و در يك موضوع درسي خاص است مي‌باشد .
  • تعيين مقدار يادگيري دانش آموزان در طول يك نيمسال تحصيلي و يكسال تحصيلي كه به وسيله يك آزمون در پايان دورة آموزشي اندازه‌گيري مي‌شود .
  • مقدار يادگيري آموزشگاهي فرد به صورتي كه توسط آزمونهاي مختلف دروس مانند: رياضي، علوم و… سنجيده مي‌شود.

رايج‌ترين ملاك براي تعيين عملکرد تحصيلي ميانگين نمرات دروس مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد، زيرا داراي ثبات و اعتبار بيشتري نسبت به ساير ملاك‌هاست و دقيق‌تر عملکرد تحصيلي را نشان مي‌دهد.

عوامل مؤثر بر عملکرد تحصيلي

آموزش راهبردهاي فراشناختي: لووت، در پژوهش خود دريافت که آموزش هاي فراشناختي، مهارت ها و  باورهاي جديدي نسبت به عملکرد يادگيري دروس ايجاد مي­کند و کاربرد علمي اين باورها را براي فراگيران ممکن مي­سازد و موجب افزايش يادگيري فراگيران مي گردد .

محيط خانواده : صاحبنظران روان شناسان و علوم تربيتي يکي از مهمترين نهادهاي مؤثر بر عملکرد تحصيلي را محيط خانواده بر مي شمارند. زيرا محيط خانواده اولين و بادوام ترين عامل در تکوين شخصيت کودکان و نوجوانان زمينه ساز رشد جسماني، اخلاقي، عقلاني و عاطفي است پدر و مادري که به تعليم و تربيت، سواد، حسن رفتار يا هر نوع پيشرفت اجتماعي بي توجه باشد مسلماً بر پيشرفت تحصيلي فرزند خود تآثير منفي گذاشته است. محيط خانوادگي بيشتر از بهره هوشي کودکان در موقعيت تحصيلي آنان مؤثر است. پس والدين بايد بدانند محيطي که براي مودکان خود فراهم مي کنند بايد محيطي غني و آکنده از صفا و صميميت، مهر و عطوفت و همراه با نظم و انضباط، تفريحات مناسب و گردش هاي به موقع باشد .

بي سوادي يا کم سوادي والدين: اين مورد يکي از عوامل مؤثر در افت تحصيلي دانش آموزان است. پايين بودن سطح تحصيلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب مي شود که خانواده نتواند کمک هاي درسي لازم را به دانش آموزان ارائه کند و در حل مشکلات درسي آنان را ياري کنند. پايين بودن سطوح تحصيلات خانواده سبب مي شود که والدين نتوانند در خانه از روزنامه، مجلات و کتاب هاي درسي کمکي استفاده کند. در نتيجه فرزندان نيز از اين لحاظ در محروميت به سر مي برند .

ناکافي بودن امکانات داخل خانه: فراهم کردن امکاناتي از قبيل ميز، صندلي و اتاق مخصوص در خانواده هايي که در يک اتاق زندگي مي کنند بسي دشوار است برخي از دانش آموزان جاي مناسبي براي درس خواندن در خانه ندارند و مجبور مي شوند براي پيدا کردن مکاني آرام و بدون سر و صدا براي مطالعه به کتابخانه يا مدرسه بروند. بيرون رفتن دانش آموزان از خانه به هر نيتي که باشد ممکن است مشکلاتي براي آنان و خانواده هايشان به وجود آورد. برخي دانش آموزان عادت دارند که شب ها مطالعه کنند.

شلوغ بودن خانه و نداشتن مکاني مناسب باعث مي شود که آنان نتوانند به خوبي از عهده انجام تکاليف خود برآيند و در نتيجه دچار افت تحصيلي مي شوند. بنابراين فراهم کردن امکانات مي تواند در پيشرفت تحصيلي فرد تأثيرات بسزايي داشته باشد. آگاهي والدين از شيوه هاي مطالعه ممکن است دانش آموزان شيوه هاي صحيح مطالعه را نياموخته باشد و ندانند چه موقع، کجا و چگونه بايد مطالعه کنند والدين نيز ممکن است زمينه هاي مناسب مطالعه را براي او فراهم نکرده باشند يا به علت عدم آگاهي از شيوه هاي صحيح مطالعه نتوانند مهارتهاي مطالعه را به بياموزند.

 فقر اقتصادي: فقر اقتصادي خانواده، توان اوليا در تأمين بهداشت، خوراک و پوشاک مناسب، کتب و وسايل کمک آموزشي به صفر مي رساند. اين چنين مشکلات سبب مي شود که دانش آموزان نتواند آمادگي لازم را براي يادگيري وفعاليت کلاسي داشته باشد و در نتيجه انگيزه و رغبت براي يادگيري را از دست مي دهد .

معلمان و اولياي مدرسه: معلمان از طريق اولياي مدرسه مي توانند هر يک از دانش آموزان را بشناسند و متناسب با وضعيت روحي و رواني و خانوادگي با آنان رفتار کنند. اگر اولياي مدرسه در ابتداي سال، استقبال خوبي از دانش آموزان داشته باشند و در حد امکان با هديه کردن يک شاخه گل به هر يک از دانش آموزان نگرش مثبتي در آنان ايجاد کنند، مي توانند خوشبيني نسبت به مدرسه و مقدمه علاقه مندي به درس و يادگيري و ايجاد  پرورش ميل و رغبت را در آنان به وجود آورند .

ميوکي، بر اين باور است که تمرکز بر تدريس، رويکردي است که يادگيري مستقل با آگاهي فراشناختي يادگيرنده و خود- مسئوليتي وي در ارتباط است. اما فراگيران به معلماني نياز دارند که داراي تفکر فراشناختي و باور به استقلال فراگير داشته باشند. وي اصول زير را براي ارتقاي سطح آگاهي هاي فراشناختي و در نتيجه افزايش عملکرد تحصيلي فراگيران، پيشنهاد مي کند:

  •  تأمل در تجربيات يادگيري گذشته،
  • تشويق و ترغيب افزايش آگاهي از هدف،
  • ديد انتقادي در ارائه روش هاي تدريس و افزايش آگاهي فراشناختي در مورد تکاليف  و مواد درسي،
  • افزايش آگاهيها وفرايندهاي فراشناختي دريادگيري کلاسي برای رشداستفاده خود کارازآگاهيها فراشناختي،
  • تأمل در تجربيات يادگيري خود،
  • ارزشيابي متقابل معلم و فراگير به منظور نظارت بر عملکرد يادگيري،
  • بحث کلاسي بعد از انجام تمرين يادگيري.

وي همچنين راهکارهايي را براي افزايش آگاهي هاي فراشناختي معلمان جهت ارتقا سطح آگاهي هاي فراشناختي فراگيران توصيه مي کند که شامل خود- راهبري و تعامل بين سازمان دهنده درس و ساير عناصر براي اهداف برنامه ريزي درسي مي شود .

 استناد بعد از موفقيت و شکست

دانش آموزان، دانشجويان پس از شکست، عموماً بر اهميت علل بيروني : سخت بودن امتحان، عملکرد معلم، محيط آموزشي، محيط خانوادگي و کتاب تأکيد مي ورزند و بعد تر موفقيت تمايل دارند که بيشتر بر آثار عوامل دروني : کوشش، انگيزه، هوش، فعاليت و دقت  تأکيد کنند، سه ديدگاه در اين باره وجود دارد:

الف) بر طبق ديدگاه اول وقتي دانش آموزي موفق است، مي تواند اعتماد و احساس ارزش شخصي خود را با اسناد کردن عملکرد خود به عوامل دروني افزايش دهد، و بر عکس زماني که به شکست مواجه مي شود،  مي تواند با انکار مسئوليت، عملکرد خود را به عواملي از قبيل: معلم، زندگي خانوادگي دشواري مطالب نسبت دهد و به اين ترتيب از پيامدهاي مخرب عزت نفس اجتناب کند.

ب) اگر دانش آموزان و دانشجويان انتظارات موفقيت داشته باشند و نمره قبولي بياورند و يا انتظار شکست داشته باشند و نمره مردودي بياورند، گرايش خواهند داشت که عملکرد خود را به عواملي پايدار و دروني اسناد بدهند. اما اگر عملکرد آن ها مغاير با انتظارات آن ها باشد، در آن صورت عملکرد خود را به عواملي ناپايدار مثل شانس و آزمون دشوار، اسناد خواهند داد.

ج) از آن جا که عملکرد دانش آموزان و دانشجويان اغلب علني و آشکار است، دانش آموزان و دانشجويان نمره هاي پايين خود را به عوامل بيروني اسناد مي دهند تا از شرمساري شکست تحصيلي اجتناب کنند و نمرات خود را به تلاش يا استعداد خود اسناد مي دهند تا از خود تصور شايستگي و قابليت در ذهن ديگران ايجاد کنند .

در نظريه اسناد بطور کلي چهار علت در موقعيت هاي موفقيت و عدم موفقيت تحصيلي بيان مي­شود، توانايي، کوشش، سطح دشواري، تکليف و شانس. توانايي و کوشش اسنادهاي دروني هستند و سطح دشواري و تکليف و شانس اسنادهاي بيروني براي فرد هستند. توانايي و کوشش چون در خود فرد قرار دارد و عوامل دروني هستند، در حالي که سطح دشواري تکليف چون منشاء آن در خارج از افراد، عوامل بيروني محسوب مي شوند. توانايي و کوشش اگر چه دروني هستند ولي يکسان نيستند. عامل توانايي نسبتاً با ثبات و کمتر قابل تغيير است در حالي که کوشش مي تواند تغيير کند. همين طور سطح دشواري و تکليف يک خصوصيت با ثبات است در حالي که شانس بي ثبات و غير قابل پيش بيني است .

منبع

قاسمی،کبری(1393)،رابطه مهارت های اجتماعی و اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی ،دانشگاه آزاداسلامی مرودشت

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0